فرارو- پل پوست دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو و عضو شورای امور جهانی شیکاگو است. او دکترای خود را از دانشگاه میشیگان دریافت کرده است. پایان نامه دکترای او برنده جایزه «والتر ایزارد» از انجمن علم صلح شده بود. تخصص او در حوزه روابط بین الملل و روششناسی کمّی بوده و مورد حمایت مالی بنیاد ملی علوم امریکا قرار گرفته است.
به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست، تهاجم روسیه به اوکراین وارد پنجمین ماه خود میشود و هیچ پایانی برای آن دیده نمیشود. درگیری طاقت فرسا به مناطق شرقی اوکراین گسترش یافته جایی که پیشرفت روسیه در منطقه لوهانسک روندی افزایشی داشته است. با این وجود، روسها هفته گذشته در آستانه تصرف شهرهای سیویرودونتسک و لیسیچانسک قرار گرفته بودند. در همان زمان، اوکراینیها که به طور فزایندهای مجهز به تسلیحات غربی بودهاند به جرات میگویند در حال بازپس گیری شهر جنوبی خرسون هستند جایی که روسها در اوایل درگیری آنجا را تصرف کردند.
توجه آمریکا تا حدودی از جنگ به سوی نگرانیهای داخلی خود منحرف شده است که باعث میشود این موضوع به راحتی نادیده گرفته شود که آن چه در اوکراین در حال رخ دادن است یکی از کشمکشهای مرگبار ۲۰۰ سال گذشته است. این که به جای درگیری بین دو قدرت بزرگ این یک جنگ نیابتی صرف است مقیاس واقعی آن را پنهان میکند. با این وجود، سرعت مرگ سربازان در حال حاضر به طور قابل توجهی بیشتر از جنگهای معمولی دوران مدرن است و هر دو طرف به طور پیوسته از فهرست درگیریهایی که بیشترین تلفات را به همراه داشتهاند فراتر رفته و رکوردی تازه را ثبت میکنند.
جنگ اوکراین ممکن است در کنار دو جنگ جهانی قرن بیستم که در جریان آن دهها میلیون سرباز و غیرنظامی کشته شدند جزئی به نظر برسد. با این وجود، این موارد نکاتی بغایت حاشیهای هستند که درک ما را از درگیریهای بین المللی منحرف میکنند.
پروژه Correlates of War یک نهاد دانشگاهی با دادههایی که به سال ۱۸۱۶ میلادی بازمی گردد تصویر جامعتری ارائه میدهد. این پروژه جنگ را به عنوان نبرد پایدار بین نیروهای مسلح سازمان یافته دولتهای مختلف تعریف میکند که منجر به کشته شدن دست کم ۱۰۰۰ نفر در میدان جنگ در یک دوره ۱۲ ماهه میشود.
میانگین جنگ طبق نتایج این پروژه روزانه حدود ۵۰ سرباز کشته شده و حدود ۱۰۰ روز به طول انجامیدن جنگها بوده است. براساس دادههای این پروژه ۲۵ درصد جنگها از نظر شدت روزانه بیش از ۲۰۰ کشته در میدان نبرد دارند.
جنگ روسیه و اوکراین حتی با استفاده از تخمینهای محافظهکارانه تلفات از این آستانه عبور کرده است. در اواخر ماه مه، مقامهای اطلاعاتی بریتانیا تخمین زدند که روسها ۱۵۰۰۰ سرباز را از دست دادهاند که معادل قدری بیش از ۱۵۰ سرباز در روز است (اوکراین میگوید که رقم تلفات روسها دو برابر این رقم است. با این وجود، ارقام ادعایی دو طرف را به سختی میتوان راستی آزمایی نمود).
در همین حال، دولت اوکراین به از دست دادن ۲۰۰ سرباز در روز اعتراف کرده است. تلفات نظامی اوکراین به تنهایی جنگ را به چارک بالایی از نظر شدت سوق میدهد. (این معیار شدت تلفات غیر نظامیان را در نظر نمیگیرد، اما با توجه به گلوله باران بیرویه شهرهای اوکراین توسط روسیه این میزان به وضوح در اوکراین نیز بالاتر از حد متوسط بوده است).
جنگ روسیه و اوکراین در حال حاضر از طول متوسط جنگ از سال ۱۸۱۶ (۱۰۰ روز) فراتر رفته است و هر نشانهای در آن به تداوم طولانی مدت خصومت اشاره دارد. به نظر میرسد روسیه به نوبه خود مایل به متحمل شدن خسارات سنگین برای دستیابی به دستاوردهای نظامی است (رویکردی مطابق با تاریخچه جنگ آن کشور).
اوکراین به طور مداوم تسلیحات و مهمات را از قدرتهای خارجی (عمدتا ناتو) دریافت میکند. این ترکیب عوامل، جنگ فرسایشی را ایجاد کرده است که مشخصه آن بمباران در محدودههای طولانی و حملات متناوب با شدت بالا است. جنگهای فرسایشی معمولا جنگهای طولانی هستند.
روسیه اکنون در حال تحکیم تسلط خود بر خشکی در جنوب و شرق اوکراین است. با این وجود، اوکراین اعلام کرده است که میخواهد روسیه را به طور کامل از آن مناطق بیرون کند. بیرون راندن ارتشی که قلمرویی را تصرف کرده کار دشواری است و میتواند هزینههای قابل توجهی را به طرفی که ضد حمله را انجام میدهد تحمیل کند. این ارزیابی یک هشدار برای همه کسانی است که نظارهگر جنگ هستند تا برای یک درگیری طولانی مدت و غمانگیز آماده شوند.
پروژه Correlates of War نشان میدهد که ۲۵ درصد برتر جنگها ۱۳ ماه یا بیشتر به طول میانجامیده اند. کارشناسان نظامی به طور فزایندهای پیش بینی میکنند که جنگ اوکراین در مسیری طولانی خواهد بود. با توجه به این که هر دو طرف پیشتر از سال ۲۰۱۵ میلادی در شرق اوکراین درگیر منازعات با شدت کم بودهاند رسیدن به مرز سهساله که تنها ۱۰ درصد از جنگها به آن دست یافتهاند دشوار نیست.
مجموع ضرب الاجلها به طور طبیعی تابعی از تلفات روزانه به اضافه زمان است. میانگین تعداد کشته شدگان در میدان نبرد از پایگاه دادههای جنگ بینالمللی ۸۰۰۰ نفر است که در یک چهارم جنگها حداقل ۲۸۰۰۰ پرسنل نظامی کشته شدهاند.
برآوردها حاکی از آن است که جنگ اوکراین در اوایل ماه مه وارد چارک بالای کل مرگ و میرها شده است و با سرعت ادامه دار جنگ اگر یک سال به طول بیانجامد حدود ۱۲۵۰۰۰ کشته خواهد داشت که از هشتامین صدک جنگها خواهد گذشت. برای قرار دادن این اعداد در یک چارچوب باید اشاره کرد که جنگ اوکراین مرگبارتر از جنگ مکزیکی - آمریکایی (۱۹۰۰۰ کشته در میدان نبرد) بوده است اگرچه آن جنگ نزدیک به دو سال به طول انجامید.
این ارقام تلفات در حال نزدیک شدن به پایان جنگ بالکان در سال ۱۹۱۳ است که پیش از جنگ جهانی اول با ۶۰ هزار کشته رخ داد. اگر جنگ اوکراین تا ابتدای سال ۲۰۲۳ میلادی ادامه یابد میتواند از مجموع تلفات جنگ اتیوپی - اریتره (۱۲۰۰۰۰ کشته) که در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی آغاز شد و کمی بیش از دو سال طول کشید پیشی بگیرد.
اگر جنگ تا سال دوم ادامه پیدا کند با بیش از ۲۰۰۰۰۰ کشته در میدان نبرد میتواند وارد ۱۰ درصد جنگهای بین المللی در ۲۰۰ سال گذشته شود. این گروه شامل جنگ فرانسه و پروس (۲۰۴۰۰۰ کشته) و جنگ کریمه در اواسط قرن ۱۹ (۲۶۰۰۰۰ کشته) است که دومی بزرگترین جنگ در اروپا بین جنگهای ناپلئون و جنگ جهانی اول است.
این جنگ یکی از مرگبارترین جنگهای ۲۰۰ سال اخیر خواهد بود حتی اگر ناتو و روسیه موفق شوند وارد درگیری مستقیم نشوند چشمانداز خطر استفاده از تسلیحات هستهای هرچند کوچک را به همراه دارد. تا کنون هر دو طرف مراقب بودهاند تا اطمینان حاصل کنند که حتی تصور درگیری مستقیم فراتر از نمونههای جداگانه (مانند زمانی که یک پهپاد روسی بر فراز لهستان سرنگون شد) فراتر نرود، اما آیا این وضعیت میتواند ادامه یابد؟
همان طور که «بیر برومولر» و «مایکل لوپات» پژوهشگران علوم سیاسی و داده اخیرا در سایت War on the Rocks خاطرنشان ساختند کارشناسان و سیاستگذارانی که از کمک فزاینده ناتو به ارتش اوکراین حمایت میکنند باید تشخیص دهند که «جنگها تا چه اندازه آسان و سریع میتوانند به سطوح تکان دهنده مرگ افزایش پیدا کنند». البته «تکان دهنده» در دید ناظران است. با معیارهای تاریخی، مرگبار بودن جنگ اوکراین از قبل قابل توجه بوده است.