bato-adv
کد خبر: ۲۰۴۰۹۸

راز جسد سوخته در قلب دختر فراری

مردی که متهم است با همدستی پسرانش، غریبه‌ای را که مزاحم دخترش می‌شد به قتل رسانده است درحالی‌که ادعا می‌کرد بی‌گناه است و مقتول همراه دخترش فرار کرده است با دستگیری دخترش بعد از ۲سال مجبور شد واقعیت را بیان کند.
تاریخ انتشار: ۱۶:۱۶ - ۰۴ شهريور ۱۳۹۳
مردی که متهم است با همدستی پسرانش، غریبه‌ای را که مزاحم دخترش می‌شد به قتل رسانده است درحالی‌که ادعا می‌کرد بی‌گناه است و مقتول همراه دخترش فرار کرده است با دستگیری دخترش بعد از ۲سال مجبور شد واقعیت را بیان کند.
 
به گزارش همشهری، اين ماجرا زماني شروع شد كه چند روز پيش زني نزد پليس رفت و ادعا كرد 2سال قبل شوهرش همراه با پدر و برادرش مردي را كه با خواهرشوهرش رابطه داشت به قتل رسانده است. هرچند اين زن قصد داشت با اين حرف‌ها شوهرش را وادار كند تا او را طلاق دهد اما وقتي مأموران درباره گفته هايش تحقيق كردند پي بردند 2 سال قبل خواهر شوهرش به نام ساناز به طرز عجيبي همراه با مردي به نام وحيد ناپديد شده است.
 
آن زمان جسد سوخته‌اي در اطراف حسن‌آباد كشف شد اما اين پرونده به نتيجه روشني نرسيده بود. با وجود اين، اظهارات زن جوان درخصوص پدرشوهرش پرونده را وارد مرحله تازه‌اي كرد و باعث دستگيري مردي به نام قدرت و 2 پسرش به نام‌هاي حميد و قاسم شد. متهمان در بازجويي‌هاي مقدماتي اتهام‌شان را انكار كردند.
 
 قدرت به پليس گفت: زماني كه وحيد ناپديد شد مأموران سراغ من آمدند و گفتند آخرين كسي كه با او تماس داشته تو هستي اما من اطلاعي درباره او نداشتم. آن زمان گوشي تلفن همراه من دست دخترم بود و ممكن است وحيد با دخترم تماس گرفته باشد.
 
از طرف ديگر همزمان با گم شدن وحيد دختر من هم ناپديد شد و ديگر او را نديدم. ممكن است ساناز با وحيد فرار كرده باشد. با وجود اين اظهارات تحقيقات در اين‌باره ادامه يافت تا اينكه چند روز قبل مأموران پليس به اطلاعاتي درباره ساناز دست‌يافتند و او را بازداشت كردند. از آنجا كه او مي‌توانست راز اين معماي جنايي را بر ملا كند صبح ديروز به شعبه دهم بازپرسي دادسراي امور جنايي منتقل شد و از سوي بازپرس سپيدنامه تحت بازجويي قرار گرفت.
 
او در اعترافاتش گفت: چون به شيشه اعتياد داشتم با وحيد كه در كار فروش شيشه بود رابطه داشتم و او گاهي به خانه‌ام مي‌آمد. در اين مدت گوشي تلفن همراه پدرم دست من بود تا اينكه يك روز وقتي وحيد به من پيامك داد پدرم متوجه رابطه پنهاني‌ام شد. وحيد در اين پيامك از من خواسته بود به خانه بروم. پدرم هم همراه با برادرانم به خانه‌ام آمد و وحيد را غافلگير كرد. آنها دست و پاي وحيد را بستند و به حسن آباد بردند و او را به قتل رساندند اما من در اين ماجرا بي‌گناه هستم.
 
او درباره اينكه در 2سال گذشته كجا زندگي مي‌كرد، گفت: حدود 8‌ماه را به اتهام اعتياد و سرقت در زندان بودم و بقيه مدت را هم در خانه دوستانم مي‌گذراندم تا اينكه دستگير شدم. فكر مي‌كردم اگر از خانه فرار كنم راز قتل وحيد هيچ وقت برملا نمي‌شود اما مأموران بالاخره شناسايي و دستگيرم كردند.
 
به‌دنبال اظهارات دختر جوان پدرش نيز مجبور شد اتهامش را برعهده بگيرد و اسرار اين جنايت را فاش كند. براساس اين گزارش هم‌اكنون متهمان اين پرونده در بازداشت به‌سرمي‌برند و تحقيقات از آنان ادامه دارد.
bato-adv
مجله خواندنی ها