bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۲۷۰۴۱

خودکشی‌های دانشجویی

تاریخ انتشار: ۰۹:۵۳ - ۰۲ شهريور ۱۳۹۶
«اسمش مسعود بود. دانشجوی مهندسی شیمی دانشگاه تهران. یکی از هزاران نخبه‌ای که با اشتیاق پا به دانشگاه‌های برتر می‌گذارند و با انزجار بیرون می‌آیند». این را دوستان مسعود محمدی می‌گویند، دانشجویی که دو روز قبل از طبقه چهارم یکی از ساختمان‌های دانشگاه تهران پایین پرید و خودکشی کرد. این خبر در روزهای گذشته چندان ابعاد رسانه ای پیدا نکرد و با تیترهایی نظیر«خودکشی دانشجوی دانشگاه تهران» خاتمه یافت.
 
به گزارش قانون، این در حالی است که خودکشی‌های دانشجویی به خصوص در دانشگاه‌های معروف در این سال‌ها به وفور به چشم می‌خورد و اصلا شاید به همین دلیل است که دیگر از شنیدن آن‌ها مبهوت نمی‌شویم. دانشجویانی که رنج کنکور برای ورود به دانشگاه‌های برند را به جان می‌خرند، شرایط سنی خاص دارند و گاهي زندگی خوابگاهی و جدایی از خانواده و تعلقات را تجربه می‌کنند و می‌دانند که شکست این غول اغلب با شکست روحی خود دانشجو همراه است. در نتیجه اما به فضایی پا می‌گذارند که چشم‌اندازی دلفریب پیش چشم آن‌ها قرار داده است. غافل از اینکه نارضایتی‌های تحصیلی دراین دانشگاه‌ها بیداد می‌کند.
 
سال گذشته نیز یکی از دانشجویان دکتراي دانشگاه شهید بهشتی جلوی دفتر آموزش دانشکده پس از اعتراض‌های بسیار، با خوردن سیانور خودکشی کرد. نتیجه پژوهشی درخصوص خودکشی‌های دانشجویی نشان می‌دهد که وضعیت معیشت دانشجویی اعم از خوابگاه، تغذیه و سایر موارد در وضعیت مطلوب قرار ندارد. ۶۰ درصد از دانشجویان غیر بومی در خوابگاه‌هایی قرار دارند که ظرفیت يك و نيم برابر استاندارد است و افسردگی به وفور به چشم می‌خورد. افت تحصیلی و همچنین خودکشی در سال‌های گذشته روند افزایشی را نشان می‌دهد. این در حالی است که مرکز مشاوره دانشگاه تهران یکی از مراکزی است که برای سامان دادن به وضعیت دانشجویان بودجه کلان دریافت می‌کند اما هیج خروجی روشنی از این مشاوره‌ها مشاهده نمی‌شود.
 
فضای علم یا فضای مرگ؟
مسعود یکی از صدها دانشجوی ناراضی دانشگاه تهران بود. این جوان 26 ساله ورودی سال 90 دانشگاه تهران و ساکن قم بود. در سال‌های تحصیل در رشته شیمی نسبت به این رشته بی‌میل شد و تصمیم گرفت کارشناسی ارشدرشته عمران را دنبال کند. کنکور داد و در دانشگاه خواجه نصیر قبول شد اما سنگ اندازی‌های دانشگاه، شیرینی این قبولی را به کام او زهر کرد. دو سه درس تا پایان دوره کارشناسی مانده بود و استادان زیر بار پاس کردن این دروس نرفتند.
 
مسعود خود را نباخت و گفت که سال بعد بار دیگر برای ارشد می‌خوانم. کار به ترم 12 کشید و وقتی او مجدد موفق به پذیرش ارشد عمران شد، دانشگاه تهران حکم اخراج او را تایید و حتی از دریافت لیسانس محرومش کرد.
 
«فرشید فرجی» یکی از هم‌دوره‌های مسعود در خصوص روز حادثه به «قانون» می گوید: «من دانشگاه نبودم اما بچه‌ها مسعود را دقایقی قبل از حادثه دیده بودند که راه می‌رفت و با تلفن حرف می‌زد. پسر آرامی بود و می‌گویند که از ظاهرش چیزی مشخص نبوده اما مدتی بعد سر و صدا به راه افتاده و همه از آزمایشگاه‌ها و کلاس‌ها بیرون ریخته‌اند و با جسد او مواجه شده‌اند». بالکنی که مسعود خود را از آنجا پایین انداخته، گوشه دنجی است در طبقه چهارم ساختمان فنی که به دلیل فندانسیون خاص، ارتفاعی بیش از چهار طبقه دارد. فرشید می‌گوید:«نمی دانیم واقعا خودکشی کرده یا در آن ارتفاع با افت فشار مواجه شده است. او مبتلا به کم‌خونی بود و دور از ذهن نیست كه روی بالکن با افت فشار و سرگیجه مواجه شده باشد».

نارضایتی تحصیلی دردانشگاه‌های دولتی
فرشید در خصوص شرایط روحی دانشجویان در دانشگاه‌های برتر می‌گوید:« زمان نه‌چندان طولانی که از ورود در دانشکده فنی بگذرد، بحث نارضایتی تحصیلی پیش می‌آید. موضوع شایعی است. به‌هرحال هر کس از اسم دهان پر کن دانشگاه تهران، آرمانی در ذهن داردکه در مواجه با یک فضای پوشالی آن را از دست می‌دهد. مسعود این بی رغبتی را پیدا کرد و در فضای درس به حاشیه رانده شد. از اوایل تابستان امسال به دلیل مسائل فارغ التحصیلی و ثبت نام برای ارشد، یک روز در میان دانشکده بود و از این طرف به آن طرف می‌رفت تا حکم اخراج را لغو کند. در فضای دانشگاه تهران چهار ماه شما را سر می‌دوانند و با لغو چنین احکامی موافقت نمی‌کنند اما آخر شهریور برای‌تان ترم مجدد می‌زنند.
 
مسعود تا آن زمان دوام نیاورد». در فضای دانشگاه همه شوکه و مبهوت هستند. فرشید می‌گوید: «این موضوع سابقه‌دار است اما هیچ وقت عادی نمی‌شود. تحصیل در دانشگاه عالی رتبه تهران و شریف، با فشار درسی فوق‌العاده بالا به دانشجویان همراه است. اگر قرار است چنین فشار سنگینی اعمال شود، سایر موارد نيز باید برای‌تان در نظر گرفته شود».

همه چیز از دور قشنگ است
«وضعیت سلف و خوابگاه دانشگاه تهران افتضاح است. معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه به لحاظ مالی زیر بار خیلی از مسائل نمی‌رود. بچه‌ها لااقل توقع یک سری حداقل‌های بهداشتی و تحصیلی و غذا و خوابگاه را دارند. در خوابگاه، اتاق چهار در پنج وجود دارد که 6 نفر در آن ساکن هستند. روی زمین می‌خوابند. نظافت نیست. مسعود خود یکی از بچه‌های خوابگاه بوده است. افرادی که با هم هیچ سنخیتی ندارند از دانشکده‌های مختلف در یک اتاق جمع می‌شوند. اختلاف‌های مالی زیاد است و تضادهای فرهنگی و اجتماعی و خانوادگی فاصله‌های زیادی را رقم زده است. به مرکز مشاوره دانشگاه هم هیچ اطمینانی نیست».
 
این‌ها از جمله مشکلاتی است که دانشجویان دانشگاه‌های دولتی را عاصی کرده است. «مهرداد نصری» یکی دیگر از دانشجویان این دانشگاه به «قانون» می گوید:«تحصیل در دانشگاه تهران، حکم یک آینده روشن را در ذهن همه دارد اما واقعیت این است که آینده تحصیلی و شغلی و رفاهی نیست. بچه‌ها به امید آینده بهتر می‌آیند و می‌بینند نه تنها چیزی برای آن‌ها بهتر نمی شود بلكه چشم انداز خاصی هم وجود ندارد و همه چیز از دور قشنگ است. با ترم بالایی‌ها ارتباط می‌گیرند و می‌بینند مشکلات بعد از فارغ التحصیلی بیشتر است. شخصی که پنج سال از آن‌ها جلوتر بوده، حالا سرش را تراشیده و در حال پست دادن در خدمت سربازی است. خدمت تمام شده‌ها هم صبح به صبح از این سر شهر به آن سر شهر رزومه پر می‌کنند برای پیدا کردن کار».

مسعود، دانشجوی باسوادی بود
مهرداد از وضعیت مسعود در سال‌های اخیر با خبر بوده است و در این خصوص با اطمینان می‌گوید که مسعود آدم با سوادی بود. به سه زبان انگلیسی و آلمانی و روسی مسلط و از نظر فرهنگی فعال بود. معدل‌های بالای 17 در کارنامه‌اش دارد اما بی انگیزه‌اش کردند. مشکلات خانوادگی و مالی داشت که با دانشگاه و مرکز مشاوره در میان گذاشت. دانشگاه با علم به وضعیت این دانشجو، جلوی پاس‌کردن سه واحد باقی مانده‌اش را گرفت. به گفته مهرداد، دانشگاه به جای حل مشکل برای او مشکل تراشید. حتی درخواست کمک هزینه تحصیلی او را نپذیرفت.
 
«ملیکا رضایی» یکی دیگر از دانشجویان این دانشگاه که مسئولیت پژوهش درخصوص خودکشی های دانشجویی را نیز بر عهده داشته است، به «قانون» می‌گوید: « مرکز مشاوره دانشگاه تهران هر ساله وقتی دانشجوهاي جديد وارد می‌شوند، فقط برای رفع تکلیف کارگاه برگزار می‌کند و بعد از آن وقتی افراد از جمله خودم مراجعه می‌کنیم، پیگیری انجام نمی‌شود. آن‌ها اغلب بلافاصله خانواده را در جریان قرار می‌دهند. بچه‌ها به مشاوره‌های دانشگاه اعتماد ندارند و اگر بپرسید می‌بینید که به یاد می‌آورند در فلان دوره چه اتفاقی افتاده و اطلاعات چه کسی فاش شده است پس اغلب مراجعه نمی‌کنند».
 
ملیکا می‌گوید زمانی که درخصوص پژوهش خودکشی دانشجویان تلاش می‌کرد، مسئولان دانشگاه معتقد بودند که آمارها عجیب نیست و چنین اتفاقی ممکن است سالی یکی دو بار رخ دهد و موضوع بغرنجي نیست! اما نتیجه این پژوهش چیزدیگری می‌گوید و دانشجویانی را نشان می‌دهد که درد دل دارند:« از وقتی یادم است، مجبورش کرده بودم قواعد و فرمول‌هایی را حفظ کند تا ظرف ۹۰ ثانیه تستی را حل كند تا مهندس شود، چه می‌دانم، دکتر شود، حقوقدان شود، برای خودش کسی شود. مهندس شد، دکتر شد، حقوقدان شد... اما برای خودش کسی نشد. مغزم را می‌گویم»!

 چکیده ای از پژوهش دانشجویان دانشگاه تهران پیرامون «خودکشی های دانشجویی»را مي‌خوانيد
سيل خودکشی
پدیده‌ خودکشی، به ویژه خودکشی در بین دانشجویان، در این سال‌ها به یکی از موضوعات دارای اولویت در سازمان جهانی بهداشت تبدیل شده است. پدیده‌ خودکشی در بین دانشجویان به دلیل مسائلی از قبیل بالا بودن تجرد، زندگی خوابگاهی و جدایی از خانواده، آشنایی با محیط و افراد جدید که خوشایند نیست، آن را به دومین علت مرگ‌و‌میر در بین دانشجویان تبدیل کرده است. نکته‌ قابل تامل در این بین تفاوت‌های فاحش موجود بین دانشجویانی است که دست به خودکشی می‌زنند؛ از دانشجوی پرتلاش و موفق یکی از دانشگاه‌های علوم پزشکی که مهر ۹۴ دست به خودکشی زد گرفته تا دانشجوی مبتلا به مانیا (به گفته‌ اطرافیان) و دانشجویانی که سابقه‌ افسرگی و سوءمصرف مواد مخدر داشته‌اند. تکرار مکرر آمار خودکشی و بیان علل آن، نشان‌دهنده‌ تداوم صورت مساله و نبودن راه حل مناسبي است. سخنرانی‌ها و بیانیه‌های مختلف هرچند جذاب و امیدبخش باشند، اما زمانی‌که منجر به عمل نشوند و تفاوتی ایجاد نکنند، به مرور موجب عدم اعتماد می‌شوند. عدم انتشار آمار خودکشی‌های دانشجویی و به جای مسئولیت‌پذیری در قبال آن، پیوست کردن عوامل عاطفی و شکست عشقی و ارائه‌ عوامل دیگری از این دست، از حجم خودکشی‌ها نکاسته بلکه آن را به آتشی زیر خاکستر تبدیل کرده که هر سال جرقه‌های آن را در گوشه‌گوشه‌ دانشگاه‌ها می‌بینیم اما نمی‌بینیم! پنج درصد دانشجویان افسرده اند

آدم‌های زیادی بعد از ورود به دانشگاه با این وضعیت مواجهند. دانشگاهی که سال‌ها «سرمنزل مقصود» بود، ناگهان بدل به سیاهچاله‌ای می‌شود که همه‌چیز را می‌بلعد. نه آینده‌شغلی، نه سیستم آموزشی کارآمد که بتواند دست کم مهارت‌های کاری مورد نیاز فرد را تامین و این احساس را القا کند که چیزی آموخته‌ است و می‌تواند کاری انجام دهد. دانشگاه به فرد اثبات می‌کند که بی‌خاصیت است. فقدان استعدادیابی درست و وجود نوعی اجبار اجتماعی در جامعه برای دکتر یا مهندس شدن به خودی خود می‌تواند آسیب‌زا باشد و افراد درست بسیاری را در جایگاه نادرست قرار دهد. علاقه‌ مصنوعی که حاصل القای جامعه و سیستم‌ مدرسه و خانواده بوده است، فرد را در موقعیتی قرار می‌دهد که شاید دقیقا به آن تعلق نداشته باشد. البته این مساله‌ می‌توانست چندان تاثیرگذار نباشد، اگر این «فردِ اشتباهی» با وضعیت درستی روبه‌رو می‌شد؛ یعنی یک سیستم آموزشی کارآمد و هدف‌مند. به هر حال پس از مدتی ما با یک فرد افسرده مواجهیم. یک موجود پارادوکسیکالِ بی‌حس که بر خلاف ظاهرِ بی‌خیالش دچار اضطراب است. اختلال حافظه، اختلال تمرکز، اختلال خواب و اشتها و ناتوانی در انجام امور روزمره و تکالیف درسی از جمله معضلاتی است که دانشجوی افسرده با آن‌ها روبه‌رو است. علاوه بر مسائل ذکر شده، خروج از محیط کنترل‌شده‌ دبیرستان که همه‌چیز در آن روشن و واضح بود و وارد شدن به دنیای پر از ابهام دانشگاه نیز مزید بر علت می‌شود. مسئولان آموزش عمدتا افراد ترسناکی هستند که حوصله‌ پاسخگویی ندارند و هیچ مرجع مطمئن دیگری نيز نیست. قوانین ثابت نیستند و تغییر می‌کنند.
 
نمونه‌اش اخراج به خاطر سه یا چهار ترم مشروطی که چندین بار تغییر کرده است. در تحقیقاتی که در ایران روی میزان شیوع افسردگی در میان دانشجویان صورت گرفته است، به عددی بیش از ۵۰ درصد برمی‌خوریم. این عدد در میان دانشجویان بومی بیشتر از دانشجویان غیربومی بوده است. در پژوهش دیگری که بین افراد درگیر در حرفه‌ حقوق انجام شد، حدود ۲۰ درصد آن‌ها در حد قابل توجهی از سوءمصرف مواد مخدر، افسردگی و اضطراب رنج می‌برند.

راهکار چیست؟
خودکشی برای گروهی از دانشجویان به دنبال یک دوره‌ افسردگی رخ می‌دهد، درحالی‌که برای گروهی دیگر شاید واکنشی آنی به یک تجربه‌ ای دردناک باشد. اما آمارها نشان‌دهنده‌ آن هستند که کسانی‌که چند بار اقدام به خودکشی می‌کنند، بیشتر در معرض آن قرار دارند که به دست خودشان بمیرند؛ چه به عمد و چه به تصادف. گزاره‌ «کسانی که از خودکشی حرف می‌زنند، واقعا خودکشی نمی‌کنند!» گزاره‌ درستی نیست.اگر کسی قصد خودکشی داشته باشد، کمتر پیش می‌آید که آن را پنهان کند. شاید حرف زدن فرد را آرام کند. به او گوش دهید. تلاش کنید تا دریابید که نقطه نظر او از وضعیتش چیست.
 
شاید بتواند به شما بگوید که به چیزی نیاز دارد و چه کسی می‌تواند کمکش کند. بحث کنید! بکوشید تا «کشف کنید» که چه چیزی وضعیت را تغییر می‌دهد، بی‌آنکه راه حل خودتان را تحمیل کنید. چاره‌ای کاربردی در جهت حل مساله ارائه کنید اما فراتر از محدودیت‌های‌تان چیزی را متعهد نشوید و قول‌هایی ندهید که نمی‌توانید برآورده کنید. با او درباره‌ افراد دیگری که می‌توانند کمکش کنند، صحبت کنید. در وضعیت اضطراری و اورژانسی آمبولانس خبر کنید! اگر حس می‌کنید فرد در آستانه‌ خودکشی قراردارد، به اورژانس زنگ بزنید و همچنین کسی را در دانشگاه خود باخبر کنید. تا زمانی‌که کمک برسد، کنارش بمانید. هر چیزی را که می‌تواند خطرناک باشد از او دور نگه دارید. اگر شخص هرگونه آسیبی به خود رسانده، مثلا اُوردوز (بیش‌مصرفی/فزون‌دارویی) کرده است، هر اطلاعاتی که در این مورد دارید با اورژانس درمیان بگذارید. پژوهش آکسفورد درباره‌ خودکشی دانشجویی سفارش می‌کند که «محتاطانه به دانشجویان تازه‌وارد انگیزه بدهیم، به دنبال کاستن استرس و نگرانی‌های تحصیلی‌شان باشیم و خدمات مشاوره‌ای و روان‌پزشکی را در دسترس کامل و مستقیم‌شان قراردهیم».

bato-adv
ناشناس
Belgium
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۵
دانشگاه شریف درس خواندم زیر دست داماد رفسنجانی و.... همه به افراد مهمی مرتبط بودند سواد؟دانشجوی خوب و استاد از خودراضی...تلف کردن عمر بود بعدهم برای کار بعلت خانم بودن هیچی. فقط فرار کنید بروید تا جوانید و می توانید
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
ما جمعیتمون زیاده و اقتصادمون ورشکسته است. شغل برای این همه جمعیت نداریم. مسکن و ازدواج و آب و ... هم که وضعش خرابه. قطعا کشور ما هیچ آینده ای نداره. هیچ آینده ای. اگر من یه کاره ای بودم حکم می کردم که خودکشی آزاد و بلکه عین ثواب است. تبلیغات هم می کردم که تعداد خودکشیها زیاد بشه. بلکه جمعیتمون کم شه و اوضاع شاید یه کم بهتر شه. البته شاید.
مهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
سلام. من لیسانس رو دانشگاه صنعتی خواجه نصیر تهران و ارشد رو علم و صنعت تهران و همه رو روزانه بودم.الان هم دانشجو دکترا سراسری هستم.امتحان جامع رو قبول شدم و پروپوزال رو هم دفاع کردم و در حال انصراف هستم....این چند روز هم کارگری میرم (روزی 50 هزارتومان) تا دیگه شرمنده والدین خوبم نباشم حداقل بگن بچه جربزه داره از گشنگی نمیره!!!!..تازه قراره برا انصراف بهم 30 میلیونی جریمه بزنند!!!!من یه مقاله ای اس آی و دوتا کنفرانسی دارم!!!!پذیرش هم داشتم ولی خوب آزاد کردن مدارک ها و اینا خودش کلی هزینه است....تازه من اصلا دوست ندارم برم بیرون از کشور!!!!داخل هم که ژن خوب نیستیم....خدایا من راضیم به رضایت.چون خودت گفتی ان مع العسر یسرا.....دعام کنید....دوستان اگر کارمند نیستید دکترا نخونید ...در ایران سرکاریه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
سلام آقا مهدی . کاملا درکت می کنم .
ک م
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۱۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۵
با اینکه کارگری شغل حلال و درستیه
ولی متاسفم که هموطن من با مدرک دکتری یا ارشد باید کارگر باشه و شیرینی زحماتش را نچشه.
ان شاالله که کارت ختم به خیر میشه. توکل بخدا

اگر فرارو سانسور نکنه مسئله ای را عرض کنم که یکی از دلایل مشکلات امروز متخصصین است.

با اینکه خودم فردی معتقد و هم قانونمدار هستم اما به حرفی که آیت الله جنتی چند سال پیش گفت که: کسانی باید مسئول شوند که بچه حزب اللهی باشند, انتقاد دارم.
حزب اللهی و تدین و غیره در قلب ماست. بین ما با خدای خود.
مسئول باید متخصص با استعداد مدیریت و... باشد
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
راهکار تضمین شغل برای رشته های غیر پزشکی و یا حداقل تضمین شغل به صورت موقت همانند طرح در رشته های پزشکی است.
ناهید
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۱۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
دانشگاه برا رشته های فنی و مهندسی دیگه مث گذشته نیس که فوری اشتغال ایجاد شود الان من خودم لیسانس عمران دارم بیکار بودم داشتم افسردگی میگرفتم منتها یه دوست داشتم که پرستار بیمارستان بود یه دفتر خدمات پرستاری و مشاوره ایی زد که من و به عنوان مسول امور دفتری قرار داد و فرم های مشاوره را تکمیل میکنم از روزی که مشغول شدم افسردگی ام کم شده روحیه ام بهتر شده شاید حقوق اش زیاد نباشد اما خوب است این دوره هیچ کس با مدرکی که از دانشگاه میگیرد شغل مرتبط پیدا نمیکند
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳۶
متولد دهه 60
United States
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
من خودم فارغ التحصیل ارشد دانشگاه تهرانم و بیکار، سال بعد رو واسه دکتری میخام برم کانادا، اونجا حاضرم حتی توی ی رستوران کار کنم چون میدونم اینجا واسه من هیچ تضمینی وجود نداره، نصیحت من به تموم جوونای ایران اینه که از این کشور فرار کنید چون ما ژن خوب نداریم، هیچی نداریم، فقط باید بریم...
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
مگه استادان درس را پاس میکنند یا دانشجویان که نوشته اید «استادان زیر بار پاس کردن این دروس نرفتند». خوب اگر نمره نگیرد که استاد بیچاره نمی تواند نمره بدهد به او.
یک دختر
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۱۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
من خودم دیدم که ملاک نمره دهی برای بعضی اساتید حتی خانمها ظاهر دانشجوهاست. من خودم به شخصه تمام تلاشم را میکردم دست آخر با اونی که هیچ تلاشی نمیکرد و فقط شکل و قیافه داشت برابر بودم.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
معلومه از زد و بندای تو گروهها خبر نداری که بعضی وقتها به خاطر منافعشون چه فشاری به دانشجوهای بیچاره میارند بعضی از این اعضای به ظاهر محترم هیئت علمی . این مسئله رو به عنوان کسی که از دور دستی بر آتش داره بارها دیدم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
چرا خودکشی نکنه ؟ خودم مثل اینها بودم . البته آزاد خوندم !
میرفتم دانشگاه یکسری بچه پولدار و آقازاده با ماشین های چند میلیونی میومدن و مرکز توجه دختر خانوم ها بودن و نه در آینده مشکل سربازی داشتن نه زندگی و درآمد ...
با اینکه درسم خوب بود قشنگ آینده خودم رو میتونستم ترسیم کنم . بعد دانشگاه 2 سال سربازی تو شرایط سخت و بعدش کارمندی و حقوق پایین گرفتن و مجردی تا لب قبر !!!
متاسفانه در کشور ما آینده جوونا خیلی تضمین نیست و باید ژن خوب داشته باشی ....
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
این افراد جای دیگری هم غیر از دانشجویی بودند باز هم خود را نابود می کردند.

کسی که تحمل سختی کشیدن موقت در کنا ر موهبت زیبا و با ارزش زندگی را نداره بالاخره کار خودش را می کنه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۵
عزیز من وقتی ثروتمندترین کشور جهانیم از لحاظ منابع معدنی و...چرا باید همش سختی بکشیم سختی یک سال ده سال نه تا آخر عمر..
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۳۴ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
در ایران دانشگاهی وجو ندارد. آنچه را که شما نام می برید یک مدرسه بزرگ است با معلمانی بی سواد و متکبر و ساختار اداری معیوب و فرسوده! فاقد هر گونه امکانات استاندارد برای زندگی موقت و بهداشت بسیار پایین. از پژوهش حرفی نمیزنم که شده کاغذ بازی بدون هیچ خروجی در صنعت. اگر دانشگاه ها تعطیل شوند هیچ مشکلی برای صنعت ما به وجود نمی آید. چون اساسا صنعتی نداریم که وابسته به دانش ما باشد!!!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
ساختار آموزش و پرورش و آموزش عالی در ایران ویران شده است! هر کسی مسئول میشود بلافاصله تغییراتی در آن میدهد که معلوم نیست با چه هدف و برنامه ای است! این سیستم استعدادکش است...
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
اگه امکانش بود بهت هزار تا مثبت می دادم دانشگاهها شدن محلی برای علافی و هدر دادن وقت جوانها تا مطالبات شون از جامعه و دولت هر چند برای یه مدت به تآخیر بیفته وگرنه این همه دانشگاهی که مثل قارچ سمی همه جا سر در آوردن و توشون از تنها چیزی که وجود نداره دانش و اخلاقه به چه درد جوانهای این مملکت خورده تا حالا؟
ژن نامرغوب
United States
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
طرف وقتی میبینه این همه زحمت کشیده و درس خوانده ولی به هیچ جایی نمیرسه و همه امکانات کشور دربست در اختیار ژن خوبها هستش معلومه خودکشی می کند لعنت بر این ژن خوبها که زندگی چند نسل را تباه کردن
احمد
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
نا امید نشید دوستان ، مشکلات زیاده ولی ذهن شما و نگاه شما اصل همه چیزه . اجازه ندید توهم مشکلات شما رو از پا دربیاره ، به خاطر مادر و پدرامون که اینهمه برای ما زحمت کشیدند و امید دارند.
خودم فارغ اتحصیل حقوق دانشگاه تهران توی دانشگاه و خوابگاه شرایط خوب نبود اوایل کارم هم درآمد خوب نبود ولی الان شکر خدا با کار سالم درامد و زندگی آبرومندی دارم با دیدن دخترم که پر از شور و شادیه و حس رضایت پدرم لذت میبرم و دیگه هیچی نمیخام
توهم سیاه ناامیدی رو از ذهن زیباتون بیرون بریزید.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
احمد جان خوشحالم که موفق بودی ولبخند دختر کوچکت اشتیاق به زندگی وتلاش رو نوید میده اما ظرفیت افراد واستانه تحمل سختی در ایران وبا این تبعیض های بزرگ بسیار پایین اومده. بخصوص اگه خانواده هم متونن کمکی بهت بکنن.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
دوستان عزیز , دانشگاه یعنی وقت تلف کنی , یعنی یک دنیای پوچ به دور ا جامعه و بازار کار , یعنی یه خانه پوشالی و فریبنده که هیچ چیزی نداره , از همون هجده نوزده سالگی یک حرفه ای و شروع کنبد تا سی سالگی میشید یک متخصص واقعی اون موقع تو بازار کار شما رو رو هوا میزنن ] من ده جا کار کردم یک نفر از من مدرک تحصیلی نخواست همه تخصص واقعی میخوان , وقتتونو در دانشگاه پای درسهایی که هیچ نیازی بهشون در جامعه نیست نذارین 99 درصد درسهایی که تو دانشگاه میخونیم هیچ نیازی بهشون در بازار کار نیست این و از روی تجربه میگم این نصیحت و از من باتجربه قبول کنین و برین تمام فکر و انرژی تونو صرف یادگیری یک حرفه کنین در آینده خودتون میتونین واسه خودتون یه کاری و بزنین بی منت و ببینین چقدر جلو میفتین
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
دانشگاه یعنی یک جور داد و ستد یا بیزینس. یک منبع درآمد برای افراد دیگر.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
چرت و پرت نوشتی
خودت هم نمیدونی میخواستی چی مقاله ای در بیاری
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۱۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
حتما شما از بنگاه دانشگاه ذی نفعی وگرنه هرچی تو این نظرات نوشته شده عین واقعیته . خودم تو دانشگاه هم درس خوندم و هم درس دادم همه این مسائل رو در اکثر مواقع به چشم دیدم . دانشگاه هم مثل هر نهاد فرهنگی دیگه تو این کشور فقط یه اسم ازش مونده وگرنه در درون فرقی با بنگاهها ندارند.
استاد
Turkey
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
تورم 7 در صد ، وزیر علوم در دوره قبل یک پزشک بود و در کشور تمام آرمایشگاه های تخصصی راه اندازی شده و اساتید بدون دغدغه مالی و علمی از صبح تا شب در دانشگاه کار پژوهشی انجام می دهند و در حال حاضر هم وزارت بدون وزیر است
vapa
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
شما یه زحمت به خودت بده بیا از نزدیک با دانشجوهای دانشگاه تهران، مخصوصا فنی، محاسبه کن. ببین چقدر اینجا درس خوندن عذاب اوره. از یه طرف نمیذارن کار کنی، از یه طرف بهت هیچ کمک هزینه ای نمیدن، همین وام ویژه دکتری رو هم با چه تاخیری میدن، هیچ موضوع پژوهشی ندارن و همه کار با خود دانشجوست، ازون طرف هی مهلت دفاع از پروپوزال و ... رو کم میکنن یا تعداد سنوات مجاز رو کم میکنن تا دانشجو مجبور شه که بیشتر به خودش فشار بیاره، بعد هم خیلی راحت دانشجویی که به مهلت های تعیین شده نرسید رو کمیسیونی و نهایتا اخراج میکنن.
خب شما اونوقت انتظار خودکشی نداری؟ هر اعتراضی هم بشه، میگن مشکل از خود دانشجوست که کم کاری میکنه. هر قانونی که میذارن مبتنی بر اینه که به دانشجو بیشتر فشار بیاد. در حالی که خیلی جاهای مهم اشکال از ساختار دانشگاه و اساتید هست.
چند تا خودکشی دیگه باید اتفاق بیفته تا شما خبرنگاران به خودتون زحمت بدین که از آنچه در دانشگاهها اتفاق میفته گزارش تهیه کنید؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
تحصیلات من در یه دانشگاه دولتی بود که در طول این چند سال به دلیل محرومیت ،امکانات ضعیف و عوامل فرهنگی و اجتماعی دچار افسردگی شدید شدم.افسردگی که تمام زندگیمو تحت شعاع قرار داد و سالهای سال از جوانیم با درد و اضطراب زندگی کردم و نهایتا هم تحصیلاتم ناتمام رها کردم مطمئنا این اثرات مخرب تا پایان عمر همراه منه.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
امیدوارم تا پایان عمر همراهتون نباشد
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
یکی از اشکالات دانشگاههای ما این است که اختیارات زیادی برای اساتید قایل هستیم و اگر دانشجو با یک استاد برخوردی داشت مرکز دیگری که مدافع دانشجو باشد و از دانشگاه بالاتر باشد کمتر وجود دارد.اساتید مرتبا به دانشجو میگویند " حد خود را بدانید" اما معلوم نیست چرا " حد و اختیارات اساتید " مشخص نیست.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
لطفا یک گزارش واقعی از دانشگاهها تهی کنید. بعضی دانشگاهها با سطح پایین به راحتی دانشجوی بی کیفیت تولید کرده و مدرک می دهند ولی دانشگاههای دولتی مانند ... در تهران که اینجانب به عنوان دانشجوی دکترا مشغول به تحصیل هستم با سختگیری بسیار زیاد و بی مورد و درخواست تولید مقالات مختلف برای بالا رفتن رتبه علمی استاد و دانشگاه دنیا را برای ما سیاه کردند.
من راضی نیستم و این نانی که بعضی اساتید محترم به منزل می برند در خون دانشجو زده اند.
آخرش هم می شویم مانند خروجی های همان دانشگاههای بی کیفیت و در محل کار کنار هم می نشینیم.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۲۶ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
شما یجوری در مورد دانشگاه های دولتی صحبت میکنید انگار دهه هفتاد و اوایل هشتاد هستش !
دیگه تموم شد اون زمانیکه دانشجوهای شریف و تهران یا امیر کبیر نخبه بودن و آدمای خاصی بحساب میومدن ...
بنده خودم بواسطه یک کاری در کنار بچه های این دانشگاه ها بودم , متاسفانه به قدری وارد حاشیه و مسائل غیر اخلاقی و خارج از قوانین دانشگاه های کل دنیا شدن که باور کنید بچه های علمی کاربردی بعضا ازشون با سوادتر هستن !!!
برید بینشون میبینید , یا در حال استعمال دخانیات و مخدر گل و حشیش هستن یا رابطه ای پنهانی و پر خطر با جنس مخالف دارند ...
همه چیزمون خراب شده , دانشگاه هم خراب شده مثل قبل نیست !
حامد
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
من خودم توی کنکور ارشد رتبم خیلی خوب شد و توی یکی از بهترین دانشگاه های تهران قبول شدم. تلاش کرده بودم. لیسانسم هم از دانشگاه دولتی گرفتم. با هزار تا امید نشستم درس خوندم تا تهران قبول بشم. ولی وقتی رفتم دانشگاه چیزی ندیدم جز زیراب زنی و رابطه و سطحی نگری و ... خیلی ها رو میدیدم که فقط ظاهری کار میکنن و بهترین نمره ها رو میگیرن. خیلیها میرفتن پیش استادها و غیبت استادهای رقیبشون رو میکردن! ازین چیزها انقدر دیدم که نگو. ولی من که اهل تلاش بودم ظرف 6 ماه توی خوابگاه به جایی رسیدم که فقط با قرص خواب میتونستم بخوابم. چون همه تلاشهایی که کرده بودم دیدم که برای سراب بوده. نه استادها و نه خیلی از دانشجوها دنبال علم نبودن، فقط دنبال خودنمایی. یک سری هم که دنبال رابطه بازی بودن با هم فقط. توی این جو آدمی که دنبال هدف درست و حسابی باشه یا باید خودشو به بیخیالی بزنه یا دیوونه میشه آخرش. الان هم دارم روی مقاله کار میکنم که برم. کار دیگه ای از دستم برنمیاد. نه پول داریم، نه پارتی دارم. با اونهایی که از من بزرگترن توی رشته خودم هم حرف میزنم میگن همین کارو بکن. درس خوندن توی دانشگاه های خوب برای امثال من خودش یک مشکله. الان که میخوام برم باید نزدیک 50 تومن پول جور کنم برای خرید مدرک کارشناسی و لیسانس. هرچی سنگه مال پای لنگه.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۲
وضعیت دانشگاههای ایران بسیار وحشتناک شده! دیگه اون زمان که دانشگاه تهران و شریف و شهید بهشتی آدمهای باسواد تربیت میکردند گذشت. الان خود استادهای این دانشگاه ها سودسوادشون از دانشجوهای فدیم همین دانشگاه ها کمتره! این چیزیه که من دارم میبینم! برخی استادها حتی در نوشتن کلمات غلط املایی دارند!!!! نمیدانم چطور به این جاها نفوذ کرده اند؟
عرشيا
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۲۱ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
فرزند من با رتبه خيلي خوب وارد اين دانشگاه شد و الان با افت تحصيلي شديد روبروست . اصلا تنها چيزي به مسئولين دانشگاه به فكر اون نيستند دانشجو و شرايط تحصيلي و روحي و رواني اونه . من توقع داشتم دانشگاه برخورد منطقي و علمي با وضعيت اسف بار نخبگان اينده ساز كشور داشته باشه . بشدت نگران فرزندم ، اينده و همچنين كشورم هستم ...
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
خود کشی یک علت ندارد و علت های متعددی در وقوع خود کشی موثر است . از نظر دورکیم در جامعه ای که همبستگی اجتماعی و پیوندهای خانوادگی تضعیف شده باشد زمینه های خودکشی رشد زیادی می کند. قدر مسلم این دانشجو هم مشکل خانوادگی ( گسست عاطفی) داشته و احتمال اینکه بدلیل مشکلات تحصیلی که سنوات زیادی ( از سال 90 تاکنون ) میشه 14 سال . لذا نمی توان همه مشکلات را بر گردن دیگران انداخت. ضمن اینکه هر فردی که زمینه افسردگی و مشکلاتی دارد باید این آدمها رها نشوند و سعی شود که با تسهیلاتی کار این ها پیش برود. لذا از نظر عقلی خودکشی عمل مذمومی است اما خداوند خودش کمک کند تا انسان لحظه ای غفلت نداشته باشد. مطلب دیگر متاسفانه در جامعه ای مثل ایران همه و بخصوص جوانان میخواهند همه چیز را در لحظه بدست بیارن و بقولی ره صد ساله را یک شبه طی کنند. ممکن است یک عده ا ی هم طی بکنند اما تعداد آنها محدود است و اگر انسان پشتکار و امید و توکل بخدا داشته باشد به همه جا می رسد.
حدیثی داریم که می فرماید " آرزوهای دراز و دست نیافتنی انسان را پیر می کند" . سعی کنیم در حد خودمان و ظرفیت خودمان اندیشه کنیم و بدانیم که خوشبختی صرفا داشتن ماشین و کار با درآمد بالا و ... نیست خوشبختی می تواند داشتن سلامتی و عقل و استعداد و داشتن خانواده ،امینیت و هزاران نعمات دیگری باشد که خداوند به طور میانگین برای همه انسانها به آنها عطا نموده است خیلی از چیزها را به من داده اما به تو نداده و بر عکس تو یه چیزهایی داری که من ندارم. پس بدانیم نعمات خداوندی توزیع شده است . بهتر است به داشته هایمان هم نگاه کنیم تا نداشته هایمان.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۵۲ - ۱۳۹۶/۰۶/۰۴
عزیزم نفست از جای گرم بلند می شه . مشکل نکشیدی که بفهمی چقدر سخته . نمی دونی چه حالی داره که تمام عالم و آدما بهت می گن . حس می کنی وسط یه اقیانوس بی کران تنهایی . من خودم اینها رو تجربه کردم و فقط یه معجره بود که من زیر مشکلاتی که دانشگاه برام درست کرد کم نیاواردم.
مجله فرارو