صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۷۶۱
زیرگذر م.ف
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۳ - ۱۱ اسفند ۱۳۸۶

پیروزی بزرگ هسته‌ای
والله من که از این گزارش‌های آقای البرادعی خیلی وقت است که سردر نمی‌آورم و فکر می‌کنم این جناب آنقدر دو پهلو حرف می‌زند و گزارش می‌نویسد که آدمهای هوش متوسطی مثل من هیچوقت نمی‌توانند از حرفها و کارهای ایشان سر در بیاورند. ولی گویا مملکت به دست افرادی که هوش متوسط ندارند؛ اداره می‌شوند چون این روزها تابلوها و پلاکاردهای بزرگی در سطح شهر دیدم که پیروزی بزرگ هسته‌ای را تبریک گفته‌بودند.

من واقعا از هر نوع پیروزی و جشنی خوشحال می‌شوم، حالا چه مربوط به انرژی صلح آمیز هسته‌ای باشد وچه جنگهای خیابانی چهارشنبه سوری؛ اما اینکه برادران عزیز در دولت نهم و ادرات تابعه و صدا و سیما، از گزارشی که حاوی مطالب زیر بوده،"پیروزی" دریافت کرده‌اند، جای خوشحالی دو چندان دارد:

• "تحقیقات مساله‌ای است که موجب نگرانی جدی است و برای ارزیابی احتمال وجود ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای ایران حیاتی است." 

• "به رغم آنکه تهران بخش‌های تازه ای از برنامه هسته‌ای خود را روشن کرده‌است، اما این اقدامات به اندازه‌ای نبوده که ثابت کند ایران در حدود تولید سلاح اتمی نیست." 

• "آژانس در وضعیتی قرار ندارد، تا دوباره نبود مواد هسته‌ای و فعالیت‌های هسته‌ای اعلام نشده، پیش از دستیابی به شفافیتی درباره ماهیت برنامه تحقیقاتی تسلیحاتی ایران با اطمینان ابراز نظر کند ... و بدون اجرای پروتکل الحاقی‌ و پیمان بین‌المللی منع گسترش جنگ‌افزارهای اتمی چنین شفاف‌سازی امکان‌پذیر نیست." 

• "ایران به همه سوالات باقیمانده درباره برنامه هسته‌ای خود در زمان مقرر درماه فوریه، پاسخ نداده‌است." 

• "ایران علاوه بر سرپیچی از خواست شورای امنیت سازمان ملل برای توقف غنی سازی اورانیوم ، آزمایش‌های تکنولوژیکی انجام داده‌است."

در راستای همین پیروزی هسته ای ( به عربی، الظفر التخمی! ) قطعنامه سوم تحریم علیه ایران ، با حمایت روسیه در راه است که احتمال اینکه بیش از این نوشته به دست شما برسد زیاد است.

مشارکت از نوع اعتراضی
حرف "هسته" شد یاد اصلاح‌طلبان و وضعیت انتخاباتی‌شان افتادم. مسلمان نشنود کافر نبیند. به حال و روزی افتاده‌اند این خدازده‌ها که حتی سی نفر هم برای نامزدی از تهران ندارند و سرلیست ائتلاف اصلاح طلبان، احتمالا اسحاق جهانگیری خواهدشد و مجید انصاری و محمد صدر و سهیلا جلودارزاده هم نفرات بعدی که البته این اسامی از  به نظر می‌آید، در مهمترین حالت به درد ترساندن بچه بخورند تا ورود به مجلس.

اعتماد ملی اعلام کرده لیست جدا می‌دهد و شیخ‌شان هم گفته من فقط یک تیر دارم و آن را به سمت ریاست جمهوری نشانه رفته‌ام.(منظور آقای کروبی این است که تمام توان و هم و غمشان را برای انتخابات ریاست جمهوری صرف می‌کنند. سوتفاهم ممنوع!)

مشارکتی‌ها اما، نمایش کاملی از اصلاح‌طلبی حکومتی ارائه داده‌اند و اعلام کرده‌اند، در انتخابات حضور معترضانه خواهند‌‌داشت.حضور معترضانه یعنی اینکه دلشان می‌خواهد قهر کنند، اما از این که سرشان بی‌کلاه بماند هم می‌ترسند( توضیح از م. ف).

من واقعا فکر می‌کنم حق این برادران و خواهران مشارکتی داده‌نشده، اما نه از طرف حکومت یا شورای نگهبان، بلکه از طرف آکادمی‌های جهانی شیمی . حقا باید جایزه‌ای به این دوستان به خاطر کشف و به کارگیری اکسیری که هر چیزی را می‌تواند قلب ماهیت کند اعطا می‌کردند.

راستی مجید انصاری هم هفته پیش از شورای نگهبان التماس کرد که به داد اسلام و انقلاب و نظام برسد و همانطوری که درست حدس زده‌اید منظور آقای انصاری این بوده که این شورا با تایید صلاحیت رفقای ایشان باید به داد اسلام و نظام و انقلاب برسد.
نمردیم معنای چپ و اعتراض اصلاحات را هم فهمیدیم!

شق الاصول !
خداوند عادل است و اینطور نیست که اگر راستی‌ها، چپی‌ها را به فلاکت دچار کردند، خودشان بتوانند با خیال راحت به مجلس هشتم برسند.

جبهه متحد اصول‌گرایی که با تلاش‌های چند ماهه راستی‌ها و محافظه‌کاران سنتی قرار بود، یک لیست واحد از راستی‌ها و محافظه‌کاران و اصول‌گران ارائه کند و به مصداق ضرب‌المثل روحانی "هلو برو تو گلو" مجلس هشتم را با امدادهای غیبی شورای‌نگهبان فتح کنند به چنان انشقاقی دچار شده‌اند که همین امروز و فرداست که با یک صدای (شترق) گوشخراش از وسط به دو نیم شود.

تا همین جای کار که ائتلاف فراگیر اصولگرایی با افرادی مثل افروغ و ابوطالب و طلایی‌نیک دست‌کم این ائتلاف را دچار دو دستگی کرده‌اند و لاریجانی هم کلا مشغول خراب کردن بازی است. ای بابا من قرار بود طنز بنویسم ، نمی‌دانم چرا دارم ذکر مصیبت می‌کنم! عوضش کسانی که قرار‌است، ذکر مصیبت بگویند چیزهای خنده دار از خودشان ساطع می‌کنند. راستی تا یادم نرفته یادآوری کنم که عزاداری دهه آخر صفر که امسال اجر و قربی بیشتر از هر سال دارد را می‌توانید با سخنرانی ارجمند جناب آقای دکتر صدر، رئیس سابق پزشک قانونی که چند ماهی است به مدد عبدالرضا هلالي معروف، اسلام شناس شده‌اند، انجام‌دهید و فیض مبسوطی از ایشان و حرکات برادر هلالی ببرید. 



عاقبت سرعت زیاد
سرعت زیاد عاقبت خوبی ندارد. این را تا پیش از این پلیس‌ها به ما می‌گفتند، اما چند وقتیست که عملا مشغول نشان دادن آن هستند. از جمله چندی پیش در میدان صادقیه تهران که پلیس می‌خواست با سرعت نور( بر وزن زور) امنیت‌اجتماعی را برقرار‌کند، معايب سرعت زیاد بیشتر به چشم آمد. ما که البته به چشم خودمان ندیدیم، ولی آنطور که می‌گویند و فیلمش هم دراینترنت موجود است، گویا پلیس مهربان شهر ما می‌خواسته با دستگیری دختر بدپوششی او را ارشاد کند که دختر مذکور معلوم نیست به چه دلیل در مقابل ارشاد مفت و مجانی مقاومت می‌کند.

پلیس خوش‌زبان هم که می‌بیند این دختر به آنچنان بلوغ فکری‌ای نرسیده که فواید ارشاد مفت و مجانی (با سرویس رایگان، البته فقط رفت!) را بفهمد، تصمیم می‌گیرد ارشاد را با اندکی زور به او استعمال کند که عده ای از رهگذران که قطعا جزو اراذل و اوباش بوده‌اند و یا خواهند‌شد، اوضاع را شلوغ می‌کنند و شعار می‌دهند و چند صد‌نفری جمع می‌شوند و خلاصه از این جور ماجراهای بی‌مزه.

دیروز هم یکی از سایت‌ها خبر از استعفای فرمانده نیروی انتظامی تهران داد که می‌تواند با این ماجرا ربط داشته‌باشد و یا کلا بی‌ربط باشد. یک فعال زن به اسم مرضیه مرتاضی لنگرودی هم به شش ماه زندان و ده ضربه شلاق محکوم شده‌است که کاملا با موضوع بی ربط است.

خب فعلا کافی است، قرار نیست که هم کارهای بی‌ربط مملکت را شما اینجا بخوانید؟ آنهم در این کمبود و گرانی کاغذ که تهیه هفتاد من کاغذ کار مشکلی است!

محتشمی پور بیرون نیا!
نقل است که در زمان‌های قدیم، شیری در جنگلی زندگی می‌کرد که روزی یک بار برای شکار از لانه‌اش بیرون می‌آمد، اما تاچشمش به حیوانات می‌افتاد از خود بی‌خود می‌شد و به جای شکار و خوردن یکی، ده پانزده تا حیوان را شل و پل و خونین و مالین و ناکار می‌کرد و عاقبت یکی را می‌خورد. بعد از چندی حیوانات دیدند این طور که نمی‌شود، رفتند پیش آقا شیره و گفتند: "ما از این به بعد خودمان روزی یک حیوان می‌فرستیم، تا شما بخورید و خواهش می‌کنیم از این به بعد برای شکار به خودتان زحمت ندهید." من فکر می‌کنم این تدبیر هوشمندانه را باید برای بسیاری از سیاستمداران‌مان استعمال کنیم. یکی از آنها همین جناب محتشمی‌پور، چپی معروف است که هر چند وقت یکبار یک حرفی در موردملی‌مذهبی‌ها و نهضت آزادی می‌زند که ده نفر باید جمعش کنند.

در دوره اصلاحات که همه نهضت‌آزادی را روی سرشان گذاشته‌بودند این آقا به استناد حکم امام آنها را می‌کوبید و حالا که این بزرگواران به سمت کهریزک و بهشت زهرا رهسپارند، آقای محتشمی‌پور -بازهم به استناد حکم امام!- دفاع جانانه‌ای از آنها کرده‌است.

پیشنهاد من این است که رسانه‌ها رسما اعلام کنند که از این به بعد هر هفته به نوبت عکس و توضیحات ایشان را چاپ کنند، تا نه ایشان زیاد به زحمت بیفتد نه دیگران!

پل‌هوایی
1-زیرگذر این دفعه بیمزه بود؟ بود که بود. اصلا حرف حساب شما چیه؟ بله؟ بله؟ به من اعتراض می‌کنید؟ فرارو را زیر سوال می‌برید؟ به وضعیت مطبوعات ایراد می‌گیرید؟ آزادی بیان به صورت مطلق را مسخره می‌کنید؟ حالا دیگر به نظام فحش می‌دهید؟...

2- عاقبت ننوشتن از احمدی‌نژاد بهتر از این نمی‌شود. من درد تو را به صدر هزار درمان ندهم!
برچسب ها: طنز زیر گذر
ارسال نظرات