یادداشت دریافتی- عبدالرضا نواصری؛ حدود دویست وسه سال پیش پس از شکست ایران در جنگ های ایران و روس شاهزاده عباس میرزا نایب السلطنه و فرمانده کل قوای ان روز سپاه ایران با مشاهده برتری و عظمت تمدن یک قدرت غربی به همراه روشنفکران هم عصر خود درصدد واکاوی علل این برتری وسر عقب ماندگی ایران عصر قاجار برامدند. به طوریکه در دیدار با نماینده فرانسه در ایران به نام ژوبر از او علل رمز و راز این برتری علمی وتکنولوژی را سئوال می کند.
"نمیدانم این قدرتی که شما اروپاییها را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چیست؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و بکار بردن تمام قوای عقلیه متبحرید و حال انکه ما در جهل و شغب غوطه ور و به ندرت آتیه را در نظر میگیریم مگر جمعیت و حاصل خیزی و ثروت مشرق از اروپا کمتر است؟
یا افتاب که قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تاثیرات مفیدش را در سر ما کمتر از سر شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمیکنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه کنم که ایرانیان را هوشیار نمایم. "
1هنوز هم پس از گذشت 203 سال از این سئوال عباس میرزا روشنفکران و عالمان جامعه با نوشتن کتابهایی از قبیل "چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت "
2 و "ما چگونه ما شدیم"
3 و "عقلانیت و توسعه یافتگی ایران "
4 و ... و نوشتن هزاران مقاله و برگزاری انواع سمینارهای توسعه در پی علل عقب ماندگی و عدم توسعه اقتصادی و سیاسی کشور و تکرار همان سئوال عباس میرزا هستند.
و علیرغم 90 سال حال و هوای توسعه در ایران و اجرای دو برنامه 7 ساله توسعه و 3 برنامه 5 ساله توسعه (جمعا 29 سال) در دوره پهلوی و اجرای 5 برنامه 5 ساله توسعه بعد از انقلاب (جمعا 54 سال برنامه ریزی توسعه) اگر توسعه را با مفاهیم و معیارهایی همچون رشد تولید ملی – افزایش درآمد – صنعتی شدن – پیشرفت فناوری و مدرنیزه شدن و وجوه دیگر آن از قبیل توسعه آزادیها- دمکراسی – حقوق فردی – جامعه مدنی- مشارکت سیاسی – عدالت اجتماعی – و برابری در قبال قانون و فرصتها تعریف کنیم هنوز در رده کشورهای در حال توسعه دسته بندی میشویم و شاخصهای اقتصادی توسعه کشور در حال حاضر بشرح زیر میباشد:
-تولید ناخالص داخلی: 539219 میلیارد ریال
-نرخ تورم: 17.2 درصد در سال 2014 بر اساس اعلام بانک جهانی و کسب رتبه سوم در میان 143 کشور جهان
-رشد اقتصادی: 2.2- درصد در سال 92 ( با نفت ) و 3 درصد در سال 93
-درآمد سرانه ( هزار ریال- به قیمت ثابت 83 ): 20761 هزار ریال
-ضریب جینی: 3650. 0
-نرخ بیکاری: 10.5 درصد سال 93 ( نرخ بیکاری جوانان: 24.5 درصد در پایان سال 91 )
سئوالی که مطرح می گردد این است که چرا علیرغم تلاش ها و مجاهدتهای ملت ایران در راه نیل به توسعه و پیشرفت در این یکصد ساله اخیر و خلق سه انقلاب بزرگ در تاریخ (انقلاب مشروطیت – نهضت ملی شدن نفت – انقلاب اسلامی) نتایج حاصله با تلاشها و رنجها و فداکاریها متناسب نبوده است؟
آیا بر اساس نظریههای علل توسعه ایران از قبیل دولت نفتی ورانتیر- جامعه کوتاه مدت – شیوه تولید آسیایی – عدم رشد و افول علم – امپریالیسم و استعمار و ... سرنوشت محتوم ما توسعه نیافتگی است؟
پس چگونه است که کشور کره جنوبی با گذراندن دوره استعمار – جنگ و حکومت دیکتاتوری نظامیان و در صورتی که برنامه رشد و توسعه صنعتی خود را پس از ما شروع نمود توانست با رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه هر کرهای به 23000 دلار و فتح اقتصاد دنیا با کمپانیهای خود در رده کشورهای توسعه یافته وقدرتمند اقتصادی قرار گیرد.
و یا چین با گذراندن مصائب دوره مائو از قبیل گرسنگی و قحطی علیرغم نظام اقتدار گرای خود توانست با رشد اقتصادی 6.8 درصد و ذخایر ارزی 2874 میلیارد دلار با رشد وتوسعه اقتصاد خود میلیونها نفر را از فقر نجات دهد و پیش بینی میشود تا بیست سال اینده 40 درصد تولید ناخالص جهان را از آن خود خواهد نمود.
و یا کشور اسلامی ترکیه که روزگاری در اوایل قرن بیستم مرد بیمار اروپا لقب گرفته بود و اقتصاد آن ورشکسته و ارزش پول ملی آن در کمترین میزان خود قرار گرفته بود و به کشور کودتاها معروف بود توانست تحت رهبری یک حزب اسلامگرا بنام حزب عدالت و توسعه در کمتر از 15 سال با رشد 7.4 درصد و سرانه تولید ناخالص داخلی 7400 دلار و صادرات کشاورزی 62 میلیارد دلاری و صنعت توریسم 36 میلیون نفری خود را در رده کشورهای جی 20 قزار دهد.
وهمچنین کشور اسلامی مالزی که با رهبری ماها تیر محمد و با خروج از حاکمیت استعماری انگلستان ظرف 26 سال با رشد اقتصادی 7 درصد و رسیدن به درآمد سرانه 7660 دلار به کشوری صنعتی و توسعه یافته تبدیل شد.
و یا سنگاپور تحت حاکمیت اقتدارگرایانه لی کوان یو از بندری تجاری فقیر به کشوری با درآمد سرانه 59000 دلار و تولید ناخالص 200 میلیارد دلار رهنمون گردید.
و نروژ با درآمد سرانه 54000 دلار و ذخیره ارزی 1200 میلیارد دلاری برای 6 میلیون نفر ثابت نمود در صورتی که درآمد نفت با کارآمدی – شفافیت و بدون رانت خواری و رانت جویی مدیریت شود وجود آن در اقتصاد یک کشور نعمت است نه نقمت!
و همچنین برزیل با رهبری کارگری بنام لولا که در راس حزب گارگران برزیل قرار گرفت علیرغم تورم افسار گریخته 1200 درصدی در سال 1980 از سال 1990 مسیر توسعه را با موفقیت طی نموده به طوریکه امروز برزیل با درآمد سرانه 12850 دلار و تورم 5.5 درصد و تولید ناخالص داخلی 2433 میلیارد دلاری اولین کشور امریکای لاتین است که دارای قدرت تاثیرگذاری اقتصادی و سیاسی بین المللی است.
پس وقتی کشورهایی که بعد از ما مسیر توسعه را پیمودند و در این امر موفق شدهاند چرا کشورمان با مزیتهایی از قبیل گستردگی و تنوع سرزمین – عمق استراتژیک –منابع طبیعی – موقعیت زئوپولیتیک – تاریخ – منابع قوی – هویت ملی و نیروی انسانی جوان و آموزش دیده نتواند به توسعه پایدار و همه جانبه برسد؟
توسعه یک علم است و مانند هر علمی اصول و قوانینی دارد باید این قوانین را بکار گرفت و از تجربه دیگر کشورها در توسعه و پیشرفت استفاده نمود.
امروز جامعه با مشکلاتی از قبیل: بیکاری – تورم – رکود اقتصادی – کاهش سرمایه گذاری – پایین بودن اشتغال و افزایش ناهنجاریهای اجتماعی روبروست. وبه همین دلیل پرداختن به توسعه کشور بیش از هر وقت دیگری ضروری و حیاتی است.
هر چند که 10 سال از سند چشم انداز توسعه 20 ساله کشور عقب هستیم و جهت جبران این عقب ماندگی اقتصاد ایران محتاج رشد 9 درصدی است ( گزارش صندوق بین المللی پول ) امید است که با رفع تحریمها و آزاد شدن منابع پولی ایران در خارج و گشایش امکانات اقتصاد جهانی بر روی اقتصاد ایران دولت جناب آقای روحانی بتواند با مشارکت مردم – برنامهریزی و کارآمدی بدون فوت وقت چرخ توسعه اقتصادی وسیاسی کشور را به گردش درآورد.
شاید توجه به مسائل زیر از ضروریات هر اقدام توسعهای در کشور میباشد:
-عزم جدی دولتمردان و تصمیمگیران جهت روشن نمودن موتور توسعه و همچنین لزوم وجود اراده ملی جهت مشارکت در روند توسعه اقتصادی.
-لزوم تلقی مشترک و یکسان از مفهوم توسعه در میان دولتمردان – نخبگان – روشنفکران و متخصصین و روشن نمودن مفهوم – اهداف – مسیرها و ابزارهای رسیدن به توسعه اقتصادی و سیاسی جهت مردم.
نه این که روزی وعده الگوی توسعه آلمانی و روزی دیگر وعده الگوی ژاپن اسلامی و در شرایطی دیگر وعده الگوی چینی و کره ای و ... را به مردم دهیم و جامعه را با آشفتگی ذهنی و روانی مواجه کنیم.
پی نوشت: 1-حائری – نخستبن رویاروئیها ص 308
2-چرا ایران عقب ماند و غرب پیش رفت – دکتر کاظم علمداری
3-ما چگونه ما شدیم – دکتر صادق زیبا کلام
4-عقلانیت و توسعه یافتگی ایران – دکتر محمود سریع القلم
منابع مقاله: 1-مرکز امار ایران
2-مقالات دکتر سریع القلم
3-مقاله یک دهه سقوط رفاه – حسن زیبایی
4-کتاب چرا ملت ها شکست می خورند – دارون عجم اوغلو
5- کتاب توسعه یعنی ازادی – امارتیاسن