آینده ترکیه بسیار مشابه با همین ترکیهای خواهد بود که در سالهای اخیر میبینیم، یعنی تلاش برای افزایش نفوذ ترکیه در منطقه به شیوههای مختلف و تلاش اردوغان برای به چالش کشیدن برخی قدرتهای بزرگ فرامنطقه ای. درواقع ما در ترکیه از یک سو، روند پیشرفت و توسعه را خواهیم داشت و از سوی دیگر بحرانهای اقتصادی، تورم، تصمیمات خلق الساعه که بر سرنوشت مردم تاثیرگذار است را خواهیم داشت. این هم به دلیل شخصیتر شدن قدرت در ترکیه و افزایش اختیارات رئیس جمهور است.
فرارو- طرفداران رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه، موفق شدند با آراء خود، او را برای پنج سال دیگر در قدرت ابقاء کنند. پیروزی اردوغان، در شرایطی رخ داد که رقیب او کمال قلیچدار اوغلو، از سوی بسیاری از تحلیلگران به عنوان برنده انتخابات ترکیه پیش بینی میشد.
به گزارش فرارو، با پایان یافتن انتخابات در ترکیه، اکنون نگاه اغلب تحلیلگران سیاسی به نوع جهتگیریهای آتی اردوغان در سالهای پیش رو معطوف شده است. با توجه به عملکرد نسبتا ضعیف اردوغان در بخش اقتصاد طی ماههای اخیر، سوال مهم این است که آیا اردوغان در پنج سال آتی از پس وعدههای انتخاباتی خود بر خواهد آمد یا خیر؟! همچنین یک پرسش مهم این است که رویکرد سیاسی اردوغان در دور دوم ریاست جمهوری وی چگونه خواهد بود؟ فرارو در گفتگو با اردشیر پشنگ، تحلیلگر سیاسی و پژوهشگر مسائل خاورمیانه این موضوعات را بررسی کرده است:
پشنگ در خصوص علل موفقیت اردوغان در انتخابات ترکیه، با وجود ناکامی دولت وی در برخی مشکلات اقتصادی و اجتماعی گفت: «اردوغان و حزب عدالت و توسعه، رئیس جمهور و دولت حاکم بودند. در تمام دنیا و به خصوص در ممالک در حال توسعهای مثل ترکیه، در حاکمیت بودن کاندیدا یا حزب او در انتخابات یک امتیاز بی بدیل در مقایسه با رقبا محسوب میشود. در واقع این کاندیدا، امکانات و ابزارهایی را در اختیار دارد (خواه قانونی، خواه فرا قانونی و غیرقانونی) که میتواند از آن استفاده کند. همانطور که اردوغان نیز از این ابزارها استفاده کرد. همین موضوع باعث میشود نابرابری حین رقابت افزایش پیدا کند.»
وی افزود: «اردوغان یک دوگانه ملی گرایی ترکیهای را در برابر تشتت در اپوزیسیون به نمایش گذاشت. یعنی افرادی که به اردوغان رای دادند یا به افکار او نزدیک بودند، عمدتا افرادی با دیدگاههای ترکیهای قوی و تند و در بعد رادیکال حتی نگاههای پان ترکیستی را شامل میشدند. در نتیجه از این طریق اردوغان توانست بخشی از پایگاه جناح مقابل را که ملی گراهای تا حدی رادیکال بودند را هم به سمت خود جذب کند. وعدههایی که اردوغان مطرح کرد از دیگر عوامل پیروزی او در انتخابات ترکیه است. برای مثال او وعده داد که هزینه یک ماه مصرف گاز شهری را به شهروندان ترکیه میبخشد. افزایش قابل توجه حقوق کارمندان از دیگر وعدههایی است که باعث شد اردوغان بتواند رای طبقه متوسط را تا حد زیادی کسب کند.»
این تحلیلگر سیاسی در خصوص علل عدم اقبال به قلیچداراوغلو گفت: «در جناح مقابل اردوغان نیز، شاهد مشکلات متعددی بودیم. از جمله تنوع و تکثری که در حد تضاد و در مقابل هم ایستادن است. در حزب قلیچدار اوغلو، نیروهای به شدت ملی گرا در مقابل نیروهای کرد قرار میگیرند. بارها شاهد این تضادها و تنشها در کمپینهای انتخاباتی بودیم. افزون بر این مشکل، عمده تمرکز برنامه قلیچدار اوغلو بر روی یک برنامه سلبی انتقادی از اردوغان بود نه یک برنامه ایجابی و ارائه وعده یا وعدههای مشخص برای طیف مخاطبان. یعنی عمده تلاش او بر این بود که اردوغان رئیس جمهور نشود و وضعیت به حالت پیش از اردوغان و تغییرات قانون اساسی باز گردد.»
وی افزود: «قلیچدار اوغلو یک سیاستدار مسن و ۷۴ ساله است. درست است که وی به لحاظ ظاهری، تندرست به نظر میرسد، اما با توجه به سن و سالش نمیتواند خود را به عنوان نماینده تغییر و تحول معرفی کند و به خصوص برای نسل جوان نماینده جذابی باشد. او در ترکیه به عنوان یک سیاستمدار کلاسیک شناخته میشود و در نتیجه نتوانست شور و حرارت و موج لازم را که برای پیروزی نیاز داشت، در جوانان ایجاد کند. اگر شهردار استانبول، اکرم امام اوغلو کاندیدا میشد، اردوغان نمیتوانست به راحتی و با اطمینان خاطر پیروز شود.»
این کارشناس مسائل ترکیه در خصوص عصر جدید قدرت اردوغان و تغییرات احتمالی سیاستهای وی گفت: «سیاست ترکیه در بعد سیاست خارجی و داخلی و در انواع و اقسام (اقتصاد سیاسی، روابط فرهنگی و ...) تغییر چندانی را از سال ۲۰۱۶ به بعد تجربه نخواهد کرد. یعنی نوعی اقتدارگرایی مرکزگرا که توسط رجب طیب اردوغان پیگیری و با رفراندوم قانون اساسی قانونی شد و خود اردوغان نیز در مرکز مدار قرار گرفت، در پنج سال آینده هم ادامه پیدا خواهد کرد. اما یک تفاوت وجود دارد: به باور من تندرستی آقای اردوغان به اندازهای نیست که اردوغان پرنشاط و قدرتمند و پرتوان که در دوره پیشین دیدم در این دوره هم ببینیم و حتی اگر سلامت ایشان یاری نکند، ممکن است مهمترین چالش وی در پنج سال آینده، چالش سلامتاش باشد. اردوغان حتی در کمپ تبلیغاتی خود دچار مشکل قلبی شد و شایعات و خبرهایی هم دال بر این که وی سرطان خفیف دارد، منتشر شد.»
وی افزود: «با در نظر گرفتن شرایط سلامتی اردوغان که در محور سیستم حاکمیت در ترکیه قرار گرفته، احتمالا شاهد تاثیر بسزایی خواهیم بود که به باور من میتواند در تغییر شرایط ترکیه تا حدودی موثر باشد. در شرایط جدید، فقدان شادابی از یک سو و تشدید تصمیم گیریهای شخصی را از سوی دیگر شاهد خواهیم بود. اما در جمع بندی کلی، احتمالا شاهد تغییر رویه چندانی در سیاستهای اردوغان نخواهیم بود. برای مثال سیاست خارجی اردوغان در منطقه قفقاز یا در مقابل سوریه، عراق و بالکان، متحول نخواهد شد. ترکیه همچنان میکوشد نوعی واسطه گری و موازن سازی با قدرتهای بزرگ ایجاد کند. یعنی از سویی با آمریکا و از سوی دیگر با روسها و چینیها در تعامل خواهد بود. در سطح منطقهای نیز ترکیه در تلاش خواهد بود نفوذ خود را به شیوههای متفاوت گسترش دهد.»
این تحلیلگر سیاسی درباره تغییرات در قانون اساسی ترکیه و احتمال اعمال نفوذ بیشتر اردوغان در قوانین گفت: «رفراندومی که در ترکیه انجام شد و تغییری که در قوانین ترکیه رخ داد و مورد تایید پارلمان قرار گرفت، شامل یک متمم بود که تاکید داشت هر شخصی که در آن مقطع زمانی رئیس جمهور بود (اردوغان)، مشمول قانون جدید نمیشود و از آن دوره به بعد لحاظ میشود. بر این اساس اگر وضعیت سلامت آقای اردوغان یاری کند و در سال ۲۰۲۸ هم در انتخابات موفق شود اکثریت آراء را کسب کند، تا سال ۲۰۳۳ در قدرت ترکیه خواهد ماند.»
وی درباره آینده ترکیه و روند تحولات آتی این کشور گفت: «آینده ترکیه بسیار مشابه با همین ترکیهای خواهد بود که در سالهای اخیر میبینیم، یعنی تلاش برای افزایش نفوذ ترکیه در منطقه به شیوههای مختلف و تلاش اردوغان برای به چالش کشیدن برخی قدرتهای بزرگ فرامنطقه ای. درواقع ما در ترکیه از یک سو، روند پیشرفت و توسعه را خواهیم داشت و از سوی دیگر بحرانهای اقتصادی، تورم، تصمیمات خلق الساعه که بر سرنوشت مردم تاثیرگذار است را خواهیم داشت. این هم به دلیل شخصیتر شدن قدرت در ترکیه و افزایش اختیارات رئیس جمهور است.»
پشنگ تاکید کرد: «البته فراموش نکنیم در همین دوره اپوزیسیون به رغم شکست با فاصله اندک از اردوغان، جایگاه خود را در پارلمان تحکیم بخشیده، اکنون تعداد کرسیهای حزب عدالت و توسعه در پارلمان به سیصد و بیست و دو کرسی از ششصد کرسی رسیده؛ این یعنی اگرچه این حزب هنوز در اکثریت است، اما نسبت به دورههای پیشین، حزب حاکم، تعداد کرسیهای بیشتری را از دست داده است. در مقابل، اپوزیسیون، قدرت بیشتری گرفته است. به نظر میرسد اپوزیسیون بعد از انتخابات شهرداریها یک تمرین دوباره در شهرهای بزرگی از جمله استانبول و آنکارا انجام داده است و به یک انسجام و هماهنگی جدیتر (به رغم همه اختلافاتی که وجود داشت) رسیده است. این روند برای مقابله با افزایش قدرت گرفتن اردوغان و دیکتاتوری صندوق رای شکل گرفته است.»