فرارو- جرارد بیکر نویسنده و مقالهنویس بریتانیایی است. او سردبیر «داو جونز» و سردبیر «وال استریت ژورنال» از مارس ۲۰۱۳ تا ژوئن ۲۰۱۸ میلادی بود. بیکر از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ میلادی برای فایننشال تایمز کار میکرد و مدتی از آن زمان را رئیس دفتر واشنگتن آن نشریه بود. او برای تایمز لندن به عنوان سردبیر ایالات متحده آن نشریه و به عنوان دستیار سردبیر کار کرده بود. در نوامبر ۲۰۱۵ میلادی بیکر یکی از مجریان چهارمین مناظره مقدماتی جمهوری خواهان در جریان انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری ۲۰۱۶ میلادی بود. او اولین مجری متولد بریتانیا در مناظره ریاست جمهوری امریکا بود.
به گزارش فرارو به نقل از وال استریت ژورنال، این ایده که آگوست ماه آرامی است که اخبار به تعطیلات میپردازند همیشه یک اسطوره روزنامه نگاری بوده است که عمدتا برای توجیه سطوح تنبلی اروپایی در تابستان ابداع شده و واقعا از مد افتاده است. دست کم سربازان که بریتانیایی واشنگتن را در سال ۱۸۱۴ میلادی به آتش کشیدند، باعث شدند تا «تفنگهای آگوست» به معنای واقعی کلمه با پیامدهای بزرگی در ماهها و سالهای بعدی طنینانداز شوند و در نتیجه، اخبار این ماه بر تحولات ماههای آینده تاثیرگذار بوده است.
بنابراین، مطمئنا برای دو هفته در اروپای کسالت بار ناپدید میشوم و برای کشف آمریکای متحول شده باز میگردم. اگر گزارشهای بیامان رسانههای امریکایی و مطبوعات این کشور را باور میکنید، دموکراسی امریکایی در ماه جاری زمانی که رئیس جمهور پیشین به دستور وزارت دادگستری جانشینش توسط اداره تحقیقات فدرال مورد حمله قرار گرفت مُرد یا اگر ترجیح میدهید زمانی که رئیسجمهور سابق با نگهداری اسناد فوق محرمانه مرتبط با امنیت ملی در خانهاش در فلوریدا قانون اساسی و سوگند خود را نقض کرد، جمهوری امریکا از بین رفت.
هم چنین، ما در ماه آگوست فهمیدیم که اقتصاد امریکا که پیشتر توسط قانون کاهش تورم نجات یافته در ماه گذشته «تورم صفر» را تجربه کرد. هم چنین، ماه جاری زمانی بود که بایدن به ما گفت که حزب جمهوری خواه از چیزی مانند «شبه فاشیسم» حمایت میکند. این مهم به نظر میرسد فقط اگر بتوانیم معنی آن را درک کنیم. آیا یک نیمه و شبه فاشیست یک اقتدارگرای مردد است؟! آیا میتوانید ۵۰ درصد متعصب باشید؟! آیا شبه فاشیسم یا نیمه فاشیسم در دهه ۱۹۳۰ میلادی برای چکسلواکی مستقر میشد، اما لهستان را تنها میگذاشت؟ منتظر پاسخها هستیم!
به راحتی میتوان افراط گرایی زبانی رایج بین سیاستمداران و رسانههای امریکایی را به سخره گرفت جایی که در آن هر رویدادی به عنوان یک تهدید وجودی یا فرصتی برای نجات تمدن به تصویر کشیده میشود. اما این هذل نه تنها نمیتواند کاههای سیاسی روزانه را از گندم رویدادهای مهم جدا کند بلکه باعث میشود تا پیوندهای اعتمادی را که تار و پود اساسی یک دموکراسی کارآمد است از بین ببرد.
کلاسهای رسانهای سیاسی بیش فعال ما هر روز نوعی کیمیاگری ژورنالیستی انجام میدهند: تبدیل فلز پایه مجموعهای از واقعیتهای ناشناخته و انتخابی به بیرون درز کرده به فلز گرانبهای حقیقت که به سرعت تثبیت میشوند. هنگامی که حقایق بیشتری ظاهر میشوند جعلی بودن آن فاش میشود و هرکسی که در این فرآیند مورد اعتماد است متعهد میشود که هرگز چیز دیگری را باور نکند.
به یورش به مارالاگو نگاه کنید. این احتمال وجود ندارد که هرگونه اقدام مجری قانون علیه رئیس جمهور سابق به طور مستقیم شاهد سوء استفاده از عدالت توسط جانشین وی قلمداد شود. رسانهها به شما میگویند اگر به این ایده باور دارید به معنای واقعی کلمه معتقد هستید که یک رئیس جمهور سابق فراتر از قانون یا دست کم فراتر از آن است. مطمئنا با آشکار شدن حقایق بیشتر تصویر پیچیدهتر از زورههای خشم اولیه میشود.
شاید یک رئیس جمهور بتواند هر چیزی را که میخواهد از طبقه بندی خارج کند، اما آیا ما واقعا فکر میکنیم که داشتن اطلاعات حساسی که نتیجه آن با پیامدهای جدی مداوم برای امنیت ملی در میان جعبههایی که در یک اقامتگاه خصوصی مشهور باز و پربازدید است مناسب میباشد؟ شما میتوانید خِرَد استفاده از اجرای قانون برای محدود کردن این خطر را به چالش بکشید، اما آیا مشروعیت آن را نیز میتوانید به چالش بکشید؟
با این وجود، علیرغم اعتمادی که نمیتوان به رسانهها داشت اگر نتایج نظرسنجیها را باور کنیم خبر واقعا مهم ماه آگوست رستاخیز معجزه آسا در محبوبیت بایدن است که سرمایه حزب دموکرات محسوب میشود.
میانگین رتبه محبوبیت بایدن ظرف مدت یک ماه ۵ امتیاز افزایش یافته است. به لطف تعداد زیادی از نامزدهایی که برخی از ما درباره شایستگی هایشان تردید کردهایم پیروزی در سنا در ماه نوامبر برای جمهوری خواهان دشوار به نظر میرسد و دست کم یک نظرسنجی نشان میدهد که حاشیههای حزب جمهوری خواه در مجلس نمایندگان به طور ناراحتکنندهای در حال کاهش است.
توضیحات زیادی از سوی انبوه رسانههای شادمان برای این روند معکوس ارائه شده که هیچ کدام کاملا قانع کننده نیستند. تصمیم دادگاه عالی در مورد سقط جنین ممکن است به دموکراتها انرژی داده باشد و برخی از رای دهندگان مستقل را از جمهوری خواهان دور کند. چند «موفقیت» قانونگذاری در مورد کنترل اسلحه و بسته افزایش انرژی سبز و مالیات که در پوشش برنامههایی برای کاهش تورم پنهان ارائه شدند ممکن است رای دهندگان مترقی (جناح چپ حزب دموکرات) را که پیش تحت تاثیر قرار گرفته بودند مشتاقتر ساخته باشد.
با این وجود، به سختی میتوان از در نظر گرفتن رخدادهای پیش آمده برای دونالد ترامپ که با هدف از بین بردن شانس او به منظور نامزدی در سال ۲۰۲۴ میلادی که در واقع توطئهای علیه او قلمداد میشود چشم پوشی کرد اقداماتی که به سرمایه انتخاباتی حزب جمهوری خواه به شدت آسیب وارد ساخته است. روزهای سگی تابستان جای خود را به مسابقه اسب سواری پاییز میدهند.