فرارو – کسینیا اسوتلووا مدیر اجرایی سازمان منطقهای صلح، اقتصاد و امنیت و نماینده سابق کنست اسرائیل
به گزارش فرارو به نقل از اندیشکده چتم هاوس، در اولین روز آتشبس در غزه، در حالی که میلیونها اسرائیلی با نگرانی منتظر آزادی گروگانها بودند، پشت درهای بسته دفتر نخستوزیر اسرائیل بحثها و محاسبات سیاسی پیچیدهای جریان داشت. همان صبح، ایتامار بنگویر، وزیر افراطگرای راستگرا، در اعتراض به این توافق از ائتلاف حاکم کنارهگیری کرد. همچنین، بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی، تهدید کرد که اگر دولت اسرائیل مرحله دوم این توافق را اجرا کند، او نیز ممکن است از دولت جدا شود.
این تحولات نشاندهنده چرخشی غیرمنتظره و طنزآمیز در سیاست منطقهای است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا، اکنون به یکی از مدافعان اصلی صلح در غزه تبدیل شده است. ترامپ از طریق فرستادهاش، استیو ویتکاف، فشار زیادی به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل وارد کرد تا این توافق را بپذیرد. این موضعگیری ترامپ شرایطی تقریباً سورئال ایجاد کرده است. بهطوریکه رسانههای نزدیک به نتانیاهو، بهویژه کانال ۱۴، حالا در نوعی حسرت دوران ریاستجمهوری جو بایدن هستند و برخورد قاطع ترامپ را تهدیدی برای بقای سیاسی نتانیاهو تلقی میکنند.
انگیزههای ترامپ کاملاً واضح و بهشدت عملگرایانه است. او خاورمیانه را با دو هدف استراتژیک در نظر دارد: اول، دستیابی به توافقی جامع با عربستان سعودی بر پایه توافقات ابراهیم؛ و دوم، ایجاد مسیری برای انتقال گاز قطر از طریق سوریه به اروپا.
توافق با عربستان شامل عادیسازی روابط میان اسرائیل و ریاض و همچنین یک پیمان دفاعی بین عربستان و آمریکا است که میتواند سرمایهگذاریهای کلانی را به اقتصاد آمریکا جذب کند. عربستان قبلاً متعهد شده که طی چهار سال آینده ۶۰۰ میلیارد دلار در ایالات متحده سرمایهگذاری کند و همچنان یکی از خریداران اصلی تسلیحات آمریکایی است. از سوی دیگر، پروژه گاز قطر میتواند منبعی جایگزین برای تأمین انرژی اروپا باشد و فرصتهای اقتصادی جدیدی ایجاد کند. این پروژه همچنین میتواند پیوند میان کشورهای خلیجفارس و مشرقزمین را تقویت کند.
هر دو هدف ترامپ، بهنوعی دستیابی به موفقیتهای اقتصادی قابلتوجهی هستند که او امیدوار است در دوره جدید ریاستجمهوری خود به نمایش بگذارد. اما دستیابی به این اهداف به پیششرطی حیاتی نیاز دارد: ثبات در منطقه. تا زمانی که غزه بهعنوان منطقهای جنگزده باقی بماند، تحقق این برنامهها دشوار خواهد بود. این مسئله به تضاد مستقیمی با استراتژی داخلی نتانیاهو منجر شده است. از آغاز جنگ، اولویت اصلی نتانیاهو حفظ ائتلاف راستگرای خود و جلوگیری از برگزاری انتخابات زودهنگام بوده است. وعده او مبنی بر «پیروزی کامل» باعث شده که نتانیاهو به مردم اسرائیل القا کند ادامه جنگ، راهی برای رسیدن به این پیروزی است. از سوی دیگر، دولت اسرائیل هرگونه راهحل سیاسی به خصوص بازگشت تشکیلات خودگردان فلسطین را رد کرده است. این امر باعث شده که حماس همچنان کنترل غزه را در دست داشته باشد و در نتیجه به نتانیاهو بهانهای برای ادامه جنگ بدهد.
نظرسنجیها در اسرائیل نشان میدهند که اکثریت قابلتوجهی از مردم از توافق آتشبس حمایت میکنند. در واقع، ۷۲ درصد از اسرائیلیها موافق این توافق هستند. همچنین، ۶۹ درصد از مردم اسرائیل خواستار برگزاری انتخابات پارلمانی «به محض پایان جنگ» هستند. این مسئله برای نتانیاهو نگرانکننده است، چرا که حزب او و ائتلافش از زمان شروع درگیریها در نظرسنجیها افت کردهاند.
این موضوع به وضوح نشان میدهد چرا نتانیاهو از تعیین شرایطی مشخص برای پایان جنگ خودداری کرده است. در حالی که او سعی دارد بحث را به مسائل امنیتی مانند کنترل بر گذرگاه فیلادلفی (مرز غزه و مصر) و نحوه استقرار نیروها معطوف کند، اما مسئله اصلی به نظر میرسد بیشتر جنبه سیاسی دارد. با خروج بنگویر، ائتلاف دولت او تضعیف شده است و اگر اسموتریچ نیز ائتلاف را ترک کند، دولت او عملاً سقوط خواهد کرد و انتخابات زودهنگام محتمل خواهد شد.
اوضاع پیچیدهتر نیز شده است، زیرا نتانیاهو تنها مقام ارشد اسرائیلی است که هنوز مسئولیت شکستهای امنیتی پیش از ۷ اکتبر را بر عهده نگرفته است. در حالی که اخیراً هرتزی هالوی رئیس ستاد ارتش اسرائیل، با پذیرش مسئولیت این شکستها استعفا داد، نتانیاهو همچنان پاسخگویی رسمی در این زمینه از خود نشان نداده است.
تمایل ترامپ به صلح و ثبات برای پیشبرد اهداف منطقهای خود، شرایط را برای نتانیاهو سختتر کرده است. او به ادامه تنشها نیاز دارد تا بقای ائتلاف خود را توجیه کرده و از برگزاری انتخابات زودهنگام جلوگیری کند. اکنون نتانیاهو باید تصمیم بگیرد: یا مرحله دوم توافق را اجرایی کرده و با خطر فروپاشی ائتلاف خود و واکنش رایدهندگان مواجه شود، یا از ادامه توافق خودداری کند و در نتیجه خواستههای ترامپ را نادیده بگیرد؛ کاری که میتواند حمایت آمریکا از اسرائیل را در شرایطی حساس به خطر بیندازد.
نتانیاهو ممکن است امیدوار باشد که به جای انتخاب میان این دو گزینهی افراطی، راهحلی میانه پیدا کند. بهعبارت دیگر، اجرای مرحله اول توافق را طولانیتر کرده و با مطرح کردن موانع امنیتی جدید، زمان بیشتری بخرد. با این حال، این رویکرد فقط تصمیمگیری نهایی را به تأخیر میاندازد. او یا باید وارد مرحله دوم توافق شود و رضایت ترامپ را جلب کند یا روند را مختل کرده و ائتلاف خود را حفظ نماید.
هفتههای آینده، همزمان با پیشبرد مرحله اول توافق، بسیار حساس خواهند بود. برای نتانیاهو، ادامه جنگ شاید گزینهای جذابتر از مواجهه با رأیدهندگان اسرائیلی به نظر برسد. اما اکنون او با مانعی بزرگ به نام ترامپ مواجه شده است. از زمان آغاز جنگ، نتانیاهو با اطمینان توصیهها و فشارهای جو بایدن، رئیسجمهور وقت ایالات متحده را نادیده گرفته و بدون تحمل عواقب جدی از سوی واشنگتن، موقعیت خود را در میان پایگاه حامیانش تقویت کرده است.
با این حال، او نسبت به ترامپ محتاطتر عمل خواهد کرد. محبوبیت ترامپ در اسرائیل و رویکرد مستقیم و قاطعانهاش در روابط بینالملل، شرایط را متفاوت کرده است. رویارویی آشکار با رئیسجمهور جدید آمریکا میتواند برای نتانیاهو خطرات بیشتری به همراه داشته باشد. در این میان، شرکای منطقهای اسرائیل و ایالات متحده، یعنی مصر، اردن، امارات، عربستان سعودی، بحرین و مراکش، به دلیل منافع مشترکشان، علیرغم درگیریهای جاری، روابط خود با اسرائیل را حفظ کردهاند.
اما از سرگیری جنگ و کنار گذاشتن توافق، احتمالاً با واکنش منفی پایتختهای عربی مواجه خواهد شد و ممکن است حتی ثبات داخلی این کشورها را نیز تهدید کند. به نظر میرسد نتانیاهو و ائتلافش در جبهه حامیان جنگ تنها ماندهاند، در حالی که ترامپ، تشکیلات خودگردان فلسطین، کشورهای عربی میانه رو و بخش عمدهای از مردم اسرائیل در جبهه مخالف قرار گرفتهاند. برای تضمین اجرای موفقیتآمیز این توافق، حضور فعال ترامپ در فرآیند صلح بسیار اهمیت دارد. رویکرد قاطعانه او به پیشبرد توافق کمک شایانی کرده و پایبندیاش به آتشبس حیاتی خواهد بود.
از سوی دیگر، کشورهای عربی میتوانند با استفاده از روابط خود با واشنگتن و تلآویو، سیاستی میانه روتر اتخاذ کنند و راهکارهایی برای توسعه اقتصادی و یکپارچگی منطقهای ارائه دهد. همچنین، تلاش برای دستیابی به یک راهحل عادلانه میتواند بخشی از این راهبرد باشد. اگر این فشارها بهصورت هماهنگ ادامه یابد، نتانیاهو با چالشهای بیشتری برای دوری از مرحله دوم توافق مواجه خواهد شد و بازگشت به جنگ بیپایان برایش دشوارتر خواهد گردید.