صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

مرتضی افقه در گفت‌و‌گو با فرارو مطرح کرد:
آن‌هایی که مشکلات اقتصادی امروز را همچنان به دوران جنگ نسبت می‌دهند، کوچکترین دانشی در حوزه اقتصاد و مباحث اقتصادی ندارند یا خودشان را به ندانستن می‌زنند. بیش از ۲ دهه از جنگ گذشته است، این بهانه دیگر توجیه وضعیت فعلی نیست. کشور‌هایی مانند چین و مالزی که مردم خود را ظرف ۲۰ سال از فقر به ثروت رساندند، از چه روشی استفاده کرده‌اند؟ عامل جنگ یا بهانه کردن جنگ بیشتر شبیه توجیه ناشایستگی‌ها و عدم شایسته سالاری‌ها است.
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۱ - ۲۰ اسفند ۱۴۰۳

فرارو- اقتصاد کشور متاثر از شرایط سیاسی این روز‌ها و البته تغییر و تحولات دولت چهاردهم در اسفندماه، خروج وزیر اقتصاد از کابینه مسعود پزشکیان و مسائل سیاست خارجی شرایطی ملتهب دارد، اما وضعیت کلی اقتصاد کشور طی سال‌های اخیر تا چه حد ایده آل محسوب می‌شود.

به گزارش فرارو، در شرایطی که عمده وابستگی بودجه کشور ما به درآمد‌های نفتی است، کشور‌های حاشیه خلیج فارس سعی کرده‌اند با توسعه اقتصادی و جدا شدن از اقتصاد نفتی، در مسیر دیگری گام بردارند. گرچه بسیاری از کارشناسان اقتصادی تحریم‌ها و مشکلات سیاسی را عامل عقب ماندن ما از رقبا و همسایگان می‌دانند، اما همچنان مسئله نظام تصمیم گیری، گزینش مدیران و سیاست گذاری‌های کلان اقتصادی به عنوان متغیر‌های موثر در شرایط فعلی اقتصاد کشور در نظر گرفته می‌شوند.

با توجه به شرایط حساس اقتصاد کشور و کوچک شدن آن در طول زمان، پرسش‌هایی در خصوص کوچک شدن اقتصاد ایران در برابر رقبا و راهکار‌های خروج از این وضعیت مطرح است. «مرتضی افقه»، استاد دانشگاه چمران اهواز در گفت‌و‌گو با فرارو به این پرسش‌ها پاسخ داده است:

در دوره‌ای الگوی کره جنوبی بودیم، اما اکنون کره از ما سبقت گرفته

مرتضی افقه به فرارو گفت: «اصل قضیه این است که هر کشوری که مایل است پیشرفت و توسعه داشته باشد، باید ابتدا اراده کافی برای این کار را داشته باشد. پیشرفت کشور‌های همسایه و منطقه‌ای ما به این علت است که روی نگاه‌های توسعه گرا متمرکز شده‌اند. متاسفانه در طول سال‌های گذشته هیچوقت مسائل معیشتی، رفاه و پیشرفت در کشور ما آن طور که باید، جزو اولویت‌ها نبوده و بیشتر در حد شعار‌های زیبا مانده‌ایم. همین باعث شده که ما همه امکانات ملی کشور را متمرکز بر اولویت‌های سیاسی کنیم، نتیجه هم همین شده که می‌بینیم. کشور‌های همسایه ما و کشور‌های حاشیه خلیج فارس اگر از ما در حوزه اقتصاد سبقت گرفته‌اند، به این دلیل است که از چنین موضوعاتی عبور کرده‌اند. درواقع کشور‌های منطقه‌ای و رقبای ما در این موضوع که باید به دنبال رفاه و پیشرفت باشند یکسان فکر می‌کنند، فقط روش آن‌ها برای رسیدن به این پیشرفت و رفاه با یکدیگر متفاوت است.»

وی افزود: «ما اصلا پیشرفت و رفاه را اولویت قرار نداده‌ایم. در حوزه سیاست خارجی نیز در مقایسه با بسیاری از کشور‌های منطقه، فضای بسیار بسته‌ای داریم. سیاست داخلی ما هم وضعیتی مشابه دارد؛ بنابراین وقتی نظام ارزشی بر بسیاری از حوزه‌ها سایه افکنده و در اولویت است، نظام انتخاب و انتصاب مدیران هم به همین ترتیب خواهد بود و شایسته سالاری جایگاه خاصی ندارد. اتفاقا همین شرایط است که باعث شده تخصیص بودجه هم بر اساس اولویت‌های فکری باشد؛ بنابراین کشوری مثل ایران که این حجم از نیرو‌های متخصص و تحصیلکرده و منابع طبیعی فراوانی دارد، با توجه به اولویت بندی‌های اشتباه، نسبت به رقبای خود عقب مانده است. اگر به این موضوعات توجه می‌کردیم اکنون از کشور کره جنوبی نیز جلوتر ایستاده بودیم. در سال ۱۹۶۰ ما از این کشور بسیار جلوتر و الگویی برای کره بودیم، اما اکنون جایگاه ما و کره بسیار متفاوت است و کره از ما سبقت گرفته است.»

چطور چین و مالزی در ۲ دهه به رفاه رسیدند؟

این استاد دانشگاه چمران اهواز در ادامه گفت: «آن‌هایی که مشکلات اقتصادی امروز را همچنان به دوران جنگ نسبت می‌دهند، کوچکترین دانشی در حوزه اقتصاد و مباحث اقتصادی ندارند یا خودشان را به ندانستن می‌زنند. بیش از ۳ دهه از جنگ گذشته است، این بهانه دیگر توجیه وضعیت فعلی نیست. کشور‌هایی مانند چین و مالزی که مردم خود را ظرف ۲۰ سال از فقر به ثروت رساندند، از چه روشی استفاده کرده‌اند؟ عامل جنگ یا بهانه کردن جنگ بیشتر شبیه توجیه ناشایستگی‌ها و عدم شایسته سالاری‌ها است. در سال‌های پس از جنگ و در دوره آقای رفسنجانی هم اقتصادخوانده‌های طرفدار بازار آزاد، برخی تلاش‌ها را انجام دادند که در بستری نامناسب برای توسعه انجام شد. برای مثال دیدند که برخی کشور‌ها مناطق آزاد، بازار‌های آزاد و بنادر آزاد دارند و سعی کردند همین فرمول‌ها را در کشور پیاده کنند. اما توجه کنیم که این ها، روش‌هایی است که فقط در کشور‌هایی جواب می‌دهد که از اساس روی توسعه و پیشرفت متمرکز است.»

وی افزود: «در بستری که ایدئولوژیک تصمیم گیری می‌شود این نوع طرز فکر، به شکلی که انتظار می‌رود جواب نمی‌دهد. اگر بپرسی پس پول‌های دولت یا به عبارتی درآمد‌های دولت‌ها در سال‌های مختلف کجا رفته و چرا منتهی به توسعه در کشور نشده نیز پاسخ روشنی دارد، ردیف‌های بودجه را که نگاه کنید با هزینه‌های مواجه می‌شوید که اصلا لزومی ندارد باشد. همچنین بخش زیادی از هزینه‌های کشور، صرف ناکارآمدی مدیرانی شده که بر اساس شایستگی انتخاب نشده‌اند یا بر اساس اصولی انتخاب شده‌اند که درست نیست. مدیران ناکارآمد در کشور مدام برای دولت‌ها هزینه تراشی می‌کنند، بدون این که اصلا بازدهی خاصی داشته باشند. درواقع از دید من پیدا کردن دلایل عقب ماندگی ایران از رقبا چندان پیچیده نیست و می‌توان ردپای این عقب ماندگی را در تاریخ کشور به راحتی جست‌و‌جو و پیدا کرد. متاسفانه با توجه به وضعیت موجود، پیش بینی سال بسیار سختی را به ویژه در ماه‌های نخست سال ۱۴۰۴ دارم. بلاتکلیفی در حوزه سیاست خارجی، باعث می‌شود سرمایه‌های لازم را جذب نکنیم و همچنان رقبای منطقه‌ای سرمایه‌های خارجی را به سمت خود بکشانند.»

ارسال نظرات