پسر جواني كه در يك درگيري، باعث نابينا شدن چشم يك پسر شده بود، پس از گذشت ٥ سال، از سوي سه قاضي جنايي به قصاص چشم محكوم شد.
دوم مرداد سال ٨٩ بود كه پسر جوان به همراه خانوادهاش، در ميدان جمهوري با خودروي پژو، در حال عبور بود كه ناگهان با يك خودروي پرايد كه درحال بکسل شدن بود، تصادف كرد. او پس از اين تصادف از خودرو پياده شد تا علت اين حادثه و ميزان خسارت را جويا شود اما اين تصادف پاياني تلخ و هولناك داشت. چند دقيقه بيشتر نگذشته بود كه درگيري بين آنها بالا گرفت، تا جايي كه راننده پرايد با برادرش تماس گرفت تا به محل حادثه بيايد. وقتي برادر راننده پرايد خودش را به محل حادثه رساند، آغاز درگيري خونيني بود كه سرانجامي تلخ داشت. برادر راننده پرايد با ميلهاي به سمت پسر جوان حمله كرد و بر اثر برخورد ميله با چشمان پسر جوان، وي از ناحيه چشم چپش آسيب ديد و بلافاصله به بيمارستان منتقل شد.
با انتقال اين پسر به بيمارستان، ضارب او هم از سوي مردم دستگير شد و تحت بازجويي قرار گرفت. تحقيقات از اين پسر ٢٣ساله ادامه داشت كه از بيمارستان خبر رسيد، چشم چپ پسر جوان بر اثر ضربه نابينا شده است. بنابراين محمد تحت بازجوييهاي تخصصي قرار گرفت و به ماموران گفت: قصد نابيناكردن چشم او را نداشتم. او به خاطر يك تصادف، دعوا به راه انداخت و مه را دور خود جمع كرده بود. برادرم هم بهخاطر خراب شدن ماشينش و بكسل كردن آن به شدت ناراحت و عصباني بود. براي همين وقتي از من كمك خواست به محل حادثه رفتم و با ميله به آنها حمله كردم تا فقط بترسانمشان اما قصد ديگري نداشتم.
با اعتراف اين پسر، پرونده با صدور كيفرخواست به شعبه ١١٣ سابق دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد. متهم در حالي در اين شعبه در مقابل هيات قضايي از خود دفاع كرد كه قرباني درخواست قصاص چشم كرده بود. پسر جوان در اين شعبه محاكمه شد و باز هم اظهارات قبلي خود را تكرار كرد. وي به هيات قضايي گفت: قصد نابينا كردن چشم قرباني را نداشتم و تنها ميخواستم او را بترسانم.
در پايان اين جلسه، قضات دادگاه كيفري اين حادثه را غير عمد تشخيص دادند و حكم به پرداخت ديه از سوي ضارب را صادر كردند. با اعتراض قرباني، اين پرونده در شعبه ١٦ ديوان عالي كشور رسيدگي شد. قضات ديوانعالي كشور نيز پس از بررسي، اين حكم را نقض كردند و درخواست رسيدگي دوباره به اين پرونده را داشتند.
اين پرونده با نقض حكم از سوي ديوان عالي كشور، به شعبه دوم دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد و متهم صبح ديروز براي بار دوم محاكمه شد. در ابتداي اين جلسه كيفرخواست خوانده شده و قرباني نيز بار ديگر درخواست قصاص كرد. متهم نيز بعد از اينكه در جايگاه قرار گرفت، اين بار به سه قاضي جنايي گفت: وقتي درگيري بين ما بالا گرفت، مردم جمع شده بودند و هركس ميخواست يك درگيري ديگر ايجاد كند. براي همين من هم ميله را برداشتم براي اينكه جمعيت را پراكنده كنم و مردم را بترسانم، آن را در هوا چرخاندم تا كسي جرأت نكند به سمت من بيايد اما ناگهان در يك لحظه ميله به چشم قرباني برخورد كرد و من ديدم كه روي زمين افتاده و فرياد مي زند، باور كنيد قصد ضربه زدن به او را نداشتم.
بعد از اظهارات متهم و دفاعيات وكيل وي، هيات قضايي وارد شور شدند و اين بار، متهم را به قصاص چشم محكوم كردند. اين حكم در صورت عدم رضايت قرباني، پس از تاييد اجرا خواهد شد.
خب بجای این حکم ( قصاص )
حکم به عمل چشم بدن و چشم فرد رو به اون شخص اهدا کنن :|
جل الخالق
نیروی انتظامی محترم هم که فقط زورش به معلم ها می رسد و در بقیه صحنه از جمله کلیه دعوا های خیابانی کلا غایب است