bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۶۱۳۵۲۳

اوضاع نابسامان استادان جدید دانشگاه

اوضاع نابسامان استادان جدید دانشگاه
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۴ - ۰۹ اسفند ۱۴۰۱

یادداشت مخاطب؛ وزارت علوم امسال دو بار اقدام به فراخوان جذب هیئت علمی کرد. این در حالی است که تکلیف کسانی که سال پییش جذب شده و همه مراحل اداری و گزینشی را طی کرده بودند همچنان مشخص نیست. کسانی که دو سال پیش مراحل جذب‌شان به پایان رسیده بود هم پس از نزدیک به دو سال، دو ماه پیش بالاخره حکم استخدامی به دست‌شان رسید.

ممکن است گفته شود فرایند استخدام برای همه مشاغل و اقشار جامعه همین‌گونه است. این ادعا درست نیست. چرا که دانشگاه‌ها از استادان تازه جذب‌شده، حتی پیش از انجام مراحل اداری و دریافت حکم استخدامی، انتظار حضور در دانشگاه و تدریس را دارند. با این توجیه که، چون استاد نیاز داشتند در فراخوان درخواست جذب هیئت علمی دادند و بنابراین استادان مربوطه باید حتی پیش از دریافت حکم کارگزینی، در دانشگاه حاضر شده و تدریس کنند. دقت کنیم که دانشگاه‌های دولتی عموما در شهر‌های بزرگ و مراکز استان‌ها قرار دارند و بسیاری از متقاضیان جذب هیئت علمی، اهل شهر‌های کوچک و یا حتی روستا‌ها هستند.

حضور در شهر‌های بزرگی همچون تهران مستلزم پرداخت کرایه خانه‌های وحشتناک، کرایه تاکسی و هزینه‌های بالای دیگر است. به همین خاطر است که برخی استادان تا زمانی که حکم کارگزینی‌شان صادر نشده و حقوق دریافت نکنند، در پانسیون‌های عمومی و اتاق‌های بعضا هشت نفره در کنار کسانی زندگی می‌کنند که بعضا افراد به‌هنجار و سالمی نیستند. در چنین فضا‌هایی طبیعتا استادان امکان مطالعه کافی برای تدریس با کیفیت را ندارند و البته دغدغه‌های مالی، روانی، اجتماعی و... نیز در چنین شرایطی بسیار اثرگذار است. این در حالی است که دیگر مشاغل تا زمان استخدام شدن کارگر یا کارمند، او را مجبور به حضور در محل کار و به شکل رایگان (در این باره در ادامه توضیح خواهم داد) نمی‌کنند.

البته تا چند سال پیش شرایط فرق می‌کرد. هم مراحل گزینش اعضای هیئت علمی خیلی کوتاه‌تر و سریع‌تر بود و هم از زمان تایید نهایی کمیته گزینش دانشگاه، استاد مربوطه به‌عنوان استخدامی در نظر گرفته می‌شد و دو-سه ماه بعد که حکم کارگزینی وی صادر می‌گشت، همه حقوق معوقه از زمان گزینش نهایی تا زمان صدور حکم کارگزینی را دریافت می‌کرد. اما اکنون هم مراحل جذب بسیار طولانی و فرسایشی شده و هم در این زمان طولانی استادان جذب‌شده هیچ حقوق و مزایایی دریافت نمی‌کنند.

البته دانشگاه‌ها در این زمینه می‌توانند استادان تازه جذب‌شده را تا زمان صدور حکم نهایی، استخدام داخلی کنند. به این معنا که حکم داخلی برای آن‌ها صادر کرده و حقوق و مزایایی تقریبا شبیه دیگر استادان برای‌شان در نظر می‌گیرند. اما تقریبا هیچ دانشگاهی دست‌کم تا آنجا که نویسنده می‌داند این کار را برای استادان تازه جذب‌شده انجام نمی‌دهد؛ علیرغم آنکه از مشکلات عدیده این قشر آگاه است. چرا که دانشگاه‌ها مطمئن هستند استادان چاره‌ای جز همکاری بی‌قید و شرط با آن‌ها ندارند.

همانگونه که بیان شد، استادان مذکور تا زمان طی شدن فرایند استخدامی باید با دانشگاهی که قرار است جذبش شوند همکاری کنند. طی این مدت آن‌ها به‌صورت حق‌التدریسی فعالیت می‌کنند. اما در این زمینه هم چند مشکل وجود دارد. اول اینکه این استادان بر پایه قانون حداکثر می‌توانند تا ۱۲ واحد تدریس کنند که واقعا مبلغ و دستمزد چندانی نمی‌شود. دوم اینکه همین مبلغ اندک هم معمولا با چند ترم تاخیر و آن هم پس از مراجعه مکرر این افراد به امور مالی و معاون آموزشی و ریاست دانشگاه و خواهش و تمنا پرداخت می‌شود. برای نمونه استادی که سال پیش همین موقع به‌صورت حق‌التدریس فعالیت می‌کرد، برای ۱۲ واحد در مجموع تقریبا ۶-۵ میلیون تومان باید دریافت می‌کرد (یعنی هر ماه حدود یک میلیون تومان!). در آن زمان با این مبلغ می‌شد یک ربع سکه خرید و کمی هم اضافه می‌آمد. در بسیاری از دانشگاه‌ها هنوز این مبلغ پرداخت نشده و اگر پرداخت شود، به اندازه نصف پول یک ربع سکه به نرخ امروز هم نمی‌شود.

ظاهرا هر بار بیشترین زمان انجام کار‌ها در سازمان برنامه و بودجه سپری می‌شود که در سال‌های اخیر به خاطر نبود بودجه، پرونده اعضای هیئت علمی را برای ماه‌ها و گاه بیش از یکسال در انتظار می‌گذارد؛ بی‌آنکه به وضعیت اقتصادی نابسامان این استادان توجه داشته باشد.

خلاصه آنکه همه عوامل بالا دست به دست هم داده تا استادان مذکور در فاصله یک تا دو سالی که از گزینش تا صدور حکم‌شان طی می‌شود، در بدترین و ضعیف‌ترین وضعیت اقتصادی و با زندگی در پانسیون‌ها یا خانه‌های گروهی به سر کنند. حتی برای گذران همین سطح نازل از زندگی هم مجبورند با استقراض‌های پی در پی از خانواده، دوستان و همکاران امورات‌شان را بگذرانند؛ چرا که تا پیش از این عموما مشغول تحصیل در دانشگاه بوده و پس‌انداز و سرمایه‌ای برای خرج کردن در این زمان ندارند.

به نظر می‌آید این وضعیت نابسامان برای استادان جدید معلوم نیست تا چه زمانی ادامه پیدا کند و اگر نیرو‌های جذب‌شده قبلی پرونده‌شان به سرانجام برسد، نیرو‌هایی که در دو فراخوان امسال جذب شده‌اند چقدر باید معلق و در وضعیت خوف و رجا بمانند؟ و وزارت علومی که نمی‌تواند ردیف بودجه برای جذب استاد جدید بگیرد، چرا اقدام به فراخوان‌های متعدد در یک سال می‌کند؛ آن هم در حالی‌که هنوز وضعیت جذب‌شدگان قبلی را مشخص نکرده است؟ و دانشگاه‌هایی که نه تنها قرارداد داخلی با این استادان نمی‌بندند، که حتی توان پرداخت حق‌التدریس چند ترم پیش استادان جذب‌شده را هم ندارند، چرا مرتب به وزارت علوم درخواست جذب نیروی جدید می‌دهند؟ این چرخه معیوب و آسیب‌زا تا کِی و کجا قرار است تکرار شود؟

bato-adv
مجله خواندنی ها
مجله فرارو