بسیاری از تحلیلگران، سخنان عجيب گاهوبيگاه محمود احمدینژاد را براساس شخصیت او و علاقهاش برای حضور در رسانه تفسیر میکنند. اما شاید این کمی سادهانگارانه باشد. همانطورکه قابلپیشبینی بود، سخنان تازه محمود احمدینژاد مبنی بر تلاش غرب برای بازداشت امام زمان بدون واکنش نماند. «صحبتهای ایشان هیچگاه بار معنایی، علمی و دینی نداشته است. متأسفانه آقای احمدینژاد در طول ١٠ سال گذشته در حوزهای ورود کردند که هیچگاه تخصص آن را نداشتند. من معتقدم صحبتهای احمدینژاد بیش از هر چیز دارای بار سیاسی است. ایشان بیش از هر چیز خود و دوستانش را نماینده امام زمان(عج) میداند؛ به همین دلیل ادعا میکند که میخواهند امام زمان را دستگیر کنند. صحبتهای ایشان هیچگاه براساس مستندات علمی نبوده است».
این بخشی از واکنش محسن غرویان، شاگرد سابق آيتالله محمدتقی مصباحیزدی به اظهارات رئیس دولت نهم و دهم است. غرویان این موضوع را از زاویه تازهای تحلیل میکند. او در ادامه گفتوگو با سایت «ندای ایرانیان» میافزاید: «... باید این واقعیت را پذیرفت که حامیان احمدینژاد در قم هم حضور دارند. اصلا جریان احمدینژاد و ادعاهایش برخواسته و حمایتشده از برخی تفکرات در قم بود. البته هیچیک از مراجع عظام تقلید چنین صحبتهایی در مورد امام زمان نکردهاند و این بحثها را انحراف میدانند. اما هستند کسانی که این حرف را در سالهای گذشته و امروز حمایت کرده و میکنند». این استاد حوزه علمیه قم، ادعاهای اخیر احمدینژاد را دارای پیامی سیاسی میداند و میگوید: «من تصور میکنم احمدینژاد دستگیری خودش و یاران نزدیکش را به دستگیری امام زمان (عج) تشبیه کرده است و از این راه خواسته پیامی سیاسی را به هواداران منتقل کند.
البته امکان این ادعا هم وجود دارد که شخصی را بهعنوان نایب امام زمان(عج) در جمع خود معرفی کنند. بههرحال این تفکر منحرف اداره کشور را بر عهده داشت. متأسفانه انحراف در تفکرات احمدینژاد از همان ابتدا وجود داشت. در طول تاریخ، سوءاستفادههای زیادی از سوی افراد نامیزان و گروههای فرصتطلب، از امام زمان شده است و علمای شیعه همواره در برابر این انحرافات ایستاده و روشنگری کردهاند. آخرین آن، پیشگویی «ظهور در آینده نزدیک» بود. امروز هم بحث بیپایه و اساس و بیشتر سیاسی دستگیری امام زمان را پیش میکشند که بیشتر سیاسی است تا مذهبی.» ادعاهای مربوط به ارتباط احمدینژاد با امام زمان و مسائل آخرالزمانی به اینروزها خلاصه نمیشود و پیشینهای بیش از ١٠ سال دارد.
از جاده برای امام زمان تا دعا برای احمدینژاد
محمود احمدینژاد کم درباره امام زمان سخن نگفته است. سخنانی که در ابتدا برخي را بهوجد آورد. از زمان حضور احمدینژاد در شهرداری تهران زمزمههایی به گوش میرسید که اسفندیار رحیممشایی طرح احداث بزرگراه برای امام زمان از مکه تا جمکران و از آنجا تا مشهد را ارائه داده است. آيتالله مصباحیزدی، امام زمان را مشغول دعا برای احمدینژاد ترسیم کرد. رئیس دولت محبوب اصولگرایان، هدفمندکردن یارانهها را طرح امام زمان(عج) نامید و هوگو چاوز را نیز فردی معرفی کرد که به امام زمان باور داشت و منتظر ظهور امام عصر بود. حتی مدعی شد چاوز با ظهور امام زمان مجددا رجعت خواهد کرد. حجتالاسلام قاسم روانبخش، روحانی نزدیک به مصباحیزدی نامه احمدینژاد به رئیسجمهور آمریکا را به نامه پیامبر تشبیه کرد و گفت: «پاسخندادن به نامه یا حتی بیادبی آنها به آن، از شخصیت نویسنده نمیکاهد؛ بلکه اعتبار مخاطبِ نامه را کاهش میدهد؛ چنانکه پارهشدن نامه پیامبر اعظم توسط خسرو پرویز، چیزی از اعتبار او نکاست و خسرو پرویز را برای همیشه تاریخ، سرافکنده کرد». حجتالاسلام سقایبیریا، از اعضای جبهه پایداری و مشاور اسبق رئیس دولت نهم در امور روحانیت در مورد جایگاه احمدینژاد در کشورهای غربی گفت: «در سفر شانگهای، خانمهای هندو آمدند و با دستمالیدن بر شیشه اتومبیل رئیسجمهور، خواستند خودشان را متبرک کنند».
پس از انتشار «سیدی» موسوم به «ظهور نزدیک است» که منتسب به یاران و نزدیکان احمدینژاد بود، تفاسیر و انتقادات به آن شدت گرفت. بر اساس آنچه در روایات و احادیث شیعه درباره ظهور موعود آمده است، «شعیب بن صالح» جوانی گندمگون و لاغر و با ظاهری نهچندان زیباست که دارای محاسنی کمپشت بوده است و در آخرالزمان سردار سیدخراسانی خواهد شد. جریانی که آن سیدی را تهیه و توزیع کردند در یادداشتها و مطالبی اصرار داشتند که محمود احمدینژاد همان شعیب بن صالح است و با انتقاد از دولتهای سازندگی و اصلاحات، تحلیل کردند که ١٦ سال رهبری نظام با آن دولتها مشکل داشته و در ادامه اینطور استدلال میکردند: «سيدخراساني در ابتدا بهواسطه عدم فرمانبرداي ياران خود غريب و تنها و ضعيف است... اما با آمدن دكتر احمدينژاد، شعيب قهرمان، سيدخراساني هم از غربت درآمد و اين همان پايينآمدن از كوه تنهايي و غربت باعزت و شكوه است».
محمدشریف ملکزاده، که رئیس سازمان میراث فرهنگی شده بود و در مقطعی پایش به زندان اوین هم باز شده، مدعی شده بود: «به من انگ زدند که متوهم هستم، اما بازهم میگویم که حکم خود را از امام عصر(عج) و امام رضا(ع) گرفتهام و احمدینژاد آن را ابلاغ کرده است...».
اما کف و سوتها برای رفتارهای منجیگونه احمدینژاد پایان یافت و هر روز ابعاد جدیدی از این ماجرا افشا شد. آنان که روزی دعای فرجخواندن رئیس دولت نهم در سازمان ملل را برگ زرینی در کارنامه او میدانستند، امروز آن رویکرد را هم دارای اهداف صرفا سیاسی عنوان کرده و به آن انتقاد میکنند. اخیرا حجتالاسلام نبویان در یک سخنرانی عمومی دعایفرجخواندن احمدینژاد در سازمان ملل را کلاهبرداری دینی نامید. پیش از این و در روز ٢٣ اردیبهشت ١٣٩٢ محمود احمدیمقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی درباره احمدینژاد و جریان او گفته بود: «فرقه انحرافی جدید مدعی هستند که حکمشان را از امام زمان میگیرند، هشت سال است که در این مورد نیز حرف میزنند اما معلوم نیست ولی آنها چه کسی است». سقایبیریا مشاور اسبق احمدینژاد درباره مناظرات سال ٨٨ گفته بود: «احمدینژاد گفت تنها کسی که به من گفت در مناظره با میرحسین موسوی اسم افراد را بیاورم، مشایی بود. حالا مشایی چطوری بیان میکند که احمدینژاد باید این کار را بکند، دیگر برای ما روشن نیست.
خلاصه اینکه مشایی نقل میکند که من در حالت معنوی که قرار گرفتم یقین کردم که امام زمان میخواهد احمدینژاد اسم افراد را بیاورد».
حجتالاسلام والمسلمین ذوالنور، با اشاره به استفاده ابزاری از موضوع مهدویت، تأکید کرده بود: «جریان انحرافی معتقد است در آخرالزمان، غیبت کبری به غیبت صغری تبدیل میشود و در این نوع از غیبت، افرادی میتوانند با امام زمان(عج) ارتباط داشته باشند. آقای احمدینژاد فکر میکند که مشایی با امام زمان(عج) ارتباط دارد!» ذوالنور به سخنان صفارهرندی در یکی از جلسات هیأت دولت پیرامون مصوبهای اشاره کرده و گفت: «آقای صفارهرندی به آقای احمدینژاد گفت که رهبری با این موضوع مخالف هستند، اما آقای احمدینژاد در جواب میگوید حکم است و باید انجام شود. آیا از این گفته، غیر این برداشت میشود که ایشان فکر میکند توسط رابطی با امام زمان(عج) ارتباط دارد؟!» در همان مقطع و با دعوت امیر اردن به ایران از سوی دولت احمدینژاد، کار به جایی رسید که سایت اصولگرای «جهان نیوز» گزارش داد که برخی معتقدند ماجراي دعوت از شاه اردن، بخشي موهوم از يك پروژه احتمالي با عنوان ورود «سفياني» به ايران است و آنان میخواهند بهزعم خود سفیانی را با شعیب بن صالح رودررو کنند!
با وجود همه این انتقادات اما، احمدینژاد کار خود را میکند و گوشش چندان به اعتراضات بدهکار نبوده و نیست. گرچه اسفندیار رحیممشایی را از ویترین خارج کرده اما خود یکتنه همان رویکرد آخرالزمانی را ادامه میدهد. همین اواخر رسانههای نزدیک به جریان احمدینژاد مرگ پادشاه عربستان را از نشانههای نزدیکی ظهور عنوان کردند. رئیس دولتهای نهم و دهم نیز در سخنان اخیر خود صرفا به مسائل آخرالزمانی پرداخت و حتی غیر از موضوع تلاش غرب برای دستگیری امام زمان، به سفیانی و طرحهای دیگر غرب اشاره کرده و گفته بود: «ظاهرا آنها میخواهند بیایند منطقه را بگیرند و حوادث را مدیریت کنند.
همه ما نشانههای ظهور را خواندهایم، یکی از نشانهها جریان غیرانسانی سفیانی است. یکی از دوستان ما که انسان فاضلی است، میگفت و البته احتمال میداد که چهبسا حکومت شیطان تصمیم گرفته است خودش جریان سفیانی را راه بیندازد تا دست خودش باشد و البته ایشان این را هم اضافه کرد که خداوند هم نقشه دارد و همه در نقشه خدا هستند و چهبسا خداوند آن سناریو را نوشته تا به دست اینها اجرا شود». بههرروی سخنان غرویان به اهداف سیاسی احمدینژاد برای سخنان آخرالزمانی اشاره میکند، نکتهای که برخی اصلاحطلبان از ١٠ سال پیش آن را یادآوری میکردند.