bato-adv
کد خبر: ۲۴۹۲۳۰
بررسی قتل های عاشقانه در گفت‌وگو با مهدی مسلمی فر

جانیانِ عاشق

یک روان‌شناس می‌گوید: "اگر افراد نتوانند ناکامی‌های عاطفی‌اشان را حل کنند، ممکن است تصمیم به پاک‌کردن صورت مسئله بگیرند. آن‌ها ممکن است در پی افسردگی و شکست دست به جنابت علیه خود و دیگری بزنند. افزایش این اتفاقات در جامعه ایران به ناتوانی جوانان در پیشبرد رابطه عاشقانه بازمی‌گردد".
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۲ - ۱۸ مهر ۱۳۹۴
جانیانِ عاشق
قربانیان جنایت تکان دهنده لاهیجان
فرارو - یک روان‌شناس می‌گوید: "اگر افراد نتوانند ناکامی‌های عاطفی‌اشان را حل کنند، ممکن است تصمیم به پاک‌کردن صورت مسئله بگیرند. آن‌ها ممکن است در پی افسردگی و شکست دست به جنایت علیه خود و دیگری بزنند. افزایش قتل‌هایی در پی یک رابطه عاطفی، در جامعه ایران به ناتوانی جوانان در پیشبرد رابطه عاشقانه بازمی‌گردد".

اول- پسر جوان از خودروی سانتافه‌ پیاده شد و درون خودروی پراید دختر جوان نشست. دقایقی گذشت و سپس صدای دو شلیک فضای محله‌ای در شهر لاهیجان را فرا گرفت. پسر به‌دلیل پاسخ "نه" دختر به خواستگاری او دست به اسلحه شکاری برد. او اول دختر را کُشت و سپس خودش را. اینجا را بخوانید

دوم- صبح یک روز سه‌شنبه، دانش‌آموزان مدرسه‌ای در سوادکوه شاهد یک جنابت بودند. پسر جوانی به مادر و دختری که در خیابان بودند حمله می‌کند. او با ضربات چاقو دختر را به قتل می‌رساند، مادر را مجروح می‌کند و خودش نیز پا به فرار می‌گذارد. بنابر تحقیقات کارآگاهان، پسر جوان برای جلوگيری از رفتن نامزدش به دادگاه برای طلاق وی را به قتل رسانده‌است. اینجا را بخوانید

سوم- مردم منطقه‌ای در استان فارس با شنیدن صدای شلیک شوکه می‌شوند. صدای شلیک از اسلحه پسری بوده که دخترخاله‌اش را به قتل رسانده بود. او بارها از دختر جوان خواستگاری کرده بود و هربار پاسخ نه شنیده بود. این‌بار او در تصمیمی با اسلحه اقدام به کُشتن دخترخاله برای انتقام می‌کند. اما داستان به همینجا ختم نمی‌شود، او بلافاصله یک گلوله نیز به سمت خود شلیک می‌کند و جانش را از دست می‌دهد. اینجا را بخوانید

قتل به‌دلیل شنیدن پاسخ "نه" زیاد شده است. سه حادثه مشابه در فاصله زمانی کمی از یکدیگر این گفته را تایید می‌کند. آیا آستانه تحمل شکست عاطفی در جامعه ایران کاهش پیدا کرده است؟

تفکر انتقادی کجاست؟
مهدی مسلمی‌فر -روان‌شناس، مشاور خانواده و عضو سازمان نظام روان‌شناسی- در گفتگو با فرارو گفت: استرس‌ها و هیجانات منفی همچون خشم و پرخاشگری تفکر انتقادی افراد را به حالت تعلیق درمیاورد. برای مثال این استرس‌ها در کودکی می‌تواند گرفتن عروسک از یک کودک باشد تا دعوا در خیابان. 

وی ادامه داد: افراد در برابر هیجانات و استرس‌های منفی واکنش‌های مختلفی دارند، یا آن را تخلیه می‌کنند و یا آن را به درون خودشان می‌ریزند. خشم فروخورده‌ای که مجال بروز پیدا نکند، ممکن است اتفاقاتی را ایجاد کند. 

مسلمی‌فرد با اشاره به دلایل روان‌شناسانه در تحلیل حادثه قتل و خودکشی دختر و پسر لاهیجانی و موارد دیگر در ادامه اظهار کرد: اولین دلیل را می‌توان در اختلال کنترل تکانه دید. در روان‌شناسی 50 درصد از رفتارهایی مانند خودکشی ناشی از این اختلال است. کسانی که نمی‌‌توانند در برابر وسوسه، تمایل یا کششی که دارند جلوی خود را بگیرند این اختلال را دارند. عواملی که این اختلال را ایجاد می‌کنند متنوع‌اند. داشتن هیجانات منفی، اختلال عاطفی زیاد، عدم قبولی در کنکور و... می‌توانند با افسردگی و اضطراب ناشی از این اختلال همراه شوند. 

نسل ترانهِ "حال من دست خودم نیست!"
این روان‌شناس در ادامه تصریح کرد: داشتن اختلال کنترل تکانه در نسلی که در ترانه‌هایش می‌گوید "حال من دست خودم نیست" وجود دارد. 

این مشاوره خانواده همچنین به مبحث "تفکر دوبخشی" در روان‌شناسی اشاره کرده و در این‌باره گفت: دومین عامل روان‌شناختی را می‌توان در تفکر دوبخشی تحلیل کرد. بعضی از افراد تفکر دوبخشی سیاه و سفید دارند. آن‌ها اگر به آن‌چه که می‌خواهند نرسند، خودزنی می‌کنند. این افراد در کودکی مهارت "حل مسئله" را نپذیرفته‌ند. این مهارت را همچنین در بحث هوش عاطفی در روان‌شناسی می‌توانیم ببینیم. در هوش عاطفی افراد یاد می‌گیرند که چگونه احساسات خودشان را مدیریت کنند. هوش عاطفی بخش‌های مختلفی دارد؛ مدیریت روابط اجتماعی، مدیریت کنترل نقش‌ها و... از بخش‌های مختلف آن‌ هستند. 

مهدی مسلمی‌فر همچنین درباره عدم آموزش مدیریت عاطفی در جامعه توضیح داد: برخی از افراد جامعه ما این مدیریت را نیاموخته‌اند. دلیل دیگر نداشتن این مدیریت‌ها نیز این است که جامعه ما در حال حرکت به سمت مدرن شدن است و رسانه‌ها در این برهه ساختارهای روانی را به‌شدت تغییر داده‌اند. در نتیجه فردی‌که آموزش ندیده، می‌تواند هنگامی که یک پاسخ نه می‌شنود دست به قتل نیز بزند.

عضو سازمان نظام روان‌شناسی در ادامه اظهار کرد: البته نباید گفت هر فردی که نه می‌شوند می‌تواند اتفاقاتی را ایجاد کند. چرا که در کشور ما هزاران نفر مدام در حال شکست‌خوردن و نه شنیدن‌اند. بروز اتفاقاتی مانند قتل در افرادی خواهد بود که آسیب‌پذیرترند و شخصیت‌های همچون مرزی، ضد اجتماعی و... دارند. 

وقتی زندگی در یک فرد خلاصه شود
این روان‌شناس در مورد دلیل دیگر روان‌شناسی در ادامه گفت: پلن روان‌شناختی دیگر در مورد اتفاق رخ داده به درک ارزش‌های زندگی بازمی‌گردد. افرادی که دست به اقدامات خطرناکی می‌زنند، یک‌چیز را به عنوان معنای زندگی برای خود در نظر دارند. مانند کسی که قبولی در کنکور برایش زندگی است. این فرد اگر در کنکور قبول نشود، زندگی‌اش مختل خواهد شد.

وی همچنین با تحلیل بحث "هم‌وابستگی" در روان‌شناسی تصریح کرد: علت دیگر به یکی از جدیدترین تحلیل‌های روان‌شناسی بازمی‌گردد. بحثی به‌نام "هم‌وابستگی" در روان‌شناسی وجود دارد. در این بحث گرایش فرد به طرف مقابلش اهمیت می‌یابد؛ فرد تمایل به مهرطلبی از فرد دیگر و انجام کارهایی برای او را دارد. چنین افرادی اگر طرف مقابلشان آن‌ها را تایید کند حس خوبی خواهند داشت، اگر تاییدشان نکند ناراحت خواهند شد. 

عضو سازمان نظام روان‌شناسی ادامه داد: خود این افراد نامِ این حالت را "عشق" گذاشته‌اند. اما این عشق نیست بلکه پایین بودن اعتماد به نفس و بالارفتن نیازهای فرد است. فرد مقابل اما قاعدتا خودخواهی‌های خودش را دارد و در نتیجه اگر فرد مورد وابستگی به نوعی از زندگی فرد دچار هم‌بستگی حذف شود، دیگر خودی نیز وجود نخواهد داشت و فرد خودش را نیز نابود خواهد کرد. 

وی تصریح کرد: وابستگی متقابل با وابستگی سالم تفاوت دارد. در هم‌وابستگی فرد وابسته هزینه‌های مادی و معنوی برای فرد مقابل می‌دهد، در حالی که آن فرد نمی‌تواند پابه‌پای او پیش بیاید و در نهایت عصبانی و قربانی خواهد شد. 

مسلمی‌فر با اشاره به مثلث کارتمن در روان‌شناسی گفت: در این‌جا باید به مثلث کارتمن نیز اشاره کرد. در این مثلث سه راس ناجی، ظالم و قربانی وجود دارد. در سازه هم‌وابستگی فرد از ناجی به قربانی تبدیل خواهد شد.

جامعه به سمت نمایش‌گری رفته است
این روان‌شناس همچنین به دلایل اجتماعی وقوع چنین قتل‌هایی اشاره کرده و در ادامه اظهار کرد: البته نمی‌توان اتفاقاتی مانند این را تنها به طور فردی بررسی کرد. رفتار انسان‌ها به اجتماع وابسته است. جامعه ما در حال حرکت به سمت یک نمایش‌گری است. افراد جامعه تابع این نمایش‌گری خواهند بود. در جامعه نمایش‌گر رفتارهای نمایشی و خودکشی‌های نمایشی نیز به وجود می‌آیند. در این حالت ممکن است یک فرد نیت‌اش از یک قتل نمایش بوده باشد اما نتوانسته کنترل خودش را در دست بگیرد و مسئله جدی شده است.

مسلمی‌فر گفت: ابن رفتارها در جامعه ما افزایش داشته است اما خیلی از آن‌ها منجر به قتل نخواهند شد. مانند کسی که تلاش دارد هزینه را ببرد بالا تا حرفش را به کرسی بنشاند؛ مثلا کسی که شروع به فریاد زدن می‌کند و دیگران برای اینکه او فریاد نزند حرفش را قبول می‌کنند.

این مشاور خانواده ضمن اشاره به ازدیات روابط ناموفق، طلاق و خیانت در روابط میان‌جنسیتی تصریح کرد: آن‌چه در جامعه زیاد شده روابط ناموفق، طلاق و خیانت است. دلیل آن عدم دقت جوانان به استراتژی ادامه رابطه است. در حال حاضر در روابط میان جنسیتی تنها جذب فرد مقابل اهمیت دارد. افراد به پیشبرد عاطفه توجهی ندارند. 

چطور رابطه عاشقانه را باید مدیریت کرد؟
مهدی مسلمی‌فر همچنین با اشاره به اینکه جوانان ایرانی نمی‌توانند روابط عاشقانه را مدیریت کنند، به برخی از راهکارهای روان‌شناختی که می‌توان با آن روابط عاشقانه را به کنترل درآورد پرداخت: اما باید به جوانان یاد داد که چطور باید روابط عاشقانه را مدیریت کنند. چند زمینه برای این مدیریت وجود دارد. تحلیل این زمینه‌ها می‌تواند برای ورود افراد به یک رابطه کمک‌کننده باشد. یکی از آن‌ها توجه به آموزش هوش هیجانی است. باید افراد هوش هیجانی‌اشان را مدیریت کنند. در کشورهای دیگر از کودکی این هوش هیجانی به افراد آموخته می‌شود. 

این روان‌شناس در ادامه راهکارها گفت: دقت به عوامل یک رابطه موفق از دیگر راهکارهای مدیریت یک رابطه عاشقانه است. کسب آرامش، دریافت حس خوب از رابطه، داشتن لذت، اعتماد، پیشرفت و همچنین امکان وجود گفتگو حتی در کفرآمیزترین حرف‌ها لازمه یک رابطه عاشقانه است. 

وی با اشاره به "سبک تربیت خانوادگی" در کنترل روابط عاشقانه تصریح کرد: مورد دیگر برای مدیریت رابطه را باید در سبک تربیت خانوادگی افراد جستجو کرد. مثلا دعوای پدر و مادر یک فرد در خانه و یا اینکه وابستگی در آن خانواده به چه صورتی معنا می‌شده است.

مهدی مسلمی‌فرد در انتها گفت: راهکار دیگر را نیز می‌توان در آسیب‌های اختلال شخصیت جستجو کرد. برای مثال دو نفر ممکن است از نظر شخصیتی هیچ تناسبی با یکدیگر نداشته باشند و در نهایت یکی از آن دو در پی اختلالات شخصیتی که دارد دست به اقدامی خطرناک بزند. مثال بارزی درباره اختلالات شخصیتی می‌توان زد و آن شخصیت هیتلر است؛ هیتلر هنگامی که کشورش را از دست داد، خودش را نیز کُشت. بنابر این می‌بینیم که عوامل روان‌شناختی در شرایط مختلف می‌توانند نتایجی یکسان داشته باشند.
bato-adv
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۷:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۰
تمام این ناهنجاری های بوجود امده در جامعه اثرات مخرب ماهوار ه واینترنت است که مثل خوره افتاده به جان جوانان این مرز وبوم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
نحوه ی برخورد جامعه ی سنتی با مدرنیته ، حالا حالا ها باید خون های ناحق بریزه تا به نتیجه برسه
شهروند
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
مشکل اصلی همواره رواج توهمات و تابو صد سال پیش مردم و سنتی فکر کردن آنهاست . در دنیای متمدن امروز که هر حادثه و خبری یا اطلاعاتی در بستر اینترنت و به فاصله چند ثانیه توسط شبکه های اجتماعی به تمام دنیا ارسال می گردد . باید همه ی مردم از کوچک تا بزرگ و از جوان تا پیر تلاش کنیم روش های آموزش " هنر عشق ورزیدن " را یاد گرفته و یاد دهیم .
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
متاسفانه تو شهر لاهیجان فضایی برای دختران خانواده های به ظاهر پولدار که از کجایی اون خود مقوله ای جداست به راه افتاده که با احساسات پسرای جوون این شهر بازی میکنن و بعد از مدتی با بهانه هایی واهی اقدام به قول خودشون ((کات)) کردن میکنن// شاید این حادثه درس عبرتی باشه واسه باقی دخترای این مدلی وگر نه کسی مرض نداره که عشق خودشو بکشه
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
عجیبه واقعاً. این دوره و زمونه هم قتل به خاطر عشق اتفاق می افته؟
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱۷
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
عشق پاک و مقدس..
کاری که اینا کردند دیوانگی بود ...
حسن
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
به عنوان یک لاهیجانی باید بگویم تنها کسی که در این حادثه مقصر است پدر احمق اون دختر بود که با مخالفت بیجا و دلایل واهی باعث این فاجعه شده. البته در لاهیجان از این دست اتفاقات زیاد میافتد
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
دختران هرزه
پسران ساده
.
.
.
معضل
ساده است!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
پسران ساده ؟؟؟؟!!!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
دختران هرزه پسران ساده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ يعني آقايون موجودات ساده و منفعلي هستن كه فقط گول سادگيشون رو ميخورن و دخترا هم هرزه؟؟؟ اين تفكرات توهين آميز واقعا آزاردهندست
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
بنظرم مردان بیشتر از زنان هرزه هستند. برای مثال اگر زن ولگردی را در خیابان ببینید دهها ماشین برای او ترمز می زنند این نشاندهنده این است که در مقابل یک زن ولگرد دهها مرد هرزه وجود دارد. پس تهمت شما بی اساس است.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
این حیوانات خود خواه باید بفهمند اگر انسان بودند طرف مقابل یا خانواده شان به ازدواج با او رضایت می دادند. لابد وحشی بودند.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۰
لطفا از حیوانات مایه نذارین. چرا حیوانات رو بدتر از انسانها میبینید؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
انقدرکه دختروپسر رو ازبچگی ازهم جدامیکنینوقتی بزرگترمیشن هیچ شناختی ازهمدیگه ندارن و بنابراین تودانشگاه که تازه با هم اختلاط دارن اینجور داستانهای جرقه ای پیش میاد.پسرهیچ شناختی از روحیه و دنیای دختر نداره و فکر میکنه اگه عاشقش شد اون هم وظیفه داره حتما جواب مثبت بده.اگه اینکارونکنه مثل خیلی ازتجربه هایی که خوندیم منجر به آزار و اذیت دختر یا اسیدپاشی یا مزاحمت های اینترنتی و...ازطرف پسرمیشه.تا ازبچگی به فرزندانمون معاشرت سالم و احترام به متقابل به دختر و پسرانمون رو یاد ندیم همین آش و همین کاسه هست.کو گوش شنوا
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
اين صحبت شما ربطي به تفكيك دختر و پسرها ندارد بلكه به ميزان آموزش خانواده ها به فرزندانشان در مقابل مخا لفت ها و نشدن ها است.در برابر «نه» هاي زندگي چگونه عمل كنيم.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
کدام عشق .اینها یک عده هوس باز و احمق هستند.
مینا مسجد جامعی
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۷/۱۹
تحلیل روانشناختی خوب و جامعی بود. ممنون از اینکه گزارشات خود را به صورت تحلیلی ارائه می کنید. این مساله در حوزه آسیب های اجتماعی واقعا ضرورت دارد.