پیشروی ترکیه در شمال سوریه نقطه عطفی در جنگ سوریه محسوب میشود. هدف اسمیاش داعش بود. اما قدرتهای بزرگ در ائتلافهایشان تجدیدنظر کردهاند که از همه بیشتر به ضرر کردها خواهد بود.
به گزارش فرارو به نقل از اشپیگل، تصور و تعریف غالب درباره تئوری هرجومرج این است که "بال زدن پروانه میتواند گردباد ایجاد کند." و در حال حاضر این تئوری بهترین ابزار برای توصیف شرایط پیچیده در سوریه است. در این مورد، بالهای پروانه را میتوان تصمیم رژیم سوریه در اواخر ماه جولای برای استخدام شبهنظامیان قبیلهای جدید در استانی دورافتاده در شمال شرقی سوریه دانست. گردبادی که چهار هفته بعد آغاز کرد سه جنبه داشت: حمله به شمال سوریه توسط ارتش ترکیه؛ اخراج ناگهانی داعش از شهر مرزی جرابلس؛ و همکاری ناگهانی ارتش آمریکا با دو جناح در جبهه جدیدِ سوریه- بین ترکها و کردها.
سیف ابوبکر ستوان و فرمانده گروه شورشی Hamza Division روز چهارشنبه با کمال ناباوری ازآنچه رخداده بود گفت: "ساعت 3:30 عصر است و تقریباً بدون هیچ تلفاتی به مرکز جرابلس رسیدهایم. درحالیکه امروز صبح بود که مرز را رد کردیم. با 20 تانک و 100 نیروی ترک از کارکامیش (شهر مرزی در ترکیه) حرکت کردیم و از روستاهای غرب به سمت جرابلس آمدیم."
دو سال و نیم پس از فتح این شهر مرزی توسط داعش و نمایش سربریده شدهی دشمنانش بر روی حصارها؛ اکنون تومور افراطگرایی در عرض چند ساعت از میان رفت. جرابلس یکی از آخرین سنگرهای داعش در مرز ترکیه بود و این گروه توانسته بود مدتها بهراحتی از مرز عبور کند؛ که از این طریق نیروها و تجهیزات خود را به مناطق تحت کنترلش در سوریه منتقل میکرد. ام شلید زن بیوهای در این شهر درباره جنگجویان داعش گفت: "تقریباهمه آنها سه روز پیش فرار کردند، بهجز تعدادی از پیروان محلی و خارجیها. همه ساکنین نیز شهر را ترک کردند. میدانستیم قرار است اتفاقی بیفتد."
حمله به شمال نقطه عطفی در جنگ سوریه است. این اولین باری است که ترکیه بهطور مستقیم وارد جنگ و درگیری شده است. همزمان، بسیاری از اتحادهای پیچیده در منطقه بهطور ناگهانی در حال تغییرند. برخی اتحادها ازهمپاشیده و برخی دشمنان منافع مشترکی پیداکردهاند.
هدف اصلیدر روزهای منتهی به حمله ترکیه، دستههای عجیبوغریبی در امتداد جادههای مرزی ترکیه حرکت میکردند. این فعالیتها حاصل آمادهسازی ارتش ترکیه برای حمله بود که شورشیان گروههای مختلف را از ادلب و حلب با اتوبوس وارد شهر میکردند. اکثر مبارزان از گروههای کوچکِ تحت حمایت پنتاگون بودند، مانند Hamza Division، تیپ تشکیلاتی سلطان مراد و جبهه لوانته. گروههای اسلامی بزرگ و افراطگرا مانند جبهه نصرت سابق در این عملیات نبودند.
زمانی که تانکهای ترک در تپهای در غرب جرابلس مستقر شدند، آتش را بر روی واحدهای ازهمپاشیده داعش گشودند. اما به گروهها و سربازان دیگری که دنبال آزادسازی جرابلس بودند نیز شلیک شد: شبهنظامیان SDF تحت کنترل کردها که از جنوب پیشروی کرده بودند. برای ترکها این موفقیت دوگانه بود: اول اینکه به داعش حمله کردند که ترکیه اعتقاد دارد مسئول حملهی هفته گذشته به مراسم عروسی بود که بیش از 50 نفر را کشت. دوم، ترکیه توانست به هدف مهم و اصلیاش که جلوگیری از پیشرفت کردها بود برسد. کردها به دنبال ایجاد منطقهای تحت کنترل خودشان در شمال سوریه هستند. این چیزی است که آنکارا میخواهد به هر قیمتی مانعش شود.
این حوادث با الگوهای رهبریِ اکثر قدرتها فعال در سوریه همخوانی دارد. هر جبهه برای اهداف خودش میجنگد: ترکها میخواهند با کرد ها مبارزه کنند. آمریکاییها تنها به شکست دادن داعش فکر میکنند. کردها دنبال ایجاد منطقه مخصوص به خود هستند. و روسها قصد دارند به دنیا نشان دهند باری دیگر به یک قدرت جهانی تبدیلشدهاند.
همکاری جدید ارتش ترک با شورشیان سوریه، جدیدترین تغییر در اتحادها است که در حال حاضر در میان جناحهای مختلف بهراحتی اتفاق میافتد تا منافع خود را دنبال کنند. رویهمرفته، این جنگ وحشتناک را به یک میدان نبرد کاملاً غیرقابلپیشبینی تبدیل کردهاند. اکنون بازی تغییر کرده و یکی از کاتالیزورهای این فرآیند، درگیریهای محلی در منطقهای دورافتاده در شمال شرقی استان حسکه بود.
افزایش سریعاول، مقداری به گذشته برگردیم. سالیان سال میان نیروهای وفادار به بشار اسد و کردهایی که روابط نزدیکی با PKK (گروه نظامی کرد در ترکیه) داشتند، اتحادی قوی در حسکه وجود داشت. کردها بهطور مستمر شاخههای مختلفی از PKK را در منطقه تأسیس میکردند که از همه مهمتر شامل YPG (واحد حفاظت مردم در سوریه) و اخیراً SDF یا نیروهای دموکرات سوریه میشود. همه این گروهها پرسنل، بودجه و رهبری مشترکی دارند و تصویر عبدالله اوجالان رهبر PKK همهجا دیده میشود. YPG در قیام علیه اسد شرکت نکرد و در عوض به این گروه اجازه داده شد کنترل خود را در مناطق کردنشین گسترش دهد که با رضایت ناگفته اسد نیز همراه بود. درگیریهای گاهبهگاهی میان نیروهای TPG و اسد وجود داشته که همیشه بهسرعت حلوفصل شده است.
ارتش اسد که با کمبود نیرو مواجه است، در ماه جولای استخدام گروه شبهنظامی جدیدی بهعنوان بخشی از "نیرویهای دفاع ملی" از قبایل سنی در حسکه را آغاز کرد. در سال 2004 مبارزان همین قبایل در غارت و کشتار کردهای محلی معترض شرکت داشتند. کردها این اقدام را فراموش نکردهاند و در عرض چند روز، اوضاع بدتر شد و دو جناح باهم میجنگیدند و کردها تقریباً تمام مرکز استان یا همان حسکه را فتح کردند. سپس در 18 اوت، نیروی هوایی سوریه سنگرهای کرد را برای اولین بار در پنج سال بمباران کرد.
حملات هوایی تأثیر چندانی بر جنگهای محلی نداشت، اما بهطور کامل تعادل بینالمللی قدرت را تغییر داد. گرچه ترکیه مدتهاست که علیه رئیسجمهور سوریه بشار اسد میجنگد، اما رئیسجمهور ترکیه رجب طیب اردوغان فهمید که حملههای سوریه به کردها میتواند مفید باشد. همانطور که یکی از اعضای برجسته حزب عدالت و توسعه اردوغان در ماه ژوئن گفت: "اسد یک قاتل است و جامعه و مردم خودش را شکنجه میدهد. اما از خودمختاری کردها حمایت نمیکند. ما از هم متنفریم، اما در این رابطه، سیاستهای مشابهی را دنبال میکنیم."
حمله اسد به کردها، ایجاد روابط حسنه میان ترکیه و روسیه را تسهیل کرد. آنکارا و مسکو مدتهاست که از سوریه دور بودهاند. از سال 2011 اردوغان خواهان برکناری اسد بوده است و برخی از گروههای شورشی را تأمین مالی میکند. رئیسجمهور روسیه ولادیمیر پوتین، ترجیح داده رژیم اسد پابرجا بماند و انتقال قدرت منظمتری رخ دهد. اما عصر یخبندانِ میان اردوغان و غرب، که در کودتای اخیر ترکیه سردتر هم شد، باری دیگر روسیه را به متحد بالقوه ترکیه تبدیل کرد.
حذف کردهااز سوی دیگر، کرملین دیگر پیشرفتی در راه رسیدن به چشمانداز خود برای سوریه ندارد. مطمئناً، نیروی هوایی روسیه در تقویت امپراتوری اسد مؤثر بوده است. اما بشار اسد حتی از اندکی سازش هم خودداری کرده است. قدرت نظامی جدیدش بهطور کامل محصول حمایت روسیه بوده و مسکو قصد برکناری اسد از قدرت را نداشته است، بلکه اسد را به نمونهای موفق از استراتژی موفق خود در مداخله تبدیل کردهاند.
اگر ترکیه یک دولت انتقالی تحت رهبری اسد را بپذیرد، همهچیز سادهتر خواهد شد. اسد هرگز با پای خود از قدرت کنارهگیری نمیکند، بلکه روسها او را با فردی مورد تائید خودشان جایگزین میکنند. این کار راه را برای یک توافق بینالمللی باز میکند: احتمالاً غرب هزینه بازسازی سوریه را بر عهده گرفت تا روسیه از این کشور خارج شود.
حمایت ترکیه تحقق برنامه را سادهتر میکند و به نظر میرسد چنین حمایتی نزدیک است: ییلدریم نخستوزیر ترکیه هفته گذشته اعلام کرد که ترکیه دولت انتقالی به رهبری اسد را تحمل خواهد کرد. این قرارداد شامل امتیازاتی برای ترکیه در مقابلِ موافقت آنکارا برای در قدرت ماندن اسد میشود. در این حین، روسیه کردها را بهعنوان متحد خود کنار خواهد زد؛ اتحادی ک تنها پاییز گذشته به وجود آمد.
در تغییرات تاکتیکی اتحادها در سوریه، کردها امیدوار بودند که رفتار هوشمندانهتری نسبت به دیگران داشته باشند. اما اکنون به نظر میرسد بیشازحد ریسک کردهاند.
بااینکه کردها نزدیکترین متحد واشنگتن در مبارزه با داعش هستند، اما روابطشان با آمریکا نیز بهسرعت رو به وخامت میرود که این موضوع شرایط را برایشان بدتر کرده است. مبارزان کرد بعد از خارج کردن داعش از مناطق، طبق توافق با آمریکا به سمت رقه پایتخت بالقوه داعش نرفتند. بلکه به جهت مخالف رفتند و قبل از رفتن به جرابلس، داعش را از شهر عربیِ منبج بیرون کردند.
از دیدگاه ترکیه، هرگونه پیشروی بیشتری به سمت غرب رودخانه فرات عبور از خط قرمز است. نام تانک ترکیه در عملیات شمال سوریه " سپرفرات"، همین مسئله را نشان میدهد. آمریکا نیز نمیخواهد کردها شهرهای عرب را فتح کنند. یک مقام دولتی آمریکا این هفته به والاستریت ژورنال گفت: "ما حرکت کردها به سمت شمال را متوقف کردیم یا حداقل داریم این کار را میکنیم. پس اگر حمایت ما را میخواهند که فکر میکنم مزیت قابلتوجهی برایشان است، باید پیشروی را متوقف کنند."
عملیات ترکیه در جرابلس نیز از حمایت هوایی و نیروهای مخصوص آمریکا برخوردار بود. بعلاوه، تنها چند ساعت پس از حمله جو بایدن معاون رئیسجمهور آمریکا به آنکارا رفت تا روابط پرتنش میان دو کشور را آرام کند. حاصل این بود که در ناحیه جنوبی جرابلس، تغییر ناگهانی مسیر تقریباً سبب شد دو گروه تحت حمایت آمریکا با یکدیگر وارد جنگ شوند.
پیشبینی غلطمتأسفانه رویدادهای اخیر نمونه بارز تکرار اشتباهات تاریخی است. PKK اجازه داد بازیچه دست رژیم سوریه شود. در اوایل دهه 1980، پدر اسد، حافظ اسد، به PKK اجازه داد در دره بقاع در لبنان حضورداشته باشند. اما زمانی که تانکهای ترک در سال 1998 در مرز شمالی سوریه حاضر شدند، حافظ به کردها پشت کرد و PKK مجبور شد اردوگاه خود در دره بقاع را ترک کند. این واقعه آغاز اودیسه اوجالان در سراسر جهان بود که با دستگیریاش توسط نیروهای ویژه ترکیه در کنیا به پایان رسید.
اکنون به نظر میرسد PKK بازهم اشتباه محاسبه کرده است. امیدوار بودند بتوانند از جنگ روسیه و آمریکا علیه داعش استفاده کرده و یک دولت کرد در شمال سوریه ایجاد کنند. و روسها نیز از کردها برای اعمال فشار بر ترکها استفاده میکردند. اکنونکه مسکو به هدفش رسیده، به نظر میرسد اتحادش با PKK را تمام کند.
روز چهارشنبه، شیروان درویش سخنگوی نیروهای کرد در منبج طی گفتگویی با اشپیگل ترکیه را تهدید کرد. "ما خطوط دفاعی خود را روی رودخانه ساجور (غرب فرات) برقرار کردهایم و از خود در برابر هرکس که به این خط نزدیک شود دفاع خواهیم کرد. این خط با خون شهیدانمان کشیده شده است."
اکثر ساکنانی که جرابلس را ترک کردند که بیشتر عرب هستند، شرایط را اندکی متفاوت میبینند. درویش خلیفه یک سیاستمدار محلی میگوید: "اگر منطقهای را آزاد کنید به این معنا نیست که متعلق به شماست. اکثر افراد اینجا از ارتش آزاد سوریه و مخالفان اسد هستند. امیدواریم برادران کرد ما این موضوع را درک کنند و با ما وارد جنگ نشوند."
خلیفه میگوید: "این حقیقت که حملات هوایی اسد به YPG نزدیک به اردوگاه نیروهای ویژه آمریکا بود، بالاخره باعث شد آمریکا تمام هواپیماهای سوری را از پرواز در منطقه ممنوع کند. این حرکت بسیار مثبتی است."
احمد عبدالحسین یکی از اعضای سابق دولتشهری میگوید: "بهمحض آرام شدن اوضاع، میخواهیم به خانه برگردیم. ماهها است در حال آماده شدن هستیم و در چندین روستا کمیته استقرار تشکیل دادهایم. ابتدا میخواهیم خسارت واردشده را ارزیابی و هفته بعد با سازمانهای امداد بینالمللی ملاقات کنیم. ارتش آزاد سوریه وعده عقبنشینی داده و سپس برای تأسیس یک ایستگاه پلیس برنامهریزی خواهیم کرد."
تحت نظارت روسهاانتظار میرود بهزودی انتخابات شهری برگزار شود. شاید امیدواریِ سادهلوحانهای باشد اما حداقل چشمانداز روشنی دارد. هنوز مشخص نیست پیشکسوتان منطقه از تغییرات اخیر سود میبرند یا خیر.
- داعش که برای همه گروهها دشمن بزرگی است، جرابلس را ازدستداده و مجبور است بهسرعت آخرین سنگر خود در مرز ترکیه را رها کند.
- احتمالاً بدین معنا خواهد بود که کردها تمایل دارند به داعش در رقه از طرف آمریکا حمله کنند.
- شورشیان سوریه از تهاجم موفقیتآمیز بسیار خوشحالاند. اما زمانی که ترکیه به آنها پشت کرد تا برای جنگ با کردها به اسد بپیوندد، خوشحالی کوتاهمدتشان پایان خواهد یافت.
- ترکیه روابطش با روسیه و آمریکا را بهبود داده و از پیشروی کردها جلوگیری کرده است. اما ممکن است درگیری در ترکیه شعلهور شود. همینالان نیز در ماههای اخیر در درگیری میان PKK و ارتش ترکیه صدها نفر کشتهشدهاند.
- اکنون بشار اسد کردها را به لیست دشمنانش اضافه کرده است. ترکیه دیگر مانند قبل دشمنی بزرگ بهحساب نمیآید. پس سرنوشتش در دستان مسکو باقی میماند.
- اکنون آمریکا در سوریه دو متحد دارد که تمایل دارند باهم وارد جنگ شوند و این مسئله برایش مشکلساز شده است.
- به نظر میرسد روسها بیشترین منفعت را داشتهاند و کردها در سوی دیگر طیف قرار دارند.
جنگ در حسکه، روز سهشنبه باعجله به پایان رسید. فرستادگان دولت نمایندگان دمشق و YPG توافق کردند به زدوخورد پایان دهند. علاوه بر این، تنها راه برای دسترسی به قامشلی بازگشایی آن است: نیروهای اسد هنوز هم علاوه بر بخشی از شهر، فرودگاه را نیز کنترل میکنند که تنها فرودگاه در شمال شرقی سوریه است.
مذاکرات در پایگاه نیروی هوایی روسیه انجام شد که مدتهاست به دومین مرکز قدرت برای رژیم اسد تبدیلشده است. در اینجاست که دولت مذاکرات را به روش گروههای سوری اما تحت نظارت نزدیک روسها برگزار میکند.
از همین یک جمله فهمیدم که تحلیل بدردبخوری نیست.
1- ايران براي چه جنگ ميكند؟
2- ظاهرا آمريكا تنها كشوري است كه واقعا براي شكست داعش مي جنگد؟
3- اگر روس ها براي قدرت نمايي مي جنگند و آمريكاييها براي داعش چرا ايران به روسيه تمايل بيشتري دارد تا آمريكا؟