فرارو- پول داشتن شما را از شکسته شدن قلبتان مصون نگه نمیدارد، اما بدان معناست که اگر عشقتان رو به سردی گرایید باید به چیزهای بیشتری فکر کنید.
به گزارش فرارو به نقل از دیلی تلگراف، درخواستهای طلاق در ده سال گذشته به بالاترین حد خود رسیده است و در بسیاری از موارد این درخواستها در میان زوحهای به شدت ثروتمند مطرح شدهاند و پای پول زیادی بین آنان در هنگام طلاق گرفتن در میان بوده است. بهتر است برای درک این موضوع صرفا از «جف بزوس» سوال کنید که اخیرا ۳۸ میلیارد دلار به مکنزی همسر سابقاش پرداخته است. هم چنین، میتوانید از «بیل گیتس» سوال کنید که ۱۵۰ میلیارد دلار دارایی شخصیاش را باید با «ملیندا» تقسیم کند.
وکلای خانوادههای به شدت ثروتمند در ایالات متحده روزانه با چنین پروندههایی با مبالغ چشمگیر سروکار دارند. آنان گهگاه هدایایی را از زوجهای در آستانه طلاق دریافت میکنند که ارزششان بیش از درآمد ماهانه بسیاری از شهروندان است.
در نتیجه، اگر به تعبیر «اسکات فیتزجرالد» رماننویس فقید امریکایی افراد بسیار ثروتمند با من و شما تفاوت دارند زمانی که از یکدیگر طلاق میگیرند چه رخ میدهد؟
هزینههای زندگی زوجهای فوق ثروتمند بالاست از جراحی پلاستیک و بوتاکس گرفته تا هزاران پوند و دلاری که در هفته برای رسیدگی به گلهای خانههایشان میپردازند. یکی از وکلایی که با زوج فوق ثروتمند کار کرده میگوید آنان میلیونها دلار صرف مهمانیهایشان میکنند و مهمانان با هواپیماهای شخصی به شهرهای محل برگزاری جشن سفر میکنند.
«روپرت مرداک» ۹۲ساله تاکنون چهار بار طلاق گرفته است اگرچه او ممکن است سرانجام ایده ازدواج را کنار بگذارد، زیرا گزارش شده که آخرین نامزدی خود را با «آن لزلی اسمیت» کشیش سابق آمریکایی لغو کرده است.
یک وکیل مقیم لندن چندین سال پیش پرونده جالبی از طلاق زوج فوق العاده ثروتمند را در دست داشت. در آن پرونده مرد بر اثر حمله قلبی در حین عمل نامتعارف در یک کلینیک انحصاری در شانزه لیزه در پاریس درگذشت. وکلا در آن زمان حدس میزدند که انگیزه او برای این عمل آشنایی با یک دوست دختر جدید و جوان بوده است.
ثروتمندان از این نظر مانند ما هستند و حیوانات خانگی خود را دوست دارند. با این وجود، آنان از نظر پولی که برای حیوانات خانگیشان هدر میدهند چه پیش و چه در حین طلاق متفاوت از ما هستند. سگها در این میان بیشترین رقابت زوجها را به خود اختصاص داده اند. پس از آن اسبها در جایگاه بعدی قرار دارند. یک وکیل میگوید زوجی فوق ثروتمند را دیده بود که به قدری بر سر خرگوش بسیار گرانبهای خانواده با یکدیگر دعوا کردند که خرگوش بیش از آن که مشکل حل شود مرده بود.
وکلای برتر حدود ۱۲۰۰ پوند در ساعت حق الزحمه دریافت میکنند. یکی از وکلای افراد فوق ثروتمند میگوید: «چیزی که هرگز مرا در مورد افراد بسیار ثروتمند شگفتزده نمیکند آن است که همه چیز را برای برنده شدن هزینه میکنند. یک وکیل دیگر میگوید ظرف مدت ۱۷ ماه ۵.۵ میلیون پوند از پروندههای طلاق زوجهای فوق ثروتمند درآمد کسب کرده است رقمی که میتوان آن را آخرالزمانی توصیف کرد».
اکثر ما در یک خانه زندگی میکنیم و مالیات خود را به دولت کشوری که در آن اقامت داریم میپردازیم. با این وجود، افراد دارای دارایی خالص بسیار بالا خانههای متعددی دارند و تمام تلاش خود را میکنند تا از پرداخت مالیات در هر کشوری خودداری ورزند.
با چنین وضعیتی وکلا چگونه تصمیم میگیرند که طلاق باید در کدام کشور صورت گیرد؟ برای این کار وکلا فهرستی از پرسشها را دارند که از موکل خود مطرح میکنند این که کجا زندگی میکنند؟ آرایشگر مورد علاقهشان در کدام شهر و کشور است؟ دندانپزشک او کیست و کجا کار میکند؟ و پاسخ به این موارد نشان میدهد که موکل در کدام کشور بخش عمده وقت خود را میگذراند. این «شهروندان ناکجاآباد» در دنیایی عجیب و غریب و بدون دولت شناور هستند که در آن مرزها و فرهنگهای ملی در یک نیستی بیشکل سطح بالا محو شده اند.
اگر خیلی ثروتمند هستید ازدواج به همان اندازه شراکت تجاری است که عاشق شدن قدیمی خسته کننده است. ثروت زوجهای فوق ثروتمند در ترتیبات اسرارآمیز و هزارتویی گره خورده که تنها با کمک تیمهای حسابدار میتوانند کشف شوند.
طلاق زوجهای فوق ثروتمند بیشتر شبیه انحلال شرکتهای بزرگ جهانی است تا یک جدایی معمول بین یک زوج چرا که حسابداران نه تنها باید داراییها را در سراسر جهان شناسایی کنند بلکه باید در حال بررسی چگونگی دستیابی به نقدینگی آن دارایی به کارآمدترین روش ممکن باشند. وقتی با افراد بسیار ثروتمندی سروکار دارید حسابداران ارزش شرکت ها، سهام و انواع مختلف بیت کوینها را ارزیابی میکنند.
در حالی که پولهای کلان رد و بدل شده در جریان طلاق سلبریتیها رسانهای میشوند، اما اکثر قریب به اتفاق موارد طلاق افراد فوق ثروتمند مربوط به کارآفرینان، سرمایه گذاران و مدیران صندوقها و نهادهای مالی است که با احتیاط زندگی میکنند تا چندان تحت نظر و در معرض دید نباشند.
یک وکیل میگوید در واقع این افراد پول بیشتری دارند و سلبریتیهای شناخته شده به میزان قابل توجهی کمتر از آن چیزی که تصور میشود پول در اختیار دارند. به طور مشابه در مورد طلاق اشراف و اعیان زمین دار در بریتانیا به ندرت پروندههای پر سر و صدا و بزرگ میشود، زیرا در آن موارد همه چیز از طریق انتقال املاک و زمین حل و فصل میشود.