صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

فیلم Heretic از فیلم‌های قابل توجه کمپانی A۲۴ است که به لطف نیمۀ اول قدرتمند و بازی‌های قوی ارزش تماشا دارد. اما فیلم از نیمه، انسجامش را از دست می‌دهد و تبدیل به اثری کلیشه‌ای در ژانر وحشت می‌شود.
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۳ - ۱۴ اسفند ۱۴۰۳

فیلم Heretic، اثری جدید از کمپانی خلاق A۲۴ است که اسکات بک و برایان وودز کارگردانی آن را برعهده دارند. نقش‌آفرینی «هیو گرنت» در این فیلم، مورد توجه جوایز گوناگونی همچون گلدن‌گلوب و بفتا قرار گرفته است.

به گزارش گیمفا؛ دو میسیونر (نوعی مبلغ دینی) جوان با وارد شدن به خانۀ آقای رید شیطانی، در دام موش و گربه بازی مرگبار او می‌افتند. آنها که در حال به چالش کشیده‌شدن اعتقادات خود هستند؛ اگر می‌خواهند زنده بمانند باید به ایمان خود روی آورند.

کمپانی A۲۴ که زمان زیادی از تأسیس آن نمی‌گذرد یکی از بهترین استودیو‌های فیلمسازی حال حاضر است و با بودجه‌ای اندک، فیلم‌های خلاقانه، نوآورانه و جذابی را مهیا می‌کند. برای اینکه بهتر با این کمپانی آشنا شوید کافی است به تعدادی از فیلم‌هایی که در سال ۲۰۲۴ این کمپانی به روی پردۀ سینما برد؛ نگاهی بیندازید. فیلم The Brutalist که یکی از مهم‌ترین فیلم‌های سال در فصل جوایز است، فیلم Babygirl با نقش‌آفرینی نیکول کیدمن، فیلم Queer با نقش‌‎آفرینی دنیل کریگ، فیلم We Live in Time درام -عاشقانه‌ای متفاوت با نقش‌آفرینی اندرو گارفیلد و فلورنس پیو، A Different Man که سباستین استن را به جایزۀ گلدن‌گلوب امسال رساند، فیلم Sing Sing، سومین قسمت از سه‌گانه X با نام MaXXXine که بنده به نقد و بررسی آن پرداختم، Civil War با حضور انبوهی از ستارگان در فیلم جدید الکس گارلند، Love Lies Bleeding با نقش‌آفرینی کریستن استوارت و چندین و چند مستند و فیلم قابل توجه دیگر که این کمپانی با بودجه‌ای اندک امسال به روی پرده برد. فیلم Heretic هم یکی دیگر از همین فیلم‌ها است که توانسته تنها با بودجۀ ۱۰ میلیون دلاری فروشی نزدیک به ۶۰ میلیون دلار داشته باشد و توجه مخاطبان و منتقدان را هم جلب کند.

یکی از دلایل جذابیت فیلم‌های کمپانی A۲۴ حمایت از کارگردانان مستعد و خلاق است. کارگردانان فیلم Heretic، اسکات بک و برایان وودز هستند که نامشان حتما به گوش شما خورده است چرا که هر دو از نویسندگان و خالقان سری فیلم «یک مکان ساکت» – A Quiet Place هستند که بدون شک از بهترین فیلم‌های ژانر وحشت در دهۀ گذشته بوده است. اکنون بک و وودز در یک کار مشترک دیگر به عنوان نویسنده و کارگردان فیلم Heretic را ساخته‌اند که به کلیشه‌های ژانر وحشت بسنده نکرده است و سعی کرده با تمی دینی و مذهبی، چیزی مهم‌تر از شوک و سرگرمی برای ارائه داشته باشد.

بزرگترین نقطه قوت فیلم Heretic این است که گام اول را به درستی هر چه تمام‌تر برمی‌دارد. فیلم با نمایی از کوه در میان ابر آغاز می‌شود که سپس می‌بینیم دو دختر جوان روی نیمکتی نشسته‌اند و دربارۀ مسائل زناشویی صحبت می‌کنند. سپس متوجه می‌شویم که این دو دختر با نام‌های خواهر بارنز (سوفی تاچر) و خواهر پاکستون (کلوئی ایست) دو میسیونر (مبلغ مذهبی مسیحی) هستند که قرار است تبلیغ دین مسیحیت و بالاخص شاخۀ مورمون‌ها را انجام دهند. آن دو دربارۀ مسائل مختلفی با یکدیگر گفت‌و‌گو می‌کنند و می‌بینیم که مردم هیچ میلی به صحبت آنها نشان نمی‌دهند و حتی یکی از افراد، خواهر پاکستون را تحقیر می‌کند. افتتاحیۀ درخشان Heretic ما را امیدوار به تماشای فیلمی دیدنی می‌کند. چرا که دو شخصیت دختر حالا به خوبی برای بیننده ساخته شده‌اند؛ ما هم شغل آنها را می‌دانیم، هم اعتقادات آنها را می‌شناسیم، هم خصلت‌های آنها آشنا شده‌ایم و هم رابطۀ میان این دو دختر جوان را درک کرده‌ایم.

حالا این دو دختر جوان طبق جدول زمان‌بندی خود به خانۀ آقای رید می‌رسند. در همین زمان بارش باران شدت می‌گیرد و طوفانی به پا می‌شود. از همان پلانی که دو دختر دوچرخه‌شان را قفل می‌کند نوع فیلمبرداری به‌گونه‌ای است که مخاطب را آماده می‌کند که شخصیت‌های اصلی قرار است با مشکلی بزرگ مواجه شوند. کارگردانی و فیلمبرداری در همین نقطه بار دیگر قدرتنمایی می‌کند و فیلمساز از لنز Wide برای نمایش در خانۀ آقای رید (با نقش آفرینی تحسین شدۀ هیو گرانت) استفاده می‌کند تا به تعلیق مخاطب بیفزاید.

فیلم Heretic یکی از بهترین فیلم‌های مهیج سال است چرا که می‌تواند به خوبی تعلیق بسازد. نکتۀ مهم این است که فیلم برای رسیدن به موضوع اصلی خود شتابزده عمل نمی‌کند و با طمأنینه و به خوبی شخصیت‌پردازی خواهر پکستون و خواهر بارنز را انجام می‌دهد و این دو شخصیت را برای بیننده می‌سازد و حالا که بیننده حس همذات‌پنداری با این دو فرد پیدا می‌کند آنها را به خوبی در موقعیت‌هایی پرتعلیق قرار می‌دهد و فیلمی سراسر مهیج و نفس‌گیر و تا انتها درگیرکننده و تماشایی می‌سازد.

این دو دختر پس از مکالمه‌ای کوتاه با آقای رید وارد خانه می‌شوند و از همین نقطه است که داستان اصلی آغاز می‌شود. قصد ندارم ادامۀ داستان را بدین شکل تعریف کنم تا اولا حوصلۀ خواننده را با خلاصۀ داستان سر نبرم و ثانیا اگر کسی هنوز فیلم را تماشا نکرده است؛ اسپویل نشود.

در ادامه به بررسی بخش‌های گوناگون فیلم Heretic می‌پردازم، اما لازم می‌دانم باز هم تأکید کنم که نکته‌ای که Heretic را تا انتها به فیلمی سرپا تبدیل می‌کند؛ کاراکتر‌هایش است نه داستان و مضامینش! داستان و محتوای داستان، ضعف‌های متعددی دارد که در ادامه به آن خواهم پرداخت؛ اما فیلم در زمینۀ شخصیت‌ها به لطف فیلمنامه خوب و البته کارگردانی قابل توجه از بهترین‌های سال است. شخصیت‌پردازی آقای رید هم به خوبی در همان دقایق ابتدایی حضورش شکل می‌گیرد و با نما‌هایی که فیلمبردار ضبط می‌کند و کارگردان در تدوین نهایی استفاده کرده است؛ از او کاراکتری مرموز می‌سازد. نکته مهمی که باعث ساخت کاراکتر‌ها و تعامل میان آنها شده است بازی دیدنی هر سه بازیگر است.

 سوفی تاچر و کلوئی ایست ۲۴ ساله ستاره‌های جوان هالیوود هستند و نقش‌آفرینی قدرتمندی را ارائه می‌دهند. در فیلم‌های ژانر وحشت مرسوم است که از دخترانی جوان و زیبا استفاده می‌شود تا توجه مخاطب را جلب کند؛ اما عملا به‌جز جیغ کشیدن و چهره‌ای ترسان، عمدتا نکتۀ دیگری از بازیگر‌های این فیلم‌ها نمی‌بینیم. اما در اینجا سوفی تاچر و کلوئی ایست، علاوه بر داشتن تمامی استاندارد‌های بازی در چنین فیلمی، حقیقتا نقش‌آفرینی می‌کنند و به خوبی می‌توانند حسّ ترس و استرس درونی کاراکتر را با چشم‌هایشان، حرکات بدنشان و نوع صحبت‌کردنشان به نمایش بگذارند؛ و فراتر از این دو بازیگر خوب، هیو گرانتی است که حسابی می‌درخشد و بدون شک بهترین بازی او در چند سال اخیر را شاهد هستیم.

هیو گرانت در این فیلم تماشایی است و توانسته جنون کاراکتر را به شکلی به شدت باورپذیر به تصویر بکشد و در عین حال که به شخصیتی شرور تبدیل می‌شود به هیچ وجه بیننده را پس نمی‌زند و بالعکس به دلیل حسّ کنجکاوی‌ای که در کاراکتر‌ها و بینندگان ایجاد می‌کند باعث می‌شود بیننده تا آخرین لحظه معمای او را دنبال کند.

خیلی کوتاه می‌گویم که در کنار تمامی موارد بالا، موسیقی متن، طراحی صحنه و فیلمبرداری در کیفیتی بالا قرار دارد و همگی به ساخت تعلیق و تنش‌های فیلم کمک می‌کنند.

اما فیلم Heretic همانطور که از نام آن پیداست سعی دارد درونمایه‌ای مذهبی-دینی ارائه دهد. فیلم قرار است تقابلی میان دو مبلغ مذهبی جوان و خوش‌قلب با مرد سنّ و سال‌داری آتئیست باشد که به هیچ‌چیز اعتقاد ندارد و این زندگی را پوچ می‌انگارد. فیلم سعی دارد همانطور که از ابتدا در دیالوگ‌های ابتدایی پیداست؛ ایمان دو دختر را مورد آزمایش قرار دهد و اعتقادات آنها را به چالش بکشد.

 اما حقیقتا فیلم در این عرصه نمی‌تواند موفق شود و این بزرگترین ضعف فیلم است. در حقیقت کاراکتر رید (هیو گرانت) هیاهویی برای هیچ است. بیننده با توجه به معرفی این کاراکتر، انتظار دارد او سؤالاتی اساسی دربارۀ دین مطرح کند که ذهن بیننده را هم به کار بگیرد و او را به تکاپو بیندازد. اما فیلم در این زمینه عقیم است. در حقیقت انتقاداتی که او به دین وارد می‌کند و سپس آنها را با بازی‌های فکری مانند «مونوپولی» مقایسه می‌کند بیشتر شبیه حرف‌های یک آدم بی‌سوادی است که دلش بدجور از خدا و پیغمبر پر است و توانایی مطرح کردن استدلال منطقی ندارد و سعی دارد شلوغش کند!

 سؤالاتی که مطرح می‌شود ساده‌تر از چیزی است که قرار باشد در این نقد به آن بپردازم، اما برای مثال انتقادی که دربارۀ تعداد پیروان ادیان مختلف (با ذکر مستقیم نام یهودیت «تورات»، مسیحیت «انجیل» و اسلام «قرآن») می‌کند این است که یهودیت به عنوان دینی که زودتر از بقیۀ ادیان آسمانی ظاهر شده است؛ تعداد پیروان کمتری دارد، چون مبلغ ندارد و کسی مانند میسیونر‌ها به خانۀ افراد گوناگون نمی‌آیید تا آنها را به دین دعوت کنید!

اما دختران هم در جواب به قضیۀ هولوکاست اشاره می‌کنند. یعنی آقای رید با این همه ادعا‌های گوناگون دربارۀ مطالعات ادیان قرار است چنین ایرادی را به دین وارد کند که کودکی ۱۰ ساله هم همین را مطرح می‌کند و به آن پاسخ خواهد داد! یعنی آقای رید نمی‌داند که یهودیت دینی نژادی است و برای قوم به اصطلاح برگزیده تعریف شده است و به سختی می‌توان به یهودیت پیوست؟!

جدا از اینکه فیلمنامه در پرداخت این موضوع عملکرد ضعیفی دارد؛ مسیر فیلم هم از نیمه به کل تغییر می‌یابد. در حقیقت از وقتی که دو دختر از فضای خانه جدا و وارد زیرزمین می‌شوند؛ ژانر فیلم هم تغییر می‌یابد. از نورپردازی گرفته تا سبک روایی! در نیمۀ اول شاهد فیلم معمایی-تریلر-روانشناختی-مذهبی قابل توجهی بودیم؛ اما با ورود دختران به زیرزمین گویا فیلم هم به زیر کشیده شد! فیلم در نیمه دوم به اثری کلیشه‌ای در ژانر وحشت تبدیل می‌شود که هیچ چیزی به جز چند تا شوک برای ارائه ندارند. در حقیقت فیلم در همان ژانر وحشت هم نمرۀ بالایی نمی‌گیرد و اِلِمان‌های یک فیلم ترسناک عامه‌پسند را هم ندارد. اما همانطور که گفتم به دلیل افتتاحیه عالی و نیمۀ اول درست و حسابی‌اش بیننده را تا پایان‌بندی همراه نگه می‌دارد.

هشدار اسپویل

یکی از نکات قابل توجه؛ کاراکتر مرد مبلغی بود (با نقش آفرینی توفر گریس) که به‌دلیل تأخیر دختران قرار بود به دنبال آنها بگردد. او با شمایل یک قهرمان وارد داستان می‌شود و قرار است ناجی آنها باشد، اما به ساده‌ترین شکل ممکن فریب می‌خورد و به هیچ دستاوردی نمی‌رسد. در بار دومی که در خانۀ رید را می‌زند به کمک موسیقی متن و کارگردانی خوب، انتظار مشکوک شدن او را داریم، اما به شکلی مضحک سعی دارد یک کاتالوگ دربارۀ دین مسیحیت و شاخۀ مورمون به رید بدهد!

به پایان‌بندی اثر بپردازیم. جایی که فیلمساز نتیجه‌گیری خود را ارائه می‌دهد. خواهر پکستون که با زخم چاقو با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند حالا به گوشه‌ای از زیرزمین تکیه می‌دهد و دست به دعا می‌شود. رید که ثانیه‌هایی تا مرگش باقی نمانده است کماکان به سراغ پکستون می‌آید و با لحنی تمسخرآمیز از او می‌خواهد که دعا بخواند. در همین حین دختر به آزمایشی اشاره می‌کند که ادعا می‌شود دعا اثری ندارد و فقط برای دلخوشی انسان است.

 رید چاقو را زیر گلوی پکستون می‌گذارد و ناگهان با ضربه‌ای، رید کشته می‌شود. متوجه می‌شویم که در واپسین نفس‌هایش، بارنز او را کشته است! او از خانه خارج می‌شود و با شمایل یک قهرمان با یک موسیقی حماسی از بین شاخ و برگ درختان برفی عبور می‌کند و با نوری که از سمت خورشید می‌تابد فضایی فراانسانی می‌گیرد. پروانه‌ای روی دست او می‌نشیند و سپس از نمایی دیگر می‌بینیم که خبری از پروانه نیست. به گمان من فیلمساز معتقد است در جهانی از، اما و اگرها، در میان انبوهی از سؤالات گیر کرده‌ایم که نمی‌توانیم به پاسخی قطعی برسیم. اما در همین جهان عدم قطعیت، ایمان شاید راه حلی غیرقطعی ولی مناسب برای زندگی باشد.

پایان اسپویل

در پایان باید گفت فیلم Heretic از فیلم‌های قابل توجه کمپانی A۲۴ است که به لطف نیمۀ اول قدرتمند و بازی‌های قوی ارزش تماشا دارد. اما فیلم از نیمه، انسجامش را از دست می‌دهد و تبدیل به اثری کلیشه‌ای در ژانر وحشت می‌شود.

ارسال نظرات