شمال رفتن در بین بیشتر ایرانیها اینگونه است که چند نفری یک ماشین و یک خانه یا ویلا جور کنند، مقداری مواد خوراکی همراه خود ببرند و از جاده چالوس یا هراز راهی شهرهای شمالی ایران شوند. پرتحرکترین تفریحها هم به ساحلگردی و جنگلگردی، جوجهکباب در طبیعت و فعالیتهایی از این دست ختم میشود؛ اما چگونه میتوان تجربهای متفاوت و خاطرهانگیز در سفر به شمال ایران داشت؟
شمال رفتن در بین بیشتر ایرانیها اینگونه است که چند نفری یک ماشین و یک خانه یا ویلا جور کنند، مقداری مواد خوراکی همراه خود ببرند و از جاده چالوس یا هراز راهی شهرهای شمالی ایران شوند. پرتحرکترین تفریحها هم به ساحلگردی و جنگلگردی، جوجهکباب در طبیعت و فعالیتهایی از این دست ختم میشود؛ اما چگونه میتوان تجربهای متفاوت و خاطرهانگیز در سفر به شمال ایران داشت؟
استانهای شمالی تقریبا به یکی از مقاصد سفر چهارفصل در ایران تبدیل شدهاند که در عین حال، طیف گستردهای از تجربههای متفاوت برای گذراندن یک تعطیلات کوتاه یا بلندمدت را در اختیار میگذارند، اما بیشتر سفرها، به چند شهر محدود شده، که البته معمولا تمام این شهرها «شمال» خطاب میشود و بیشتر فعالیتها هم شکل سنتی دارد. اوج ماجراجوییها شاید به چشیدن طعم خوراکهای محلی، کمپینگ و شبمانی در طبیعت، پیادهروی در ساحل و جنگل و یا کوهنوری محدود شود، درحالیکه اگر در جستوجوی کشف اسرار زندگی در مناطق شمالی ایران باشید، میتوان سفر متفاوتی را رقم زد.
مقصد این سفرنامه تنکابن است؛ منطقهای میان رامسر، عباسآباد و چالوس و چند تجربهای که میتواند سفر به این منطقه را اندکی متفاوت کند، به اشتراک گذاشته شده است. تنکابن در همسایگی دریای کاسپین (خزر) و جنگلهای هیرکانی با قدمتی چند ده میلیون ساله قرار دارد و مقصدی جذاب برای شیفتگان چای، مرکبات و گیاهخواران است.
غذاهای غرب مازندران خیلی شبیه غذاهای گیلان است. ماهی سفید کبابشده، مرغ دشتی و مرغ ترش شکمپر از جمله خوراکهایی است که محلیها حتما پیشنهاد میکنند و در بیشتر رستورانهای تنکابن هم پیدا میشوند، اما شاید خوشمزهترین آنها را در آشپزخانههای خانگی و بومگردیها بتوان پیدا کرد، مثل آشپزخانه بومی در عِسل (اِسل) محله، که غذاهای آن قبل و بعد از کوهپیمایی در دشت دریاسر و احتمالا بعد از صعود به قله سیالان، حسابی به جان مینشیند. آشپزخانه بانویی که فقط آشپزی نمیکند، با مسافرانش گپ میزند، داستان تعریف میکند و گاهی هم راز خوشمزه شدن غذاهایش را افشا میکند.
طعم متفاوتترین بشقاب غذای شهسوار (تنکابن) را هم در قلب جنگلهای چند میلیون ساله هیرکانی میتوان چشید، در خانه روستایی بانویی که سفره رنگین آن برای مهمانانش معمولا ترکیبی از غذاهای گیاهی مثل پولا سرتره، بادمجان کباب و پنیر بُرشته و نان محلی کلوا است که برای گیاهخواران میتواند جذاب باشد.
اما کوچه کبابیها که شبیه تمام راستههای خوراکی است، جاذبه دیگر تنکابن است که دوستداران گوشت و کباب نباید از کنار آن ساده گذر کنند. این کوچه از بازارهای قدیمی شهسوار به شمار میآید و کبابیهای آن از جمله قدیمیترین کسبه این شهر هستند. کوچه کبابیها که بوی دود آن هفت کوچه آنطرفتر هم به مشام میرسد، در کنار گشت شهری و برای بعد از پیادهروی کنار رودخانه «چشمه کیله» پیشنهاد میشود.
ملاقات با آخرین نسل از ساکنانِ جنگلهای چند میلیون ساله
خانهای که در روستای حاجته واقع شده است و از جاده لشتو دسترسی دارد، تنها یک مقصد خوشمزه نیست؛ جایی است که میتوان تجربه همزیستی با خانوادهای را که جزو آخرین نسل از روستاییان ساکن در جنگل هستند، بهدست آورد. روستاییهایی که هنوز بخش زیادی از مواد مورد نیاز زندگی را خودشان تأمین میکنند و جمعیت روستایشان شدیدا رو به کاهش رفته است.
در همین خانه میتوان در فرآیند تهیه چای به سنتیترین شکل ممکن مشارکت داشت. در جریان تولید چادرشببافی و پارچههای منقرضشدهای که احیا شدهاند، قرار گرفت و زیستن با روستاییان ساکن در جنگلی را که از عصر دایناسورها باقی مانده است، تجربه کرد. مهمتر آنکه برای بهدست آوردن این تجربۀ بکر در عین احترام به جامعه میزبان، لازم است با راهنماها و آژانسهای گردشگری محلی هماهنگ کرد تا آرامش و نظم روستا و اهالی آن بر هم زده نشود.
خواب عمیق در باغ چای
باغات چای در تنکابن گسترده است، هرچند بیشتر آنها به ویلا تبدیل شدهاند، اما هنوز هم این منطقه به چای و مرکباتش معروف است. اگر در روستای حاجته میتوان در فرآیند تولید دستی چای مشارکت داشت و در بازار سنتی ماهیگیران تنکابن میتوان طعم چای دمی ایرانی را نوشید، در روستای گرماپشته میتوان چایچینی و البته عمیقترین خواب را در باغ پرشیب چای تجربه کرد؛ باغی که حالا کندوجها و کلبههای کاهگلی و چوبی آن به بومگردی تبدیل شده و یکی از بکرترین تجربهها را برای مسافران ماجراجو، ورزشکار و طبیعتدوست رقم زده است.
سپری کردن اوقات در باغ چای و مشارکت در چیدن برگهای چای، که البته این مورد باید در فصل برداشت اتفاق افتد، برای مسافران شمال حتما تجربهای متفاوت است. برگ سبز چای را هر سال در سه چین بهاره، تابستانه و پاییزه برداشت میکنند و فقط سه رخ برگ سبز چای چیده میشود.
کدام انتخاب شماست؛ انبار شالی، خانه اعیانی یک خان یا هتلی لوکس؟
تنکابن فقط حدود ۶۰ بومگردی و ۱۶ هتل، متل و مهمانپذیر دارد و تقریبا پاسخگوی هر سلیقهای است، که یک ویژگی خاص در میان شهرهای گردشگری محسوب میشود و از این نظر میتواند تجربه متفاوتی را در سفر رقم بزند. این اقامتگاهها از همه نوع و هر شکلی هستند؛ از کندوجها تا خانههای اعیانی و هتلویلاهای ساختهشده.
کندوج، سازهای است که شالیکاران از آن برای نگهداری و انبار کردن ساقههای شالی برنج استفاده میکنند، اکنون در بسیاری از روستاهای تنکابن نمونهای از این کندوجها به اقامتگاه بومگردی تبدیل شده است. در یکی از باغهای چای روستای گرماپشته، نمونهای از کندوجها برای اقامت گردشگران و مسافران ساخته شده است تا ناآرامیهای روزمره را با باغ سبز چای دفع کنند.
در روستای چلاسر، خانه اعیانی یک خاندان نیز به بومگردی شده است؛ خانهای با قدمت حدودا یک قرن که در باغ حدودا دو هکتاری مرکبات واقع شده و یک حمام صدساله قدیمی دارد که قرار است به کاربری اصلی خود بازگردد. معماری این خانه بدون تغییر حفظ شده که ضمن تجربه اقامت متفاوت در خانه اعیانی روستایی خاص شمال غرب ایران، چیدن چای و مرکبات را هم میتوان تجربه کرد.
در دل جنگل سههزار، در روستای کلاچپا بعد از امامزاده یحیی توساکلام، جایی که جاده تمام میشود و اثری از زیست دائم انسان مشاهده نمیشود، معدود اقامتگاههایی هستند که تجربه خلوتگزینی و دوری از شهر را در اختیار میگذارند. این اقامتگاهها در عمق جنگل، زیست متفاوتی را برای مسافرانی که عادت به هتل یا ویلاهای کرایهای دارند، رقم میزنند.
درباره بومگردیهای جنگلی و روستایی لازم به بیان است که بیشتر این اقامتگاهها برای همه افراد مناسبسازی نشده، اغلب آنها پله دارد و با توجه به اینکه در محیط جنگلی و روستایی بکر قرار دارند، از گزند حشرات در امان نیستند و یا تمام این اقامتگاهها دارای سرویس بهداشتی و حمام اختصاصی نیستند، بنابراین مسافر باید تمام این شرایط را درنظر بگیرد و یا نهایتا سراغ اقامتگاههایی با شرایط هتلی برود.
دهکده ملی سفال
در درهای سبز در روستای سلیمآباد، خانواده بزرگ حدودا چهلنفرهای زندگی میکنند که شغل همگی آنها سفالگری است. پدر خانواده که اکنون دهکده محل سکونتشان، نامش را از او گرفته است، «بابا محب» سبب این سبک از زندگی در این روستا شده است. مردی که سفالگری پیشه اجدادش بوده، اما حالا همسر، فرزندان، عروسها، نوهها و نتیجههایش را هم درگیر سفالگری کرده و باعث شده روستای سلیمآباد با عنوان روستای ملی سفال در سال ۱۳۹۹ ثبت شود.
روستای سفال بابا محب یک مقصد گردشگری است و هر بار که سر بزنید حتما گروهی از گردشگران و مسافران را ملاقات خواهید کرد که به تماشای مرد کهنسالی نشستهاند که همچنان با انگیزه پشت چرخ سفال مینشیند و در چشم برهم زدنی اثری را خلق میکند. این خانواده علاوهبر اینها در کار تولید کوزههای بزرگجثه و کلاهکهای سفالی سقفهای آلاچیقها هستند. سوای تماشای دلچسب یک روستای سفالی، قرار گرفتن در جریان زندگی یک خانواده بزرگ، که در عین حال ساکنان یک روستا را تشکیل میدهند، به طوری که محوطه روستا حکم حیاط خانه را برای این خانواده بزرگ پیدا کرده است، به نظر جذاب میآید و ارزش سفر به این دهکده صنایع دستی را دارد.
برای سفر به این منطقه بهتر است وسیله نقلیه مناسب همراه باشد و یا پیشنهاد میشود از راهنماها، آژانسهای گردشگری و یا رانندههای محلی کمک گرفته شود. اطلاعات اولیه درباره اقامتگاهها، راهنماها و آژانسهای گردشگری محلی در وبسایت شهرداری این منطقه قرار گرفته است.
هزینه سفر
طبق گفته الهام کریمی ـ راهنما و فعال گردشگری ـ تنکابنگردی معمولا رایگان انجام میشود و برای پیدا کردن مسیر پیادهروی در شهر هم نقشههایی تهیه شده که بهزودی در اختیار مسافران این شهر قرار داده میشود، اما هزینه سفر تجربهگرایی به منطقه تنکابن با محور تجربه همزیستی، گیاهشناسی، رد پای حیوانات، چیدن چای و موارد مشابه متأثر از تعداد روز و تعداد شرکتکنندگان است که این هزینه برای یک سفر کوتاه با یک شب اقامت در خانه روستایی و دو روز تجربهگرایی همراه با کارشناس و متخصص و وعدههای کامل غذا، برای هر نفر حدود یکونیم میلیون تومان تمام میشود.
منبع:آفتابنیوز