فرارو- بر کسی پوشیده نیست که مردم ترکیه عاشق رقص هستند. در حالی که در اکثر فرهنگها مردم در مراسم عروسی و مناسبتهای خاص به رقص میپردازند برای مردم ترکیه رقصیدن در اعتراضات، تعطیلات ملی و حتی هنگام کارزارهای انتخاباتی نیز امری عادی محسوب میشود. اخیرا "اکرم امام اوغلو" شهردار استانبول آستینهای خود را بالا زد و در ترابزون در میان جمعیتی از مردم که تشویق اش میکردند شروع به رقصیدن کرد. رقص بخشی ذاتی از فرهنگ ترکی است.
به گزارش فرارو به نقل از میدلایست آی، رقص ترکی همیشه ساختار و فرم خاصی دارد. در حالی که رقصها از منطقهای به منطقه دیگر متفاوت هستند اکثر حرکتها در رقصها از نسلهای قبلی انتقال یافته و دارای اهمیت تاریخی هستند.
در اینجا ما نگاهی به سه سبک اصلی رقص ترکی میاندازیم که در سراسر ترکیه وجود دارند:
یکی از محبوبترین رقصهایی که در سرتاسر ترکیه به ویژه در شرق و جنوب شرق آن کشور دیده میشود هالای است. در این رقص که یک خط طولانی که به صورت یک نیم دایره یا به شکل یک منحنی کامل تشکیل میشود محدودیتی برای تعداد افرادی که میتوانند به آن بپیوندند وجود ندارد. هر رقصنده باید پیش از حرکت به سمت مخالف دست یا انگشت خود را با افراد دو طرف در هم بپیچد و این کار را در جهت عقربههای ساعت با مراحل خاص زمانی نسبت به موسیقی انجام دهد.
در این نوع از رقص هم زنان و هم مردان میتوانند حضور داشته باشند و به تدریج با انجام حرکات پا سرعت رقص نیز افزایش مییابد. علیرغم آن که ممکن است این رقص شبیه رقص سیرتاکی یونانی یا دبکه عربی به نظر برسد ترکها استدلال میکنند که شباهتی به آن رقصها ندارد و منحصر بفرد است. به گفته آنان ریشه هالای به اساطیر کهن ترک و ریشههای شمنیستی آن در آسیای مرکزی با میگردد. در افسانهها به این رقص اشاره شده است و آیینهای شمنی آسیای مرکزی نیز رقصیدن به صورت نیم دایره یا دایرهای دور آتش را شامل میشد.
امروزه ترکها هنوز در اعیاد و مناسبتهای خاصی مانند جشنهای فصلی نوروز به دور آتش میرقصند. گمان میرود ریشه و معنی واژه هالای به معنای آتش و جامعه بوده باشد. زمانی که صحبت از انجام هالای میشود مهمترین مقام آن رهبر رقص است که به "هالای باشی" معروف است. هالای باشی معمولا شخصی است که مورد احترام میباشد و رقصها را خوب بلد است و تنظیم گامها و سرعت رقص را برعهده دارد.
با این وجود، مهمترین ابراز در دست او دستمال است. او با تکان دادن دستمال هنگام رقص سایر رقصندگان را در صف و منظم نگه میدارد. علاوه بر دستمال این نوع رقص پیوندهایی با آیینهای شمنیستی نیز دارد که نماد آن را میتوان در ربانهای رنگی، سپرها، پرچمها و تبرها که در حین رقص به اهتزاز در میآمدند تا ارواح بد را از بین ببرند مشاهده کرد.
در نهایت آن که رقص هالای باید همراه با موسیقی باشد. دو ساز ضروری برای این رقص دهل و زورنا (سرنا) هستند.
در حالی که لوله سورنا از قرن چهاردهم بخشی ضروری از هالای بوده است استفاده از دهل سابقهای بسیار طولانیتر داشته است. برای مثال، نقاشیهای غارهای ماقبل تاریخ که در سراسر ترکیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان و قرقیزستان امروزی یافت شده اند چهرههایی را به تصویر میکشند که هنگام رقص هالای با دهل در حال رقصیدن هستند. در نتیجه، دهل کماکان در مرکز رقص هالای قرار دارد.
هالای باشی نه تنها گروه رقصندگان را به موقع با استاده از ضرب دهل در صف قرار میدهد بلکه اعلب از صف جدا شده و به طور مستقل با دهل میرقصد.
هورون رقص مورد علاقه کسانی است که در شمال منطقه دریای سیاه ترکیه سکونت دارند. این رقص سنتی است که ترک آن را بسیار گرامی میدارند و در سال ۲۰۲۱ میلادی به فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو افزوده شد. این رقص همراه با یک ساز زهی کوچک به نام کمنس و یک ساز بگ پایپ مانند به نام تولوم صورت میگیرد. برای کمک به رقصندهها که به راحتی وارد هر مرحله شوند رهبر هورون دستورات تغییر جهت را فریاد میزند. قسمت آغازین رقص به آرامی شروع میشود با گامهایی رو به جلو و چرخش به عقب و پس از آن به تدریج سرعت رقص افزایش مییابد. با افزایش سرعت رقصندهها دستهای خود را بلند کرده و بدن شان را صاف نگه میدارند. سپس بخش دوم رقص دنبال میشود. دستها پایین میآیند، کمر خم میشود و حرکت پاها بسیار پیچیدهتر به پهلو، جلو و عقب صورت میگیرد در حالی که شانهها چروکیده میشوند.
در نهایت بخش پایانی رقص صورت میگیرد که با سرعتی بیشتر است و شانه زدن سریع و ضربه زدن به پاها تا پایان موسیقی ادامه مییابد. این رقص عاری از نماد نیست. برای مثال، گفته میشود که بلند کردن دستها نمایش قدرت و شجاعت است در حالی که خم شدن نشان دهنده استراحت کارگران مزرعه است. از سوی دیگر تصور میشود که حرکت سریع شانهها سرعت سریع امواج دریای سیاه و حرکات پرتاب ماهی آنچوی که در این منطقه صید شده اند را به تصویر میکشد. هم مردان و هم زنان میتوانند به طور جداگانه یا همراه با یکدیگر رقص هورون را انجام دهند و اغلب هنگام آن رقص لباسهای سنتی پوشیده میشود.
لباس زنانه عموما شامل یک پیراهن و ژاکت رنگارنگ، یک روسری و یک دامن بلند و پر جنب و جوش روی شلوار است. با این وجود، لباس مردانه برای این رقص به رنگ سیاه و سفید و همراه با تعداد زیادی اکسسوری است که یک کمربند با نوارهای بلند از چرم مشکی را شامل میشود که میتوان وسایل شکار یا سلاح را به آن وصل کرد. هم چنین، یک ساعت جیبی با زنجیر که روی سینه آویزان است و و یک مُسکا (یک جعبه کوچک مثلثی به گردن آویزان شده است) که حاوی یک یادداشت نوشته شده مانند دعا برای دفع شر میباشد نیز از جمله اکسسسوریهای مردانه هنگام این رقص هستند.
منشاء این رقص هنوز مشخص نیست، اما برخی معتقدند که یونانی است و میگویند که این نام از کلمه یونانی "زوروس" گرفته شده که نوعی رقص است که در یک دایره اجرا میشود. برخی دیگر استدلال میکنند که از سکونتگاههای جنوای قرون وسطایی آمده است و بیان میکنند که ریشه در رقص قرون وسطایی فرانسوی "Carole" دارد که میتوان آن را "Horol" نیز تلفظ کرد.
برای کسانی که با هیچ یک از این استدلالها قانع نشده اند ریشه ترکی این کلمه نیز وجود دارد: هوروم کلمهای که برای پوشش ذرت به کار میرود. آنان میگویند همان طور که ذرت در حلقه محکم بسته میشود هورون نیز به صورت حلقهای رقصیده میشود. این رقص هم چنین سبک رقص انتخابیای بود که "امام اوغلو" شهردار استانبول در هنگام برگزاری کارزار انتخاباتی در آن شرکت کرد.
زیبک در غرب ترکیه سلطنت میکند. این رقص که برای نمایش قدرت و قهرمانی طراحی شده بسیار متفاوت از هالای یا هورون است. در این رقص دستها به یکدیگر متصل نمیشوند و هر رقصنده به تنهایی میایستد.
در این رقص بازوها پیش از بلند شدن به سوی هوا از بدن خارج میشوند سپس گامهای آهسته و عمدی برداشته شده و پیش از آن که رقصنده خم شود زمین را با زانوی خود لمس کرده و صاف میشود. این حرکات به صورت دایرهای تا هنگام به صدا درآمدن ضربات آرام دهل و سرنا تکرار میشود. اگرچه منشاء زیبک هنوز مورد بحث است و برخی معتقدند ممکن است ریشه در یونان باستان یا اروپا داشته باشد در دوره امپراتوری عثمانی در قرن شانزدهم میلادی رواج داشته است. در آن دوران منطقه شاهد آشفتگیهای سیاسی و اجتماعی زیادی بود که باعث شد گروههای کوچکی از مردان به پاخیزند و از روستای خود محافظت کنند. این افراد سربازان غیر رسمی به نام "زیبک" بودند و رهبر آنان به "افه" شهرت داشت. تصور میشود که آن رقص نه تنها نام خود را از این مردان گرفته بلکه حرکات آنان را نمایندگی میکند از این رو رقصی قوی و نجیبانه محسوب میشود.
این رقص از لحاظ تاریخی به دلیل منشاء آن عمدتا برای مردان بوده است. زمانی که صحبت از لباس میشود یک شلوار کوتاه به سبک جودوپور صرفا تا زانو پوشیده میشود. هم چنین، بر روی آن تزئینی با گلهای قلاب بافی شده برای نشان دادن کوه ها، منگوله و یک کمربند ابریشمی که میتوان تفنگ را در آن قرار داد و یک جفت چکمه مشکی بلند را نیز شامل میشود.
زنان در سال ۱۹۱۶ شروع به پیوستن به این رقص کردند زمانی "سلیم سیری تارجان" یک معلم تربیت بدنی معروف به "ساری زیبک" حرکات رقص موجود را تغییر داد تا در عوض نماد و نشان دهنده عشق بین یک زن و مرد باشد.
تارجان در سال ۱۹۲۵ میلادی این رقص را با یک دانش آموز در نشستی با حضور "مصطفی کمال آتاترک" رئیس جمهور وقت ترکیه اجرا کرد. گفته میشود آتاترک پس از لذت بردن از تماشای آن رقص گفته بود که زیبک باید در سالنهای اجتماعی با حضور زنان اجرا شود.