مرد جواني كه در قالب يك نيكوكار، افراد مسن را طعمه كلاهبرداريهاي ميلياردي خود قرار داده بود، توانست در ٥ استان كشور حسابهاي ١٠هزار نفر را به صورت اينترنتي خالي كند.
يكسال پيش بود كه نخستين شاكي اين پرونده به پليس مراجعه كرد و به ماموران گفت: «من هميشه هنگام برداشت پول با مشكل مواجه ميشوم. آن روز مثل هميشه به دستگاه عابر بانك مراجعه كردم كه يك جوان به سراغم آمد و گفت كه اگر نميتوانم از دستگاه استفاده كنم او به من كمك كند. من هم درحاليكه به شدت از اين موضوع خوشحال شدم كارت عابر بانكم را اختيار او قرار دادم. او هم به من كمك كرد و رفت. بعد از آن بود كه متوجه شدم چندين ميليون تومان از حسابم برداشت شده است. خيلي شوكه شدم و به بانك مراجعه كردم آنها هم به من گفتند كه حسابم به صورت اينترنتي خالي شده است. حالا هم مطمئن هستم كه اين پسر از حسابم پول برداشت كرده است.»
با اعلام اين شكايت موضوع در دستور كار پليس قرار گرفت و تلاش در اينباره آغاز شد. در حاليكه تجسسهاي پليس درباره اين شكايت ادامه داشت، مأموران متوجه شدند كه اين تنها شاكي اين پرونده نيست و مرد جواني با سوءاستفاده از افراد مسن، مبالغ زیادی به صورت غیرمجاز از حساب بانکی آنها برداشت کرده است. شاكيها يك به يك به پليس مراجعه ميكردند و شكايتهاي مشابهي را پيش روي پليس قرار ميدادند. با انجام تحقيقات از مالباختگان مشخص شد كه متهم با پرسه زدن در کنار دستگاههای خودپرداز بانکها و با نیت کمک به افراد بیسواد و مسن، رضایت مراجعان را جلب ميكرده و عابربانک آنها به همراه رمز عبور را ميگرفته است. بعد از آن در یک فرصت مناسب اقدام به فعال کردن رمز دوم حساب کرده و با یادداشت اطلاعات به دست آمده پس از ترک محل، کل حساب طعمههاي خود را خالي میکرده است.
تجسسهاي تيم تحقيق در حالي ادامه داشت كه تعداد مالباختهها روز به روز درحال افزايش بود. در نهايت كارآگاهان توانستند مرد ميانسالي كه پولهاي سرقتي به حسابهاي مختلف وي واريز ميشد را در شهر شيراز شناسايي و دستگير كنند. اين مرد در بازجوييها با اظهار بياطلاعي از اين كلاهبرداريها در حاليكه پولهاي ميلياردي به حسابش واريز ميشد، به ماموران گفت: «پسرم اين پولها را به حسابم واريز ميكرد و بعد هم خودش از حسابم خارج ميكرد. من اصلا خبر نداشتم و نميدانستم اين پولها را از كجا ميآورده است.»
باوجود ادعاهای این مرد بررسیها نشان میداد كه اين مرد ميانسال خودش اقدام به افتتاح حسابهاي مختلف کرده بود و گاهي اوقات نيز پولهاي ميليوني را در حسابش جا به جا ميكرد.
اين در حالي است كه تعداد مالباختگان در نقاط مختلف كشور حدودا به ١٠هزار نفر رسيده بود و از چندين شهر شكايتهاي مشابهي با همين شيوه مطرح شده بود. درحال حاضر تحقيقات براي شناسايي متهم اصلي اين پرونده همچنان ادامه دارد. سرهنگ حسینی، رئیس پلیس فتا استان فارس درباره اين پرونده با اشاره به اینکه متهم در ٥ استان کشور اقدام به کلاهبرداری میکرده است به شهروندان توصیه کرد: «فریب ظاهر اینگونه افراد سودجو را نخورده و همواره از اطلاعات حساب بانکی خود محافظت و مراقبت کنند.»
مراقب اموال خود باشيدعبدالرضا طرزي، يك قاضي دادگستري درباره اين پرونده به «شهروند» گفت: «متهم شگرد كلاهبرداريهاي خود را به صورت كاملا حرفهاي انجام داده و از حدودا يكسال پيش فعاليتهاي مجرمانه خود را آغاز كرده است.»
وي در مورد افزايش اين نوع كلاهبرداريها گفت: «با وجود توصيههاي زياد باز هم شاهد هستيم كه افراد در پروندههای مشابه قرباني كلاهبرداران حرفهاي ميشوند. البته طعمههای این تبهکاران مستعد قرباني شدن هستند و كلاهبرداران هم درست ميدانند كه به سراغ چه كساني بروند.شاید مطالعه روزنامهها و پیگیری برنامههای هشداری رسانههاي مختلف بتواند راهحلی باشد تا دیگر شاهد این کلاهبرداریها نباشیم. این درحالی است که متهمان حرفهای خوب میدانند چطور جلب اعتماد كنند و همين باعث ميشود كه قربانيان زيادي بدون هيچگونه آگاهي طعمه اين كلاهبرداريهاي شوند.»
طرزي در ادامه به راهكارهايي در باره چنين پروندههاي مشابهي اشاره كرد و گفت: «به اعتقاد من اينكه كارتهاي عابربانك در اختيار تمام اقشار جامعه است كار درستي نيست. يعني افراد مسن و بيسواد، كودكان و خيلي ديگر از قشرهاي مختلف جامعه به راحتي و بدون آگاهي از طرز استفاده صحيح آن كارت عابر بانك ميگيرند و همين عدم آگاهيشان باعث مي شود كه در دام چنين كلاهبرداريهايي بيفتند. به نظر من سيستم بانكداري بايد پيش از صدور اين كارتها به افراد، تمام جوانب و استفاده از آن را به مشتريان خود اطلاعرساني كند يا اينكه در كنار تبليغات گستردهشان، تبليغاتي درخصوص راههاي كلاهبرداري و سوءاستفادههاي اينترنتي را ارایه دهند تا تمام اقشار جامعه با اين شيوهها آشنا شوند. از طرفي معاونت پيشگيري از وقوع جرم قوه قضاييه نيز وظيفه دارد در اينخصوص اطلاعرساني دقيق را به تمام افراد ارایه دهد و از طريق تبليغات و آموزش در محيطهاي آموزشي تمام اقشار مختلف را آگاه كنند. اينكه فقط رسانهها و روزنامهها اين شيوهها را منتشر كرده و راهكارهاي آن را بيان كنند، تنها براي قشر خاصي از جامعه كه روزنامهخوان هستند تاثيرگذار خواهد بود. اگر اطلاعرسانی دقیقتری انجام گیرد دیگر هرگز شاهد كلاهبرداريهاي سریالی با شيوههاي تكراري نخواهیم بود.»
اين قاضي در پايان گفت: «به نظر من اولين نفر خود فرد است كه بايد آگاهي لازم را داشته باشد. بايد مراقب اموال خود باشد و به هر طريقي كه شده از اموال خود محافظت كند. آنها بايد بدانند كه هر پيشنهادي را بسنجند و بعد از آن قبول كنند. بهعنوان مثال چند وقت پيش خود من پروندهاي را بررسي كردم كه در آن يك وكيل جوان نزديك بود كه طعمه كلاهبرداران حرفهاي شود ولي با هوشياري و آگاهي از اين موضوع درامان ماند. ماجرا از اين قرار بود كه فردي با اين وكيل تماس گرفته و گفته بود كه از خارج از كشور تماس ميگيرد.
بعد از آن به او گفته بود شماره حساب با رمز كارت را در اختيارش قرار دهند تا پولي براي يكي از موكلان او واريز كند. اين وكيل جوان نيز با هوشياري كامل به اين موضوع دقت كرد كه چرا بايد رمز را در اختيار اين فرد قرار دهد براي همين موضوع را با پليس در ميان گذاشت و پليس هم بعد از رديابي توانست متهمان را دستگير كنند. همين هوشياري پرونده بزرگ كلاهبرداري را پيش روي پليس فاش كرد. بنابراين مردم بايد از هر طريقي كه شده نسبت به اين موضوعات آگاه شوند تا به جاي اينكه شاهد افزايش چنين پروندههايي باشيم شاهد كاهش و حتي از بين رفتن اين پروندهها باشيم.»