مرگ
معمر قذافی در سال 2011 موجی از شادی را در لیبی به راه انداخت. جِیک
والیس سیمونز اما برای ملاقات افرادی که هنوز خاطرات رهبر لیبی را زنده نگه
داشته و در سوگش نشستهاند، مسافت زیادی را طی نکرد.
به گزارش فرادید به نقل از بی بی سی انگلیسی،
در غروب یک یکشنبه غم انگیز و در میان غبار هوا و دود اتومبیلهای ترافیک
شهرِ آکرا [پایتخت جمهوری غنا] با شخصی آشنا شدم که میگفت کلنل قذافی
«مسیح» بوده است.
اسم او «کریم محمد» است؛ خیاط 45 سالهی خندانی
که پیش از سقوط قذافی سه سال در لیبی زندگی و کار کرد. کریم متاهل بود و
سه فرزند داشت و در خانهی شش خوابهای زندگی میکرد که با پول حاصل کارش
در لیبی آن را ساخته بود.
او به من گفت:
«همه در لیبی خوشحال
بودند. در آمریکا افرادی وجود دارند که زیر پل میخوابند، اما این خبرها در
لیبی نبود. هیچ نوع تبعیضی وجود نداشت و مشکل خاصی هم نبود. کار برای همه
بود و مردم در جیبهایشان پول بود. من زندگیام را به قذافی مدیونم. او
مسیح آفریقا بود
.» زندگی کریم در این قسمت از غنا در حالت عادی
خود در جریان بود. در حین صحبت من و کریم، دو نفر دیگر هم به ما اضافه
شدند. از قضا، آنها هم به «دیکتاتور فقید لیبی» علاقه نشان دادند.
مصطفی
عبدل، کارگر ساختمانی 35 ساله و البته خوشرویی که هفت سال در لیبی مشغول
به کار بود، گفت:
«قذافی آدم خوبی بود. او به هیچ کس خیانت نکرد. او عالی و
بینظیر بود. او بهترین بود.
» الیاس یحیی، امام جمعه محلی، با
صدایی رسا و بلند گفت:
«کشتن او چه سودی داشت؟ آدم وقتی کسی را میکشد که
راه حلی پیدا شود، اما حالا مشکل بدتر شده است. چرا قذافی را کشتند؟
» قذافی
از نگاه ما شاید حاکمی مستبد و زورگو بود، اما قدرت و ثبات نسبی او برای
مهاجران جویای کار، موهبتی الهی بود. دوستان جدیدم جزو دهها هزار آفریقایی
هستند که از پول به دست آمده در کشور زیر نظر قذافی خودشان را از فقر و
فلاکت نجات داده بودند.
ما زیر سایهبان یک میوه فروشی ایستاده
بودیم و شواهد و مدارک این ادعا در اطراف ما وجود داشت. این محله در شمال
شهر واقع شده و افراد محلی آن را با نام «محله لیبیاییها» میشناسند، زیرا
این محل مخصوص کسانی است که در کشور تحت حاکمیت قذافی کار کرده و پولی به
دست آوردهاند.
خانههای حلبی مانند در جای جای شهر آکرا دیده
میشود، اما در این محله خبری از آن خانهها نیست. ما در اینجا چشممان به
خانههای مدرن و مجهزی میخورد که کنار یک جادهی خاکی صف بستهاند؛
جادهای که تا چشم کار میکند ادامه دارد.
کریم به ساختمانی در
گوشه خیابان اشاره کرد که من پیشتر فکر میکردم ساختمان شهرداری است. اما
آن ساختمان در واقع عمارت مجللی بود که به شخصی به نام «شیخ سوآلا» تعلق
داشت. شیخ سالها در لیبی کار کرده بود و کسب و کار خوبی را به راه انداخته
بود. او با پول خودش این عمارت زیبا را بنا کرده بود. این عمارت باشکوه 30
اتاق داشت که اگر قذافی نبود، هیچ گاه ساخته نمیشد.
ساخت و ساز
در این منطقه بسیار کم دیده میشود. در جای جای شهر ساختمانهای نیمه کاره
دیده میشود. از زمانی که ژنرال قذافی رخت بست، نبض محله لیبیاییها کاملا
متوقف شد.
یک مرد 36 ساله و کمرو به نام عمادو به جمع ما پیوست؛
او آنقدر در خودش بود که کسی متوجه حضورش نشد. لحظاتی بعد اما او داستانش
را تعریف کرد.
مهاجران مجبور شدند در سال 2011 از لیبی خارج شوند
عمادو
یکی از کسانی است که نتوانستند ویزای لیبی را دریافت کنند. او و گروهی از
دوستانش در سال 2010 از طریق صحرای بزرگ آفریقا به سمت لیبی رفتند. به دلیل
کمبود آب، برخی از افراد گروه جانشان را از دست دادند، اما عمادو زنده
ماند و در لیبی در شغل کاشی کاری مشغول به کار شد.
تا پیش از شروع
درگیریها در سال 2011، او توانست 3500 دلار پسانداز کند. زمانی که اولین
تیرها شلیک شد
، او در اسکلهای در طرابلس مشغول به کار بود. عمادو چندین
روز در اتاقش مخفی ماند و در نهایت توانست به کشورش غنا برگردد. از بخت بد
روزگار، عمادو نتوانست پولی که با آن بدبختی به دست آورد را همراهش به غنا
برگرداند
. اینگونه بود که رویایش در نطفه خفه شد.
مصطفی میگوید:
«کار برای جوانان غنایی به سختی پیدا میشود. پس از قذافی، ما شدیدا به
بحران خوردیم. آمار بیکاری به شکل بیسابقهای بالا رفته و کاری از دست کسی
ساخته نیست. ما یا باید اینجا بمانیم و از راه خلاف کسب درآمد کنیم، چون
تنها راه ممکن است، و یا باید به اروپا برویم و در آنجا کاری دست و پا
کنیم.
» افراد دیگر جمع هم موافقت کردند. الیاس با صدای بلند خود
گفت: «الان فقط و فقط و فقط اروپا؛ برخی به جاهای مختلفی میروند. بعضیها
به برزیل میروند، اما بیشتر به اروپا میروند.»
پیش از آنکه
قذافی از قدرت کنار گذاشته شود، او رسما به اتحادیه اروپا هشدار داد که اگر
رژیمش ساقط شود، حدود دو میلیون مهاجر هر طور که شده خودشان را به سواحل
کشورهای اروپایی رسانده و هرج و مرج به راه خواهند انداخت.
او بیش از آنکه «مسیح آفریقا» باشد، یک دیکتاتور تمام عیار بود؛ اما به نظر میرسد که در این مورد حق با او بود.
منبع: BBC World ترجمه: وبسایت فرادید مترجم: سبحان شکری