فینتک چیست؟

فین تک فناوریای در ارائه خدمات مالی است. فینتک معادل Financial Technology یا FinTech است که به صنعتی نوپا در فضای اقتصادی اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژی تلاش میکنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند.
فینتک چیست؟
فناوریای در ارائه خدمات مالی است. فینتک معادل Financial Technology یا FinTech است که به صنعتی نوپا در فضای اقتصادی اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژی تلاش میکنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند.
اهمیت فینتک
فینتک در حال تعریف دوباره خدمات مالی در قرن بیستویکم است؛ بهصورتی که بسیاری از پایان عمر بانکها سخن به میان آوردهاند! تحولات ناشی از فینتک عامل هوشمندی و چابکی بیشتر صنعت مالی میشود. از طرفی هم مشتریان اقبال بسیار خوبی به فینتک نشان دادهاند. نسلهای گذشته نتوانستند تجربهای بر پایه احترام با بانکهای خود داشته باشند. اکنون آنها حتی خدمات شخصیسازیشدهای را تجربه میکنند که دقیقا نیاز بهخصوص آنها را برطرف میکند.
حوزههای فعالیت فینتک
فناوری مالی طیف وسیعی از خدمات مالی را شامل میشود؛ از نحوه نقل و انتقال پول گرفته تا نحوه پسانداز و مدیریت سرمایه. فینتک حتی ماهیت خود «پول» را هم تغییر داده است. در دنیای پیشرو، ما با مفاهیم جدیدی از پول مواجه خواهیم بود که در هزاران سالی که از تاریخ ابداع پول میگذرد سابقه نداشته است. فینتک ابعاد مختلفی دارد و هر روز هم پیچیدهتر میشود. تا امروز دستهبندیهای زیادی درباره فینتک صورت گرفته است.
دسته اول فینتک
رمزارزها (CryptoCurrency): فینتکهای این دسته قرار است ماهیت پول را تغییر دهند؛ درحالیکه بقیه فناوریهای مالی با همین پولهای رایج یککاری میکنند! برخلاف تصور، پول به هیچ وجه یک ابزار ساده برای انجام معاملات نیست. برخی معتقدند آن چیزی که باعث شکلگیری فلسفه متافیزیک در یونان باستان شد، رواج و گسترش پول بود. چراکه پیش از پول معاملات دیدنی بودند، با سمبلهایی که جزئی از آنها بین دو طرف ردوبدل میشد و در حضور شاهدان انجام میشدند. اما پول، معاملات را نادیدنی میکرد. چون با وجود پول معامله بیشاهد انجام میشد و پول نشانی از کسی که خرج کرده (مبدأ پول) و کسی که به دست آورده (مقصد پول) را حمل نمیکرد. با این حال پول بسیار قدرتمند بود و همه این قدرت را پذیرفته و در قبال آن واکنش مطلوب نشان میدادند.
۱- ماهیت دیجیتالیبودن این نوع ارز موجب محدودیت آن نمیشود. یعنی میتوانید آن را به پول نقد تبدیل کرده یا با پول نقد آن را خریداری کنید.
۲- این نوع ارز وابسته به مرزهای جغرافیایی نبوده و درنتیجه انجام هر تراکنش مالی را بدون وابستگی به نوع ارز و تبدیل آن آسان میکند. در واقع این نوع ارزها جهانی هستند؛ یعنی ارز رمزنگاریشده در تمام کشورها یکسان است و میتواند آزادانه بین کشورها و در آن سوی مرزها مورد استفاده قرار بگیرد.
۳- این ارزها به صورت غیرمتمرکز کنترل میشوند. یعنی به صورت آنلاین از فردی به فرد دیگر منتقل شده و مستقیما به هیچ دولت، شرکت یا بانکی وابسته نیستند. به همین دلیل نسبت به تورم، مقررات یا تغییرات و هزینههایی که براساس معیار قانونی در نظر گرفته میشود، حساس نیستند. غیرمتمرکزسازی در ارزهای رمزنگاریشده از طریق تکنولوژی زنجیره بلوکی یا بلاکچین (Blockchain) امکانپذیر شده است که به عنوان یک بانک اطلاعاتی معاملات مالی عمومی کار میکند.
دسته دوم فینتک
بانکداری روزمره (بانک تک-BankTech): واژه BankTech از ترکیب دو کلمه Banking (بانکداری) و Technology (فناوری) ساخته شده است و به کاربرد فناوری در حوزه بانکداری اشاره دارد. درواقع اصطلاح «تکنولوژی بانکداری» به استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات پیشرفته و علوم رایانه بهمنظور ارائه خدمات بهتر به مشتریان به روشی مطمئن، قابلاعتماد و مقرون بهصرفه و با حفظ مزیت رقابتی نسبت به سایر بانکها اشاره دارد.
دسته سوم فینتک
خدمات پرداخت (پیتک-PayTech): این نوع از فینتکها در حوزه پرداختهای بانکی فعالیت میکنند. واژه PayTech از ترکیب دو کلمه Payment (پرداخت) و Technology (فناوری) ساخته شده است و به کاربرد فناوری در حوزه پرداخت اشاره دارد. تکنولوژی پرداخت آنلاین روشی مبتنیبر اینترنت برای پردازش تراکنشهای اقتصادی است.
دسته چهارم فینتک
انتقال بینالمللی پول (رمیتنس- Remittance): اگر استارتاپهای خدمات پرداخت قرار بود انتقال پول در درون مرزهای یک کشور را آسان کنند، رمیتنسها قرار است کار انتقال پول بین مرزهای کشورها را آسان کنند. با استفاده از ابزار رمیتنس یک نیروی کار خارجی میتواند درآمد خود را به حساب فردی دیگر در وطنش منتقل کند. پولی که مهاجران به وطنشان میفرستند بهعنوان یکی از بزرگترین جریانهای مالی به کشورهای درحالتوسعه قابلمقایسه با کمکهای بینالمللی به این کشورهاست.
دسته پنجم فینتک
فناوری ثروت (ولث تک- Wealthtech): شاید اولین تصویری که همه ما با شنیدن نام بانک به ذهنمان میرسد، قلک باشد. اگرچه این روزها کمتر بچهای قلک دارد؛ اما زمانی میشد انتظار داشت که کودکان با مفاهیم اولیه مدیریت مالی از طریق همین قلکهای کوچکشان آشنا میشوند. در ایران هنوز انتخاب اول برای مدیریت پول و ثروت (یعنی اولا نگهداری و ثانیا افزایش آن) بانک است. در آمریکا و اروپا شاید آخرین گزینه، سرمایهگذاری در بانکها باشد. درست همینجا است که استارتاپهای حوزه فناوری ثروت امکان ارائه خدمات پیدا میکنند.
دسته ششم فینتک
قرضدهی (لِندتک - LendTech): واژه LendTech از ترکیب دو کلمه Lend (قرضدادن، وامدادن) و Technology (فناوری) ساخته شده است و به کاربرد فناوری در حوزه وام اشاره دارد. از یک زاویه، بانکها واسطههایی بین صاحبان سرمایه و نیازمندان به سرمایه هستند. کسانی که سرمایهدارند، آن را در اختیار بانک میگذارند و کسانی که برای راهاندازی یا توسعه کسبوکار خود نیازمند سرمایه هستند، همان سرمایه انباشتهشده مردم نزد بانک را وام میگیرند. حال تصور کنید استارتاپها، با استفاده از تکنولوژیهایی که در اختیار دارند، این واسطه را حذف کرده یا ارتباط میان آنها را سهولت ببخشند.
دسته هفتم فینتک
مــدیـــریـــت مـــــالی شــخــــصــــی (Personal Financial Management): مدیریت مالی شخصی (PFM) برای بسیاری از افراد و صاحبان مشاغل یک مفهوم مهم است. استارتاپهای این حوزه با استفاده از الگوریتمها و گاهی هوش مصنوعی و پیشبینی رفتار افراد، قرار است به مردم کمک کنند که پولشان را بهتر مدیریت کنند.
دسته هشتم فینتک
بیمه (اینشورتک - InsurTech):بیمه یکی از بخشهایی است که در سالهای اخیر مورد توجه استارتاپها قرار گرفته است و برخی استارتاپها سعی کردند به کمک فناوری، مفاهیم جدیدی را وارد این بخش کنند. در ایران البته کار بیشتر استارتاپها فعلا فروش آنلاین بیمه است و هنوز به بخشهای مهمتر صنعت بیمه ورود جدی پیدا نکردهاند.
Insurance (بیمه) و Technology (فناوری) ساخته شده است و به کاربرد فناوری در صنعت بیمه اشاره دارد. ظهور فناوریهای جدید میتواند صنعت بیمه را متحول کند، هزینههای مصرفکنندگان و شرکتهای بیمه را کاهش دهد، کارایی را بهبود بخشد و رضایت مشتری را افزایش دهد.
دسته نهم فینتک
فناوری قانونگذاری (رگ تک -RegTech): سختترین دسته در تمام این بخشها، رگتک است. واژه RegTech از ترکیب دو کلمه Regulatory (قانونگذاری) و Technology (فناوری) ساخته شده است و به کاربرد فناوری در مدیریت فرایندهای قانونگذاری در صنعت مالی اشاره دارد. در واقع درآمد اصلی آنها از طریق کاهش هزینههای بانکها با کمک فناوری است که راه را برای تطبیق فعالیتهای بانکها با قوانین هموار میکنند.