فرارو- «وسپر» را باید یکی از خاصترین و درخشانترین فیلمهای سال ۲۰۲۲ به حساب بیاوریم؛ این بیش از هر چیز به خاطر جلوۀ بصری شگفتانگیز و فضاسازی خیرهکنندۀ آن است. این فیلم را کریستینا بوزیتی اهل لیتوانی به همراه برونو سامپر فرانسوی کارگردانی کردهاند. داستان فیلم دربارۀ دختری به اسم وسپر است که در دنیایی آخرالزمانی به دنبال راهی برای نجات است.
به گزارش فرارو؛ اولین صحنههای فیلم خیلی واضح به ما نشان میدهند که جهان گرفتار عصری تاریک و کابوسوار شده است؛ نوعی ویروس ساخته شده توسط انسان در همه جا منتشر شده و اکوسیستم زمین را نابود کرده. همه جا پر از انگلهایی عجیب و غریب و وحشتناک شده است؛ انگلهایی که میشود گفت چیزی بین گیاه و حیوان هستند. از بین کسانی که هنوز زنده ماندهاند، ثروتمندان در دژهایی غیرقابل نفوذ، با رفاه و آسایش زندگی میکنند. اما فقرا در مزرعههایی دورافتاده برای زنده ماندن تلاش میکنند؛ آنها بذرهایی مهندسی شده را از ثروتمندان میخرند تا بتوانند با کاشتن آنها همچنان به زندگی ادامه بدهند. این بذرها نه با پول بلکه در ازای دریافت خون به آنها داده میشود.
دستۀ دیگری از آدمها هم هستند که مردم به آنها «زائر» میگویند. آنها با نوعی ویروس آلوده شدهاند و این ویروس آنها را به افرادی بدون چهره و بدون حرف تبدیل کرده که با لباسهایی که صورتشان را پوشانده، اینطرف و آنطرف میچرخند و با جمع کردن آهنپارهها، مشغول ساختن یک جور برج بلند هستند.
وسپر دختر بسیار باهوشی است که با نبوغ خودش توانسته یک گلخانۀ مخفی درست کند و در آنجا نوع تازهای از حیات را از طریق مهندسی زیستی ایجاد کند. او دوست دارد که به یکی از شهرهای ثروتمندان برود، اما هیچگونه دسترسی به چنین جایی ندارد. مادر وس به زائر تبدیل شده و پدرش هم کاملا فلج است و روی تخت افتاده. یک روز وسپر در جنگل زنی زخمی به اسم کاملیا را پیدا میکند که از اهالی شهر ثروتمندان است؛ بعد از اینکه وسپر او را نجات میدهد، کاملیا به این دختر قول میدهد که او را با خودش به شهر ببرد.
فضاسازی فیلم و خلاقیت آن در به تصویر کشیدن حال و هوای آخرالزمانی واقعا غیر قابل توصیف و استثنایی است؛ فقط باید آن را تماشا کرد. با اینکه بودجۀ ساخت این فیلم اصلا قابل مقایسه با فیلمهای هالیوودی نیست، اما نتیجهای که به دست آورده فوقالعاده است. روح اروپای شرقی و شمالی در تصویرپردازیهای فیلم کاملا تاثیرگذار و آشکار است. فیلم «وسپر» انگار در دل تابلوی نقاشی «پیروزی مرگ» (اثر پیتر بورگل) یا در فضای
نقاشیهای کابوسوار و آخرالزمانی زجیسواف بکشینسکی (نقاش لهستانی) جریان دارد: اشباح سرگردان بدون چهره، گیاهانی که مثل کرم به خودشان میلولند، ویرانههای هولناک به جا مانده از دنیای قدیم، جنگلهایی با درختان مرده، هوایی مهآلود و آدمهایی نکبتزده؛ این فیلم یکی از بهترین تصویرها از آخرالزمان است که تا به حال در سینما دیدهایم.
اما به غیر از جلوۀ بصری حیرتآور و قابل تحسین، سایر عناصر فیلم هم درخشان و استادانهاند. بازیهای فیلم جدی و متین و اثرگذار از کار درآمدهاند و این به خصوص در مورد رافیلا چپمن (وسپر) و ادی مارسان (در نقش همسایۀ وسپر) صدق میکند. داستان و مضمون فیلم هم بسیار عمیق و تاملبرانگیز است؛ اختلاف طبقاتی موجود در فیلم، اگرچه ظاهرا مربوط به آینده است، اما در حقیقت استعارهای از همین جهانی است که ما داریم در آن زندگی میکنیم. استفاده از اشارات ظریف مذهبی، حالتی رازآلود به فضای داستان بخشیدهاند و پایانبندی فیلم هم این نوید را به ما میدهد که شاید دنبالهای برای آن وجود داشته باشد و بتوانیم شاهد داستانهای دیگری از این دنیای شگفتانگیز باشیم.
- کارگردانان و فیلمنامهنویسان: کریستینا بوزیتی (Kristina Buozyte)، برونو سامپر (Bruno Samper)
- بازیگران: رافیلا چپمن (Raffiella Chapman)، ادی مارسان (Eddie Marsan)، رزی مکایون (Rosy McEwen)
- امتیاز منتقدان (راتن تومیتوز): ۱۰۰%