bato-adv
کد خبر: ۲۹۶۳۰۶

زنم مرا کتک می‌زد، رویش اسید ریختم!

لاغراندام و میانسال است؛ دستبند به دست روی صندلی نشسته و مدام زیر لب غر می‌زند. از کلماتش می‌شود این‌طور نتیجه گرفت که از کاری که انجام داده پشیمان است، اما پشیمانی چه سود. سن و سالی از او گذشته است.
تاریخ انتشار: ۰۱:۲۹ - ۲۸ آبان ۱۳۹۵
لاغراندام و میانسال است؛ دستبند به دست روی صندلی نشسته و مدام زیر لب غر می‌زند. از کلماتش می‌شود این‌طور نتیجه گرفت که از کاری که انجام داده پشیمان است، اما پشیمانی چه سود. سن و سالی از او گذشته است.
 
این را چروک روی پیشانی و چروکیدگی روی دستانش می‌گوید. متهم است به اسیدپاشی، آن هم روی همسرش و حالا با گذشت مدتی از این ماجرا قاضی پرونده برای او قرار سنگین صادر کرده است.
 
به گفت‌وگو با مرد افغان که مدتی قبل روی همسرش اسید پاشیده است، می‌نشینیم و از او انگیزه‌اش را در این خصوص می‌پرسیم.
 
چند وقت است به ایران آمده‌ای؟
هفت هشت سالی می شود، پسرم 13 سال قبل برای کار به ایران آمد ما که دیدیم درآمدش خوب است و پول خوبی به دست می‌آورد. تصمیم گرفتیم به ایران بیاییم. در کشور خودم کار نداشتم، اما در اینجا با کارگری حداقل خرج زن و بچه‌هایم درمی‌آمد. روزها از خانه بیرون می‌رفتم و به عنوان کارگر در پروژه‌های ساختمانی کار می‌کردم. هر روز کار نبود اما درآمدم بهتر از افغانستان بود.
 
چرا روی همسرت اسید ریختی؟
از دست او خسته شده بودم. مدام غر می‌زد؛ حتی مرا کتک می‌زد. اجازه نمی‌داد از خانه خارج شوم. می‌گفت باید در خانه بمانی و بیرون نروی. البته این دلیل کارم نبود. من به او شک کرده بودم به نظرم رفت و آمدهایش مشکوک بود و کارهایی دور از چشم من انجام می‌داد. این رفتار مشکوک مرا مجبور به اسیدپاشی کرد.
 
چطور این کار را انجام دادی؟
صبح روز حادثه همسرم هنوز خواب بود که نقشه را اجرا و بعد از آن فرار کردم.
 
چند وقت بود که نقشه این اسیدپاشی را کشیده بودی؟
خیلی وقت بود، اما 20 روزی می‌شد که اسید را تهیه کرده و منتظر فرصتی برای اجرای نقشه بودم.
 
از کجا اسید خریدی؟
مغازه مصالح فروشی.
 
بعد از اسیدپاشی به کجا رفتی؟
در خیابان‌ها پرسه می‌زدم، جایی را برای رفتن نداشتم برای همین بی‌هدف در خیابان‌ها می‌گشتم و شب‌ها را هم در پارک می‌خوابیدم.
 
چطور دستگیر شدی؟
سه روز پس از ماجرا از پرسه زدن در خیابان‌ها خسته شدم و تصمیم گرفتم به خانه برگردم. این‌طور سر و گوشی آب می‌دادم و می‌فهمیدم چه بلایی سر زنم آمده است و کمی استراحت می‌کردم. چه می‌دانستم که پلیس در کمین من است. همین که وارد خانه شدم دستبند به دستم خورد و بازداشت شدم.
 
وضعیت همسرت چطور است؟
خدا را شکر چشم‌هایش آسیب ندیده، ولی صورتش سوخته است.
 
پشیمانی؟
خیلی، ای کاش چنین تصمیم اشتباهی نگرفته بودم. من از روی ظن و بدبینی خودم دست به چنین کاری زدم. فکر می‌کردم با کسی رابطه دارد با این کار زیبایی‌اش را می‌گیرم تا به من خیانت نکند، اما با این کار خودم را بدبخت کردم و در زندان باید منتظر دادگاه و مجازات باشم.
منبع: جام جم
برچسب ها: زن اسید
مجله خواندنی ها
مجله فرارو