زورگیر خطرناک پایتخت که با فیلم سرقت خونین‌اش از یک مرد معروف‌تر شده بود، پس از پنج‌سال برای بار دوم در دام ماموران پلیس گرفتار شد. این درحالی است که پسر جوان پیش از این حکم محارب برایش صادر شد، اما به دلیل کم بودن سنش به شش‌سال زندان کاهش یافت. او پس از آن‌که برای بار دوم از زندان فرار کرد و دستگیر شد، اعلام کرد که دیگر تحمل زندانی شدن را هم ندارد.
فیلمی که زورگیر خطرناک را لو دادپرونده این پسر به ٥سال پیش برمی‌گردد. آخرین روز خرداد‌سال ٨٩ شهروندی با ارسال یک حلقه سی‌دی به یکی از پایگاه‌های پلیس آگاهی مسئولان را از وقوع یک حادثه خطرناک با خبر کرد. کارآگاهان با مشاهده صحنه‌های تصاویر داخل سی‌دی، یک جوان را دیدند که در سه‌راه امین‌حضور و در ورودی زیرگذر، مورد حمله بی‌رحمانه ٢ جوان موتورسوار قرار گرفته است.
این درحالی بود که از ٢٣ خرداد با اعزام یک فرد مجروح به بیمارستان و شدت ضربات وارده از چاقوی مهاجمان، شکایتی تنظیم و پرونده در پایگاه هفتم پلیس آگاهی درحال رسیدگی بود. همچنین مشخص شد فرد مجروح با انجام چندین عمل جراحی از مرگ حتمی نجات پیدا کرده و به این ترتیب با تحقیقات افسر پرونده مشخص شد با دخالت دو رهگذر که در همان لحظه از پل عابر پیاده درحال عبور بوده‌اند این مرد از چنگ متهمان متواری شده است.
از آن‌جا که افسر پرونده منتظر فیلمی بود که از این صحنه گرفته شده بود، با رسیدن فیلم به دست پلیس آگاهی پرونده وارد مرحله دیگری شد. با دستورات صادره از سوی رئیس پلیس آگاهی تهران و مشاهده تصاویر توسط تیم‌های مبارزه با کیف‌قاپی و زورگیری، کارآگاهان اداره ١٨ پلیس آگاهی، فرد مهاجم را که بی‌رحمانه برای سرقت کیف عابر ضربات کارد را وارد می‌کرد، شناسایی کردند. تحقیقات نشان داد، این مرد کسی نیست جز علیرضا معروف به شاهین، ١٦ ساله که در سال‌های گذشته در ٣ مرحله به اتهام زورگیری و کیف‌قاپی دستگیر و روانه زندان شد و هر بار با سپردن وثیقه آزاد شده است. بنابراین او دستگیر شد و به جرم خودش اعتراف کرد. پس از آن این پسر نوجوان در دادگاه محاکمه شد و حکم محارب برایش صادر شد. اما این حکم در دادگاه تجدیدنظر به دلیل کم سن و‌سال بودن متهم شکست و به شش‌سال زندان کاهش یافت. تا این‌که این متهم که در چند روز اخیر برای مرخصی از زندان خارج شده بود هفته گذشته هنگام حمله به یک قهوه‌خانه در دروازه غار مجددا دستگیر شد.
در ادامه گفت‌وگوی «شهروند» با این پسر زورگیر را بخوانید تا در جریان ماجرای تکرار زورگیری‌هایش قرار بگیرید.
چند‌سال داری؟٢١ ساله هستم و ساکن منطقه مولوی، دروازه غار.
به چه جرمی دستگیر شدی؟به جرم زورگیری.
پیش از این به چه اتهامی دستگیر شده بودی؟در‌سال ٨٩ نیز به اتهام زورگیری دستگیر شدم. آن زمان فیلم زورگیری من در زیر پل امین‌حضور توسط مردم فیلمبرداری شد و پلیس توانست با استفاده از آن، من و دوستم «میلاد» را شناسایی و دستگیر کند.
از چه کسی زورگیری کردی؟یک نفر را که از بانک بیرون آمده بود تعقیب کردیم. زیر پل خلوت بود، من از موتور پیاده شدم تا کیف حاوی پول را از صاحبش بگیرم که او در برابرم مقاومت کرد. من هم با چاقو به جانش افتادم و هفت یا هشت ضربه چاقو به کمرش زدم تا شاید کیف را رها کند اما او همچنان مقاومت می‌کرد، در همین زمان و با صدای مردم که می‌گفتند: «فیلمت را داریم می‌گیریم» متوجه شدم که تمام لحظات زورگیری فیلمبرداری شده است به همین دلیل بدون آن‌که موفق به سرقت کیف شویم، با موتور به سرعت از محل فرار کردیم اما چند روز بعد توسط پلیس آگاهی دستگیر شدیم.
آن زمان چطور دستگیر شدی؟داخل خانه بودم که مأموران آگاهی ریختند داخل خانه. زمان دستگیری مورد اصابت گلوله از ناحیه هر دو پا قرار گرفته و دستگیر شدم.
در آن پرونده چند شاکی داشتی؟نزدیک به ٣٠ نفر شاکی داشتم که مرا شناسایی کرده بودند.
رضایت آنها را جلب کردی؟فعلا رضایت نگرفتم.
بعد از دستگیری چه حکمی برایت صادر شد؟ابتدا برایم حکم محاربه صادر شد اما به خاطر این‌که ١٦سال بیشتر نداشتم، در دادگاه تجدیدنظر به من تخفیف داده شد و به شش‌سال زندان محکوم شدم.
چند وقت است که از زندان آزاد شدی؟چند ماهی است که از زندان آزاد شدم.
آزاد شدی یا مرخصی گرفتی؟مرخصی گرفتم.
چطور موفق به گرفتن مرخصی شدی؟خانواده‌ام ٣٠میلیون تومان به یک نفر دادند تا سند خود را برای آزادی من به ضمانت بگذارد و من به وسیله آن، آزاد شدم.
برای چند روز مرخصی گرفته بودی؟١٠ الی ١٢ روز
پس چرا پس از پایان مرخصی خودت را به زندان معرفی نکردی؟متهم سکوت می‌کند.
این بار چطور شد که دستگیر شدی؟چند روز پیش به همراه برادرم حمید ٢٦ ساله و دو تا از بچه محل‌ها بنام نقی و مهدی، در یک خانه مجردی در منطقه پاکدشت بودیم که به اتهام زورگیری و کیف قاپی دستگیر شدم.
در رابطه با فرارت از کانون بگو؟سال ٩٠ بود که از کانون فرار کردم حدود یک ماه بیرون بودم که پس از آن باز هم دستگیر و به کانون منتقل شدم.
به نظر خودت چرا شاهین تبدیل به یک سارق و زورگیر شد؟نمی‌دانم. شاید به خاطر محل سکونتمان و بیشتر بچه‌های محل که بیشترشان تو کار سرقت، دزدی یا کیف‌قاپی هستند.
آثار جراحت روی صورتت برای چیست؟در یک دعوا و درگیری ایجاد شد. سال ٨٩ بود که با یکی از بچه‌های محل بنام حمید درگیر شدم که او با چاقو به صورتم زد.
آثار جراحت روی بدنت هم مربوط به همان درگیری است؟داخل زندان اقدام به این کار کردم. چون دیگر تحمل رفتن به زندان را ندارم.
پرونده‌ای که در پایگاه ششم پلیس آگاهی داری مربوط به چیست؟چند نفر از دوستانم توسط پایگاه ششم به اتهام زورگیری دستگیر شدند و آنها مرا به‌عنوان عضو گروهشان معرفی کردند.
سفر به دژهای باستانی ایران؛ حیرتانگیزترین قلعههای تاریخی ایران که باید ببینید 
قطع رابطه با بینظمی به روش مینیمالیستها؛ ۸ حقه ضروری برای منظم کردن خانه 
زیباترین بنادر جنوبی ایران برای گردش و خرید ارزان در فصل سرما 
رنگارنگترین گیاهان آپارتمانی برای متفاوت کردن فضای خانه شما 
۱۰نگرانی بیمورد که بعدها میفهمید ارزشش را نداشت! 
چطور مینیمالیسم را به بخشی از سبک زندگی خود تبدیل کنیم؟ 
که بیخش برآورد باید ز بن سر گرگ باید هم اول برید
نه چون گوسفندان مردم درید چو باری بگفتند و نشنید پند
دگر گوش مالش به زندان و بند
وگر پند و بندش نیاید بکار
درختی خبیث است بیخش برآر
سعدی