چهار گام کلیدی جهانی برای بخشش
رها کردن صدمات عمیق با گنجاندن فرآیند بخشش برای سلامتی و تندرستی بسیار مفید است حتی اگر اشتباهات از طرف افرادی...
فرارو بررسی کرد:
تنها زمانی که زایمان زودهنگام و تولد نوزاد نارس بلامانع است، زمانی است که پزشک متخصص زنان و پزشک متخصص کودکان به...
تاراج منابع نفتی ونزوئلا توسط مدیران نفتی حکومتی
چاوز از مدتها قبل از آن رخداد تلاش کرده بود تا آن شرکت را به منبع اصلی تامین مالی پروژههای با انگیزه سیاسی تبدیل...
چگونه هوش مصنوعی به آمازون کمک میکند ضایعات بسته بندی را کاهش دهد؟
استاد دانشکده بسته بندی دانشگاه ایالتی میشیگان میگوید که کاهش بستهبندی برای یک شرکت قابل توجه است. او میگوید:...
مهدی پازوکی در گفتگو با فرارو تحلیل کرد:
اگر قدرت اقتصادی ما به شکلی بود که پول ملی ما «ریال» از ارزهای مسلط بر بازارهای بین المللی بود، هیچ اشکالی نداشت...
چه زحمات مایوس کننده ای که کشیده شد . چه مرگ هایی که می شد مدیریت کرد
یادتان هست که در کامنتی جدّی و فلسفی ، به مشکلاتِ اپیستمولوژیک پزشکان و پرستاران اشاره کردم . چنانکه می بینید ، آنچه گفتم تحقّق یافته است و بیمارستان خود ، عامل مرگ و میر بوده است.
پیش از آن که برای تلطیف جو شوخی کنم ، بخشی از نوشته یک ماه قبلم را می آورم . نوشتم : "در شش ماهه نخستِ سالِ گذشته 9300 ایرانی در تصادفاتِ جادّه ای جان داده اند . بگذریم از آمار مبتلایان به سکتههای قلبی و مغزی ، آب مروارید ، بیماریهای لثه ، پوکی استخوان و سرطانهای مختلف از معده و مثانه گرفته تا کلیه و ریه که همگی ناشی از مصرف سالانه 55 میلیارد نخ سیگار در ایرانند ! آمار سالیانه مرگ و میرِ جهانی در اثر مصرف سیگار هم 5 میلیون نفر است که از این تعداد 11 هزار نفر در ایران می میرند.در طول سالیان گذشته ندیده ام کسی از لزوم قرنطینه وزارت صمت سخن بگوید یا لزومِ تعطیل دکّه هایِ فروش دخانیات را جار بزند یا محاکمه فرد خاطی محبوبی را خواستار شود...من به مکتب لیبرتاریانیسم و یوتیلیتاریانیسم تعلّق ندارم. بنا به این دو مکتبِ فلسفی اداره دخانیات باید باز باشد، اتوموبیلِ اسقاطی باید به بازار عرضه شود و فرد متخلّف باید مورد عفو قرار گیرد! کاپیتالیسمِ برهمین پایه بنا می شود و منحنی هایِ مطلوبیتِ پارِتو (utility & indifference curves) بر همین مبنا به اقتصاد مارجینالیستی راه می یابد. نتیجه گرایان (طرفداران Consequentialism) به نتیجه فعل اخلاقی می اندیشند و به ذات عمل کار ندارند. طرفداران اخلاق وظیفه گرا (Deontological Ethics)، نفس عمل را مورد توجّه قرار می دهند و بر نسبی گرایی اخلاقی قلم بطلان می کشند. جِرِمی بنتام در دسته اوّل و کانت در گروه دوّم جا می گیرد. اقتصاد بازار بر مبنای سخن اوّلی و پیروانش (امثالِ هایِک و فریدمن) شکل می گیرد و اخلاق کتگوریکال بر مبنای سخن امثالِ "کانت" و "رالز" بنا می شود. در اوّلی هدف وسیله را توجیه می کند و در دوّمی "انگیزه" نقش مهمّی در قضاوتِ اخلاقی بودنِ فعل دارد. در اوّلی عرضه و تقاضا تعیین کننده رفتار بازار است، در دوّمی عدالتِ اجتماعی در صدر توجّه قرار می گیرد. گرچه کانت هم نژاد پرست باشد و وجود تفکّر فلسفی را در اقوام غیر اروپایی منکر شود.
جهان ، میدان تکالب است، چه کانتی باشی ، چه رابرت نوزیکی. همچون سگ به جان هم افتادن و شیره وجود یکدیگر را تا به آخر کشیدن.در چنین جهانی مدل هزینه و فایده ، حرف اوّل را می زند. از کاهِ کرونا کوه می سازد و این را که تالیدومید و هروئین و ریتالین از قوطی بگیر و بنشانِ پزشکان سر بر آورد از یاد می برد. ... تا مدل Cost & Benefit مدل مطلوب اخلاق سیاسی است، در بر همین پاشنه می چرخد و "منفعت" جای "فضیلت" را می گیرد.تا پول هست، فلان هواپیمایی به پرواز به چین ادامه می دهد ، تجمعّاتِ سیاسی و آئینی برقرار می ماند ،مآموران ضدّ عفونی شهرها دست در گردن هم می اندازند و "چیک تو چیک!" سِلفی می گیرند ، فلان شهرِ خاص قرنطینه نمی شود ، فلان برنامه طنز با پشتوانه مالی بالا به کار خود ادامه می دهد ... ولی وقتی "تخت" کم بیاید وهزینه بالا برود ، عزیزانی خواستار تعطیل کلّ کشور می شوند!شمار بسیار کمی از بیمارانِ کرونایی مرده اند. عفونت بیمارستانی عامل مرگ بسیاری از بیماران بوده است. تلاش برای تعطیل کردن کلّ کشور، گزینشی برایِ تخت کردنِ منحنیِ ارجاع و به تاخیر انداختن رجوع مراجعین به بیمارستانهای فاقدِ تخت است.".
دیروز با بابک جاوید (دانشمند ایرانی ای که خواستار ماسک زدن همه مردم جهان شده بود )هم شوخی کردم . امّا نمی دانم چرا کامنت من را به زباله دان تاریخ انداختید و خلقی را از خواندن اراجیفِ عقلانیِ من محروم ساختید . بخشی از آن اراجیفِ معقول را تکرار می کنم و از همه خوانندگان طلب عفو و مغفرت و لبخند و "این نیز بگذرد" دارم.
بابک جان ، سلام !
شما دانشمند ایرانی هستید و من فیلسوفِ ناکجاآبادی ام ! در ناکجا آباد ما مردمان دِماغ و دَماغشان (یعنی مغز و بینی شان) را می خارانند و از این طریق نسبت به تناقضاتِ مرسومِ دانش بشری واکنش نشان می دهند. فی المثل به این تناقض که دانش پزشکی بر تکامل و تکنولوژی اسکن بر فیزیک ذرّات بنیادی بنا گرفته، اما شازده دامادِ مخترع MRI (ریموند دامادیان) یک خلقت گرا یا creationist متعصّب است که عمر جهان را 6000 سال تخمین زده !
مردمان ایران هم از ناکجا آبادی ها یاد گرفته اند و دائماً با ماسکشان ور می روند . یعنی انگشتشان را از زیر ماسک داخل و از بالای آن خارج می کنند. یا مثل حسینی بای (خبرنگار بیست و سی) دستهایشان را در موهای بلندشان فرو می کنند و تا می توانند مغز و مو و ملاجشان را تکان می دهند و بعد از آن به سلمانی می روند و با سشوار هرچه ویروس بوده به دیار باقی فرا می فرستند ! البته حسینی بای کرونا نگرفته و همین مغزمالی ، او را نسبت به هرچه ویروس و باکتری و قارچ و اصولاً هر پاتوژنی مصون کرده!
بابک جان ! ما ماسک هم که بزنیم ، کرونا می گیریم. مهم این است که پولِ کرونا را در جیبمان نگه داریم و با پول یک تویوتا کرونای نیم قرن قبل ( زمان کودکی من) ، یک رینگِ دوچرخه 2020 بخریم.
ان شاء لله ویروس کرونا هم مثل تویوتا کرونا منقرض می شود ، یا قیمتش مثل تویوتا کرونای دست دوّم و اسقاطی به رِنجِ قیمتی بین 15 میلیون تا 65 میلیون تومان می رسد !! من هم که سالهاست قید گواهینامه را زده ام با BRT و مترو و تاکسی و خط یازده طی الارض می کنم و کرونای دست چندم می گیرم !