حجتالاسلام مهدی عبداللهی ضمن توضیح درباره موقوفات مدرسه مروی از جمله موقوفات قمرالسلطنه، خواهر ناصرالدین شاه، به بیان این مسئله پرداخت که چرا بسیاری از موقوفات در کشور با قیمت ناچیز به افراد واگذار میشود و آغاز این ماجرا از چه زمانی بوده است.
به گزارش مبلغ، «محصلین علوم شرعیه که مدرسه وقف است برایشان، باید ساعی باشند در تحصیل علم، و هرگاه کسی است که نباید درس بخواند، در تدریس و تألیف کوتاهی ننماید.» این عبارت، یکی از شروطی است که در وقفنامه مدرسه مروی درج شده است؛ مدرسهای که در سال ۱۲۳۱ قمری توسط محمدحسین خان ملقب به فخرالدوله والی مرو در زمان سلطنت فتحعلی شاه در ۴۵۰۰ متر در شهر تهران بنیان نهاده شد.
نقل است آنگاه که خان مروی تصمیم به ساخت بنای مدرسه گرفت، برای آغاز کار از علما بزرگ و اعیان و اشراف تهران دعوت کرد. وقتی که علما جمع شدند و خواستند کلنگ مدرسه را بر زمین بزنند، محمد حسین خان گفت: من علاقهمندم کسی کلنگ مدرسه را بزند که تاکنون نماز شبش ترک نشده باشد. با بیان این شرط، هیچ کس قدم جلو نگذاشت. پس ایشان خود کلنگ را در دست گرفت و بر زمین زد و گفت: خدا را شکر که من از اول بلوغ، نافله شب را ترک نکرده ام. (کتاب فیضیه تهران، ص۴۵)
مدرسه مروی موقوفات بسیاری دارد که هماینک اداره آنها با تولیت مدرسه، آیتالله محمدباقر تحریری است. مهدی عبداللهی که به عنوان مدیر مدرسه و ناظر موقوفات فعالیت دارد توضیحاتی پیرامون موقوفات این مدرسه و نحوه هزینهکرد آنها داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
در ابتدا پیرامون تعداد موقوفات مدرسه مروی توضیح بفرمایید.
موقوفات مروی متشکل از ۲۵ نوع وقف مختلف است یعنی ۲۵ نفر از واقفین برای موضوعات مختلف وقف کردند که یکی از آنها مرحوم قمر السلطنه است که تولیت وقف را به عهده تولیت مدرسه مروی گذاشته است و منحصراً موارد مصرفش را روشنایی عتبات قرار داده است.
به همین دلیل، هیچ پولی از محل موقوفات ایشان داخل مدرسه مروی خرج نمیشود و همه آن خرج روشنایی عتبات مقدسه میشود. برای مثال اخیرا روشنایی رواق امام خمینی مشهد را هم دست گرفتیم و کل رواق امام خمینی مشهد نور رسانهای دارد تا بتوانند از هر گوشه رواق تصویربرداری مطلوب صورت گیرد.
یعنی کل هزینه روشنایی عتبات از این منبع تامین میشود؟
خیر، روشنایی عتبات هزینه سنگینی دارد و بخشی از آن توسط موقوفات مروی برای روشنایی عتبات تأمین میشود. البته لازم به ذکر است که روشنایی، اموری اعم از سیمکشی، خرید لوازم تا پول برق را شامل میشود.
این نکته را هم عرض کنم که مرحوم قمر السلطنه خواهر ناصرالدین شاه بوده است. ایشان مادری دارد به نام نوش آفرین خانم که در غرب تهران موقوفاتی دارد که آنها را وقف سیدالشهدا (ع) کرده است و دست اوقاف است.
علت خاصی داشته که مرحوم قمرالسلطنه این مورد را برای هزینه روشنایی عتبات تعیین کرده است؟
هر کس با انگیزهای اقدام به وقف میکند مثلا یکی میگوید من وقف عزاداری سیدالشهدا (ع) میکنم، یکی میگوید وقف مداح سیدالشهدا (ع) میکنم. ایشان هم در نامش عنوان «قمر» داشته و شاید از این جهت خواسته پول موقوفاتش خرج روشنایی عتبات شود. ایشان یک خانهای هم داشته که آن را هم وقف عزاداری سیدالشهدا (ع) کرده است و الآن حسینیهای در انتهای خیابان سعدی جنوبی واقع است.
سایر موقوفات مروی هم همین وضعیت را دارد و برای موضوعات خاص است. مثلا واقف برای اطعام ظهر عاشورا و تاسوعا وقف کرده است یا برای اطعام دهه اول محرم وقف کرده است. خب ما در دهه اول محرم مجلس بزرگی داریم که همه مردم حضور پیدا میکنند. مثال دیگر، وقف برای مجلس خاص در ظهر تاسوعا و عاشورا برای اهل علم است لذا ما مجلس ظهر تاسوعا و عاشورا را داخل مدرسه مروی برای عموم طلاب و علما برگزار میکنیم.
گاهی اوقات برخی میگویند چرا اموالی که وقف طلاب شده است را به آنها نمیدهند که باید در پاسخ گفت ممکن است اعداد و ارقامی که برای خرید و فروش و اجاره اموال وقفی بیان میشود به چشم ما مسخره بیاید به این جهت که بسیاری از این اموال وقف شده در سالهای قبل از انقلاب واگذار شده است.
این حالتی است که متاسفانه بعد از جریان قانون اصلاحات ارضی در دوران پهلوی برای موقوفات کشور پیش آمد و حدود نود درصد منفعت موقوفات را از بین برده است. در اصلاحات ارضی اتفاقی که افتاد این بود که گفتند اگر بخواهیم کاری در کشور انجام بدهیم، مراکز قدرت و ثروت جلویمان را میگیرند، چه خانهایی که جلوی دولت مرکزی گردنکشی میکردند چه علمایی که نفوذ معنوی و مادی داشتند.
اینکه امام خمینی (ره) فرمودند اگر موقوفات را دست ما بدهید فقیری نمیماند، این حرف درست است، ولی به شرط اینکه موقوفاتی که زمان امام (ره) بوده است را قبل از قانون اصلاحات اراضی به ما بدهند نه موقوفات الآن را. با این قانون حقهایی برای مردم ایجاد شده است و آنها، این حق را دست به دست کردهاند و دیگر نمیشود آن را پس گرفت.
مثلا این وسیله وقفی دست من بوده است و قرار بوده هر کس میخواهد از آن استفاده کند یا اجاره آن را بدهد. وقتی دیدند من صد تا از اینها دارم دولت از من گرفت و گفت دست هر کس بوده خودش استفاده کند و ما به او حق مالکیت میدهیم.
یعنی به موجب قانون اصلاحات ارضی اموال اوقاف به ملکیت افراد درآمد؟
بله، به ملکیت افراد درآمد. ادعای دولت آن زمان این بود که میخواهیم با این قانون جلوی خان و خانسالاری را بگیریم؛ لذا آمدند زمینهای چند هکتاری را به اسم افراد سند زدند و الآن خیلی افراد بر زمینهای وقفی سند دارند. بعد از انقلاب خدمت امام خمینی (ره) آمدند و گفتند این زمینهای وقفی که به ملکیت افراد درآمده را چکار کنیم، امام (ره) فرمودند مال وقفی باید بر وقفیتش باقی بماند؛ لذا قانون ابطال اسناد تصویب شد و سندها باطل شد، ولی مشکل این بود که برخی از این افراد که زمین گرفته بودند بابت آن پول داده بودند.
همین مسئله موجب شد افراد اعتراض کردند و سر همین جریان گفتند بیاییم بین اینکه اموال وقفی در حالت وقف باقی بماند و اینکه حق مردم ضایع نشود جمع کنیم لذا به افراد یک حقی دادند؛ مثلا در کشاورزی حق ریشه یا حق نسق دادند، در باغ حق اشجار دادند، در مغازهها حق سرقفلی دادند.
حق سرقفلی یعنی این شخص حق استفاده از این مغازه را دارد و وقتی از دنیا میرود حقش به ورثه منتقل میشود و حتی اگر آن ملک خراب شود حق طرف باقی میماند مثل ماجرای ساختمان پلاسکو که ساختمان فروریخت، ولی چون افراد حق سرقفلی داشتند مالک موظف شد ساختمان را بسازد و تحویل کسبه بدهد.
الآن ما در کوچه مروی حدود صد مغازه داریم. صد تا مغازه در بازار عدد سنگینی است، ولی سرقفلی آنها به سبب قانون اصلاحات ارضی واگذار شده است. خیلیها میگویند اوقاف یا متولی موقوفات خیانت کرده و سرقفلیها را فروخته است در حالی که ما اصلا به کسی چیزی نفروختیم بلکه مال وقفی را به افراد واگذار کردند و ما تنها میتوانیم اجاره بسیار کمی بابت این موقوفات از آنها بگیریم که تقریبا نزدیک به هیچ است. الآن اجاره مغازههای کوچه مروی ماهی ۲۰۰ هزار تومان است در حالی که اجاره واقعی آنها از ۴۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان است. شما اجاره ۵۰ میلیون تومانی را با اجاره ۲۰۰ هزار تومانی مقایسه کنید!
شاید سوال شود که در چنین وضعیتی ما باید چکار کنیم؟ برای حل این مشکل یکسری حقوقی برای وقف ایجاد کردند مثلا گفتند اگر شما سرقفلی داری و تغییر شغل دادی باید ۳ درصد پول بدهی یا اگر خرید و فروش کردی باید ۱۵ درصد آن را به اوقاف بدهی.
در چند سال اخیر این حرف امام خمینی (ره) خیلی در شبکههای اجتماعی بازتاب داشت که ایشان فرمودند اگر موقوفات دست ما باشد فقیری باقی نمیماند. بر مبنای حرف شما این سخن امام خمینی (ره) با این فرض بوده که اوقاف به حالت اولیه خودش برگردد، ولی در عمل این اتفاق رخ نداد؟
آن زمان فرضی نبوده، آن موقع هنوز این اتفاقات نیفتاده بود. سخن امام (ره) در اعتراض به اصلاحات ارضی است، ولی وقتی این اموال در دست افراد مختلف چرخید حتی بعد از انقلاب هم دیگر نمیشد کاری کرد. وقتی اصلاحات ارضی شد ایشان در اعتراض به این کار، آن حرف را زد. آن موقع رژیم پهلوی این کار را کرده بود و باید خسارت اوقاف را میداد، ولی نداد. نتیجه این شد که در جریان حساب و کتابها مجبور شدند بین حق مردم و حق اوقاف جمع کنند.
چرا بعد از انقلاب نیامدند پول افراد را بدهند و زمینها را بگیرند؟
شما نمیدانید حجم موقوفات در کشور چقدر است. بین یک سوم تا نصف کشور وقف است. خب این پول از کجا بیاید؟ ماجرای واگذاری این موقوفات مثل جریان فدک است. کسی که کل حکومت را در اختیار دارد چه اصراری دارد که یک باغ را از دست امیرالمومنین (ع) بگیرد؟ علتش این بود که اگر این باغ دست ایشان میماند با پول آن میتوانست کار تبلیغی کند لذا گفتند اگر رگ حیات مالی ایشان را ببندید دیگر توان کارکرد ندارد.
من یک بار فرمایشات شما را مرور کنم. تا قبل از قانون اصلاحات ارضی موقوفات دست علما بود و علما آن را به افراد سپرده بودند. درست است؟
خیر، موقوفات دست متولیها بوده است. متولی کسی است که نسبت به وقف ولایت دارد. ممکن است یک نفر فرزند خود را متولی قرار داده باشد یا یک شخص امین را متولی قرار دهد. در مورد مدرسه مروی گفته شده است عالم اول تهران متولی مدرسه باشد. عالم اول تهران الآن مقام معظم رهبری است، ولی ایشان تولیت را به شخص دیگری تفویض کرده است.
«عالم اول تهران» در گذشته عنوان مستقلی بوده است؟
نه، عنوان نبوده است آن کسی که در تهران حرفش پیش میرفته به عنوان عالم اول تهران شناخته میشده. مثلا در دوران ناصرالدین شاه، ملاعلی کنی عالم اول تهران بود و حرفش پیش میرفت.
یک زمانی میرزاحسن آشتیانی که حکم میرزای شیرازی را در مورد تحریم تنباکو تایید کرد، عالم اول تهران بود. ممکن است کسی از فرزندش یا همسرش یا یک عالمی بخواهد متولی شود. در قدیم مردم در این زمینهها عمده به علما رجوع میکردند لذا عمده موقوفات دست علما بوده، ولی الآن متولیان دیگری داریم که موقوفات را اداره میکنند مثلا موقوفات ملاعلی کنی توسط فرزندانش اداره میشود و متولی فرزندانش هستند.
پس اموال از دست متولیان خارج شد؟
بله، البته عمده آن دست علما بود. هدف این بوده که این اموال از حوزه دین خارج شود، چون این متولیان یا عالم بودند یا خیرینی بودند که حرف علما را گوش میدادند، چون در اصل وقف یک مسئله دینی است.
علما در برابر این مسئله مقاومتی نشان ندادند؟
بله؛ مقاومت توسط متدینین و علما اتفاق افتاد، ولی قوه قاهره نداشتند. یکی از برکات جمهوری اسلامی که افراد قدرش را نمیدانند همین وجود قوه قاهره به نفع دین است که جلوی یکسری آسیبها را میگیرد و اجازه نمیدهد کسی روبروی دین بایستد، ولی زمان رژیم پهلوی این را نداشتیم لذا نتیجه اولش این شد که در بحث مالی علما را محصور کردند و اجازه استفاده از موقوفات را به آنها ندادند. ما این همه موقوفه عزاداری سیدالشهدا (ع) داشتیم، ولی زمان رضاشاه جلوی عزاداری را گرفتند با اینکه پول و هزینه مراسم وجود داشت، فضایش بود، امکاناتش بود، ولی حتی به برپایی مراسم عزاداری محدود هم اجازه نمیدانند.
شما اشاره کردید عمده موقوفات کشور تا قبل از قانون اصلاحات دست علما و تابعین علما بود. از سویی امام (ره) فرموده بودند اگر موقوفات دست ما باشد فقیری باقی نمیماند. پس قبل از جریان اصلاحات ارضی نباید فقر گسترده در ایران مشاهده میشد در حالی که چنین نبود.
یک زمین کشاورزی میتواند محصول بدهد مشروط به اینکه بگذارند کشاورز کار کند. طبیعتا وقتی اجازه کار داده نشود یا محصول آن توسط دولت برداشته شود نتیجه دلخواه حاصل نخواهد شد. یک زمانی اواسط دوره قاجار یا دوره صفویه که دولت روی خوشی به متدینین نشان داده و اجازه دادند کار کنند پیشرفتهایی اتفاق افتاد، ولی در ادوار دیگر عواملی مثل بروز قطحی یا عوامل دیگر مانع این مسئله میشد.
وضعیت خدمات و مصارف موقوفات حال حاضر کشور چگونه است؟
ما از هزار سال پیش هم وقف داشتیم، اما وقفی که بماند از وقتی است که در اواسط دوره قاجار افراد با مکنت و اموال زیاد آمدند و اموالی را وقف کردند. ما از هزار سال پیش مسجدی داریم که وقف شده باشد که این مسجد به مردم خدمات میدهد. الآن دبیرستان البرز یا خیلی از مساجد کشور وقف هستند که دارند به مردم خدمات علمی و فرهنگی میدهند، ولی کسی اینها را مطرح نمیکند. الآن چندین بیمارستان داریم که موقوفه است، خیریههای زیادی داریم که به موقوفهها وصل هستند.
اینها مجموعه خدماتی است که توسط موقوفات به مردم ارائه میشود. مضاف بر اینکه در گذشته که دانشگاه نبود و تمام علم در حوزه علمیه بود، حوزهها به واسطه همین اموال وقفی پشتیبانی میشدند و افراد سراغ علمآموزی و تعلیم و تعلم میرفتند.
میخواستم در بخش پایانی در مورد موقوفات مدرسه مروی توضیح بفرمایید. البته اشاره کردید که موقوفات قمرالسلطنه هزینه روشنایی عتبات میشود. من دیدم پروژهای هم در نیایش افتتاح شده است. هزینه این ساختمان هم صرف روشنایی عتبات میشود؟
بله، هشتاد درصد موقوفات مدرسه مروی را موقوفات قمرالسلطنه تشکیل میدهد که کل آن برای عتبات است و ریالی برای مدرسه مروی خرج نمیشود. این تخصیصی است که واقف برای موقوفات قمر السلطنه قرار داده است. ساختمان نیایش جزء اموال وقفی نیست و الآن واحدهایش در حال فروش است و پس از فروش، پول آن جهت روشنایی عتبات هزینه خواهد شد. یک بخشی از آن دوباره باید سرمایهگذاری شود و یک بخش هزینه عتبات شود. البته آنجا همان طور که بیان شد وقف نیست و برای درآمدسازی موقوفات بوده است.
من این را توضیح بدهم وقتی اتوبان شهید کاظمی از اراضی وقفی ما رد میشود موقوفه ما از بین میرود، ولی اتفاقی به نفع شهر رقم میخورد. ما با شهرداری تعامل کردیم خیابانی از زمینهای ما رد شود، ولی قیمت زمین محاسبه شود و پولی به ما داده شود تا پول آن را بگیریم و زمین دیگری بخریم و وقف کنیم. گاهی شهرداری پول نمیدهد، ولی زمین یا امتیازاتی به ما میدهد. برای مثال در پروژه نیایش هم همین اتفاق افتاد؛ بنابراین واحدهای این پروژه طلق است، وقف نیست، چون نیت این بود پول هدر نرود و با پول آن زمین دیگری خریداری شود و وقف شود.
پروژههای جدیدی هم در دستور کار دارید؟
الآن به جهت اینکه موقوفه نعمتآباد، زمینهای فراوان دارد فضای نهضت ملی مسکن را پیگیری میکنیم و با شهرداری تهران قرارداد بستیم تا با کمک بخش خصوصی ۴۰ هزار واحد مسکونی بسازیم. الآن پروژه ۸۸۰ واحدی داریم که در دو برج آن عمده کارها تمام شده است. ۶۰ پروژه دیگر هم داریم که در مرحله تهیه نقشه و مجوز گرفتن از شهرداری است همه اینها در قالب ۴۰ هزار واحد اجرا خواهد شد.
الآن مملکت نیاز به مسکن دارد و هر چه بتوانیم تعداد ساخت مسکن را بالا ببریم قیمت کنترل میشود و مشکلات خرید و فروش برطرف میشود. علاوه بر آن بعضی اقشار هستند که در عین اینکه دیده نمیشوند باید دیده شود مثل قشر آتشنشانها که قشر زحمتکشی هستند لذا ما با شهرداری تفاهم کردیم ۱۵۰۰ واحد برای این عزیزان بسازیم و صحبتی با نیروی انتظامی داشتیم که خدماتی به این قشر ارائه کنیم.