bato-adv
کد خبر: ۱۱۱۴۰۱
تاملاتی پیرامون طرح جدید دولت برای اشتغال زنان

طرح استخدام نیمه وقت زنان؛ تهدید یا فرصت؟

نیت مثبت طراحان طرح «استخدام نیمه‌وقت زنان» در زمینه توجه ویژه به معضل افزایش چشمگیر زنان بیکار جویای کار، نیتی منطقی و قابل تحسین به نظر می‌رسد. با این وجود، ابهامات زیادی پیرامون این طرح وجود دارد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۱ - ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۱

اشاره: نیت مثبت طراحان طرح «استخدام نیمه‌وقت زنان» در زمینه توجه ویژه به معضل افزایش چشمگیر زنان بیکار جویای کار، نیتی منطقی و قابل تحسین به نظر می‌رسد. با این وجود، ابهامات زیادی پیرامون این طرح وجود دارد.

برای مثال با توجه به نوع خاص فعالیت بخش بزرگی از دستگاه‌های دولتی که به طور مکرر با ارباب رجوع سر و کار دارند، آیا نیمه‌وقت بودن کارمندان و عدم حضور آنها در نیمی از روزهای هفته باعث ایجاد سردرگمی مراجعین سازمان‌های دولتی نخواهد شد؟

آیا تقسیم یک پست سازمانی با وظایف مشخص و حتی فضای اداری مشترک بین دو نفر با سلايق و توان متفاوت، امکان اشتباه و اختلاط‌کاری و همپوشانی وظایف کارکنان را بالا نمی‌برد؟

ضمن آنکه اجرای طرح‌هایی از این دست، اگرچه با توجیه ایجاد رفاه بیشتر برای بانوان ارائه مي‌شوند، اما بیم آن می‌رود که به تدریج باعث ایجاد این تصور در اذهان عمومی شوند که زنان از عهده مسوولیت‌های سنگین اجرایی برنخواهند آمد. طبیعتا شکل‌گیری چنین ذهنیتی، در بلندمدت به هیچ عنوان به سود بانوان نبوده و با تبدیل زنان به کارمندان درجه دو و سوق دادن آنها به حاشیه، مانعی در برابر ارتقای شغلی آنان محسوب شده و شأن اجتماعی بانوان را تضعیف می‌کند.

اخیرا طرحی تحت عنوان «استخدام نیمه وقت زنان» از سوی دولت ارائه شده است که در آن به ازای هر ردیف استخدامی مجاز سازمان‌های دولتی، دو زن به صورت نیمه وقت و با ساعت کاری نیمه (22 ساعت در هفته) مشغول به کار خواهند شد و به تبع آن از حقوق و مزایای بازنشستگی معادل نصف حقوق و مزایای مصوب کارمندان رسمی دولت بهره‌مند مي‌شوند. به این ترتیب تعداد زنان شاغل دولتی دو برابر خواهد شد؛ ضمن آنکه بار مالی جدیدی نیز بر دوش دولت گذاشته نخواهد شد.

از جمله اهداف اصلی بیان‌شده برای ارائه این طرح، «تقویت بنیان خانواده» و «کمک به اقتصاد خانوار» و همچنین کمک به «اشتغال زنان تحصیل‌کرده و جویای کار» عنوان شده است. حال با توجه به ابعاد متنوع و اثرات متفاوت احتمالی ناشی از اجرای این طرح در این یادداشت کوتاه تلاش شده است تا با نگاهی واقع‌بینانه، برخی از زوایای چنین طرحی مورد بررسی قرار گیرد:

نکته اول: با توجه به اینکه خدمت به جامعه در هر جایگاه و مقامی امری خطیر بوده و توجه کامل را در حوزه مسوولیتی مربوطه می‌طلبد، به احتمال فراوان تقسیم یک پست سازمانی با وظایف مشخص و حتی فضای اداری مشترک بین دو نفر با سلايق و توان متفاوت، امکان اشتباه و اختلاط کاری و همپوشانی وظایف کارکنان را بالا برده و تعلق سازمانی و انگیزه پیشرفت را کمرنگ خواهد کرد.

همچنین این پرسش به طور جدی مطرح می‌شود که با توجه به نوع خاص فعالیت بخش بزرگی از دستگاه‌های دولتی که به طور مکرر با ارباب رجوع سر و کار دارند، آیا نیمه‌وقت بودن کارمندان و عدم حضور آنها در نیمی از روزهای هفته باعث ایجاد سردرگمی مراجعین سازمان‌های دولتی نخواهد شد؟ و آیا در تدوین این طرح به نوع مشاغل و وظایفی که قابلیت تقسیم بین دو نفر (بدون لطمه به کیفیت کاری و بهره‌وری) را دارند، توجه شده است؟

نکته دوم: با توجه به اینکه در سال‌های اخیر سطح تحصیلات زنان در کشور افزایش قابل توجهی داشته و بر آمار زنان جویای کار افزوده شده است، به نظر می‌رسد نیت طراحان طرح مذکور آن بوده است که با نگاهی ویژه و توجه خاص به این مطلب، گامی مثبت در راستای استفاده از توان بالقوه بانوان بردارند و از هدر رفتن سرمایه ملی که صرف آموزش زنان شده، جلوگیری کنند. اما سوالی که در این باب مطرح می‌شود، این است که چگونه با میزان تولید و ارائه خدمت ثابت می‌توان اشتغالزایی کرد؟

در واقع در شرایطی که میزان کل تولید و ارائه خدمات ثابت بوده و تعداد افراد جویای کار و توان کاری ایشان نیز ثابت باشد، با افزایش دو برابری تعداد شاغلان، در واقع از میزان انرژی هر فرد شاغل استفاده کمتری شده و اتلاف توان کاری بالقوه کشور به میزان سابق باقی خواهد بود. از طرفی دیگر، در صورتی که قرار باشد همان میزان کار سابق توسط نیروی کاری به میزان دو برابر انجام شود، انرژی مورد نیاز برای آموزش و هماهنگی‌های اداری، به وضوح افزایش پیدا می‌کند.

نکته سوم: از جمله اهداف مطرح‌شده برای ارائه این طرح، «کمک به اقتصاد خانوار» و «تقویت بنیان خانواده» عنوان شده است. طبیعتا این دو مساله، نکات مثبتی بوده و مزایای ویژه‌ای را در جهت رفاه بخشی از زنان جویای کار و نیز زنان متاهل در اختیار می‌گذارد. با این وجود، اجرای این طرح مسائلی را نیز پیش روی اقشار دیگری از زنان قرار خواهد داد، از جمله مشکلات مالی برای زنان سرپرست خانواده یا زنانی که به حقوق و و مزایای کامل برای گذران زندگی احتیاج دارند. ضمن آنکه با توجه به افزایش محسوس سن ازدواج، بسیاری از زنان تحصیل‌کرده و جویای کار مجرد هستند و لذا استخدام نیمه‌وقت آنان با توجیه «تقویت بنیان خانواده»، چندان منطقی به نظر نمی‌ر‌سد و فقط باعث هدر رفتن نیمی از توان و انرژی آنان خواهد شد.

نکته چهارم: آیا با توجه به اجرای طرح دورکاری در دولت و نیز وجود مشاغل نیمه‌وقت فراوان در بخش‌های مختلف جامعه که در صورت نیاز زنان متاهل و حتی زنانی که مایل به صرف انرژی و وقت کمتری در محیط کار هستند، می‌توانند از آنها بهره‌مند شوند، آیا واقعا صرف وقت و انرژی جهت اجرای این طرح ضروری است؟

نکته پنجم: به‌رغم اینکه استخدام نیمه وقت زنان یک گزینه ترجیحی و اختیاری اعلام شده، آیا ساز و کاری جهت در نظر گرفته شدن خواست زنان در مورد شیوه استخدام (تمام‌وقت یا پاره‌وقت) پیش‌بینی شده است؟ یا قرار است به تدریج شاهد باشیم که کلیه سازمان‌های دولتی، زنان را فقط به صورت نیمه‌وقت استخدام می‌کنند؟

دیگر نکته حائز اهمیت آن است که اجرای طرح‌هایی از این دست، اگرچه با توجیه ایجاد رفاه بیشتر برای بانوان ارائه می‌شوند، اما بیم آن می‌رود که به تدریج باعث ایجاد این تصور در اذهان عمومی شوند که زنان از عهده مشاغل تمام‌وقت و مسوولیت‌های سنگین اجرایی بر نخواهند آمد؛ فرآیندی که در بلندمدت به هیچ عنوان به سود بانوان نبوده و با تبدیل زنان به کارمندان درجه دو و سوق دادن آنها به حاشیه، مانعی در برابر ارتقای شغلی آنان محسوب شده و شأن اجتماعی بانوان را تضعیف می‌کند.


مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین