یادداشت زیر را آقای سالم توکلی به سایت فرارو ارسال نمودهاند
پس از پایان بازیهای آسیایی اینچئون تصویری بر ذهن ماند و آن صحنه ای بود از بازی فینال کبدی زنان بین ایران و هند. لحظهای که بر اثر برخوردی بین بازیکنان دو تیم روسری یکی از بازیکنان ایرانی افتاد و داور کره ای در واکنشی سریع کتش را روی سر بازیکن ایرانی انداخت تا هم بازیانش روسریش را درست کنند.
خبر و عکس و کلیپ این واقعه به سرعت در شبکههای اجتماعی و خبرگزاریها انعکاس یافت و تحسین همگان را برانگیخت. برخی آن را به انسانیت بالا و برخی به غیرت و برخی به اخلاق مداری این داور کره ای نسبت دادند.
اما به راستی به این سطح از احترام به عقیدهی دیگری، چگونه می توان نگریست. این اتفاق در حالی در شرق دور می افتد که در این سوی عالم، در خاورمیانه و به خصوص در عراق، آتش جنگ و خونریزی و آدم کشی زبانه می کشد.
خشونت به وحشیانهترین شکلش بیداد میکند. خبرها بیش از پیش بوی سنگدلی و قساوت و بیرحمی میدهد. آن هم از جانب افرادی که پرچمی با نام خدا و پیامبرش بر دوش دارند و با نام دین دست به هر جنایتی می زنند. این همه تفاوت براستی برای چیست.
آیا تفاوت بر سر دین و آیین است. آیا تفاوت بر سر موقعیت جغرافیایی و آب و هوا و طبیعت این دو سوی عالم است؟ شاید از نگاهی جامعهشناسانه برخی از این عوامل بر این کنشها تا حدودی موثر باشد. اما به گمان من آنچه که بسیار مهم است امر آموزش است.
برای اینکه بدانیم چگونه است که داور کره ای در شرایطی حساس که باید همه هوش و حواسش به قضاوت بازی باشد چنین واکنشی را نشان می دهد باید ریشهی آن را در سیستم آموزشی این کشور جستجو کرد.
هیچ چیز به اندازهی آموزش در توسعه و ارتقاء فرهنگ نمی تواند موثر باشد. ما وقتی دوچرخهسواری یاد می گیریم هیچگاه دوچرخه سواری را فراموش نمی کنیم. احترام به حقوق دیگران، رعایت نظم و انضباط، دیگر پذیری، حفظ نظافت و محیط زیست همه و همه بیش از هر چیز معلول آموزش است.
ما چه در کشوری با پیشینه تمدنی دراز و تاریخ کهن زندگی کنیم و چه ساکن کشوری باشیم که از آنچنان سابقه تمدنی و تاریخی برخوردار نیست، آنچه را که سطح رفتار و فرهنگ مارا ارتقا می بخشد و از میزان کنشهای ناهنجار و خشن می کاهد بیش از هر چیزی در آموزش نهفته است.
شاید این سوال برای همه ما پیش آمده باشد که چرا ما و یا کشورهایی نظیر ما با این همه پیشینه تمدنی و تاریخی، در رفتار و کنشهایمان این همه از رفتارهای مدنی و قانونگرایی فاصله داریم و در بسیاری موارد این سوال برای ما ایجاد میشود که چرا فلان کس با آنهمه ادعای روشنفکری و سطح بالای مطالعه چنین رفتارها و کنشهایی غیر معقول و غیر مدنی از او سر میزند.
اینها همه به این برمیگردد که ما از کودکی عملاً با تمرین و ممارست احترام به حقوق و عقاید دیگران را نیاموختهایم و به رسمیت شناختن آیین و دین و حق دیگری در وجود ما نهادینه نشده است. اما در وجود آن داور کرهای نهادینه شده است و چنین میشود که در لحظهای حساس بدون فکر کردن دست به چنین واکنشی میزند.
این نه چندان ارتباطی با دین و آیین و نژاد دارد و نه با تاریخ و پیشینه تمدنی. باید باور کرد که هر انسانی در هر جای کرهی خاکی با هر مسلک و تاریخ و آیینی اگر در یک سیستم آموزشی صحیح قرار گیرد سطح فرهنگ و رفتارهای او توسعه و ارتقا می یابد.
البته که واعظان دینی بر اساس آموزههای دینی وظیفهی خود میدانند که مومنان را با وعظ و خطابه، انذار دهند و با ذکر روایتها و آیات کتاب آسمانی آنان را به ایمانورزی و رعایت حقوق دیگران فرابخوانند و ای بسا که برخی انسانها نیز تحت تاثیر انذار و بشارت روحانیان به راه راست و دینورزی واقعی روی آورند. اما برای ساختن یک جامعه و یا کشور، برای بهبود رفتارها و توسعه اجتماعی و کاهش خشونت و آرامش و صلح نمی توان روی ایمان افراد سرمایهگذاری کرد.
یعنی یک دولت مرد برای اینکه کشورش را در مسیر توسعه قرار دهد بیش از هر چیز باید با سرمایهگذاری در آموزش و پرورش کشورش، برای بهبود رفتارها و ایجاد مهارتهای رفتاری تلاش کند.
تحولاتی که در کشورهای عربی ابتدا به بهار عربی معروف گشت و در ادامه در برخی از این کشورها به کارزاری از جنگ و خشونت مبدل شده است، بیش از پیش لایهای و قشری را از میان برداشت که نشان داد برخی کشورهای خاورمیانه تا چه اندازه از سطح پایین آموزشهای مدنی و به تبع آن از سطح پایین فرهنگی و توسعه نیافتگی رنج می برند.
انسان آموزش ندیده و مهارت نیاموخته خود را محور جهان می بیند و در برابر حوادث و اتفاقات محیطش به آسانی اسلحه به دست می گیرد تا همهی باورهایش را به دیگران بقبولاند و آرزوهایش را محقق کند. بی آنکه بداند این سلسلهی خشونت را پایانی نیست و تنها در این کره خاکی، دوزخی از پس دوزخی دیگر می سازد.
ملاله نوجوان مسلمان پاکستانی که امسال جایزه صلح نوبل را از خود کرده است در سخنرانی خود در سازمان ملل به درستی گفته است:«تنها راه حل آموزش است.اولین گام آموزش است.»