دولت اسد عمدتاً در جنگ علیه شورشیان پیروز شده و اکنون نگرانیها به آینده سوریه جلب شده است. سوریه هنوز راه درازی برای دستیابی به صلح دارد.
فرارو- دولت اسد عمدتاً در جنگ علیه شورشیان پیروز شده و اکنون نگرانیها به آینده سوریه جلب شده است. سوریه هنوز راه درازی برای دستیابی به صلح دارد.
به گزارش فرارو به نقل از اشپیگل، هوای محله "باب شرقی" در یک روز روشن و آفتابی ماه نوامبر، بوی پیروزی نمیدهد. خمپارهای به پشت دفتر کار "جنی لطفی" اصابت کرده و هوا از گردوغبار و دود پرشده است. لطفی در سازمان رفاه کلیسای کاتولیک روسیه کار میکند. محل کارش تنها یک کیلومتر با محلهای درگیر جنگ فاصله دارد: "تروریستهای در محله جبار هستند."
خمپاره به سقف مسجدی در پشت "دروازه شرقی" برخورد کرد که یکی از هفت ورودی شهر قدیمی است. لطفی که 27 سال دارد پرسید: "چرا با ما میجنگند؟ در این منطقه تنها غیرنظامیان اقامت دارند." اما او نمیداند که دولت حملات هوایی سنگینی علیه شورشیان در جنوب شرقی روسیه ترتیب داده است و حمله به شهر قدیمی آخرین تلاشهای شورشیان قبل از شکست غیرقابلاجتنابشان است.
به لحاظ نظامی پیروزی اسد و دولت سوریه حتمی است؛ بااینحال کشور هنوز خیلی از صلح فاصله دارد.
جنی لطفی یک مسیحی ارتودوکس است که از اقلیتهای سوریه محسوب میشوند. بنابراین امنترین جا برای آنها در مناطق تحت کنترل دولت سوریه است. اما کنترل دولت حملات هوایی به محلههای مسیحی نشین را متوقف نکرده است.
پدر لطفی در قفسه سینه مورد اصابت گلوله انفجاری قرار گرفت و بازوی مادرش ترکش خورد. در پنج روز گذشته 105 حمله هوایی صورت گرفته است. مدتی است که مبارزات در دمشق وخیمتر شدهاند. گویی صدای مداوم انفجارها طبلی آتشین برای مذاکرات صلح جدید میان دولت سوریه و شورشیان است؛ مذاکراتی که بارها و بارها شکست خورد و نشست اخیر در ژنو تحت نظر نماینده ویژه سازمان ملل نیز از این روند مستثنا نبود.
ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه در اوایل ماه دسامبر با بشار اسد رئیسجمهور سوریه دیدار کرد. در این دیدار گفته شد که مبارزه نظامی بهزودی پایان مییابد و قسمتی از نیروهای روسیه خاک سوریه را ترک خواهند کرد. اکنون روسیه میخواهد روند صلح خود را در سال جدید آغاز و غرب را متقاعد به اهدای کمکهای مالی برای بازسازی کشور کند. مدت کوتاهی پس از دیدار پوتین، مشخص شد که روسیه میخواهد پایگاه هوایی خود در سوریه را گسترش دهد.
ادامه بمباران
در یمن حال بمبارانها در شرق "غوطه" در کمربندی جنوب شرقی دمشق ادامه دارد که یکی از آخریم مقرهای شورشیان است. در اردوگاه "یرموک" که یک منطقه مسکونی فلسطینی نشین در دمشق است نیز تیراندازیها ادامه دارد. در شهر شمالی ادلب در مرز ترکیه، جنگجویان جبهه نصرت و گروهی از شورشیان برای نبرد نهایی با نیروهای اسد آماده میشوند.
آمریکاییها نیز اکنون رسماً با نیروهای بیشتری در شمال سوریه حضور دارند و استقرار دو هزار سرباز را تأیید کردهاند. روسها، ایرانیها و شبهنظامیان حزبالله نیز هنوز در این کشور حضور دارند. اسرائیلیها مقرهای حزبالله در دمشق را بمباران میکنند. پس چطور درحالیکه مبارزات هنوز ادامهدارند میتوان گفت اسد ازلحاظ نظامی در جنگ پیروز شده است؟ در اینجا دقیقاً چه چیزی درخطر است، چه جناحهایی دخیل هستند و اهداف و منافع آنها چیست؟
مردم در دمشق پس از شش سال درگیری از جنگ و خشونت خسته شدهاند. میاندیشند که چه زمان بالاخره جنگ تمام میشود و مهمتر از همه صلح چگونه خواهد بود.
ساکنان دمشق مطمئناً جزو شورشیان علیه اسد محسوب نمیشوند. شورشیان خیلی وقت پیش از دمشق فرار کردند و یا کشتهشده و در زندان به سر میبرند. اگر انتخابات برگزار شود، احتمالاً اکثر ساکنان دمشق به اسد رأی خواهند داد. او در قالب پوستر در تمام آرایشگاهها و در تقاطعهای اصلی شهر حضور دارد. برخلاف ساکنان حومه شهرها در شمال سوریه و حلب که مردم همواره قوانین مختص به خود را دنبال میکنند، ساکنان دمشق همیشه به اسد وفادار هستند.
بسیاری میگویند هرچقدر هم اسد بد باشد، جایگزین او به معنای واقعی کلمه قاتل و آدمکش خواهد بود. یک معمار 52 ساله (همسن اسد) گفت: "اگر اسد برود و شورشیان به قدرت برسند، چمدانم را میبندم و میروم." دفتر کارش در خیابانی محافظتشده در مرکز دمشق قرار دارد که با وسایلی لوکس چیده شده است. او معتقد است اسد بهترین گزینه موجود است.
آیا با ادامه حضور اسد صلح برقرار میشود؟
امروزه این سؤال مطرح است که آیا با حضور اسد صلح دستیافتنی است؟ آیا مذاکره صلحی وجود دارد که درنهایت منجر به استعفای اسد شود؟ و آیا کشور شکستخورده و جنگزده باقی میماند که هر قسمتش توسط جناحهای مختلف کنترل شود؟
"فیصل المقداد" معاون وزیر امور خارجه سوریه یکی از مدافعان جدی اسد است. او حتی در تاریکترین دوران در اوایل سال 2013 که آمریکا سقوط اسد را قطعی دانسته بود نیز از حمایت او دست نکشید.
المقداد خوشحال است که سوریه در مهمترین بخشهای این جنگ پیروز شده است. اسد با کمک ایران و سوریه شهر دیرالزور و پالمیرا را از داعش پس گرفت. المقداد میخواهد بر این واقعیت تأکید شود. او اشارهای به کمکهای غرب و کردها نمیکند. المقداد میخواهد بداند که آیا غرب و اروپاییها بالاخره حاضرند شکست خود در برانداختن دولت اسد را بپذیرند یا خیر. او با لحن تمسخرآمیزی دراینباره حرف میزند.
شورشیان نیروی هوایی نداشتند، بنابراین نمیتوانستند بهاندازه دولت اسد خسارت وارد کنند. حملات هوایی عامل بیشتری مرگومیر غیرنظامیان بود، اما شورشیان نیز به مردم عادی در مناطق تحت کنترل اسد آسیب میزدند. مثلاً برادرزاده دوازدهساله و پدر پیر المقداد ربوده شدند. هدف آدمربایان آزادی برخی زندانیان بود. پدر المقداد اندکی پس از معاوضه با زندانیان شورشی از دنیا رفت. المقداد ادعا میکند که ذهن متفکر این آدمربایی اکنون به آلمان پناهنده شده است. او اعتقاد دارد بسیاری از مردم سوریه که به آلمان فرار کردهاند شبهنظامیانی خیانتکار و جنایتکار هستند.
او طوری سخن میگوید که انگار جنگ پایانیافته: "بازسازی مناطق تخریبشده آغازشده است." اما با کدام پول و از چه طریقی؟
کشوری متلاشی
سوریهای که معاون وزیر میخواهد آن را بازسازی کند تفاوت زیادی با دوران قبل از جنگ کرده است. این کشور که به دو قطب طرفداران و مخالفان اسد تقسیمشده در دریایی از تخریب و انحلال قرار دارد که تنها در جزایر کوچکی از آن آرامش برقرار است.
دانشگاهها، مدارس و بیمارستانهای دمشق باز هستند. اما در اطراف این جزایر شبهنظامیان منطقهای خودشان مجبور به دفاع از روستاها، شهرها و محلههایشان در برابر شورشیان و داعش هستند، زیرا نیروی امنیتی کافی وجود ندارد.
رهبران شبهنظامی محلی تبدیل به جنگسالارانی شدند که بعد از پسگیری محلههای اشغالشده خانههای هموطنان خود را غارت کردند. غنیمتها را در بازار فروختند و پولهای بهدستآمده را دستمزد خود در نظر گرفتند. اکنون این جنگسالاران خود را ناجیان کشور جا زدهاند و بعید است قدرت تازه یافته خود را به این راحتی رها کنند.
بااینحال المقداد بهجای اندیشیدنِ راهحلی برای این مشکلات، ترجیح میدهد از "پیروزی بر توطئههای بینالمللی" سخن بگوید. او میگوید: "آمریکا، ترکیه، کشورهای عربی حوزه خلیجفارس و اروپا مسئول هر قطره از خونهایی هستند که در اینجا ریخته شد." المقداد معتقد است این کشورها از پول خود استفاده کردند افراطگرایی را به وارد سوریه کنند و مردم کشور را به شورش علیه رئیسجمهور تحریک کنند.
اما در سمت دیگر خط مقدم حقیقت دیگری وجود دارد. درواقع بخشی از تراژدی سوریه به این دلیل است که هریک از طرفین تنها یک حقیقت را میپذیرد: حقیقتِ خودش.
"آیا دلتان به حال قربانیان طرف دیگر و هزاران مخالفی که در زندانهای اطلاعاتی دولت شکنجه و کشته شدند نیز میسوزد؟"
"آنها تنها در ذهن کسانی هستند که این دروغها را ساختهاند."
"در اینجا شکنجه سیستماتیک وجود ندارد. ما از شهروندانمان مراقبت میکنیم."
اکثر دولتهای غربی معتقدند که دادن سلاح به نیروهای شورشی کار قانونی و درستی بود. از دیدگاه آنها، قیام ناشی از سرکوب خونینِ تظاهرات مسالمتآمیز علیه اسد در اوایل سال 2011 بود. اما از طرف دیگر دولت و مردم دمشق میگویند کشورهای عربی حوزه خلیجفارس، رئیسجمهور ترکیه و چند تن از اروپاییها برنامه داشتند تا از شر اسد خلاص شوند.
زجری که همه جا پیداست
در تمام این مدت، دمشق مانند یک قلعه امن بود. هنوز هم این شهر باستانی که جواهری از فرهنگهای متفاوت است، زخمی است و در جایجای آن رنج و عذاب دیده میشود. وضعیت اضطراری تقریباً تمام نقاط شهر را در برمیگیرد و ایست بازرسیهای بیشماری در شهر وجود دارد. بااینحال قلب پایتخت همچنان میتپد.
خط تأمین از لبنان و همچنین بندرها طرطوس و لاذقیه در تمام دوران جنگ باز بودند. فروشندگان به فروش کالاهای خود در بازار قیمی ادامه میدهند. در این بازار همهچیز، از آیفون ایکس گرفته تا لباسهای طراحان معروف، پیدا میشود. هتل لوکس و چهار ستاره شهر همانند دیگر هتلهای بینالمللی است. رستورانهای خوب و مغازههای گرانقیمت خیابانها را اشغال کردهاند. بااینحال اکثر مهمانان هتل اعضای سازمانهای بینالمللی کمکرسانی هستند.
افرادی که هنوز در دمشق زندگی میکنند دو دلیل برای ماندن داشتند: یا نمیتوانستند شهر را ترک کنند و یا هنوز امیدوار بودند که روزی دوباره زندگی در شهر باستانی جاری شود.
مسیر نامطمئن به صلح
"رابرت فورد" آخرین سفیر آمریکا در دمشق میگوید: " جنگ بهتدریج رو به اتمام است. اسد پیروز شده است و در قدرت میماند."
اسد بقای سیاسی خود را مدیون ایران و روسیه است. نیروهای هوایی روسیه معادلات جنگ را به نفع سوریه تغییر داد. احتمال دارد هر دو کشور در آیندهای نزدیک حضور نظامی پایدار در سوریه داشته باشند و پوتین یکی از پرنفوذترین افراد در دمشق خواهد بود. بااینحال، متحدان اسد بر سر چگونگی ادامه امور اختلافنظر دارند. پوتین خواهان توافق صلحی است که از جانب نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل حمایت شود. تهران از سوی دیگر علاقهای به راهحلی که قدرت اسد را کم کند ندارد. همچنین بر سر نقش کردها در کشور نیز اختلافنظر وجود دارد.
اتمام واقعی این جنگ زمان زیادی میخواهد. تا آن زمان، مبارزان شورشی بیشتری در مناطق جنگی حاضر خواهند شد و احتمالاً چند هزار خمپاره دیگر در "باب الشرق" فرود خواهد آمد.
و مثل همیشه زمانی که صدای انفجار شهر قدیمی را در برمیگیرد، مادر جنی لطفی به تلفن همراهش زنگ میزند و میگوید: "جنی، حالت خوبه؟"
منبع: اشپیگل
ترجمه: وبسایت فرارو