فرارو- شش روز از آغاز ثبت نام متقاضیان دریافت یارانه نقدی میگذرد. شواهد، ادعاها و گزارش رسانههای حاکی از آن است که مردم از درخواست دولت استقبال نکرده اند. تاکنون دولت آمار دقیقی از میزان انصرافی ها اعلام نکرده است اما خبرگزاری مهر می گوید کمتر از 10 درصد مردم از دریافت یارانه نقدی انصراف داده اند. دولت در یک هفته گذشته از مردم خواسته بود در صورت عدم نیاز از دریافت یارانه نقدی انصراف دهند.
دولت از زمان آغاز ثبت نام متقاضیان دریافت یارانه، با استفاده از رسانهها، شخصیتهای سیاسی، جامعه هنری و ورزشکاران برای انصراف متمولین و کسانی که از سطح درآمد نسبتا بالایی برخوردارند، تلاش هایی را صورت داد و کمپین هایی در این راستا شکل گرفت، با این وجود اما صف مردم برای ثبت نام یارانه نقدی، موج پیامکهای طنز در اعتراض به شعار «نه به یارانه». انتشار اشعار و مطالبی در رد انصراف از یارانه در فضای مجازی، همگی حکایت از اصرار مردم به ثبت نام یارانه نقدی دارد.
دولت روحانی وارث شرایط پیچیده ای است که در شکل گیری آن نقشی نداشته است، این دولت معتقد است از بین بردن این شرایط پیچیده و بازگرداند اقتصاد به ریل درست خود نیازمند همراهی همدلانه مردم است، اتفاقی که به نظر می رسد تاکنون تحقق نیافته است. اکنون این پرسش مطرح است که ریشههای این رفتار جامعه را باید در کجا جست؟ چه عواملی دل کندن از ۴۵۵۰۰ هزار تومان یارانه را سخت میکند؟
کارشناسان دلایل مختلفی را برای مخالفت مردم با درخواست دولت مطرح میکنند. عدهای اوضاع آشفته اقتصاد و تورم بالا و عدم ثبات اقتصادی را دلیل احتیاج و ثبت نام برای دریافت یارانه نقدی عنوان میکنند.
برخی دیگر معتقد که ریشه این «نه» مردم به دولت را باید در جایی دیگری غیر از اقتصاد یافت. شکاف بیاعتمادی بین دولت و مردم که در سالهای اخیر و متاثر از «فساد سه هزار میلیارد تومانی در نظام بانکی» و «رانت خواریهای دوره تحریم و ظهور افرادی چون بابک زنجانی» و همچنین «شفاف نبودن هزینهکرد ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی در دولت قبل» عمیقتر شده را به عنوان دلیل مخالفت معرفی میکنند. اين عده معتقدند وقتی سرمایه اجتماعی و اعتماد مردم به دولت کاهش پیدا کند شهروندان کمتر حاضر به فداکاری برای دولت هستند.
اما مردم چه میگویند؟ آیا دلیل مخالفت آنها با انصراف از دریافت یارانه نقدی تنها اوضاع نابه سامان اقتصاد است یا اینکه اعتماد بخشی از جامعه با مشاهده اسرافها، بیمبالاتیها و ریخت و پاشها در دستگاههای دولتی و شبه دولتی، سلب شده و مانع از پیوستن آنها به کمپین «نه به یارانه» میشود.
کاربران فرارو نیز در پاسخ به سوال
«چرا «دلکندن» از یارانه برای «ملت» سخت است؟» از دو منظر کلان اقتصادی و سیاسی پاسخ دادهاند. تعدای زیادی از کاربران دلیل خود برای عدم انصراف از دریافت یارانه را بیاعتمادی به برنامههای دولت و نبود سیستم نظارتی دقیق بر اقتصاد و وجود مفاسد اقتصادی عنوان کردهاند.
بیاعتمادی مردم به دولت عدم مدیریت صحیح و شفاف در کنار افزایش تحریم در هشت سال گذشته، از یک طرف باعث نابه سامانی اوضاع اقتصادی و همچنین ظهور مفسدان و ابربدهکاران بانکی شد. این عوامل به بیاعتمادی گسترده مردم به دولت دامن زد. نبود اعتماد میان دولت و مردم در عدم انصراف افراد تحصیلکرده و برخوردار مهمتر از دلایل اقتصادی است. تعداد زیادی از مخاطبان فرارو از فساد اقتصادی میگویند و عدم برخورد شفاف دولت با مجرمان اقتصادی. عامل پررنگی که باعث عمیقتر شدن شکاف اعتماد میان دولت و مردم شده است.
در همین مورد یکی از کاربران با انتقاد از دولت نوشت: «هر وقت با صراحت و شفافیت اسامی ۲ نماینده ایی که در اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی دست داشتند اعلام و اعمال مجازات شدند اولین کسی خواهم بود که ایمان میاورم تصمیم گیرندگان از صمیم قلب برای اکثریت مردم خواهان سازندگی کشور هستند و از دریافت یارانه انصراف خواهم داد.»
یکی از مخاطبان با اشاره به انحراف در قانون هدفمندی یارانهها نوشت: «بنزین قبل از هدفمندی لیتری ۱۰۰ تومان بود حالا شده ۷۰۰ تومان یعنی ۷ برابر شده! آیا این پول کلان موجب افزایش کیفیت سوخت شد؟ موجب افزایش کیفیت خودروها و تولید خودروهای به روز و مدرن و کم مصرف شد؟ این پول کجا رفت؟ صرف عمران کجا شد؟ موجب تولید چند شغل و در کجا شد؟ بهترین راه صداقت با مردم هست حالا از طرف هر دولتی.»
یکی دیگر از کاربران با انتقاد از نبود برنامه ریزی صحیح دولت در امور اقتصادی در جواب سوال «چرا دل کندن از یارانه برای ملت سخت است؟» مینویسد: «بخاطر دروغ گویی مسئولین. بخاطر اینکه اول گفتند ما یارانهای را که به کالاها و خدمات میدهیم میخواهیم به خود مردم بدهیم تا خودشان دخل و خرجشان را مدیریت کنند. این حرف بالاترین مقام اجرایی کشور بود. حالا میگویند نه کی این را گفته؟ یارانه مال اقشار کم درامد است. اما حتی اگر قبول کنیم یارانه مال اقشار کم درامد است با استانداردهای جهانی ۸۰% مردم ایران کم درامد هستند و یارانه حقشان است.»
کاربری به نام مهبود در توضیح دلایل خود برای بیاعتمادی به دولت مینویسد: «بزرگترین دلیل، عدم اعتماد مردم به ساختار دولت، نه لزوما شخص رییس جمهور، است. دولت حدود ۸۰ درصد بودجه سالانه را میبلعد. ولی:
۱) بازدهی ساختار دولت در کمترین حد ممکن است. یعنی ساختار ناکارامد.
۲) تمام فسادهای مالی و اختلاسها ی بزرگ در دولت رخ میدهد. یعنی ساختار فاسد.
۳) هیچ اقدامی برای اصلاح این ساختار ناکارامد و فاسد نمیکند و هیچ برنامهای هم برای آن ارایه نداده است. به تازگی هم رییس امور استخدامی فرمودند استخدامهای غیر ضرور احمدینژاد سر جا خودشان هستند و استخدامهای جدید هم در راه است.
خوب چرا مردم این همه حیف و میل و ناکارامدی را ببینند و به دولت اطمینان کنند.»
جیب بابک زنجانی! افشا شدن فساد میلیاردی بابک زنجانی و فساد 3000 میلیاردی موجی از بیاعتمادی به دولت را به راه انداخته است.
کاربری در این زمینه مینویسد: «سه هزار میلیارد و یا بدهی آقای زنجانی به بیت المال چند تا یارانه من میشه که اگه من انصراف بدم کار مملکت درست میشه.»
کاربر دیگری مینویسد: «برای اینکه تمام فشارهایی که ملت در اجرای فاز اول هدفمندی یارانهها متحمل شدند و نتیجهاش قرار بود در شکوفایی اقتصاد ملی و زندگی مردم متبلور شود همه گوله شد و رفت توجیب بابک زنجانیها و امثالهم که خدا میداند چند تا هستند و کی برسه تا یکی دیگه بیاد بگم بگم راه بیاندازه و بازی رو با رفقاش به هم بزنه تا چند خاوری و چند زنجانی از پس پرده بیرون بیفته!»
نازنین، مخاطب فرارو مینویسد: «مردم دل بکنند که امثال زنجانیها حالشو ببرند حداقل با دادن یارانه یادشون میافته که یک جایی در ایران واژهای به اسم مردم هم وجود داره.»
احمدینژاد عذرخواهی کند، انصراف میدهم! برخی از مردم نیز اعتقاد دارند که هدفمندی یارانهها از اول اشتباه به اجرا درآمد و ریشه تمام مشکلات اقتصادی را دولت احمدینژاد میدانند. این دسته از افراد اعتقاد دارند که مقدار یارانهها در این مدت افزایشی نداشته است، در حالی که قیمتها چندین برابر رشد کردهاند و شرط انصراف از دریافت یارانه را بازگشت قیمتها به قبل از هدفمندی میدانند.
یکی از مخاطبان فرارو با یادآوری تعبیرهای محمود احمدینژاد درباره یارانه نقدی مینویسد: «احمدینژاد میگفت: این پول ویژه است این پول امام زمان است پول با برکت است. پولی است که زمینه رشد جامعه است. این پولی که در حسابهای مردم است در آینده حداقل دو برابر میشود. ایشون بیاد بگه اشتباه کردم ما هم نمیگیریم!»
همچنین یکی دیگر از کاربران فرارو به نام احمد با انتقاد از احمدینژاد مینویسد: «یارانه حق تمام مردم است میفهمید حق نه لطف.. قیمتها رو برگردونن به روال سابق یارانهها رو پس بگیرن یا حقوقها رو هم اصلاح کنن و به قیمتهای جهانی نزدیک کنن در غیر اینصورت کل هدفمندی به هیچ نتیجهای نمیرسه حداقل برای مردم هیچ فایدهای ندارد.»
در همین زمینه کابر دیگری مینویسد: «برای اینکه دولت قبل هم پیش از اجرای مرحله اول از مزایای آن میگفت و نتیجه آن برعکس شد. مثلا آقای احمدینژاد میگفت الان قیمت دلار ۹۰۰ تومانه، زیاده با اجرای طرح هدفمندی این مقدار کاهش خواهد یافت.»
عدم امنیت اقتصادی شرایط حاکم بر اقتصاد کشور موجب شده است به جز کارمندان دولت و نهادهای رسمی دولتی، دیگر سرپرستان خانوار از وضع درآمد خود در آینده اطلاع دقیق نداشته باشند. ممکمن است خانوادهای که امروز در دهکهای درآمد متوسط به بالا قرار دارد طی ماههای آینده موقعیت فعلی خود را از دست دهد. طبیعتا سرپرست چنین خانواری به دلیل نااطمینانی نسبت به آینده، تمایل بیشتری به ثبتنام جهت دریافت یارانه خواهد داشت.
نظرات دسته دیگری از کاربران اشاره به همین موضوع دارد. عدم ثبات اقتصادی یکی از بزرگترین عوامل تهدید کننده امنیت اقتصادی خانواده هاست. تعدادی زیادی از خوانندگان با اشاره رشد بیمنطق آمار تورم و افزایش قیمتها، از وضعیت بد اقتصادی خود میگویند و حاضر به انصراف از دریافت یارانه نقدی نیستند.
یکی از کاربران فرارو با اشاره به عدم امنیت اقتصادی مینویسد: «برای چی حق بچه هامو که روز به روز زندگیشون سختتر میشه ببخشم از کجا معلوم با این تورم ما هم سال دیگه زیر خط فقر نباشیم ما جون بکنیم یه عده بگردن یارانه بگیرن؟»
کاربر دیگری با اشاره به افزایش قیمتها در چند سال گذشته مینویسد: «دریافت میکنم. چون دخل و خرجام با هم نمیخواند. این حقوق که میدهند با خارج از کشور فرق میکند اینجا. حقوق یک کارگر نهایت ۵۰۰ یا ۶۰۰ تومن است. این مبلغ را مثلاً یک خانواده سه چهار نفری خیلی به کارشان میآید در یک ماه. خیلی به دردشان میخورد. وقتی میبینم اجاره خانه و نمیدانم قیمتهای سر به فلک کشیده به کارم میآید. باید بگیرم. نگیرم ضرر کردم.»
بجای اینکه مبلغ (حق مسلم) یارانه، را حداقل 3 برابر کنند، دست پیش را گرفته اند پس نیفتند ، با تغییرات حامل های انرژی و غیره در سال 93 و سالهای قبل دولت چه گلی به سر مردم زده؟
کسی که نمیتواند کاری را درست انجام دهد ... بماند!....
مثل این میمونه که با نخ شرینی ، هزار نفر اقتدا کنند و از کوه با شیب 90% بالا بروند .
گوش مردم از این چیزا پره.
التماس دعا برای اتمام خیلی چیزا.
لطفا درج کنید ممنون میشم
ولی در مقابل ممکنه یکی با همین سطح درآمد هرچه کارکرده صرف تفریح و خوشگذرونی کرده باشه . و الان بخاطر مستاجر بودن مستحق دریافت یارانه بیشتری از دولت تشخیص داده بشه . آیا این واقعا درسته ؟