محمد جواد شکوری مقدم در وبلاگ شخصیاش نوشت:
روزگار عجیبی است و هر روز هم عجیب تر می شود و عده ایی در کشور - که تحولات زمانه را نمی شناسند - بدنبال فروریختن همه چیز و نفی و انکار و ندیدن واقعیات موجودند، گاهی وقت ها حالم از این چشم بستن ها، سوء تدبیرهای جاهلانه و بعضا هم عامدانه بهم می خورد، بعضی نیز در ظاهر ژست کمک می گیرند ولی دلهای کوچکشان از تنگ نظری رو به انفجار است.
خدا می داند که طی هفت هشت سال گذشته چند بار مرا از محل کارم با حکم جلب برده اند و چقدر سختی های مالی و چالش های فنی وگرفتاری های دیگر را پشت سر گذاشته ایم تا کم کم سرویس
سرویس اشتراک ویدیو آپارات و
نمایش فیلم فیلمو مورد استقبال ایرانیان و فارسی زبانان در سراسر دنیا ، بخصوص ایران، آمریکای شمالی و بخشی از اروپا قرار گرفته و روزانه بیش از 6 میلیون بار برایشان ویدیو نمایش می دهیم.
هرکس می خواست و می توانست -از صدا و سیما گرفته تا وزارت ارشاد - در حد توان و قابلیت های قانونی، ما را تحت فشار گذاشته و می گذارند، و هنوز متوجه نشده اند که بزرگترین مهاجرت انسانی تاریخ - از فضای حقیقی به فضای مجازی - صورت گرفته و بالطبع اسم ها و رسم ها و قوانین ملموس و محدودیت های اجتماعی درفضای مجازی فرو ریخته است و باید طرحی نو در انداخت و کثیری ازمقررات وچارچوب های گذشته را به خاطره ها سپرد.
روزگاری در کشورمان هرکس که به دنبال انتشار نوشتاری بود باید از پیچ و خم مجاری قانونی اقدام می کرد و کتابش ممیزی می شد تا بتواند آن را به رویت خوانندگان برساند، از 8 سال پیش و با حضور جدی تر وبلاگها و پس از آن شبکه های اجتماعی و این روزها سرویس های مسیجینگ مثل تلگرام همه چیز تمام شده، هر کس هر چیزی و از هر جایی برای هر کسی می نویسد ، به همین سادگی، این یک جهش تکنولوژیک و تغییر عظیم فرهنگی - اجتماعی است و به علاقه من و شما کاری ندارد، این تکنولوژی - خوب یا بد - کار خودش را می کند و مردم هم کارخودشان را.
این روزها همان نقمت یا نعمتی که بر سر متون و نوشتار ها بارید بر سر محتواهای صوتی و تصویری باریده است ولی مانده ام آنها که باید باورکنند چرا باور نمی کنند؟ هر چه برای عده ای ناله می کنیم و برای بعضی فریاد می کشیم که صدای مهیب این طوفان را بشنوند، انگشتان خود را در گوششان فرو برده اند که این صدای بلند را نشوند و هر چه شد، بشود! به نظر شما نام این گونه برخورد ها با این تحول عظیم تکنیکی، اجتماعی و فرهنگی را چه می توان گذاشت؟ مقابله با تهاجم فرهنگی ؟ حفظ ارزشها؟ انسجام ملی؟ یا اشتباه تاریخی !!
پس از 1 سال و نیم کار شبانه روزی بروی سایت نمایش فیلم فیلیمو، ناگهان گروهی به میدان می آیند و می خواهند در زمین مواتی که ما با خون دل آباد کرده ایم، سهیم شده و محدود کنند !! و با انواع روشها چوب لای چرخ می گذارند و به قوانین و مقرراتی متمسک می شوند که تفسیرشان را در بالا دادم.
آخر برادران عزیز، انگار اصلا خبر ندارید چه شده !!! آمریکا با هالیوود ذهن جهانیان را گرفته است نه با موشک و بمب اتم، گذشته از اقشار بزرگی از مردم، اکنون در حوزه علمیه شهر قم به گزارش موثق یکی از اقوام که طلبه دروس دینی است، بعضی از طلبه های جوان در حجره هایشان سریال های گیم آو ترونز، هاوس آو کاردز و .. می بینند، بخش قابل ملاحظه از مردم هم که کلا پای ماهواره ها هستند و عشق های مثلثی را با بستنی کاله و چیپس چی توز دنبال می کنند، این روزها حتی فیلم های سانسوری وزارت ارشاد را هم از سی دی فروشی روی پل ها یا سایتهای دانلود غیر قانونی فیلم دوبله و سانسور نشده می بینند، حال اگر آپارات و فیلیمو توانسته اند سرویسی مبتنی بر چارچوب های کلی این کشور علم کنند و خیلی از مردم هم اقبال کرده اند باید معطل شان کنید؟ تخریبشان کنید؟ خاموششان کنید؟
باید همه بیدار شویم و بدانیم همه چیز عوض شده است، 4 ماه پیش که وزارت ارشاد و صدا و سیما دردسر های جدیدی برایمان راه انداختند، به ایشان دردمندانه گفتم شرکت نمایش فیلم چند ملیتی نتفیلکس در حال خرید محتوای دوبله فارسی در ایران است و بزودی شروع به سرویس دهی می کند، گفتند فیلتر می شود، خندیدم که فیلترینگ دیگر مانع بتونی نیست، پرده لطیفی است که هر بچه 14 ساله ایی در 5 دقیقه یا چند سرچ ساده کنار می زند، گفتم بگذارید سایت فیلیمو با دست بازتر در محتوی و سرعت بیشتری و حداقل با محدویت های شبیه نتفیلیکس فعالیت کند، نه آنکه ما را 100 بار بیشتر محدود و رقیق کنید و در چم و خم مقررات کشور پیچ و تاب دهید، هر چه گفتم، نشنیدند و شد آنچه شدنش نمایان بود و خواهد شد آنچه نمایان است .
امروز ایمیلی از نتفیلکس دریافت کردم که به کاربران ایرانی خوش آمد گفته و آغاز فعالیت رسمی خود در ایران را اعلام و از مردم درخواست ثبت نام می کند، وبه تبع آن یک سال و نیم تلاش شبانه روزی فنی، سرمایه گذاری مالی و محتوایی فیلیمو نیز به باد هوا رفت .!! ولی برای مردم، خوش حالم که اگر ما نتوانسته ایم به سلیقه آنها در فیلیمو سرویس دهیم، حداقل یک سرویس خوب با محتوی مورد سلیقه شان را دریافت می کنند.
حالا دست اندرکاران محترم هی بنشینند و جلسه بگذارند و مقررات آی پی تی وی، وی او دی، او تی تی و ممیزی و مجوز و رگولاتوری و نمایش و مجاز و غیرمجاز را بالا و پائین و اینور و اونور کنند که «چون پرده ورافتد نه تومانی و نه من ».
چه اندازه بی توجهی! و چه قدر توانمندیم در تبدیل فرصت ها به تهدید! براستی که مدیریت خوبی نداریم و درفرصت سوزی استادیم ! راستی با این بی تدبیریها اگر هر جای دیگر دنیا بودیم حالمان بهتر نبود؟ یا تاثیر عمیق تر بر مردم روزگار خویش نمی گذاشتیم؟به قول حضرت علی (ع) آنها در کفرشان متحد و ما در ایمانمان متفرقیم که البته در میزان ایمان ما و کفر ایشان هم جای بسی تردید است !!
شما را به خدا تمامش کنید، روزگاری در این کشور داشتن دستگاه ویدئو و دستگاه فاکس جرم بود ،آیا اکنون به آن ضوابط نمی خندیم؟ چرا چشمانتان را باز نمی کنید و مطابق با شرایط پرسرعت و لحظه ای و امکانات جهانی رسانه ایی تصمیم نمی سازید؟ چقدر تفرق؟ چقدر تاخیر؟ چقدرکش و قوس؟ چقدر دلسرد کردن؟ چقدرهدردادن نیروی انسانی کاربلد؟ اصلا" چقدر مقررات، چقدر ضوابط ،چقدر بوروکراسی، چقدر پیچ و خم، چقدر مجوز، چقدر کمیته، چقدر شورا، چقدر سازمان، چقدر واحد، چقدر مسئول، چقدر امضا؟ با این وضعیت بجز ناکجا آباد مقصدی متصور است؟
در نوشته های مصطفی چمران می خواندم که با آن همه صفات نیکوی اخلاقی و دانش فرهنگی و فنی، در آن شرایط اجتماعی پر از ایثار و برادری اوایل جنگ، به خداوند از این همه تهمت و کارشکنی گلایه می کرد، من و امثال من در این زمانه تنگ دیگر چه بگوییم !!!
خدایا هر چه تو بخواهی و هر کجا که بخواهی.
هفدهم دی ماه سال یک هزار و سیصد نود چهار