"اندیشکده کوئینسی" در گزارشی با اشاره به ترور شهید "حسن صیاد خدایی" سرهنگِ عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران و معرفی اسرائیل به عنوان مظنون اصلی این اقدام مینویسد: "ترورهای پیشین در سالهای اخیر در خاک ایران که عمدتا توسط اسرائیل انجام شده اند نیز درست در زمانهایی رخ داده اند که ایران و آمریکا در آستانه دستیابی به یک توافق دیپلماتیک بوده اند. "
فرارو- "اندیشکده کوئینسی" در گزارشی، ضمن پرداختن به ترور شهید "حسن صیاد خدایی" سرهنگِ عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران و معرفی رژیم اسرائیل به عنوان مظنون اصلی این اقدام تروریستی، به طور خاص استدلال میکند که الگوی این ترور، با ترورهای پیشین که توسط اسرائیلیها در خاک ایران انجام شدهاند و در قالب آن ها، دانشمندان هستهای این کشور هدف قرار گرفته اند، مطابقت دارد. با این حال، نکته اصلی در مورد این ترور این است که این ترور نیز همچون ترورهای پیشین، در زمانی اتفاق افتاده که پالسهای مثبتی در مورد احتمال دستیابی به یک توافق در قالب مذاکرات اتمی ایران مخابره شده است.
اندیشکده کوئینسی دراین رابطه مینویسد: «در شرایطی که هنوز هیچکس به طور رسمی مسوولیت ترور اخیر یک سرهنگِ ایرانی عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران را برعهده نگرفته است، بسیاری از رسانهها و تحلیلگران، اسرائیل را مسوول این اقدام میدانند. اگر این فرض صحیح باشد، باید بپرسیم که اهداف و انگیزههای اسرائیل از انجام یکچین اقدامی چه میتواند باشد؟
آنچه تاکنون گفته شده این است که یک عضو ارشدِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روز یکشنبه (یکم خرداد ماه)، در مقابل خانه اش در تهران توسط دو تیرانداز ناشناس، هدف گلوله قرار گرفته و ترور شده است. ما همچنین میدانیم که کشورها و کنشگرانِ بسیار کم و معدودی از انگیزه و توانایی انجام یکچنین اقدامات مخرب و تروریستی در خاک ایران برخوردارند. از سویی، اسرائیل با همکاری گروهک منافقین، پیشتر نیز اقدام به ترور شماری از دانشمندان ایرانی، به طریقی مشابه کرده است.
در این راستا، همانطور که "واشینگتن پست" در روز یکشنبه گفته: "سبک خاصِ انجام ترور اخیر در تهران که شباهت زیادی به ترورهای مشابهِ پیشین در این کشور دارد (علیه دانشمندان هستهای ایرانی)، این احتمال را تا حد زیادی تقویت کرده است که مسئولیت این حمله نیز همچون حملات مشابه پیشین، با محوریت و هدایت اسرائیل انجام شده است. "
به گزارش فرارو، متاخرترین عملیات ترورِ رژیم اسرائیل در ایران که در قالب آن یک مسوول بلند پایه ترور شده مربوط به ترورِ "محسن فخری زاده"، دانشمند هستهای سرشناس ایران در نوامبر سال ۲۰۲۰ است. تروری که تنها دو ماه قبل از برگزاری مراسم تحلیف "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا انجام شد. همان رئیس جمهوری که در کارزارهای انتخاباتی خود مدام وعده بازگشت آمریکا به "برجام" و تبعیت این کشور از توافقی را میداد که در سال ۲۰۱۸، "دونالد ترامپ" به صورت یکجانبه آمریکا ار از آن خارج و تحریمهای گستردهای را علیه کشورمان تحمیل کرده بود.
بر اساس گزارشهای منتشر شده خبری، اسرائیل و یا عوامل وابسته به آن، محسن فخری زاده را با استفاده از یک ربات هوش مصنوعی که از دور نیز کنترل میشده، ترور کرده اند. رباتی که قطعات آن به داخل ایران قاچاق شده و سپس در این کشور مونتاژ شده است.
اگر این ترورها را با هدفِ عقب راندن پیشرفتها در روند برنامه هستهای ایران در نظر گیریم، تاریخ به ما نشان داده که آثار و تبعات یکچنین اقداماتی به شدت منفی و غیرسازنده بوده است. پس از هر ترور هم، تهران عملا برنامه هستهای خود را بیش از گذشته سرعت بخشیده است. اساسا همین روند هم بوده که اکنون ایران را در موقعیتی قرار داده که تا حد زیادی پیشرفتهایی قابل توجه را در روند قدرت هستهای خود عملیاتی کرده است. البته که در این رابطه، پیشتر، کارشناسان و تحلیلگران غربی به کرات هشدار داده بودند.
در حالیکه به نظر میرسد این ترورها باید به کُند شدن روند پیشرفتهای هستهای ایران ختم شوند، با این حال، عملا معکوس عمل کردند. باید توجه داشت که این ترورها در زمانهایی نیز اتفاق افتاده اند که ظاهرا ایران و آمریکا در آستانه دستیابی به یک پیشرفت دیپلماتیک مخصوصا در حوزه مساله هستهای ایران بوده اند.
در واقع، دولت اوباما، قویا اقدامات اسرائیل در ترور دانشمندان اتمی ایران را محکوم میکرد، زیرا معتقد بود این اقدامات، برنامه اتمی ایران را به عقب نخواهند راند و صرفا روند تعامل و دیپلماسی با ایران را معیوب و مخدوش میکنند. درست در همین راستا شاهد بودیم که ترور یک دانشمند هستهای ایرانی در سال ۲۰۱۲، یعنی همان زمانی که دولت اوباما به آرامی در حال فراهم کردن زمینه جهت گفتگو با ایران و دستیابی به یک توافق اتمی با این کشور بود، با موضع گیری جدی مقامهای ارشد آمریکایی رو به رو شد.
با این همه، هویت آخرین فرد ترور شده ایرانی میتواند به ما سرنخهایی در مورد نیات احتمالی بانیان این ترور ارائه کند. سرهنگ "حسن صیاد خدایی" عضو سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. همان نهادی که توسط دولت ترامپ و وزارت خارجه آن، در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا گنجانده شده بود و اکنون نیز مساله ضرورت خارج کردنِ آن از فهرست مذکور، به یکی از موانع عمده و اصلی در روند مذاکرات وین و احیای توافق برجام تبدیل شده است.
اگرچه بایدن و دولت وی میدانند و اعتراف نیز کرده اند که نگه داشتن سپاه در فهرست مذکور هیچ نفعی را برای واشنگتن در محدودسازی برنامه اتمی ایران ایجاد نمیکند و اساسا ترامپ به این دلیل سپاه را فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا گنجانده تا روند احیای برجام را توسط دولتهای آتی آمریکا سختتر کند، با این همه، بایدن از حذف کردن این نهاد ایرانی از فهرست مذکور تا به این لحظه خودداری کرده است.
با این همه، در روزهای اخیر اخبار مثبتی از احتمال دستیابی به یک توافق میان ایران و غرب در مورد معادله اتمی ایران منتشر شده بود. در این رابطه، "انریکه مورا" معاون مسوول هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا و "امیر قطر" نیز در سفرهای خود به تهران و رایزنی هایشان با مقامهای ایرانی، نسبت به روند احیای مذاکرات وین و دستیابی به یک توافق با ایران، ابراز خوشبینی کرده بودند.
در این میان باید پرسید که اگر اسرائیل در پسِ ترور سرهنگ حسن صیاد خدایی باشد، چرا این رژیم به جای هدف قرار دادن یک دانشمند اتمی ایران (رویههایی که تاکنون در چندین نوبت به انجام آن اقدام کرده)، اقدام به ترور یک افسر سپاه کرده است؟ آیا این رژیم این محاسبه را انجام داده که ترور یک افسر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نخبگان سیاسی ایران را تحریک خواهد کرد تا هر چه بیشتر از دستیابی به یک توافق اتمی با غرب فاصله بگیرند؟
البته که این طرز فکر و محاسبه، تا حد زیادی با الگوهای پیشین که در قالب آنها اقدامات تروریستی اسرائیل در زمانهایی خاص و با هدف خرابکاری در روند تعاملات دیپلماتیک با تهران انجام میگرفتند، همخوانی دارد. این مساله، موضوعی مهم است، زیرا پیشتر نیز ایران استدلال کرده که ماندنِ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا، ترور اعضای این نهاد نظامی ایرانی را بر اساس قوانین آمریکا، به یک امر قانونی و کاملا مشروع تبدیل میکند.
از این رو، اگر ترور اخیر در تهران را نتیجه اقدام اسرائیل بدانیم، عملا این مساله سعی داشته تا هرگونه تعاملات دیپلماتیک با محوریت مساله خارج کردن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا را که اکنون به مانعی مهم در مسیرِ به نتیجه رسیدن مذاکرات وین تبدیل شده، با بن بست رو به روسازد. جدای از این ها، این اقدام تروریستی اسرائیل نشان میدهد که راهبرد بایدن جهت دستیابی به سازش با اسرائیل نیز نتوانسته مانع از خرابکاریهای خودسرانه این رژیم علیه دیپلماسی آمریکایی شود.»