نقطه امیدی که در انتخابات به‌وجودآمده است چیزی فراتر از ظرفیت ذاتی آقای روحانی است و این پیروزی نشان‌دهنده این است که فقط اصلاح‌طلبان افکار و آمال و آرزوهایشان را در آقای روحانی می‌بینند.
معنی این‌که امروز آقای روحانی پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری شدند این است که اصلاح‌طلبی هم به سمت تعادل و مرکز، گرایش پیدا کرده است. این نکته بسیار مهمی است؛ یعنی هم اصلاح‌طلبان هم آقای روحانی و هم جناح محافظه‌کار تغییر کرده‌اند.
می‌خواهم بگویم این پیروزی حول محور اعتدال‌گرایی ایجاد شده است و این اعتدال‌گرایی می‌تواند کاملا مطالبات اصلاح‌طلبانه مردم را پاسخ‌گو باشد. من قبلا به لحاظ اجتماعی از طریق روش تحلیل جامعه‌شناختی عنوان کرده بودم که از نیمه دوم سال 1390 ایران به سمت آرامش خواهد رفت و الان فکر می‌کنم این آرامش اجتماعی و سیاسی در حال رخ دادن است.
در صورتی‌که نیروهای مرکز‌گرا چه اصلاح‌طلب و چه محافظه‌کار که حول آقای روحانی جمع شده‌اند بتوانند از رادیکال شدن نیروهای دو طرف جلوگیری کنند. به اعتقاد من با توجه به پتانسیلی که وجود دارد می‌توانیم یک دولت آشتی ملی براساس نظام جمهوری‌اسلامی، تشکیل دهیم اما همین دولت خودش چتری باشد برای گرایش‌هایی که از رادیکالیزم خسته شده‌اند.
من امیدوار هستم حول محور ثبات و امنیت کشور همه نیروهای سیاسی ایران با هم هم‌قسم شوند و همه افرادی که به ایران علاقه‌مند هستند با کمک هم کشور را جلو ببرند.
جمله‌ای که مقام معظم رهبری روز چهارشنبه هفته گذشته گفتند فوق‌العاده جمله مهمی بود در تاریخ 114 ساله مشروطه ایران. من یاد ندارم رهبری چنین جمله‌ای گفته باشد؛ که اگر نظام اسلامی را هم قبول ندارید به خاطر کشور بیایید؛ این‌که بپذیرند حتی کسانی که نظام اسلامی را دوست ندارد حق مشارکت ملی دارند صحبت بسیار مهمی است. این نشان می‌دهد که ایشان هم اعلام می‌کند که یک وظیفه مهم دارد و می‌گوید من از رای مردم پاسداری می‌کنم و هم به مردم اعلام می‌کند که وضعیت بسیار نگران‌کننده است.
فرق ما اصلاح‌طلبان با سایران این است که هرگاه حکومت دست دوستی به سمت ما دراز کرد باید آن را بفشاریم. یعنی پذیرش و پیروزی آقای روحانی به معنای دست دراز کردن حکومت به سمت اصلاح‌طلبان است.
مسئله اصلی هم این است که هر دو طرف به سمت مرکز حرکت کنند و از رادیکالیزه شدن فضای سیاسی کشور جلوگیری کنند .
پاپ و موسولینی: اتحاد نامقدس مخفی؛ چگونه کلیسای کاتولیک با موسولینی همبستر شد؟
آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
از کشتن افراد عینکی به جرم روشنفکر بودن تا حذف پول و مذهب از مناسبات اجتماعی / فاجعهبارترین حرکت قرن بیستم برای ساخت اتوپیای روستایی
شباهتهای قائد بغداد و پیشوای برلین؛ از میل به ویرانگری تا قهرمان پرستی
امیدواریم فوریت و ضرورت این مسئله درک شود
نمیگفت همش میرفت پای هاشمی و خاتمی. حالا یه مقداریشو به خودش میگیره.