اعتماد نوشت:
اين تفكر انجمن حجتيه كه ميگفت بايد بگذاريم فساد در زمين و دريا به دست مردم ظهور يابد و متراكم شود تا منجي عالم بيايد، گويا اين روزها به نوع ديگر و با چهره جديد بازتوليد شده است و اگر نيك بنگريم جاي پاي همين انديشه را در انتخابات ميتوان يافت.
چنين تفكري هنوز اصلاح روشها و ساختارها و فكرها و فرهنگها را از ريشه ميزند ودر همه جا خرابي فزونتر را مطلوب مييابد تا آبادي موعود ميسر شود و فرا رسد. شايد از همين جا است كه در جامعه ما افرادي از تلاش براي رفع نواقص و عيبها نااميدند و دل و جان و عمل به بهبود اوضاع نميسپارند.
«اي بابا تا بوده همينطور بوده و ما هر كاري بكنيم چيزي عوض نميشود»، «شما خودتان را خسته ميكنيد، اينها همه نقشه است براي فريب من و شما و همه سروته يك كرباسند»، «ساختارهاي موجود قابل اصلاح نيستند و با حضور و غياب هر رييسجمهوري تغييري ايجاد نخواهد شد» اينها و جملات مشابه را اين روزها از افراد خسته و نااميد و ناراضي و گاهي تنبل بسيار ميشنويم كه بر سختي اصلاح و رفع تدريجي مشكلات در جوامع وقوف ندارند و تصور ميكنند اگر روزي پاي صندوق راي رفتهاند بايد فرداي آن روز يا سال بعد همه مشكلات حل شده باشند و چون اينگونه نشده است عطاي انتخابات را به لقايش ميبخشند و از اقدام وتحرك در جامعه خود باز ميمانند.
در كنار اين افراد هستند گروههاي سياسي بر اندازي كه رسما راه و رسم براندازي پيشه كرده، در انتظار بسر ميبرند تا بهقول خودشان تضادهاي نظام زياد شود، مشروعيت مردمياش زايل شود و زمينه براي تهاجم خارجي يا شورش داخلي فراهم و مقدمات جلوسشان بر كرسيهاي قدرت آماده شود!
بهجز آنان كه تنها از ناراحتي و نارضايتي از بعضي عملكردها اميدي به تغييرات از طريق صندوقهاي راي ندارند، ميتوان عنوان كرد كه بسترهاي فكري انجمن حجتيه و گروههاي برانداز مشترك است و به هر علت و با هر جهانبيني اساسا فكر اصلاح و تغييرات مثبت در منظومه ذهنيشان جايي ندارد.
صدور نااميدي در تودههاي مردم و دامن زدن به ناآگاهيها و تمركز روي نارضايتيها اساس حركت آنان را تشكيل ميدهد و اگر غرضورزانه و بدخواهانه عمل نميكنند حداقل اينكه جوامع بشري را نميشناسند و چشم بر واقعيتهاي تاريخي ميبندند. آنها جز پاسخهاي دمدستي و ساده به سوالات مهم و تعيينكننده چيزي در بساط ندارند. گيرم كه شورش موعود و مورد انتظار شما فرا رسد، پس از آن چه خواهد شد؟ گيرم كه تهاجم خارجي صورت گيرد، جامعه از آن چه طرفي ميبندد؟
گيرم كه همهچيز براي اجلال نزول شما بر صندليهاي قدرت فراهم آمد طرح و برنامه شما براي حل هزاران مشكل موجود چيست؟ آيا بازهم جامعه بايد سالها درگير آزمون خطاي شما شود؟ به كدام دليل و تضمين شما استبداد نميكنيد و مخالفان خود را از دم تيغ نميگذرانيد؟
روشن است حتي مخالفاني كه دلسوز مردم هستند با توجه به واقعيات مسلم تاريخي و اجتماعي و سياسي خوب ميدانند كه صندوقهاي راي هنوز نعمت و فرصت بزرگ و بيبديل ايجاد تغييرات مثبت و تدريجي و كمهزينه اما جدي و واقعي و ماندگارند و ناميد كردن مردم از انتخابات ظلمي عظيم به جامعه است كه اگر صورت تحقق به خود گيرد كشور را به تسلسل باطل خرابي و عقبماندگي و درگيري و بحرانهاي متواتر گرفتار خواهد كرد.
تاسف آنجا است كه عدهاي از درون خواسته يا ناخواسته همگام با گروههاي برانداز پيام عدم تاثيرگذاري انتخابات را به جامعه القا ميكنند تا شور و نشاط مردم كم شود و مشاركتشان محدود شود. آنان كه در رسيدن به قدرت يا حفظ آن هيچ مرز اخلاقي براي خود قايل نيستند و بعضا از ابزارهاي مبتذل سود ميبرند و تهمت و افترا و جنگ رواني را مشي خود در جلب نظر مردم قرار دادهاند راه گروههاي مورد اشاره را ميپيمايند و پايههاي مردمسالاري ديني را هدف قرار دادهاند.
اگر تا ديروز دلسوزان جامعه عدهاي را از دروغ و تزوير برحذر ميداشتند امروز بايد آنان را از سقوط به دره ابتذال نهي كنند، ابتذالي كه حتي اشاره به آن در سطور روزنامهها ميسر نيست. ما ميخواستيم به جهان ثابت كنيم كه مردمسالاري و انتخابات و رقابتمان مبتني بر اخلاق و جوانمردي است حالا چه شده است كه بعضي افراد و هواداران روشهايي را برميگزينند كه عرق شرم برپيشاني هر انسان آزاده مينشاند و روي غربيان در دريدن پايههاي حيا را سفيد ميكند.
اصلاحطلبان مفتخرند كه با همه محدوديتها طي سالهاي متمادي چنين به ناروا دست نيازيدهاند وهمواره در ميدان اخلاق روسفيد بودهاند و پيروزي در انتخابات را فرع بر كرامت و شخصيت و هويت خويش دانستهاند. نقطه قوت اصلاحات مردم هستند وچون حاضر شوند شكي در پيروزي آنان نيست. بدخواهان در مخالفت با اصلاحات مستقيما عليه مردم و آگاهي آنان قدم بر ميدارند.