رئیس شورای راهبردی روابط خارجی همهپرسی درباره آینده فلسطین را تنها راهحل دموکراتیکی دانست که میتواند صلح را برای این سرزمین به ارمغان بیاورد.
به گزارش شورای راهبردی روابط خارجی، سید کمال خرازی، رئیس شورای راهبردی روابط خارجی در مصاحبه با فرانس۲۴ اسپانیاییزبان، گفت: موضع و راهحل ایران برای بحران فلسطین، ایجاد یک دولت واحد است، به طوری که شامل مسلمانان، مسیحیان و یهودیانی باشد که اصالتا در این سرزمین میزیستهاند. بر این اساس باید همهپرسی درباره آینده فلسطین برگزار شود.
وی تصریح کرد: فلسطینیها در دفاع از آرمان خود که آزادی فلسطین است، محق هستند. موضع و راهحل ایران برای بحران فلسطین، ایجاد یک دولت واحد است، به طوری که شامل مسلمانان، مسیحیان و یهودیانی باشد که اصالتا در این سرزمین میزیستهاند. بر این اساس باید همهپرسی درباره آینده فلسطین برگزار شود. این تنها راه حل دموکراتیکی است که میتواند صلح را برای این سرزمین به ارمغان بیاورد.
موضوع این گفتگو وضعیت غزه و موضع ایران در قبال آن است. ایران از ابتدای این جنگ اعلام کرد که در جریان حمله حماس نبوده است و بعدا ایران اعلام کرد وارد جنگ نمیشود، مگر آنکه اسرائیل به سرزمین ایران حمله کند. در این میان اتفاقات زیادی افتاده است. شاهد بودیم که اسرائیل خسارت سنگینی به غزه وارد آورده و مردمان بسیاری کشته شدهاند. موضع ایران در حال حاضر پس از گذشت هفتهها از این جنگ، چیست؟
ما در جریان نبودیم که حماس چنین برنامهای را دارد. مقاومت همیشه مورد حمایت ما بوده است و سیاست ما در قبال فلسطینیها حمایت از آنها در دفاع از حقوق خود است. ایران درگیر این جنگ نبود و حتی اقدامات محور مقاومت در لبنان، یمن و عراق نیز تصمیم خودشان بود. از این رو، موضع ایران این بوده است که جنگ گسترش نیابد، زیرا در صورتی که اقدامات رژیم صهیونیستی ادامه مییافت، هیچ مانعی بر سر راه گسترش آن وجود نداشت، هم محور مقاومت و هم کشورهای منطقه در آن شرکت میکردند. در این صورت جنگ منطقهای بزرگی رخ میداد. به همین خاطر ما همواره بر برقراری آتشبس اصرار داشتیم و بر آمریکا و دیگر کشورها در منطقه از جمله اعضای سازمان همکاری اسلامی فشار میآوردیم تا آتشبس برقرار شود و در غیر این صورت امکان گسترش جنگ وجود داشت.
ایران سالها از محور مقاومت حمایت کرده است و خواستار محو اسرائیل و دفاع از حقوق فلسطینیها و همچنین خروج آمریکا از منطقه شده است. این خواسته اصلی محور مقاومت است. اما در میدان فلسطین شاهد پلاکاردهایی هستیم که خواستار توقف جنگ هستند. این عجیب نیست؟ ایران خواستار جنگ است و همیشه فلسطینیها را دعوت به جنگ برای دفاع از حقوق خود میکند، اما حالا خواستار توقف آن است. اگر فلسطینیها دست از مبارزه بکشند، آیندهشان چگونه خواهد بود؟
نخست اینکه حقوق فلسطینیها تنها چیزی است که ما از آن حمایت میکنیم، زیرا حقوق آنها نقض شده است. زمین آنها توسط رژیم صهیونیستی اشغال شده است. برای همین ما به طور کامل از آنها حمایت میکنیم. اما موضوع گسترش جنگ موضوع کاملا متفاوتی است. سیاست ما توسعه این جنگ نبوده است، ولی از فلسطینیها در جنگ علیه رژیم صهیونیستی برای کسب حقوقشان حمایت میکنیم.
در خصوص واکنش محور مقاومت به این جنگ باید بگویم واکنش آنها کاملا حسابشده بوده است. حزبالله فعال بوده است. تاکنون ۱۰۸ عضو حزبالله جان باختهاند و ۴۰ غیرنظامی در جنوب لبنان کشته شدهاند. حوثیها نیز از جنوب یمن موشک شلیک کردهاند و حشدالشعبی هم به مواضع آمریکا در عراق و سوریه حمله کرده است. اینها کاملا محاسبه شده بوده است. این وضعیت چگونه ممکن است از کنترل خارج شود؟ خط قرمزها چیست؟
باید دید پس از وقفه توافق شده چه رخ خواهد داد. معتقدم که وحشیگری رژیم صهیونیستی ادامه خواهد یافت و به کشتار غیرنظامیان از جمله کودکان، زنان و افراد مسن در غزه ادامه خواهد داد و غزه را بیش از پیش تخریب خواهد کرد. در این صورت وضعیت جدیدی ایجاد خواهد شد. به همین خاطر وزیر امور خارجه ایران گفته است که در مرز توسعه جنگ قرار داریم و این کاملا به آمریکا و صهیونیستها بستگی دارد که میخواهند تا کجا پیش بروند. این نگرانی وجود دارد و آینده به سبعیت صهیونیستها وابسته است. زمان آن رسیده که جنایات رژیم صهیونیستی متوقف و جنگ خاتمه یابد و برای آینده منطقه فکر شود. اما اگر جنگ گسترش یابد، شرایط کاملا متفاوت خواهد شد، به طوری که کشورهای دیگر نیز وارد این مخاصمه خواهند شد. این به نفع آمریکا و هیچ کشوری در منطقه نخواهد بود.
آنها میخواهند به زور فلسطینیهای غزه را به مصر یا فلسطینیهای کرانه باختری را به اردن کوچ دهند. این اقدام شرایط جدیدی را پدید میآورد. طبعا مصر و اردن با این اقدام موافقت نخواهند کرد؛ بنابراین باید منتظر ماند و دید پس از این وقفه چه روی خواهد داد.
نتانیاهو گفته است که غزه عاری از حماس خواهد شد. آنها میخواهند حماس را نابود کنند و وضعیت غزه تغییر کند، به طوری که نیروهای بینالمللی یا فتح اداره آن را در دست بگیرند. موضع ایران در قبال آینده غزه چیست؟
این تنها آرزویی است که صهیونیستها دارند، ولی امکانپذیر نیست. ما مطمئن هستیم که فلسطینیها به آنچه دیگران دیکته میکنند، توجهی نخواهند داشت و از حقوقشان دفاع خواهند کرد. آنچه اهمیت دارد، نتیجه در میدان است. تاکنون حماس اثبات کرده که کاملا کنترل را در دست دارد و خسارت سنگینی را به رژیم صهیونیستی در غزه، از جمله کشتن سربازان و تخریب تجهیزات نظامی آن رژیم وارد ساخته است. آنها کاملا مصمم به جنگ و ادامه مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی هستند. درست است که نتانیاهو چنین ادعاهایی را درباره آینده غزه مطرح کرده است، اما من مطمئنم که آینده غزه به آن شکل که او گفته است نخواهد بود. آنها نمیتوانند به هیچ وجه حماس یا فلسطینیها را نابود کنند. شما شاهد بودید که در این جنگ چقدر کشورهای مختلف در حمایت از فلسطینیها و مخالفت با وحشیگری صهیونیستها از خود واکنش نشان دادند. افکار عمومی باید مد نظر قرار گیرد.
فلسفه سیاست خارجی ایران را همان طور که آقای ظریف زمانی درباره آن گفت، به خاطر داریم. اینکه دیپلماسی و میدان با هم هستند. فکر میکنم ایران به خوبی میداند که این چه معنایی دارد، زیرا در مقالات متعددی درباره آن خواندهام. زمانی که حماس چنین حملهای را مرتکب شد، باید هدفی را پیگیری میکرده است. هدف نهایی از چنین حملهای چه بوده است؟ زیرا بسیاری از فلسطینیها بر اثر این حمله کشته شدهاند. خسارت بسیاری وارد شده است و افراد بسیاری آسیب و رنج دیدهاند. باید هدف بزرگی باشد. هدف حماس چه بوده است؟ یا محور مقاومت چه هدفی دارد؟
هدف حماس آزادسازی سرزمینشان است و به همین دلیل ما از آنها حمایت میکنیم. سرزمین آنها از ۱۹۴۸، ۱۹۶۷ یا حتی بعد از قرارداد اسلو تحت اشغال رژیم صهیونیستی است. آنها در دفاع از آرمان خود که آزادی فلسطین میباشد محق هستند. موضع و راهحل ایران برای بحران فلسطین ایجاد یک دولت واحد است، به طوری که شامل مسلمانان، مسیحیان و یهودیانی باشد که اصالتا در این سرزمین میزیستهاند. بر این اساس باید همهپرسی درباره آینده فلسطین برگزار شود. این تنها راه حل دموکراتیکی است که میتواند صلح را برای این سرزمین به ارمغان بیاورد، وگرنه هر راه حل دیگری ناممکن خواهد بود و جنگ میان فلسطینیها و صهیونیستها ادامه خواهد یافت؛ بنابراین فلسطینیها حق دارند از خود دفاع کنند و این وظیفه ماست که از آنها دفاع کنیم.
همیشه باور داشتم که ایرانیها در سیاست خارجی پراگماتیک هستند. راه حل دو دولتی که اکنون دوباره مطرح شده است و همه از آن به عنوان یک گزینه صحبت میکنند، به طور کلی دشوار است…سوالم همینجاست. اگر این نشدنی است، راه حل تک دولتی که بیشتر نشدنی به نظر میرسد. چطور میتوان به راه حل رسید؟
اصلا نشدنی است. خود صهیونیستها هم به آن اعتقاد ندارند. مقاومت است که نتیجه نهایی را مشخص خواهد کرد. هیچ کس تصور نمیکرد که رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی روزی سرنگون شود، اما این اتفاق افتاد و همین در مورد فلسطین نیز صدق میکند. در صورتی که مقاومت ادامه یابد، هیچ گزینه دیگری جز راه حل دموکراتیک، یعنی ایجاد یک دولت واحد میسر نخواهد بود.
اما نظر من متفاوت است. دهههای بیشتری از خشونت را در منطقه شاهد خواهیم بود. چون مقاومت هر روز قدرتمندتر میشوند. برای نمونه در ۲۰۰۶ حزب الله در جنوب لبنان به اندازه امروز قدرت نداشت. اما در همین حال، تنفر در اسرائیل نیز افزایش مییابد و دولت بیش از پیش نظامی خواهد شد.
بله؛ اما فلسطینیها برای آن آماده هستند. وقتی تلویزیون را میبینید، شاهدید که فلسطینیها در کرانه باختری چگونه از حماس حمایت میکنند. این نشان میدهد که فلسطینیها آماده هستند که با وجود همه خسارتها و تلفات، به مقاومت ادامه دهند. اگر آنها آماده چنین وضعی هستند، چرا ما باید جلوی آنها را بگیریم؟ این حق و اراده آنهاست که مقاومت کنند. ۷۵ سال است که از سوی صهیونیستها رفتارهای وحشیانه علیه فلسطینیها صورت میگیرد. گروهی از یهودیان از اروپا و دیگر کشورها به این سرزمین برده شدند تا سرزمین فلسطینیها را اشغال کنند. در طول این سالها نهایت وحشیگری علیه فلسطینیها اعمال شده است و فلسطینیها تنها مشغول دفاع از حقوق خود بودهاند. تا زمانی که آنها آماده دفاع از خود هستند، نباید نگرانی داشت.
اما هستند کسانی که بگویند برای کشوری مثل ایران راحت است که چنین موضعی بگیرد. زیرا ایران از زمان تاسیس جمهوری اسلامی، اسرائیل را به رسمیت نشناخته است و اسرائیل دشمن آن بوده است. ایران از حماس و گروههای مقاومت حمایت کرده است. این وضعیت برای آینده نگرانکنندهتر خواهد بود. البته وضعیت برای ایران خوب خواهد بود. چه پاسخی به منتقدین دارید؟
ایران نبوده که فلسطینیها را برای دفاع از حقوق خودشان زیر فشار بگذارد، این اراده خود آنها بوده است که به مقاومت و دفاع از حقوق خود ادامه دهند. ایران فقط به آنها کمک و از آنها حمایت کرده است. ابتکار عمل در دست فلسطینیها بوده است، نه ایران.. ایران فقط حامی بوده است.
اجازه بدهید به موضوع دیگری اشاره کنم. در ریاض کشورهای مختلفی با مواضع گوناگونی شرکت کردند. وضعیت روابط ایران با دیگر کشورها در خاورمیانه به ویژه با عربستان چگونه است، یا با امارات که در حال عادی سازی روابط خود با اسرائیل است؟
روابط ما با آنها رو به بهبود است، زیرا پس از سالها اختلاف، کشورها به این درک رسیدهاند که ایران یک قدرت منطقهای است و راه دیگری جز این وجود ندارد که روابط با ایران را عادی کنند. یعنی کشورهای منطقه به این بلوغ سیاسی رسیدهاند که به نفعشان است روابط خود با ایران را بهبود بخشند تا وضعیت منطقه بهتر شود و صلح در منطقه گسترش یابد. ما از این رویکرد حمایت کردهایم و روابط خود را با عربستان، قطر، امارات و دیگران بهبود بخشیدهایم. حتی در مورد مصر هم اعلام کردهایم که آماده بهبود روابط هستیم. همه اینها نشان میدهد که پس از مدتها اختلاف میان کشورهای عربی و ایران زمان آن رسیده است که روابط را عادی کنیم.
ایران در موضوع فلسطین چه توقعی از کشورهای منطقه دارد؟
اینکه از آنها حمایت کنند. به همین دلیل است که ما خواستار برگزاری اجلاس سازمان همکاری اسلامی شدیم و دیگر کشورها نیز از آن حمایت کردند. اجلاس سازمان همکاری اسلامی در ریاض برگزار شد تا حمایت همه کشورهای اسلامی و عربی را از فلسطینیها اعلام کنند.
اما مواضع آنها متفاوت بود، به ویژه در این خصوص که باید در آینده چه اقداماتی کرد.
طبعا اختلاف نظرهایی وجود دارد، اما مواضع مشترکی هم وجود دارد. از جمله اینکه باید از فلسطین حمایت و رژیم صهیونیستی به دلیل رفتار سبعانه علیه غیرنظامیان محکوم شود.
آیا اختلافات مربوط به آینده فتح در غزه و آینده سیاسی فلسطین نیز بود؟
مادامی که فتح از مقاومت حمایت کند، ما در حمایت از فلسطینیان کوتاهی نمیکنیم. معتقدم موضوع اصلی، مقاومت در برابر اشغالگران است. ایدههای مختلفی در فلسطین مطرح است، از جمله میان فتح و حماس، جهاد اسلامی و دیگران. تفاوت دیدگاه وجود دارد. اما مادامی که آنها از مقاومت در برابر اشغالگران حمایت کنند، طبعا ما از آنها حمایت خواهیم کرد.
اجازه بدهید به حماس برگردم. حماس در دوران جنگ سوریه علیه بشار اسد و دولت اسد جنگید. اما گفتند مواضعشان با دولت سوریه یکسان نیست…
نه. حماس علیه بشار اسد نجنگید. فقط دفترشان را از سوریه منتقل کردند. بله آنها این را گفتند، اما بعدا متوجه شدند که اشتباه کردهاند و به سوریه بازگشتند. این روند محصول طراحی آمریکاییها و برخی کشورهای عربی منطقه بود که اختلافاتی را میان مبارزان حماس و دولت بشار اسد ایجاد کنند. اما این برنامه شکست خورد و اکنون سوریه سرجایش است و بشار اسد بر مسند قدرت است. از این رو حماس به سوریه بازگشته است، زیرا به حمایت سوریه نیاز دارد.
آیا همان اعتمادی که به حزبالله وجود دارد، ایران به حماس هم دارد؟ حماس کاملا متفاوت از حزبالله است. آنها هدف مشترک نابودی اسرائیل را دارند، اما حماس سنی است و اکثریت محور مقاومت شیعه هستند. آیا همان اعتماد را به حماس دارید؟
هر یک از این اعضای محور مقاومت سیاست و ایده و اهداف خود را دارند. تا جایی که عضو محور مقاومت باشند، میتوانند روی حمایت ما حساب کنند. تفاوت نظر میان حزب الله، حماس، حوثیها در یمن یا حشدالشعبی وجود دارد و این امری طبیعی است. ریشه آن به شرایط جغرافیایی، ایدئولوژی، نیازها و اهداف هر یک برمیگردد. اما تا زمانی که آنها در محور مقاومت و ضد اشغالگری باشند، ما آماده حمایت از آنها هستیم. گفتید حماس سنی است. این اثبات میکند سیاستی که میگفت ایران در پی ایجاد هلال شیعی در منطقه است، شکست خورده است. اکنون ایران نه فقط حامی مبارزان شیعه است، بلکه از حماس و جهاد اسلامی نیز حمایت میکند که شیعه نیستند. مسئله شیعه یا سنی نیست، بلکه دفاع از حقوق مشروع است. همه کسانی که در کشوری علیه اشغالگران مقاومت کنند و شیعه، سنی، مسیحی یا دارای هر مذهب دیگری باشند، مورد حمایت ما قرار دارند.
اجازه دهید به مسائل داخلی اشاره کنم. در تظاهراتها شنیدیم که مردم شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر دادند. اما به دلیل مسائل اقتصادی این شعارها شنیده شده است. اما در تظاهرات اخیر بیشتر شاهدیم که شرکتکنندگان در تظاهرات بیشتر کسانی هستند که به دولت وابستگی دارند. ما شاهد حضور همه قشرهای جامعه نیستیم. وقتی به رسانههای اجتماعی سر میزنیم حتی ایرانیهایی را میبینیم که از اسرائیل حمایت میکنند. این یک واقعیت در این کشور است. چرا جمهوری اسلامی نتوانسته همه جامعه را حول یک هدف که حمایت از فلسطینیهاست، گرد هم آورد؟
اکثریت مردم ایران از هر طیف از سیاست ایران در برابر رژیم صهیونیستی حمایت میکنند. اگر نظراتی مخالف این است، نشاندهنده دموکراسی در ایران است که میتوانند نظر خود را بیان کنند. اکثریت مردم ایران، مانند میلیونها ایرانی که در تظاهرات اخیر در حمایت از حماس شرکت کردند، حامی فلسطین هستند. در عین حال، همان کسانی که مخالف نظر اکثریتاند نیز مخالف وحشیگری رژیم صهیونیستی میباشند که غیرنظامیان و کودکان و زنان را میکشد. هیچ کس در ایران از رژیم صهیونیستی در کشتار غیرنظامیان حمایت نمیکند. از این رو گرچه ممکن است کسانی نظر دیگری داشته باشند، اما اکثریت نیستند. اکثریت مردم ایران با حضور در راهپیماییها حمایت خود را از این سیاست نشان دادهاند.
من مخالفم. چون سالهای مدیدی در ایران بودهام و در تظاهرات مختلف شرکت کردهام. در راهپیماییهای روز قدس هم حضور داشتهام. در نخستین سالهایی که اینجا بودم، روز جذابی برایم بود، زیرا بسیاری از ایرانیها را در این مراسم میشد دید که از فلسطین حمایت میکردند. این روزها شاهد چنین چیزی نیستم. صادقانه میپرسم، چرا چنین شده است؟
تغییرات سیاسی امری طبیعی است. اگر شما این روزها را با اوایل انقلاب مقایسه کنید، تغییراتی روی داده است. اما این نباید با حمایت اکثریت از سیاستهای کشور علیه رژیم صهیونیستی اشتباه گرفته شود. نتیجهگیری شما صحیح نیست. زمانی که میلیونها ایرانی را میبینید که در روز قدس به خیابان میآیند، نشان از آن است که اکثریت مردم از سیاست ایران در برابر اشغالگری حمایت میکنند.
در خصوص موضوع هستهای نیز سوالی دارم. آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده است که ایران غنیسازی ۶۰ درصدی را افزایش داده است. سوالم این است که قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ ایران چگونه این روند را به عقب بازخواهد گرداند؟
ما برجام را امضا کردیم و به طور کامل به آن پایبند بودیم. زمانی که آمریکا از آن خارج شد. این طبیعی بود که ما هم اجرای تعهداتمان را کاهش دهیم. به همین دلیل این اتفاقها افتاد. اگر آمریکا به برجام بازگردد و اروپا به تعهدات خود عمل کند، طبعا ما هم به تعهدات خود باز میگردیم. بنابراین، در این سالها هر چه روی داده است، ناشی از خروج آمریکا از برجام بوده است. آنها نه تنها از برجام خارج شدند، بلکه تحریم بیشتری علیه برجام وضع کردند. از این رو طرف دیگر است که باید پاسخ دهد چرا چنین وضعی ایجاد شده است. ما حاضریم که در صورت بازگشت آمریکا و اروپا به تعهدات شان، به برجام برگردیم.
کارشناسان میگویند کشوری که نخواهد بمب هستهای بسازد، نیازی به غنیسازی ۶۰ درصدی ندارد. چرا که وقتی ۶۰ درصد را دارید، به راحتی میتوانید بمب بسازید.
ضرورتا این طور نیست. غنی سازی ۶۰ درصدی میتواند مصارف متعدد دیگری نیز داشته باشد. هیچ اشکالی در غنیسازی نیست. سیاست ما این بود که به سمت سلاح هستهای نرویم، گرچه چنین توانمندی را هم در اختیار داریم. اما این تصمیم را نگرفتهایم، زیرا ساخت چنین سلاحی برخلاف فتوای رهبر معظم انقلاب خواهد بود. از این رو، این سوال را باید از آمریکا و اروپا پرسید که چرا به امضای خود متعهد نماندند و سیاست خود را تغییر دادند؟ اگر ما به سمت افزایش میزان غنیسازی رفتیم، واکنشی به اقدامات آنها بود. اگر آنها بازگردند، ما هم برمیگردیم. اما ظاهرا آمریکا چنین تصمیمی ندارد و اروپاییها هم به وضع تحریم علیه ایران ادامه میدهند، از جمله در موضوع تحریم موشکی، با وجودی که ایران ماه اکتبر از تحریم شورای امنیت خارج شده است، اما ادامه چنین تحریمی را در دستور کار خود دارند. از این رو اگر آنها به میز مذاکره برگردند، ما هم آمادهایم.
اما باید توافق جدیدی ایجاد شود. زیرا آن توافق مربوط به سال ۲۰۱۵ است و چندان برای امروز قابل احیا نیست.
چرا قابل احیا نباشد؟ این توافقنامه امضا شده و نباید مشروط به تحقق شروط دیگری باشد. این توافقنامه امضا شده و باید اجرایی شود.
سوال دیگری با توجه به این توافق دارم. منطقه در صورتی که ترامپ مجدد رئیس جمهور آمریکا شود، با چه وضعی مواجه خواهد شد؟
فاجعه بار. نه فقط برای منطقه، بلکه برای خود آمریکایی هم همین طور خواهد بود. اگر سیاست و پرستیژ آمریکای امروز را با دوران گذشته مثلا دوران جفرسون و واشنگتن مقایسه کنید، خواهید دید که چه بلایی بر سر آمریکا آمده است. بسیار خندهدار است اگر ترامپ رئیس جمهور شود. چنین وضعیتی نه فقط برای منطقه، بلکه برای آمریکا نیز فاجعهبار خواهد بود.
اما چه وضعیتی در فلسطین حاکم خواهد شد اگر ترامپ به مسند قدرت برگردد؟
مقاومت ادامه خواهد یافت.
اگر آمریکاییها از منطقه بروند، آیا مقاومت دلیلی برای ادامه دادن به مسیر خود خواهد داشت؟
این خبر خوبی خواهد بود. اگر آمریکاییها از منطقه بروند، کشورهای منطقه به اندازه کافی بالغ هستند که کشورهای خود را اداره کنند و همکاری بیشتری با هم داشته باشند، زیرا مسئله اصلی، مداخله خارجی در منطقه است و اگر این حذف شود، صلح و وضعیت با ثبات تری بر منطقه حاکم خواهد شد.
اما وضعیت مقاومت چه خواهد شد؟
مقاومت ادامه خواهد یافت، زیرا صهیونیستها مشکل اصلی در منطقه هستند. این حق فلسطینیهاست که از حقوق خود دفاع کنند.
در اینجا میخواهم از مردم آمریکای لاتین قدردانی کنم که در تظاهرات ضد رژیم صهیونیستی و حمایت از فلسطینیها شرکت و کشتار غیرنظامیان شامل کودکان، زنان و افراد مسن را محکوم کردند. باید قدردان این اقدامات بود. فاصله طولانی میان آمریکای لاتین با فلسطین وجود دارد، اما این اثبات میکند که آنها از آرمانهای انسانی حمایت میکنند.