صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۸۳۳۷۲۶
پس از بازگشت به کاخ سفید، دونالد ترامپ سیاستی غیرمتعارف در قبال خاورمیانه اتخاذ کرده که شامل طرح‌های بحث‌برانگیزی مانند انتقال فلسطینی‌ها از غزه، حمایت از الحاق کرانه باختری و تغییر راهبرد آمریکا در منطقه است. مارکو روبیو برای سنجش واکنش رهبران عرب به این سیاست‌ها به منطقه سفر کرده است. در همین حال، مذاکرات آتش‌بس میان اسرائیل و حماس با موانع جدی روبه‌روست و تحلیلگران نسبت به پیامد‌های این راهبرد‌ها بر ثبات منطقه هشدار داده‌اند.
تاریخ انتشار: ۲۱:۵۰ - ۳۰ بهمن ۱۴۰۳

فرارو– میسی رایان، خبرنگار حوزه سیاست خارجی ایالات متحده روزنامه واشنگتن پست

به گزارش فرارو به نقل از روزنامه نیویورک تایمز، در نخستین ماه پس از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، سیاست خارجی او در قبال خاورمیانه بر محوریت توافق‌های جامع، بازنگری در رویکرد‌های سنتی آمریکا و حفظ عنصر غیرقابل‌پیش‌بینی‌اش متمرکز شده است. این سیاست، که توسط رئیس‌جمهور و مشاوران ارشد وی پیشنهاد شده، شامل طرح‌هایی همچون انتقال دائمی فلسطینی‌ها از نوار غزه، احتمال حمایت از الحاق کرانه باختری به اسرائیل و تأکید بر محرومیت ساکنان این مناطق از حق تعیین سرنوشت است.

این هفته سیاست ترامپ با چالشی جدی روبروست. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، قرار است با رهبران منطقه دیدار کرده و میزان هم‌سویی رویکرد‌های آنها با اهداف اصلی ترامپ در خاورمیانه را بسنجد: نخست پایان دادن به بحران غزه و دوم دستیابی به توافق صلح میان اسرائیل و عربستان سعودی.

دیوید شنکر، که بین سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ عالی‌ترین مقام وزارت خارجه در امور خاورمیانه بود، یادآوری می‌کند که ترامپ در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌اش رویکردی غیرعاطفی و تحول‌آفرین در قبال سیاست‌های سنتی آمریکا در منطقه داشت. اگرچه این رویکرد به یک پیمان صلح جامع در خاورمیانه منجر نشد، اما باعث انعقاد توافق‌هایی شد که روابط اسرائیل را با بحرین، سودان، مراکش و امارات متحده عربی عادی کرد.

از تخلیه فلسطینی‌ها تا عادی‌سازی روابط؛ آیا سیاست ترامپ در خاورمیانه موفق خواهد بود؟

دونالد ترامپ با استفاده از راهبرد‌های غیرمتعارف تمایلش را به حل مناقشات منطقه‌ای و ایجاد همزیستی به شکلی ناقص، نشان داده است. اما دیوید شنکر تأکید می‌کند که رویکرد معامله‌محور ترامپ و تمایل او به اتخاذ اقداماتی که گاه نظم موجود را برهم می‌زنند، کاملاً واضح است. اگرچه این سیاست‌ها ممکن است فرصت‌هایی جدید برای مذاکره ایجاد کنند، اما در عین حال به بی‌ثباتی منطقه‌ای دامن می‌زنند.

حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل، آغازگر یکی از جدی‌ترین بحران‌های خاورمیانه بود. پاسخ اسرائیل، که شامل اقداماتی تنبیهی در غزه و لبنان بود، در نهایت به رویارویی مستقیم با ایران منجر شد. این تنش‌ها زنجیره‌ای از ناآرامی‌ها را در کرانه باختری، لبنان و سوریه به دنبال داشت و منطقه را در موقعیتی بسیار پرخطر قرار داد.

دونالد ترامپ در یکی از مصاحبه‌های خود با شبکه فاکس نیوز، طرحی را پیشنهاد کرد که بسیاری آن را بحث‌برانگیز و اختلال‌آفرین توصیف می‌کنند: تخلیه فلسطینی‌ها از نوار غزه و جلوگیری از بازگشت آنها. او حتی ایده استفاده از کمک‌های مالی ایالات متحده برای ترغیب مصر و اردن به پذیرش این آوارگان را مطرح کرد. با این حال، این پیشنهاد با واکنش‌های تند و منفی کشور‌های عربی روبه‌رو شد. در همین حال، ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، پیشنهاد داد که دو هزار کودک بیمار از غزه برای درمان به خارج از این منطقه منتقل شوند. ترامپ این اقدام ملک عبدالله را حرکتی «زیبا» توصیف کرد و از آن تقدیر نمود.

این برنامه، مشابه بسیاری از سیاست‌های دوره نخست ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، خطوط قرمز دیرینه‌ای را که واشنگتن طی دهه‌ها به آن پایبند بود، در هم شکست. از جمله این اقدامات می‌توان به انتقال سفارت آمریکا به قدس و به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر بلندی‌های جولان اشاره کرد که تغییراتی بی‌سابقه در سیاست سنتی ایالات متحده به شمار می‌رفت.

در سال ۲۰۲۰، ترامپ طرح صلحی ارائه داد که به اسرائیل اجازه می‌داد شهرک‌های کرانه باختری را قانونی کند و کنترل بخش‌های بزرگی از اراضی فلسطینی را در دست گیرد. در مقابل، وعده‌ای مبهم از یک مسیر احتمالی به سوی استقلال به فلسطینی‌ها داده شد. با این حال، تمرکز اصلی سیاست ترامپ بر عادی‌سازی روابط اسرائیل با کشور‌های عربی بود و تقویت اشغال اسرائیل در کرانه باختری، که از سال ۱۹۶۷ تحت کنترل این کشور بوده است، در اولویت نخست این طرح قرار نداشت.

از استفانیک تا هاکبی؛ ترامپ چگونه دولت خود را با سیاست‌های راست‌گرای اسرائیل هماهنگ کرد؟

پس از بازگشت به کاخ سفید، دونالد ترامپ چندین انتصاب انجام داد که دیدگاه‌های جناح راست‌گرای افراطی اسرائیل و محافظه‌کاران ائتلاف بنیامین نتانیاهو را منعکس می‌کرد. از جمله این افراد الیز استفانیک بود، گزینه‌ای که ترامپ برای نمایندگی آمریکا در سازمان ملل معرفی کرد. استفانیک در جلسه تأیید خود اعلام کرد که اسرائیل «حق کتاب مقدسی» بر تمام کرانه باختری دارد و از پذیرش حق تعیین سرنوشت فلسطینی‌ها امتناع کرد.

مایک هاکبی، فرماندار پیشین آرکانزاس و نامزد ترامپ برای سفارت آمریکا در اسرائیل، نیز اظهار داشت که دولت ممکن است از الحاق کرانه باختری حمایت کند. پیت هگست، وزیر دفاع ترامپ نیز علناً حمایت خود را از کنترل یهودیان بر تپه معبد، محلی که مسجدالاقصی در آن واقع است، ابراز کرد.

در نخستین روز بازگشت به کاخ سفید، دونالد ترامپ تحریم‌هایی را که در دوران جو بایدن علیه شهرک‌نشینان کرانه باختری اعمال شده بود، لغو کرد. با این حال، او همچنان از اعلام رسمی الحاق این منطقه خودداری کرده و در دیدار اخیرش با بنیامین نتانیاهو وعده داده که به زودی جزئیات بیشتری ارائه خواهد کرد. همچنین، در گفت‌وگویی با پادشاه اردن، بر این نکته تأکید کرد که «کرانه باختری در مسیر خوبی قرار خواهد گرفت.»

به گفته دیوید شنکر، این اقدامات بیانگر نزدیکی بیشتر حزب جمهوری‌خواه به جناح راست اسرائیل و برجسته‌تر شدن نقش حزبی اسرائیل در سیاست داخلی ایالات متحده است. این همگرایی به‌ویژه در جریان جنگ غزه آشکار شد، زمانی که برخی قانون‌گذاران دموکرات به رویکرد اسرائیل در قبال غیرنظامیان و حمایت نظامی دولت بایدن از ارتش اسرائیل اعتراض کردند.

حرکات اخیر دونالد ترامپ، از جمله پیشنهادش درباره غزه، مورد استقبال جناح راست افراطی اسرائیل، به‌ویژه افرادی همچون بتسالئیل اسموتریچ و ایتامار بن‌گویر قرار گرفت. با این حال، این طرح با واکنش‌های تند فلسطینی‌ها مواجه شد. وارسن آغابکیان، وزیر امور خارجه تشکیلات خودگردان فلسطین، این پیشنهاد را «توهین‌آمیز» خواند و در مصاحبه‌ای اظهار داشت: «حتی مطرح کردن چنین پیشنهادی از سوی ایالات متحده، ما را به این نتیجه می‌رساند که فلسطینی‌ها مانند اشیائی دیده می‌شوند که می‌توان آنها را به‌سادگی جابه‌جا کرد. این نوع نگاه، مقاومت فلسطینی‌ها را نادیده می‌گیرد. جهان تا کنون باید فهمیده باشد که ما هرگز سرزمین خود را ترک نخواهیم کرد.»

مارکو روبیو: دوران ایده‌های قدیمی به سر آمده، پیشنهاد ترامپ تنها گزینه موجود است

مارکو روبیو، سناتور جمهوری‌خواه ایالت فلوریدا، در یک مصاحبه رادیویی تأیید کرد که دولت ترامپ در انتظار نظرات کشور‌های عربی درباره آینده غزه است. او اشاره کرد که این کشور‌ها در حال تدوین طرحی هستند که جایگزینی برای پیشنهاد رئیس‌جمهور در خصوص مدیریت آمریکا بر غزه و بازسازی این منطقه ارائه خواهد داد. روبیو همچنین از تلاش‌های ترامپ برای حفظ آتش‌بس در غزه و هشدار‌های صریح به حماس درباره آزادی گروگان‌ها تقدیر کرد. وی اظهار داشت: «ترامپ رویکرد دیپلماتیکی کاملاً متفاوتی در پیش گرفته است. او بدون پرده‌پوشی می‌گوید که چه خواهد کرد و سپس دقیقاً همان کار را انجام می‌دهد. اگرچه این روش ممکن است در ابتدا شوک‌آور به نظر برسد، اما در نهایت ترامپ تنها فردی است که می‌تواند به‌عنوان عاملی برای شکل‌دهی یک ساختار باثبات در خاورمیانه عمل کرده و از چرخه مداوم خشونت جلوگیری کند.»

سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرد که مارکو روبیو در جریان سفر خود به منطقه، به بررسی دیدگاه‌ها و رویکرد‌های جدید تمرکز خواهد کرد. این سفر شامل ملاقات با بنیامین نتانیاهو در اورشلیم و محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی در ریاض است. وی تأکید کرد: «دوران ایده‌های قدیمی به سر آمده است. اکنون پیشنهاد رئیس‌جمهور ترامپ تنها گزینه موجود بر روی میز است.»

با این حال، تحلیلگران هشدار داده‌اند که طرح ترامپ برای غزه و اقدامات مورد حمایت جناح راست افراطی اسرائیل ممکن است نتایجی معکوس به همراه داشته باشد. این اقدامات می‌تواند عربستان سعودی را در پذیرش توافق با اسرائیل تحت فشار قرار دهد. عربستان نیز به طور ضمنی بر ضرورت یک روند صلح‌آمیز برای هرگونه عادی‌سازی روابط با اسرائیل تأکید کرده است. به نظر می‌رسد پیشنهاد ترامپ برای جابه‌جایی فلسطینی‌ها، ریاض را به سمت تأکید بیشتر بر راه‌حل دو دولتی سوق داده است.

عوفر شیلح، نماینده پیشین کنست و تحلیلگر امنیت ملی معتقد است که بنیامین نتانیاهو از حمایت هر اقدامی که ممکن است به خروج اعضای ائتلاف و در نهایت فروپاشی دولتش منجر شود، خودداری می‌کند. به گفته او، دولت کنونی اسرائیل نیز علاقه‌ای به پیشبرد مسئله فلسطین از خود نشان نداده است. 

آیا وضعیت غزه دوباره به نقطه قبل از جنگ بازمی‌گردد؟

رویکرد دونالد ترامپ، به‌ویژه در چارچوب آتش‌بس غزه، در آینده نزدیک با چالش‌های پیچیده‌ای رو‌به‌رو خواهد شد. این چارچوب، که با همکاری مشترک دولت‌های بایدن و ترامپ تدوین شده بود، قرار بود از اول مارس وارد مرحله‌ای دشوارتر و حساس‌تر شود. بر اساس این طرح، مذاکرات میان اسرائیل و حماس قرار بود زمینه آزادی گروگان‌های بیشتر، خروج نیرو‌های دفاعی اسرائیل از غزه و تثبیت آتش‌بس را فراهم کند. اما تا کنون، این مذاکرات به‌طور رسمی آغاز نشده است. این تأخیر، نمایانگر موانع عمده‌ای است که بر سر راه دستیابی به توافقی پایدار وجود دارد و نشان‌دهنده میزان پیچیدگی چالش‌هایی است که طرفین با آن مواجه‌اند.

ایلان گلدنبرگ، مشاور پیشین مسائل خاورمیانه، بر این باور است که دستیابی به یک توافق جامع در خصوص حکمرانی پس از درگیری، تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد. با این حال، او احتمال توافقی محدودتر را مطرح می‌کند؛ توافقی که شامل آزادی گروگان‌های بیشتر در ازای افزایش کمک‌های بشردوستانه و خروج نیرو‌های اسرائیلی از غزه باشد.

ارسال نظرات