شکاف پنهان در اتحاد واشنگتن و تلآویو؛ از کمک یکطرفه تا سودای شراکت نظامی متقابل
خط قرمز ماگا در حمایت از اسرائیل کجاست؟
این مقاله به گسترش شکاف در رابطه آمریکا و اسرائیل میپردازد؛ افکار عمومی اسرائیل واشنگتن را صاحب نفوذ اصلی بر تصمیمات امنیتی میبیند و در آمریکا، از جمهوریخواهان جوان تا انجیلیها و بخشهایی از پایگاه ماگا، حمایت بیقید و شرط از اسرائیل زیر سؤال رفته است. همزمان نفوذ رهبران عرب، اختلاف شخصی و سیاسی ترامپ با نتانیاهو، فروش اف-۳۵ به عربستان، عادیسازی با سوریه، نقش قطر و ترکیه و تلفات سنگین غزه، همگی هشداری از محدود شدن آزادی عمل تلآویو و وابستگی حیاتی آن به واشنگتن هستند.
فرارو– آنچل وهرا، ستون نویس نشریه فارن پالیسی
به گزارش فرارو به نقل از نشریه فارن پالیسی،
همزمان با اوجگیری موج انتقادها از اسرائیل در سراسر طیف سیاسی ایالات متحده، در داخل خود این رژیم نیز بحثی جدی درگرفته است: آیا سلسله تصمیمهای اخیر واشنگتن در قبال خاورمیانه، در عمل به زیان اسرائیل تمام میشود یا نه؟ در افکار عمومی القا شده که دولت آمریکا تلاش میکند سکان سیاستگذاری اسرائیل را در دست بگیرد و میدان «آزادی عمل» این رژیم را محدود کند. در همین چارچوب، هم در رسانههای عبریزبان و هم مطبوعات عربی، این پرسش مطرح شده است که آیا ایالات متحده با اسرائیل مانند «پنجاهویکمین ایالت» خود رفتار میکند یا خیر؟
نظرسنجی تازه «مؤسسه دموکراسی اسرائیل» نیز نشان میدهد نزدیک به نیمی از پاسخدهندگان معتقدند ایالات متحده امروز نفوذی بیشتر از دولت اسرائیل بر تصمیمهای امنیتی این رژیم دارد. در آمریکا نیز موج انتقاد از اسرائیل در سراسر طیف ایدئولوژیک رو به گسترش است و دادههای مرکز پژوهشی «پیو» نشان میدهد دیدگاههای منفی نسبت به اسرائیل در میان جمهوریخواهانِ جوان افزایش یافته است.
حتی مسیحیان انجیلی که traditionally حامیان ثابت اسرائیل هستند، از بمبارانهای ایران توسط دولت دونالد ترامپ به خشم آمدهاند؛ اقداماتی که تصور میکردند تحت فشار اسرائیل انجام شده و خیانت به وعده «پایان جنگهای بیپایان» بوده است.
در همین فضا، بخشی از پایگاه ماگا (MAGA) از جمله تاکر کارلسن، استیو بنن و مارجوری تیلور گرین آشکارا حمایت بیقید و شرط واشنگتن از اسرائیل را زیر سؤال میبرند. گروهی از هواداران ماگا نیز از این شکاف برای طرح دیدگاههای یهودستیزانه استفاده کردهاند. کارلسن با دعوت از نیک فوئنتس به او تریبون داد و او اتهاماتی صریحاً یهودستیزانه مطرح کرد.
با وجود تمام این تنشها، کارشناسان معتقدند حمایت رسمی ایالات متحده از اسرائیل در دوره ترامپ ادامه خواهد داشت؛ هرچند دولت اسرائیل شاید مجبور شود گفتمان خود را برای پایگاه ماگا روشنتر کند. اران لرمن، معاون پیشین مشاور امنیت ملی اسرائیل، میگوید باید از «کمک یکطرفه اقتصادی» به سوی «همکاری متقابل نظامی» حرکت کرد. او معتقد است تا زمانی که ترامپ کنترل اوضاع را در دست داشته باشد، روابط دو طرف امن میماند.
اما برخی دیگر ترامپ را خودِ مسئله میدانند. از نظر آنان رابطه او با نتانیاهو نه گرم بوده و نه پایدار. ترامپ در گفتوگویی با باراک راوید درباره نتانیاهو گفته بود: «به جهنم!» و این نشانهای از دلخوری اوست. در نگاه نخبگان اسرائیلی، حمایت ترامپ از اسرائیل نه بر ارزشهای دموکراتیک، بلکه بر جاهطلبی شخصی او برای دیدهشدن بهعنوان «مرد صلح» و رسیدن به جایزه نوبل استوار است.
نگرانی دیگر این است که ترامپ گوش خود را به رهبران عرب نیز سپرده است؛ رهبرانی که به دنبال دسترسی به تسلیحات، تضمینهای امنیتی و حمایت اقتصادی واشنگتن هستند و همزمان تلاش میکنند مانع نادیده گرفتن کامل مطالبات فلسطینیان توسط ترامپ شوند. او در دور نخست ریاستجمهوری خود بلندیهای جولان را بخشی از خاک اسرائیل اعلام کرد و سفارت آمریکا را به اورشلیم منتقل نمود، اما همچنان تحت تأثیر چانهزنیهای رهبران عرب باقی ماند.
ترامپ مدعی شده بود نتانیاهو واقعاً خواهان توافق با فلسطینیها نیست، در حالی که بنی گانتس تمایل بیشتری دارد. بخشی از دلخوری ترامپ از نتانیاهو نیز از پیام تبریک او به جو بایدن ناشی شد. هرچند لحن ترامپ بعداً ملایمتر شد، اما روایت راوید نشان داد این رابطه بسیار متشنجتر از چیزی بوده که تصویر میشده است.
در هفتههای اخیر ترامپ دوباره در کنار نتانیاهو قرار گرفته و حتی خواسته او را در پروندههای قضایی عفو کنند، اما تحلیلگران این را بخشی از بازی بزرگتر برای مهار نتانیاهو و جلوگیری از الحاق کرانه باختری میدانند. پس از آتشبس، ترامپ مارکو روبیو و جی. دی. ونس را به اسرائیل فرستاد تا بهنوعی «بیبیسیتی» کنند و مراقب باشند نتانیاهو دست به حمله جدیدی علیه حماس نزند.
نابودی حماس هدف اصلی اسرائیل بود اما اکنون که این گروه همچنان کنترل بخشهایی از غزه را دارد، برخی در اسرائیل میگویند ترامپ باید تعهد به «ریشهکن کردن حماس» را به برنامهای عملیتر تبدیل کند. یوسی کوپرواسر معتقد است ترامپ باید فرایند خلع سلاح حماس را پیش ببرد، هرچند هنوز هیچ جزئیات مشخصی برای این طرح وجود ندارد.
حدود ۲۰ مایل دورتر از غزه، ایالات متحده «مرکز هماهنگی غیرنظامی – نظامی» ایجاد کرده که حدود ۲۰۰ سرباز آمریکایی و نمایندگان چند کشور در آن فعالاند. هدف رسمی آن برنامهریزی برای مراحل بعدی طرح صلح ترامپ است، اما در عمل عملیات ارتش اسرائیل را زیر نگاه مستقیم نیروهای خارجی قرار میدهد و آزادی عمل نظامی را محدود میکند.
در حوزههای دیگر نیز شکاف میان واشنگتن و تلآویو افزایش یافته است. فروش جنگندههای اف-۳۵ به عربستان سعودی نگرانیهایی در اسرائیل ایجاد کرده است، زیرا هرچند تلآویو از عادیسازی استقبال میکند، نمیخواهد برتری نظامیاش کاهش یابد. لغو تحریمها علیه سوریه و در آغوش کشیدن احمد الشرع نیز در محافل امنیتی اسرائیل زنگ خطر بوده و تردیدها نسبت به جهتگیریهای جدید آمریکا را افزایش داده است.
حمایت ترامپ از قطر و ترکیه، که واشنگتن آنها را برای اعمال نفوذ بر حماس حیاتی میداند، نیز برای اسرائیل مسئلهساز شده است. گزارشها نشان میدهد آمریکا از حضور ترکیه در قالب «نیروی بینالمللی تثبیت» در غزه حمایت میکند، در حالیکه اسرائیل آن را رد کرده و خط قرمز امنیتی میداند.
برخی معتقدند درباره عمق شکاف در حمایت آمریکا از اسرائیل اغراق شده است، اما واقعیت این است که همزمانی چند عامل صحنه را تغییر داده است: تلفات سنگین در غزه، حضور دولت راستگرای افراطی در اسرائیل و فشار برای الحاق کرانه باختری. در کنار اینها، ترس فزاینده از آنکه ایالات متحده به نیابت از اسرائیل وارد جنگی تازه با ایران شود نیز بر نگرانیها افزوده است.
مجموع این عوامل برای نخستینبار بخش مهمی از افکار عمومی آمریکا را به این نقطه رسانده که نهفقط شیوه حمایت واشنگتن از اسرائیل، بلکه اساس این حمایت را زیر سؤال ببرد. برای اسرائیل نیز اگر روزی آمریکا سیاست خاورمیانهای خود را بدون درنظر گرفتن خواستههای تلآویو تنظیم کند، هیچ پشتوانه جایگزین مؤثری باقی نمیماند و ناچار است با هر رئیسجمهور آمریکا کنار بیاید؛ حتی اگر آن رئیسجمهور در بخشی از افکار عمومی اسرائیل محبوب شده باشد اما در عین حال تصور دخالت در امور قضایی داخلی ایجاد کرده باشد.
به گفته مکلبرگ، ترامپ بخشهایی از جامعه اسرائیل را آزرده است؛ کسانی که میگویند او حق نداشت درباره پروندههای نتانیاهو از «عفو» سخن بگوید، زیرا چنین درخواستی از نظر حقوقی هیچ جایگاهی در نظام قضایی اسرائیل ندارد.