این ساختمان وسط کوچه باریکی قرار داشت که پر از خانههای چند واحدی آجر قرمز سه تا چهار طبقه بود که در محلههای مسکونی رایج هستند. این ساختمانها که تقریباً در طراحی و اجرا یکسان بودند، به شکل یکنواخت و تقریباً به سبک تولید انبوه در امتداد خیابان قرار داشتند. این ساختمان خاص دارای پلههای خارجی رو به خیابان بود که برای دسترسی خودرو به قدر کافی عریض نبودند. متاسفانه، از آنجا که این قسمت جنوبی بود، پلهها مانع از رسیدن نور طبیعی به فضای داخلی میشدند. افزون بر این، با توجه به اینکه ساختمانهای همسایه تنها یک متر از طرف شرق و غرب فاصله داشتند، تأمین نور کافی یا نمای باز تقریباً غیرممکن بود.
به گزارش فرادید، بزرگترین دلیل انتخاب این ساختمان توسط مالک، طبقه چهارم آن بود. توانایی داشتن یک تراس خارجی و لذت بردن از نمای باز آسمان عامل تصمیمگیری اصلی بود. با وجود اینکه مساحت کل طبقات محدود بود (حتی با تصرف مالک در طبقات سوم و چهارم) فضای کوچک برای آنها مشکل بزرگی نبود. طرح آنها این بود که طبقات اول و دوم را اجاره دهند و از طبقات بالاتر به عنوان اقامتگاه خصوصی خود استفاده کنند. چالش اصلی طراحی این بود که با وجود فضای محدود داخلی، تراس طبقه چهارم حس باز و آزادی داشته باشد.
شاخصترین نمای ساختمان یعنی نمایی رو به خیابان، به دلیل وجود پلههای خارجی شلوغ و آشفته به نظر میرسید. مانند ساختمانهای آجر قرمز اطراف، این نما نیز از یک زیباییشناسی استاندارد پیروی میکرد، اما نسبت به ساختمانهای همسایه خود آشفتهتر به نظر میرسید. با توجه به شرایط نامساعد نور طبیعی و دید، اولویت اصلی این بود که نمای ساختمان به شکلی صاف و در عین حال برجسته و جذاب طراحی شود. از آنجا که طبقات پایین برای اجاره در نظر گرفته شده بودند، مهم بود ساختمان به شکلی مثبت و چشمگیر خود را نمایان کند.
تنها با سادهسازی نمای ساختمان، تأثیر بصری قابل توجهی ایجاد شد. در حالی که مصالح مختلفی بررسی شدند، محدودیتهای بودجه سبب شد گزینهای کمهزینه انتخاب شود که نه تنها مقرون به صرفه باشد، بلکه تضاد چشمگیری با ساختمانهای اطراف داشته باشد.
ویژگی مهم فضای داخلی، اتصال یکپارچه بین طبقه چهارم و تراس بود. در یک ساختمان بلند و باریک، این فضای باز در بالای ساختمان منبع اصلی تهویه و باز بودن است. اگرچه ساختمانهای اطراف از نظر ارتفاع مشابه بودند و دیدهای بیرونی را محدود میکردند، مصالح خارجی تا نردههای تراس امتداد یافته است. این رویکرد به مسدود کردن نماهای ناخوشایند کمک کرد در حالی که همچنان دیدی بدون مانع از آسمان فراهم میکرد.
یکی از تصمیمات کلیدی طراحی، قرار دادن سرویس بهداشتی در مجاورت تراس طبقه چهارم بود. با یکپارچه کردن گل و گیاههای طبیعی روی تراس و ایجاد تجربهای باز و رو به آسمان برای حمام، هدف این بوده که یک روال روزانه سرحالکننده ایجاد شود؛ فرصتی برای استراحت و بازیابی در پایان روز.
با توجه به محدودیت نور طبیعی، تمرکز روی به حداکثر رساندن جریان هوا و باز بودن فضای داخلی بوده است. ابتدا، تصمیم گرفته شد فضایی مانند حیاط مرکزی در طبقه سوم برای بهبود تهویه ایجاد شود، اما در نهایت این ایده کنار گذاشته شد زیرا فضای ذخیرهسازی و کاربردی را بسیار کاهش میداد. با این حال، یکی از جنبههایی که برای سازنده و مالک غیرقابل مذاکره بود، فضای سرویس بهداشتی با دید به تراس طبقه چهارم بود. حتی با قربانی کردن برخی ویژگیها، این ویژگی برای اطمینان از یک تجربه زندگی منحصر به فرد و تازهکننده ضروری بود.