bato-adv
کد خبر: ۱۶۶۹۴۸

صدر: مذاکرات به نتیجه می‌رسد

تاريخ ديپلماسي 34 ساله جمهوري اسلامي فراز و فرود‌هاي بسياري را تجربه كرده است. گاه تدبير مردان ديپلماسي تا جايي گردن افراشته كه جامعه جهاني بر آن خط تاييد كشيدند و دولت را نواختند.
تاریخ انتشار: ۰۷:۲۲ - ۰۵ آبان ۱۳۹۲
تاريخ ديپلماسي 34 ساله جمهوري اسلامي فراز و فرود‌هاي بسياري را تجربه كرده است. گاه تدبير مردان ديپلماسي تا جايي گردن افراشته كه جامعه جهاني بر آن خط تاييد كشيدند و دولت را نواختند. دولت اصلاحات و سياست تنش‌زدايي سيدمحمد خاتمي نمونه‌يي از آن دست بود. گاه همين ديپلماسي تا مرز مخاصمه با جهان بين‌الملل نيز پيش رفت و راه دشوار را مخاطره‌آميزتر ساخت. اما اكنون دولت نوپاي حسن روحاني با شعار تدبير و اعتدال راه تازه‌يي را ساز كرده است؛ راهي پر اميد اما بس سخت و دشوار.

روحاني شايد يكي از پيچ‌هاي سخت تاريخي را در مسير خود يافته كه همه توان خود را بر سياست خارجي گذاشته تا با گفتماني تازه چهره فرو ريخته در 8 سال گذشته را بازسازي كند. از همان ابتدا وزارت خارجه را مسوول پرونده پرچالش هسته‌يي ايران كرد تا گره ناگشوده 16 ساله را كمي بگشايد. پس وزارت خارجه آستين‌ها را بالا زد و يك تنه براي آغازي دوباره دست به‌كار شد. اما اينكه از همين قدم‌هاي نخست كه به تعبير جواد ظريف سخت‌ترين گام است چه نتايجي به كف آمده، سوالي است كه در قالب مصاحبه با دكتر محمد صدر، كارشناس ارشد وزارت امورخارجه و معاون اروپا و امريكاي پيشين همين وزارتخانه در ميان گذاشتيم.

صدر كه ديپلماتي ورزيده و با سابقه چندين ساله در دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران است نگاهي مثبت و تا حدي واقع‌بينانه به اين تحركات داشته است. ديپلماسي نيويوركي رييس‌جمهور و مذاكرات اتمي و حساس محمدجواد ظريف در سويس دو محور اصلي اين گفت‌وگوست كه با هم مي‌خوانيم.


ارزيابي شما از ديپلماسي يكي – دو ماهه دولت يازدهم خصوصا در سفر به رييس‌جمهور به امريكا و مذاكرات ژنو چيست؟ اگر بخواهيد نمره‌يي را براي موفقيت دولت اختصاص بدهيد چه نمره‌يي خواهيد داد؟

در حال حاضر مهم‌ترين نكته‌يي كه بايد به آن توجه كنيم تغيير جو 8 ساله دولت نهم و دهم پس از انتخابات 24 خرداد امسال است. متاسفانه جوي كه عليه جمهوري اسلامي و عليه ايران در طول مدت دو دولت پيشين ايجاد شد يك جو منفي بود. يعني از آغاز كه اين فضا شروع شد همين‌طور ادامه يافت و روزبه‌روز وخيم و وخيم‌تر هم مي‌شد. البته در ابتدا هنوز دولت نهم از فرصت‌هايي كه دولت اصلاحات و آقاي خاتمي ايجاد كرده بود بهره مي‌برد ولي با اقدامات خود يعني با همان ديپلماسي تهاجمي كه مطرح مي‌كردند به مرور آثار مثبت دولت قبلي را از بين مي‌برد و زمينه منفي را در جهان عليه ايران ايجاد مي‌كرد و اين در طول 8 سال دايم تشديد شد تا كار به جايي رسيد كه واقعا در پايان دولت دهم جمهوري اسلامي ايران كاملا منزوي بود و با هيچ كجا در جهان به ويژه دولت‌هاي تاثيرگذار رابطه‌يي خوبي نداشت. مهم‌ترين اقدامي كه سفر نيويورك و بعد هم مذاكرات ژنو انجام داده در واقع تغييرات مسير قبلي و ايجاد يك جو مثبت براي موقعيت بين‌المللي جمهوري اسلامي ايران بود و اين بسيار اقدام مثبتي بوده است. البته طبيعي است كه درصدي از اين تغيير اثرگذار باشد چرا كه در عرض يكي، دو ماه آثار مخرب 8 سال گذشته را نمي‌توان جبران كرد. در حال حاضر زماني كه موقعيت جمهوري اسلامي ايران را بررسي مي‌كنيم مي‌بينيم كه يك روند رو به رشد براي ايران ايجاد شده است كه ان‌شاءالله ادامه پيدا خواهد كرد. البته سياست رياضيات نيست كه با عدد آن را بسنجيم اما آنچه مسلم است در جهت تغيير جو قبلي است كه ما آن را مثبت مي‌بينيم و ادامه پيدا خواهد كرد.

به نظر شما اساسا در سپهر سياست به طور كلي و سياست خارجي جمهوري اسلامي ديپلماسي از چه ظرفيت‌هايي برخوردار است و تا چه حد مي‌تواند اهداف را از طريق ديپلماسي تامين كرد؟

ديپلماسي يعني رابطه با كشورها. رابطه با كشورها، سازمان‌ها، مجامع بين‌المللي و همين‌طور رابطه با مردم دنيا كه تحت ديپلماسي عمومي ايجاد شده است. يعني يك ديپلماسي رسمي داريم كه رابطه با كشورها و سازمان‌هاي و مجامع بين‌المللي مثل سازمان ملل متحد و غيره را تعريف مي‌كند و يك ديپلماسي عمومي داريم كه در رابطه با ملت و مردم و رسانه‌ها و افكار عمومي است كه البته وظيفه ايجاد اين روابط بر عهده وزارت خارجه است. در توضيح كار آن بايد بگويم در ابتدا هميشه رابطه سياسي برقرار مي‌شود يعني بين ايران و كشورهاي دنيا رابطه سياسي برقرار مي‌شود. در اينجا قابل ذكر است كه رابطه سياسي مهم است اما همه هدف نيست. رابطه سياسي عبارت است از زمينه‌سازي و آماده‌سازي براي روابط ديگر. منظور از روابط ديگر، همان روابط اقتصادي، روابط فرهنگي، روابط اجتماعي و روابط فرهنگي است. وقتي همه مراحل اين روابط طي شد تازه به مرحله روابط استراتژيك مي‌رسيم. روابط استراتژيك روابط خيلي مهمي است كه بين دو كشور وجود دارد و در اين مرحله در تمام زمينه‌ها رابطه به بالاترين سطح خود رسيده است. يعني چه به لحاظ سياسي و اقتصادي، چه به لحاظ اجتماعي، فرهنگي، امنيتي و نظامي همه اينها به آن سمت هدايت مي‌شود. بنابراين اهميت ديپلماسي اين است كه از روابط سياسي شروع شده و به روابط استراتژيك مي‌رسد و بعد به روابط مردمي و ارتباط بين دو كشور كامل مي‌شود. هر كشوري كه بتواند بالاترين سطح روابط را با بيشترين كشورهاي ديگر داشته باشد، اين كشور در جامعه بين‌الملل داراي جايگاه و پايگاه قوي است. درست نقطه مقابل آن، هر كشوري كه اين روابط در آن در سطح پاييني قرار داشته باشد منزوي و كنار گذاشته شده تلقي مي‌شود. يك ديپلماسي موفق ديپلماسي‌اي است كه بتواند كشور را در بالاترين موقعيت در جامعه بين‌الملل قرار دهد.

به نظر شما با وجود مخالفان جدي مثل اسراييل چرا در دنيا يك ميل خاص براي رفع تنش با ايران وجود دارد و از كوچك‌ترين نشانه‌هاي مثبت از سوي ايران استقبال مي‌شود چه در زمان خاتمي و چه اكنون؟ براي مثال اين ميل نسبت به كره شمالي چندان وجود ندارد.

ايران كشور بسيار مهمي است و بالقوه يك كشور بين‌المللي است و نمي‌توانيم آن را يك كشور منزوي محسوب كنيم. چون اولا ايران در محل تقاطع سه قاره مهم دنيا قرار گرفته است. يعني ايران در جايي قرار گرفته است كه سه قاره آسيا، اروپا و آفريقا در اطراف آن هستند. يعني ايران كانوني است براي ارتباط اين سه قاره با يكديگر. اين به لحاظ جغرافياي سياسي و ژئوپولتيك آن در منطقه است. نكته دوم اينكه ايران در منطقه خاورميانه قرار گرفته است. در حال حاضر خاورميانه مهم‌ترين مساله سياست خارجي جهان است. يعني تا قبل از يكي، دو سال اخير، بحث اعراب و اسراييل، بحث فلسطين و اسراييل بزرگ‌ترين چالش بين‌المللي بود كه در اين منطقه وجود داشت. اكنون نيز بحث جنبش‌هاي دموكراسي‌خواهانه و حركت‌هاي ضد استبدادي كه در منطقه مطرح شده است سطح اين قضيه را بالاتر مي‌برد. به ويژه كه ايران در تمام تحولات تاثيرگذار است. يعني ايران نه تنها در اين چالش‌ها تاثيرگذار است بلكه در مسائل سوريه، افغانستان، عراق وحتي تمام كشورهاي جهان اسلام نيز تاثيرگذار است كه اين اهميت ايران را نشان مي‌دهد.

مهم‌تر از همه اين موارد، ايران يك كشور نفت‌خيز است و يكي از تامين‌كنندگان مهم انرژي در جهان و عضو اپك و تاثيرگذار در آن است. نكته مهم ديگر اينكه ايران تمام ديواره شمالي خليج فارس را پوشش مي‌دهد. خليج فارس يكي از مناطق استراتژيك جهان است كه امنيت آن براي تمام دنيا، براي اروپا، امريكا، آسيا، چين، ژاپن، هند و... بسيار با اهميت است. با اين ويژگي‌ها كه بر شمرديم اگر در ايران دولتي روي كار بيايد كه همخواني با آنها داشته باشد، موقعيت ايران در جهان خيلي بالا مي‌رود. البته تاكنون سمبل اين دولت‌ها، دولت اصلاحات و آقاي خاتمي بوده كه در آن زمان جمهوري اسلامي ايران بهترين موقعيت بين‌المللي در قبل و بعد از انقلاب را كسب كرده است. متاسفانه اين موقعيت در دولت‌هاي نهم و دهم فروكش كرد كه اميدواريم در دولت يازدهم دوباره به آن موقعيت باز‌گردد.

منشاء علايم قابل مشاهده از سوي امريكا حتي قبل از تصدي دولت جديد براي نزديك شدن به ايران چيست؟ به نظر شما اين تمايل تا چه حد به شخصيت اوباما و در درجه دوم به حزب دموكرات باز مي‌گردد؟

همان‌طور كه گفتم ايران كشور مهمي است بنابراين همه كشورها تمايل دارند با ايران رابطه داشته باشند. آقاي اوباما به لحاظ شخصيتي با جرج بوش پسر بسيار متفاوت بود. ببينيد در مقطي دنيا تحت تاثير دولت‌هاي افراطي بود. مثل دولت افراطي جرج بوش پسر در امريكا، نتانياهو در اسراييل، ساركوزي در فرانسه و متاسفانه دولت احمدي‌نژاد در ايران. در واقع همه آنها با هم سنخيت داشتند. يعني گرچه همه با هم خوب نبودند اما همديگر را تقويت مي‌كردند. خوشبختانه همه اينها غير از نتانياهو جاي خود را به افراد بهتري نسبت به قبل سپردند. يعني آقاي احمدي‌نژاد جاي خود را به آقاي روحاني داد، جرج بوش پسر جاي خود را به اوباما و ساركوزي جاي خود را به اولاند داد. اما فعلا نتانياهو هنوز باقي است. همان طور كه گفتم با آمدن اوباما بر سر كار، او برخلاف جرج بوش، رييس‌جمهورعاقلي بود. ضمن اينكه حزب دموكرات، روشنفكرتر از حزب جمهوريخواه است. منتها جرج بوش هم افراطي‌ترين فرد حزب جمهوريخواه بود يعني همه جناح‌هاي حزب جمهوريخواه تفكرات جرج بوش را نداشتند. اينها گروهي هستند بنام كريستين زايوليست. يعني مسيحي‌هاي طرفدار صهيونيست. اين گروه يكي از فراكسيون‌هاي حزب جمهوري را پوشش مي‌دهند كه جرج بوش سمبل آنها بوده و بسيار تندرو و غيرمنطقي هستند وقتي اوباما برمسند كارآمد در همان ابتدا پيام مثبتي براي ايران فرستاد اما چون در ايران دولت آقاي احمدي‌نژاد بر سر كار بود، سياست‌هاي او نمي‌توانست پاسخگوي مثبتي به اين پيام‌ها باشد. به مرور زمان هم اوباما و هم كل غرب و جامعه بين‌الملل به اين نتيجه رسيدند تا زماني كه دولت آقاي احمدي‌نژاد بر مسند است زمينه گسترش روابط وجود ندارد. بنابراين منتظر برگزاري انتخابات در ايران شدند تا دولت بعدي روي كار بيايد. خوشبختانه انتخابات بسيار خوبي كه برگزار شد خود اين هم زمينه‌هاي مثبت ديگري را ايجاد كرد تا تمايل قبلي آنها افزايش پيدا كند و با دولت جديد وارد همكاري شوند و اكنون اين روند ادامه دارد.

مواضع كشورهاي مهم مثل روسيه، چين و اروپا نسبت به نزديكي يا دوري امريكا و ايران تاكنون چه بوده و بعد از اين احتمالا چه خواهد بود؟

اين كشورها بالقوه و شايد هم بالفعل، رقيب هم هستند. بنابراين از اينكه رقبايشان بتوانند به بازار ايران دست پيدا كنند خوشحال نيستند. يعني اگر بين چين و امريكا، روسيه و امريكا و حتي اروپا و امريكا، يك رقابت سياسي و ايدئولوژيك هم وجود ندارد اما حداقل يك رقابت اقتصادي وجود دارد. بعضي موارد از سر منافع اقتصادي با هم اختلاف پيدا مي‌كنند. بنابراين هيچ كدام از اينها البته به علاوه اسراييل و حتي به علاوه رقباي ايران كه بعضي كشورهاي عربي هم هستند خيلي خوشحال نمي‌شوند از اينكه رابطه ايران با امريكا و كل غرب خوب شود و اين روابط پيشرفت كند چراكه گسترش اين مناسبات باعث افزايش موقعيت بين‌المللي ايران مي‌شود. طبيعتا چون آنها خود را رقيب ايران مي‌بينند از اين وضعيت خوشحال نيستند. آن طرف هم همين طور يعني چه رقباي امريكا چه ايران هر دو طرف از گسترش روابط ايران با اروپا و امريكا خوشحال نيستند.

وضعيت داخلي و خصوصا مسائل سياسي و اقتصادي چه تاثيرات عيني و قابل محاسبه‌يي در روند مذاكرات اتمي دارد؟

من بر خلاف بسياري ديگر به هيچ‌وجه از مخالفت‌هايي كه با وزارت خارجه و مذاكرات مي‌شود نگران نيستم. از نظر من، اين مخالفت‌ها در روند مذاكرات هيچ تاثير‌گذاري نمي‌تواند داشته باشد چون ما به آزادي معتقدم هستيم و اعتقاد داريم كه تمام مردم و تمام گروهاي سياسي بايد بتوانند نظرات خود را ابراز كنند. چه روزنامه‌ها، چه احزاب و چه جناح‌هاي سياسي، پارلمان و فراكسيون‌هاي مجلس بنابراين جاي هيچ نگراني نيست. البته مثل همين مساله در امريكا هم وجود دارد. آنجا هم يكسري گروه‌ها وجود دارند كه تحت تاثير لابي‌هاي صهيونيستي با گسترش رابطه با ايران مخالف هستند و همچنين با حل مساله اتمي ايران. در اين رابطه حتي به دولت اوباما هم فشار مي‌آورند. اين گروه‌ها آنجا حضور دارند و اينجا هم هستند. من مي‌بينم برخي افراد خيلي نگران هستند كه با اين اختلافات چه اتفاقي خواهد افتاد. به نظر من هيچ اتفاقي نخواهد افتاد. وزارت خارجه و دولت كار خود را انجام خواهد داد. چيزي را كه فكر مي‌كند منافع كشور و منافع ملي در آن وجود دارد، آن را دنبال مي‌كند. افراد مخالف هم مي‌توانند نقطه‌نظرات خود را مطرح كنند و به طور كل اين مخالفت‌ها مهم نيست. بالاخره ما بايد ياد بگيريم كه همواره سيستم چند صدايي در ايران حاكم باشد و هركسي نظري دارد مطرح كند. اما نظر آن كسي كه نظر اكثريت را در انتخابات برده است قابل اجرا باشد. البته بايد مواظب باشيم كه دموكراسي به معناي ديكتاتوري اكثريت نشود. به معناي حاكميت اكثريت است با رعايت حقوق اقليت‌ها كه يكي از آن حقوق همين آزادي اظهارنظر ديگران و آزادي مخالفت‌ها و نقدها و نظرهاست و اين نه تنها منفي نيست كه مثبت هم هست.

به نظر شما آيا هنوز سايه ديپلماسي دولت پيشين بر روابط ايران با كشورهاي ديگر وجود دارد؟

بله وجود دارد. مهم‌ترين اثر ديپلماسي آن همين تحريم‌هاي بين‌المللي و تحريم‌هاي كشورهاست كه عليه جمهوي اسلامي ايران به وجود آمده است و الان چهار قطعنامه تحريم توسط شوراي امنيت سازمان ملل است كه تحريم‌هاي بسيار شداد و غلاظي هم هست. كشورهاي بسيارديگري هم به صورت يكجانبه و خارج از تحريم‌هاي بين‌المللي و خارج از سازمان ملل تحريم‌هايي را عليه ايران به تصويب رساندند. مثل اتحاديه اروپا، كانادا، كره جنوبي، ژاپن و خيلي تحريم‌هايي كه اعمال شده همه از آثار دو دولت قبلي است.
محمد مهدی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۵
آقای احمدی نژاد خدمات دولت عدالت محور خود را می بینید که چه جایگاهی در دنیا برای کشور وچه معیشتی برای ملت درست کردید با آن یارانی که یک ملت وکشور را فدای غرور بی جا خود کردید اگر به روز قیامت ایمان دارید منتظر میلیونها هموطن باشید در پل صراط
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۸:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۰۵
باید برسه!
له شدم زیر گرونی و تورم لجام گسیخته ایران
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۲
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین