سریال خسوف، قسمت دهم؛ دیدارهای سرنوشت‌ساز

دهمین قسمت از سریال خسوف به تهیه کنندگی همایون اسعدیان و کارگردانی مازیار میری در روز جمعه بیست و ششم آذرماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.

فراروـ قسمت دهم سریال خسوف به نویسندگی مهدی شیرزاد و حسین تراب نژاد، کارگردانی مازیار میری و تهیه کنندگی همایون اسعدیان ۲۶ آذر ماه ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

مینو شریفی، سجاد بابایی، پوریا رحیمی سام، پریا مجللی، مسعود کرامتی، علی عمرانی، امین تارخ، ستاره اسکندری، شمسی فضل‌الهی، شهره سلطانی، فریبا خادمی، المیرا دهقانی، کسری پرتوی، نیک آفرید سماواتی، نسیم یعقوبی، مهدیس توکلی و... در این سریال به ایفای نقش می‌پردازند. خسوف توانسته است ۷۹ درصد رضایت مخاطبانش را جلب کند.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است:

«مادر امیر با پدر آتیه ملاقات می‌کند. در همین زمان اسما پیش از ترک کردن ایران با آتیه روبرو می‌شود و با او درباره امیر صحبت می‌کند و...»

مادر امیر با تلفن سمیرا به مطب دکتر آتیه رفت و از پرونده پزشکی آتیه سر درآورد. پرونده‌ای که می‌گوید به علت عمل دریچه قلبی که آتیه در کودکی انجام داده است، به مراقبت‌های ویژه‌ای نیاز دارد و امکان باردار شدن ندارد؛ زیرا برای سلامتی خود و نوزادش خطرناک خواهد بود. مادر امیر هرچه می‌داند، به پدر آتیه می‌گوید و از او می‌خواهد که پای دخترش را از زندگی امیر قطع کند. پدر آتیه با برخورد توهین‌آمیز مادر امیر سخت آشفته می‌شود؛ اما بر خودش مسلط می‌شود و ماجرا را به آتیه می‌گوید.

تمام آتش این دیدار و گفتگو‌ها را سمیرا به پا کرده است. کسی که برای نزدیک کردن خودش به مهراب و تشکیلاتش خیز بلندی برداشته است. اما او هم با کار‌های خواهرش در دردسری جدید می‌افتد و علیرضا هم از گذشته و بچه‌اش خبردار می‌شود. اسما پیش از برگشتن به لندن آتیه را می‌بیند و بذر شک به امیر را در دل او می‌کارد. بدین ترتیب است که رو در رو شدن دوباره امیر و آتیه هم آن‌ها را به هم نزدیک نمی‌کند.

با رسیدن به قسمت دهم معلوم می‌شود که شخصیت‌های سریال از عهده کار‌های عجیبی بر می‌آیند و برای رسیدن به اهداف و خواسته‌های خودشان هر کاری می‌کنند. این ما را به اتفاقات قسمت اول و آن تصادف مشکوک‌تر می‌کند. اتفاقی که حالا می‌تواند یک توطئه از طرف خودی‌ها باشد، اتفاقی از طرف مهراب و رضی با همکاری سمیرا و علیرضا یا به شکلی دیگر.

خسوف با همان روند کندی که در قسمت‌های قبلی دیده بودیم، ادامه پیدا می‌کند وتغییری در ریتم کنش‌هایش ایجاد نمی‌کند. روندی که سر فرصت و با حوصله به قصه‌گویی می‌پردازد و سعی می‌کند چیزی را از قلم نیندازد. اما این روند و این داستان با مشکل جذاب نبودن هم روبروست. اتفاق و کنش اصلی داستان و روابط عاشقانه میان کاراکتر‌ها مدتهاست که از سکه افتاده است. خسوف همه سریال را روی پیش بردن همین موضوع استوار کرده است و روابط و بازی‌های قدرت مهراب و جاه‌طلبی سمیرا و علیرضا و... همگی به حاشیه رفته‌اند، درحالی‌که این‌ها توان بیش‌تری برای جلو بردن قصه و ایجاد کشش در مخاطب دارند.

از دست ندهید