حالا نوبت روسیه است!

ایالات متحده امریکا بعد از امضای توافق هسته ای با ایران اقدام به استقرار سپر دفاع موشکی کرده است؛ علی رغم این که باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا در آوریل 2009 متعهد به انجام آن شده بود اما در زمان حال تصمیم به استقرار آنها گرفته است.
 
به گزارش الاهرام، همه انتظار داشتند بعد از امضای توافق نهایی با تهران بر سر پرونده هسته ای اش امریکا دیگر انتشار سامانه سپر دفاع موشکی را متوقف کند و آن را از دستور کار خود خارج کند اما وقتی که اعلام کرد که توافق از پیش انجام شده بر سر سپر دفاع موشکی را انجام خواهد داد، همه شوکه شدند، به خصوص که در توافق آمده است که ایران به مدت 8 سال تولید موشک های بالستیک را متوقف می کند. برای همین دیگر لزومی دیده نمی شود که امریکا در زمان فعلی بخواهد سپر دفاع موشکی را مستقر کند.
 
بنابر این می توان گفت در پشت پرده یک دستورالعمل مخفی وجود دارد که متوجه دشمنان امریکا است، مهمترین بند این دستور العمل به هیچ وجه متوجه ایران نیست بلکه متوجه جمهوری فدراتیو روسیه است، یعنی تلاش برای فشار به روسیه ای که درگیری های اوکراین را به اوج خود رسانده و شبه جزیره کریمه را ضمیمه خاک خود کرده و عملا نسبت به استقلال اوکراین بی اعتنا بوده است.   
 
می توانیم با قاطعیت بگوییم که خصومت رو به افزایش امریکا علیه روسیه عامل اصلی استقرار سپر دفاع موشکی در منطقه است. یکی از دلایل این خصومت به مواضع روسیه در قبال انقلاب 30 ژوئیه و دوستی ای که مسکو با عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر ایجاد کرده، باز می گردد که نشان از شکست احتکار صدور سلاح های امریکایی به مصر و وجود اراده ملی در اداره کشور و انتخاب دوستان مصر است. همچنین حمایتی که روسیه از توسعه زیربناهای جدید مصر مثل کانال سوئز می کند و تلاشی که در گسترش روابط میان دو طرف به ویژه در بخش اقتصادی و تسلیحاتی وجود دارد، سبب شده است تا امریکا بیش از پیش احساس کند که روسیه تلاش دارد طرح خاورمیانه بزرگ امریکا را به چالش بکشد و آن را ناکام بگذارد. به ویژه که ایالات متحده تمایل بسیار داشت و همچنان هم دارد که حکومت اخوانی در مصر قدرت را در دست داشته باشد و آن را الگویی برای خاورمیانه جدید خود کند. اما امریکا اکنون می بیند در رسیدن به این هدف تا کنون ناکام مانده و بی شک روسیه را یکی از عوامل این ناکامی می داند.
 
دشمنی امریکا علیه مسکو همچنین زمانی روشن شد که تلاش کرد دامنه حضور نیروهای مسلح وابسته به غرب را به مرزهای غربی روسیه برساند تا به این ترتیب بر منابع اصلی گاز مستولی شود و اطمینان یابد که این منابع بدون نیاز به روسیه راحت و آسان به اروپا می رسند، اما بحران اوکراین همه برگه های بازی را به شدت به هم ریخت. به گونه ای که عنوان بحران از "رویارویی برای تحقق دموکراتیک" به "وسیله ای برای اعمال تحریم های اقتصادی علیه روسیه" تغییر کرد و به مرحله "نزاع برای تامین امنیت غرب و تحقق طرح های مشهور امریکا برای نظامی کردن جهان که بیش از همه مستقیما به مصالح لابی های کارخانه های اسلحه سازی امریکایی کمک می کند"، رسید.
 
این همه در حالی است که امریکا دودی به پا کرده و می خواهد وانمود کند که ایران همچنان خطرناک است، همچنین می خواهد نشان دهد که به امنیت اسرائیل بسیار پایبند است، و تلاش دارد این احساس را نزد شهروندان غربی تقویت کند که باید از ایران ترسید به این امید که مطالبات اجتماعی را برای کمک گرفتن از امریکا برای این که تنها حامی قابل اعتماد غرب است، افزایش دهد، در حالی که این کار بزرگ نمایی تو خالی ای بیش نیست. در پشت همه اینها امریکا در اصل روسیه را هدف قرار داده است و لا غیر.