فراروـ نوروز همان که مادربزرگ به خاطرش سفره هفت سین را پهن میکرد توی اتاق بزرگ مهمانی، روی گلهای قرمز قالی، کنار آن پنجرههای رنگی خیالی... همانجا که زمستان جان میداد کنار باغچه و فرو میرفت توی دیوار کاهگلی. آنجا که بهار آرام و بیصدا پایش را میگذاشت توی هشتی و به حیاط نرسیده، درختها شکوفه میدادند و حوض فیروزهای، ماهی...
در این مطلب برآنیم از سنت کهن نوروز این آیین باستانی زیبا و تاریخچه آن برایتان بگوییم، پس با ما همراه باشید.
قدمت نوروز در ایران به قبل از دوره سلطنت مادها بر میگردد. ایرانیان باستان نوروز را «ناوا سِردا» یعنی سال نو مینامیدند. در آسیای میانه و در حدود سه هزار سال پیش از میلاد مسیح دو عید مهم مرسوم بوده است. عید اول عید آفرینش نام داشت که در اوایل پاییز برگزار میشد و عید دوم عید رستاخیز بود که همزمان با آغاز بهار برپا میشد. در دوره ساسانیان نوروز جشن ملی همه ایرانیان به شمار میرفت.
نویسنده نوروزنامه درباره منشأ نوروز میگوید: «ایرانیان بر این باور بودند که زمین و آسمان پس از آفرینش هزاران سال در حالت سکون ایستاده بودند و به فرمان اهورامزدا حرکت خود را آغاز کردند.» حرکت خورشید در بامداد نخستین روز از ماه فروردین بود. کیومرث نخستین کسی بود که این روز را دریافت و آن را روز آغاز تاریخ تعیین کرد. در بسیاری از کتابهای تاریخی جمشید پادشاه پیشدادی پایهگذار جشن نوروز معرفی شده است. فردوسی بزرگ در اینباره میگوید:
سر سال نو هرمز و فرودین بر آسوده از رنج تن دل ز کین
بزرگان به شادی بیاراستند میو جام و رامشگران خواستند
چنین روز فرخ از آن روزگار بمانده از آن خسروان یادگار
ابوریحان بیرونی از قول زادویه میگوید: اهریمن برکت را از آب و گیاه گرفته بود، باد دیگر نمیوزید و همه درختان خشکیده بودند. جمشید به امر خداوند برای دیدار اهریمن به دوزخ رفت و وقتی که بازگشت، جهان به حالت باروری بازگشته بود. مردم آن روز خجسته را نوروز نامیدند. چنان که فردوسی سروده است:
چو خورشید تابان میان هوا نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر تخت او شگفتی فرو مانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند مران روز را «روز نو» خواندند
آداب و رسوم نوروزی در ایران باستان
کاشت سبزه
میدانیم یکی از رسوم نوروز پروردن سبزه است. سبزه یکی از سینهای مهم سفره هفت سین به شمار میرود که نماد سبزی، طبیعت، حیات و سرزندگی است. اما این رسم ریشه در تاریخ دارد. در روایات کهن آمده است که بیست و پنج روز قبل از عید نوروز اطراف حیاط قصر ستونهایی از خشت خام را برپا میکردند و بالای هر ستون یک نوع از حبوبات را میکاشتند. با رویش هرکدام از آنها خوبی و بدی رویش آن غلات را در سالی که پیش رو بود، پیشبینی میکردند و به هرکدام از آنها که بهتر رشد کرده بود، تفأل میزدند که در سال آینده برداشت خوبی از آن محصول خواهند داشت.
رسم کوزه شکستن
در گذشته اعتقاد بر این بود که با شروع سال جدید همه لباسها و ظروف خانه نو شوند؛ بنابراین اهالی خانه ظرفهای سفالیای را که کثیف و کهنه شده بودند، از روی پشت بام به پایین پرت میکردند و به جای آنها ظروف نو و تمیز میخریدند.
رسم قاشقزنی
ایرانیان باستان بر این عقیده بودند که فروهرها که موجوداتی نامحسوس و ناشناخته هستند، گرسنه و تشنه از آسمان به روی بامها فرود میآیند؛ بنابراین اهالی خانه برای پذیرایی از آنها روی بام آب و غذا میگذاشتند. طبق این آیین پسران و دختران توانگر در تمثیلی از فروهرها صورتشان را میپوشاندند و به صورت ناشناس و با قاشق کوبیدن روی ظرف مسی از اهالی خانهها تقاضای غذا میکردند و آن را به فقرا میدادند. به این ترتیب خانوادههایی که توان مالی نداشتند، در آستانه سال نو از غذا و تنقلات برخوردار میشدند.
هفت سین
ایرانیان باستان بر این باور بودند که همزمان با نوروز و شروع سال نو ارواح گذشتگان به خانههای خود باز میگردند. بر اساس همین باور بود که اهالی خانه سفرهای رنگارنگ را برای پذیرایی از ارواح گذشتگان خود میگستردند و انواع خوارک و پوشاک را روی آن میگذاشتند. بسیاری از مورخان این سفره را پیشینه پیدایش هفت سین میدانند. اینکه در ایران باستان حرف سین معنای خاصی داشته باشد یا از تقدس برخوردار باشد، چندان روشن نیست. آنچه به نظر میرسد، این است که در زمان ساسانیان قابهای زیبا و منقوشی از کشور چین به ایران آمد که به نام «چینی» و با گویش «سینی» در ایران رواج یافت و مردم برای برپا کردن سفره نوروز خود از این قابهای زیبا استفاده میکردند و آنها را به نام هفت امشاسپند بر سر سفره میگذاشتند. کمکم این سفره نوروزی به نام هفت سینی و بعدها با نام هفت سین شهرت پیدا کرد.
حاجی فیروز
مهرداد بهار درباره ریشه حاجی فیروز میگوید: «حاجی فیروز بازماندهای از آیین بازگشت ایزد شهید شونده یا همان سیاوش است. صورت سیاه حاجی فیروز سمبلی از بازگشت او از جهان مردگان است و لباس سرخش نماد خون اوست. شادی و رقص حاجی فیروز نیز نشانه حیات و زایش دوباره سیاوش است.» ایرانیان باستان چند روز به سال نو برای سیاوش عزاداری میکردند و با شروع سال جدید جشن برپا میکردند، گویی سیاوش دوباره زاده شده است.»
خانه تکانی
در ایران باستان روح درگذشتگان و فرشتگان نامحسوس را فروهر مینامیدند. ایرانیان بر این عقیده بودند که فروهرها در روزهای پایانی و مصادف با ماه فروردین در رستاخیزی به خانه خود باز میگردند. پیرو این عقیده مردم در روزهای پایانی سال خانههای خود را آب و جارو و گردگیری میکردند، ظروف سفالی کهنه را میشکستند و ظروف و لباس نو جایگزین میکردند. سفرهای رنگارنگ از انواع خوردنی و پوشیدنیها میگستردند و به این ترتیب مهیای ورود و پذیرایی از فروهرها میشدند. در روایات کهن آمده است که فروهرها با دیدن تمیزی و پاکیزگی خانه شاد میشدند و برای صاحب خانه برکت و شادمانی را طلب میکردند.