یادداشت دریافتی- حمزه عبداللهیپور؛ رشد تکنولوژی از یکسو و افزایش وسایل، تجهیزات و نرم افزارهای ارتباط جمعی از سوی دیگر توانسته که زوایای زندگی جوامع امروز را تحت شعاع قرار دهد.
کمتر از سه دهه قبل داشتن دستگاه ویدیو در خانهها جرم بود که با ورود سی دی و دی وی دی به بازار و با گذشت کمتر از سه دهه، شاهد بایگانی آن تجهیزات و خروج آن از تعاریف فعل مجرمانه شدیم.
در مسیر سیر تکاملی این تجهیزات، هم اکنون بازار دیش و رسیورهای ماهواره داغ شده که البته هم اکنون این وسیله نیز خود در حال گذار از حالت سخت افزاری میباشد به گونهای که تا چند سال آینده و با فراگیر شدن اینترنت و افزایش سرعت آن در بین مشترکین خانگی شاهد حذف دیش (آنتن بشقابی) از پشت بامها خواهیم بود.
اما همانطور که بیان شد فارغ از جنبه مجرمانه بودن داشتن این وسیله الکترونیکی، باید دید در پشت پرده این همه هزینههای گزاف برای در دسترس قرار دادن آن در بین جامعه ایرانی چه پنهان میباشد؟
چرا دهها و صدها شبکه فارسی زبان رایگان فقط و فقط برای ایرانیها در حال پخش است؟
برنامه سازان این شبکهها را چه کسانی تشکیل میدهند؟
بودجه اداره این شبکهها از کجا تامین میشود؟ اهداف راه اندازی این شبکهها چیست؟
چرا در ظاهر این شبکهها بیشتر به سمت تهیه و پخش برنامههای اجتماعی میروند؟
چرا نوع نگاه و رویکرد غربیها در مبارزه با جمهوری اسلامی تغییر کرده است؟
چرا نوک پیکان تمامی برنامههای این شبکهها به سمت خانوادهها نشانه رفته است؟
و هزاران چرا و چرای دیگر که فقط میتوان یک جواب را برای آن متصور شد که آن هم هدفگیری اساس و شالوده خانواده میباشد.
هدفی که هر چند به ظاهر هدف نیست و برای آن سیبلی نمایش داده نمیشود اما اگر نگاهی گذرا به سیر تکاملی برنامههای این شبکهها داشته باشید خواهید فهمید که نمایش سریالهای به ظاهر خانوادگی و با موضوعات اجتماعی و روزمره از این شبکهها، آنچنان اثرات تخریبیای بر جای گذاشته و میگذارند که هم اکنون نرخ رشد طلاق در جامعه اسلامی ایرانی بیشتر ازنرخ رشد ازدواج شده است.
از اصلیترین اهداف این شبکهها فرو ریختن قبح ناهنجاریها بوده که از همین رهگذر به سرلوحهای بلند بالا تبدیل شده و امروز به واقع تغییر نوع نگاه از تعریف طلاق را میتوان یکی از دلایل مهم افزایش این رویداد برشمرد.
با همان نگاه فرو ریختن قبح ناهنجاریها، شاهد عادی جلوه دادن طلاق، داشتن روابط آزاد و بدون حد و مرز بین جوانان، عادی نشان دادن خیانت به همدیگر، اشاعه فرهنگ تجمل پرستی، ترویج و اشاعه روابط ضربدری بین زوجها، به سخره گرفتن غیرت در مردان، اشاعه ضدفرهنگ معشوقه داری، عادی نشان دادن داشتن فرزند نامشروع و پذیرش آن از سوی خانواده علی الخصوص پدر خانواده، ترویج ازدواج سفید در بین جوانان، تشویق نوجوانان به فرار از خانه به بهانه استقلال طلبی، نشان دادن متدهای دوست یابی در فضاهای مجازی، عادی نشان دادن برقراری رابطه با زنان متاهل و پذیرش آن از سوی همسر او و... که تمامی این موارد در یک راستا بوده و آن هم تخریب اساس خانواده در گذر زمان بدون آنکه خانوادهها متوجه شوند و این همان استراتژی قورباغهای
1 است.
1. فرانسویها، در الگوی غذائی خود، برای طبخ قورباغه، روش متفاوتی دارند: آنها قورباغه را کباب نمیکنند، بلکه آن را در دیگ مملو از آب سرد قرار داده، و آن دیگ را روی آتش قرار میدهند. قورباغه، موجودی دوزیست و خونسرد است، و بدن آن روشی متفاوت برای گرم کردن خود ندارد. این موجود، اگر یکباره به درون دیگ پر از آب جوش پرتاب شود، متوجه گرما شده و واکنش نشان میدهد. اما زمانی که درون دیگ آب سرد قرار داده میشود و آب درون دیگ به مرور به نقطهٔ جوش میرسد؛ او خیلی دیر متوجه این تغییر دمای اطراف خود شده و بدین ترتیب زنده زنده، آب پز میشود.