فرارو- دل آرا دارابی، به دلیل خطایی که در سن 17 سالگی مرتکب شده بود، محکوم به بالاترین نوع مجازات یعنی اعدام شد. هرچند قضاوت در مورد گناهکار یا بی گناه بودن این دختر جوان در توان ما نیست ولی بازخوردهای داخلی و عکس العمل های گسترده جهانی در این خصوص همچون پرونده های مشابه سبب ایجاد نگاهی توأم با تردید در نتیجه این پرونده به ظاهر مختومه، شده است.
قصه از کجا شروع شد!
دل آرا دارابی متهم بود که در آبان ماه سال ۸2 درحالی که ۱۷ سال داشت، با پسر مورد علاقه اش، به قصد نوعی کلاهبرداری به منزل یکی از بستگان پدرش رفت، و پس از قتل وی از خانه گریخت.
دل آرا در سال ۸۲، قتل را برعهده گرفت. او در اولین جلسه دادگاه عنوان کرد به دلیل اینکه ورزشکار است و کاراته کار می کند، توانسته با وجود جثه کوچک و نحیفش، مقتول را مورد حمله قرار دهد؛ اما پس از این اقرار که یکی از دلایل اصلی صدور حکم قصاص علیه وی بود، ارتکاب به قتل را انکار کرد و اظهار داشت: «من تحت تأثیر حرفهای پسر مورد علاقهام قرار گرفتم که گفت تو قتل را گردن بگیر، چون کمتر از ۱۸ سال داری اعدام نخواهی شد. من به قتل اعتراف کردم، اما این اعترافات واقعیت نداشت».
عبدالصمدخرمشاهی وکیل دل آرا دارابی بر این باور بود که دل آرا بیگناه بوده و شواهد متعدد در پرونده وی بیانگر آن است که وی نمیتوانسته قاتل باشد؛ و در این زمینه گفته است: «ایرادهای زیادی در پرونده وجود دارد و مدارک موجود در پرونده نشان می دهد این دختر قاتل نیست. خرمشاهی در ایرادات خود آورده بود روز حادثه دل آرا و پسر مورد علاقه اش با هم به خانه مهین رفتند. اگرچه دل آرا در تحقیقات اولیه قتل را به گردن گرفته، اما از آنجایی که وی چپ دست است نمی توانسته از پشت ضربه به سمت راست مقتول زده باشد و اگر یک بار دیگر صحنه قتل بازسازی شود، وی می تواند بی گناهی خودش را ثابت کند. ضمن اینکه دل آرا دختری ریزنقش و هنرمند است که با توجه به شرایط جسمی و روحی که دارد، نمی توانسته مرتکب قتل شود.»
در هر حال طبق اقرار اولیه دل آرا، دادگاه وی را به عنوان متهم ردیف اول پرونده و محکوم به قصاص معرفی کرد.
در روزهای پایانی فروردین ماه، آیت الله هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه حکم اعدام دل آرا دارابی را برای مدت دو ماه به تعویق انداخت تا این دختر ۲۳ ساله و خانواده اش فرصت جلب رضایت از اولیای دم را داشته باشد. ولی پیش از آنکه مدت دوماهه به پایان یابد و بدون اطلاع اعضای خانواده دارابی و دیگران، به طور ناگهانی حکم اعدام اجرا شد.
این در حالی بود که سازمان عفوبین الملل در لندن چندی پیش، بر علیه حکم اعدام دل آرا دارابی، تظاهراتی را مقابل سفارت ایران در لندن سازمان داده بود.
رنگ های زندانی
از جمله حاشیه های جنجال برانگیز پرونده دل آرا نقاشی های او در دوران زندان بود و نمایشگاهی که از آثارش برپا شد.
به اعتقاد برخی از کارشناسان از جمله مسئول نگارخانه گلستان، نقاشیهای دل آرا دارابی جدا از وضعیت خود وی، قابل تامل و خلاقانه بودند و قدرت او را در به تصویر کشیدن ترسها و دغدغههای ذهنیاش نشان میدادند. رنگهای تیره، خطوط خشن و شب از جمله موضوعات رایج در نقاشیها بود. رنگهای تیره، خطوط خشن و چهرههای درهم پیچیده فریاد را تداعی میکردند و با کارهای پیش از زندان وی تفاوت عمیقی داشتند. برخی از طرحها نیز به دلیل نداشتن قلممو با انگشت و ناخن و اندکی رنگ سیاه کشیده شده بودند. نخستین نمایشگاه کارهای او در اواخر مهرماه سال ۱۳۸۵ با نام «زندانی رنگها» بدون حضور نقاش، در نگارخانه گلستان، واقع در دروس تهران برپا شد.
صداهایی که به اعتراض و درخواست برخاست
جمعی از فقها، حقوقدانان و فعالان اجتماعی و سیاسی از جمله رخشان بنی اعتماد، جعفر پناهی، مهدی کروبی، علی اصغر غروی، شیرین عبادی، محمد جواد حجتی کرمانی، ابراهیم یزدی، حبیب الله پیمان، محمد تقی فاضل میبدی، غلامعلی توسلی و ... با امضای بیانیه ای مخالفت خود را با تعیین مجازات مرگ برای کودکان اعلام کردند.
این بیانیه که ششم اردیبهشت امسال منتشر شد، براساس آموزه های دینی بر اعطای فرصت بازسازی شخصیت کودکانی که زیر 18 سال دچار ناهنجاری های اجتماعی می شوند، تاکید داشت و به این شرح بود: «همه ادیان الهی و نیز مکاتب حقوقی، اطفال را همانند بزرگسالان مشمول مجازات ندانسته اند. بدین ترتیب به کودکان فرصتی برای درک موهبت زندگی، برخورداری از تربیت و شناخت مصالح و مفاسد اعطا شده است. بر همین اساس امروز عرف جهانی اعمال مجازات به ویژه سخت ترین مجازات ها یعنی اعدام را نسبت به افراد زیر سن 18 سال مردود و ناپسند می داند. قوانین اکثر کشورها و نظر بسیاری از کارشناسان ایرانی نیز بر این عرف صحه گذاشته است. هنگامی که قرآن کریم حتی نسبت به کسی که مرتکب قتل عمد شده ما را به عفو و بخشش دعوت می کند، بی تردید اسلام با اعطای موهبت حیات به افراد زیر 18 سال که هنوز زندگی و خوبی ها و بدی های آن را درک نکرده اند، موافق است ... ما اکیداً خواستار متوقف ساختن صدور حکم اعدام و اجرای آن در مورد افرادی که زیر 18 سال مرتکب بزه می شوند و اصلاح قوانین موجود در این جهت هستیم.»
نظری از موافقان پرونده
در این بین افرادی نیز حکم صادر شده برای متهم این پرونده را به حق می دانستند و بر این عقیده بودند که: «این شرایط دل آرا دارابی که به عمد اقدام به چنین اشتباهی کرده، اصلا قابل قیاس با شرایط برخی زنان قاتل دیگر نیست که یا در دفاع از خود مرتكب قتل شدهاند یا فقر، تبعیض، ازدواجهای اجباری و ... آنها را در موقعیتی قرار داده كه ناخواسته فردی را به قتل رساندهاند. دل آرا دارابی در چنین شرایطی نبوده و به همین دلیل تبرئه و قهرمانسازی از او غیر اخلاقی است. او عامل یا دستكم مباشر قتل انسانی بوده كه هیچ گناهی نداشته است.
فضایی كه حول پرونده او ایجاد شد، بیش از آنكه اخلاقی و انسانی باشد برآمده از نوعی برداشت تبلیغاتی از حقوق بشر است. پرونده به دو دلیل در چنین جایگاهی قرار گرفت؛ ویژگیهای جذاب ژورنالیستی پرونده (دختر زیبای نقاش نوجوانی كه مرتكب قتل شده) و ضعف تئوریك برخی وكلا و فعالان حقوقبشر.»
پایان یک زندگی
محمد مصطفایی، وکیل دادگستری با انتقاد از اجرای حکم قصاص دل آرا بدون ابلاغ قبلی و در روز تعطیل گفت؛ اول اینکه تمام شروطی که اولیای دم مقتول برای اعلام گذشت تعیین کرده بودند، اجرا شده بود. ضمن اینکه طبق قانون و آیین نامه اجرای احکام قصاص و اعدام، زمان اجرای حکم باید به وکیل محکوم علیه اعلام شود، چون ممکن است فرد در آخرین لحظه خواسته یی داشته باشد یا دلایلی برای بی گناهی اش ارائه بدهد اما در پرونده دل آرا در اجرای حکم عجله شد و این اقدام صورت نگرفت.
علاوه بر اینها هفته گذشته در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس مقرره یی از قانون مجازات اسلامی به تصویب رسید که مطابق آن اطفال زیر 18 سال به شرط اینکه بلوغ فکری نداشته باشند، قصاص نمی شوند. با توجه به اینکه این مقرره از طرف خود دستگاه قضایی به مجلس ارائه شده باید صبر می شد تا این قانون مراحل تصویب را پشت سر بگذارد و در واقع این لایحه می توانست بهانه یی برای جلوگیری از احکام باشد. بنابر این گزارش به رغم تمامی ابهامات موجود، پرونده اتهامی دل آرا ساعت 6صبح جمعه با قصاص وی بسته شد. پیکر دل آرا دارابی با حضور تعداد بسیاری از دوستان و آشنایانش، در باغ رضوان به خاک سپرده شد.
هرچند خانواده مقتول تنها به حق طبیعی خود یعنی قصاص رسیدند ولی با توجه به شرایط خاصی که این پرونده همراه داشت، چندان قطعی نیست که آن ها پس از این حکم به آرامشی که انتظارش را داشتند، دست یابند و اعدام پر سر و صدای این دختر جوان تسکینی برای اندوهشان گردد؛ چرا که پس از اجرا شدن حکم و علنی شدن خبر آن، بسیاری از مردم که این خبر احساساتشان را برانگیخته بود، اقدام به سرزنش خانواده مقتول نمودند و آن ها را قاتل واقعی خطاب کردند.