صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۹۸۰۲۳
بازتعریف جایگاه عربستان سعودی در معادلات منطقه‌ای
نشست‌های اخیر عربی-اسلامی در عربستان سعودی نشان‌دهنده تلاشی جدید برای تغییر نقش و جایگاه این کشور در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی است. محمد بن سلمان با گسترش روابط و تحکیم همکاری‌های دیپلماتیک و نظامی با ایران، عراق و ترکیه، ضمن تقویت نفوذ عربستان، شبکه‌ای استراتژیک از شرکا را در منطقه ایجاد کرده که در سایه رقابت با ایران و احتمال بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
تاریخ انتشار: ۲۳:۵۴ - ۲۲ آبان ۱۴۰۳

فرارو- زوی بارل روزنامه نگار و تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی روزنامه هاآرتص.

به گزارش فرارو به نقل از روزنامه هاآرتص، با وجود حضور گسترده و پرشور شرکت‌کنندگان، نشست اخیر عربی-اسلامی در عربستان سعودی بار دیگر نشان داد که این مجامع، با وجود هیاهوی فراوان، همچنان در ارائه راه‌حل‌های مؤثر برای پایان دادن به منازعات خونین منطقه ناموفق هستند.

نشست ریاض، که نخستین بار به ابتکار عربستان و در سال گذشته برگزار شد، شباهت بسیاری به جلسات پرطمطراق، اما کم‌ثمر اتحادیه عرب دارد؛ گردهمایی‌هایی که تاکنون در برابر بحران‌های ریشه‌دار سودان، یمن، لبنان و همچنین منازعات تاریخی میان اسرائیل و فلسطین ناتوان از ارائه راه‌حل‌های عملی بوده‌اند. سخنان آتشین و انتقادات صریح از اسرائیل، هرچند رسا و جسورانه، به تنهایی نمی‌تواند تغییری اساسی در حل این کشمکش‌ها ایجاد کند.

نقش نشست‌های اخیر عربی-اسلامی در افزایش نفوذ دیپلماتیک عربستان

در گذشته نیز اجلاس‌هایی نظیر نشست بیروت در سال ۲۰۰۲ برگزار شده است که در آن، طرح صلح عربستان به تصویب رسید؛ طرحی که از آن زمان تاکنون در هر برنامه پیشنهادی برای حل مناقشه فلسطین و اسرائیل به یک مرجع ثابت تبدیل شده است. با این‌حال، کشور‌های عضو این مجامع، با دارا بودن بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان و ایفای نقش به‌عنوان بزرگترین خریداران تسلیحات، هنوز نتوانسته‌اند این قدرت اقتصادی و سیاسی را به دستاوردی پایدار در عرصه دیپلماسی تبدیل کنند.

با این‌همه، نشست‌های اخیر عربی-اسلامی به ویژه اجلاس روز دوشنبه، از زاویه‌ای دیگر حائز اهمیتی خاص است. شش سال پیش، با ماجرای قتل جمال خاشقجی، روزنامه‌نگار سعودی، اعتبار بین‌المللی عربستان به شدت خدشه‌دار شد. محمد بن سلمان، ولیعهد و حاکم اصلی کشور، در واشنگتن و پایتخت‌های اروپایی با موجی از تردید و انتقاد مواجه گردید. از سوی دیگر در جنگ نه‌ساله یمن، با وجود دسترسی به پیشرفته‌ترین تسلیحات آمریکایی، نتوانست به شکست انصارالله بینجامد. تلاش‌های او برای ایجاد تغییرات در لبنان و سرکوب شدید مخالفان داخلی، او را به رهبری بی‌ثبات و فاقد تجربه سیاسی و نظامی معرفی کرد که عربستان را در مسیری متفاوت از منافع ایالات متحده قرار داد.

اما این رویدادها، اگرچه در ابتدا به‌نظر چالش‌برانگیز می‌آمدند، در نهایت فرصتی برای بازتعریف جایگاه ولیعهد و عربستان سعودی در معادلات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای فراهم کردند. از دل این تحولات، محمد بن سلمان با تیزبینی و استفاده از فرصت‌های جهانی، توانست جایگاهی فراتر از مرز‌های خاورمیانه به‌دست آورد. جنگ روسیه و اوکراین، بحرانی در حوزه انرژی ایجاد کرد که حتی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا را ناچار به دیداری نمادین با ولیعهد ساخت. هم‌زمان، جنگ اخیر غزه بار دیگر نگاه جهانیان را به سوی مسائل خاورمیانه معطوف کرد و زمینه‌ساز برگزاری نشست عربی-اسلامی در عربستان شد. این رخدادها، نفوذ دیپلماتیک ولیعهد را تا آنجا گسترش داده‌اند که اکنون او به عنوان چهره‌ای قابل‌اعتماد و متنفذ شناخته می‌شود. با این حال، این موقعیت برای برخی کشور‌ها که سیاست‌هایشان با محوریت ایالات متحده هم‌راستا نیست، چالشی تازه و تامل‌برانگیز محسوب می‌شود.

روابط تازه با ایران: دیپلماسی و همکاری‌های امنیتی در حال گسترش

با اتخاذ این رویکرد تازه، عربستان سعودی روابط خود را با ترکیه از سر گرفت؛ کشوری که تا چندی پیش، در محافل ریاض به عنوان «خطری جدی‌تر از ایران» تلقی می‌شد. علاوه بر این، عربستان پیوند خود را با عراق، که پس از سقوط صدام حسین در میان تردید و بی‌اعتمادی قرار داشت، مستحکم ساخت و نقشی کلیدی در بازگرداندن سوریه به جامعه عرب ایفا کرد. سال گذشته نیز، در اقدامی تاریخی، ریاض روابط دیپلماتیک خود را با ایران از نو برقرار کرد. اکنون، در حالی که احتمال بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید وجود دارد، عربستان از شبکه‌ای استراتژیک از شرکای منطقه‌ای برخوردار است که به‌مراتب قدرتمندتر از دوران نخست ریاست‌جمهوری ترامپ به نظر می‌رسد.

عربستان به سرمایه‌گذاری‌های کلان در ترکیه ادامه می‌دهد و در مقابل، ترکیه پهپاد‌های نظامی به عربستان می‌فروشد و مقرر است کارخانه‌ای برای تولید این پهپاد‌ها در خاک عربستان احداث شود. هفته گذشته نیز، عربستان و عراق تفاهم‌نامه‌ای در حوزه همکاری‌های امنیتی امضا کردند و این هفته برای نخستین‌بار رئیس ستاد ارتش سعودی به ایران سفر کرد و با همتای ایرانی خود دیدار داشت. این ملاقات، همراه با تمرینات نظامی مشترک میان دو کشور و چندین کشور دیگر منطقه، نشانگر تعمیق همکاری‌های نظامی است و فصلی تازه در روابط راهبردی عربستان را نوید می‌دهد.

مذاکرات اتحاد دفاعی آمریکا و عربستان؛ نگرانی‌های استراتژیک تهران

در اجلاس اخیر عربی-اسلامی، ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران، حضور یافت؛ حضوری که آغازی بود بر پیوندی نزدیک و دوستانه میان مقامات بلندپایه ایرانی و سعودی. از آن زمان، افرادی، چون عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، روابطی صمیمانه با عربستان سعودی برقرار کرده‌اند، تا جایی که در ریاض همچون اعضای خانواده و با آغوشی گرم و پذیرنده استقبال می‌شوند. هرچند ارزیابی میزان تأثیرگذاری عربستان بر سیاست‌های ایران به سادگی ممکن نیست، اما از آنجا که دیپلماسی تهران به تقویت روابط با کشور‌های عربی منطقه معطوف شده، ایران نیز ناگزیر باید منافع امنیتی عربستان سعودی  را در معادلات خود لحاظ کند.

در همین راستا، تنش‌هایی که احتمالاً در پی واکنش ایران علیه اسرائیل به وجود خواهد آمد، فرصتی برای هماهنگی بیشتر میان ایران و عربستان فراهم کرده است. هرچند نگرانی‌هایی جدی وجود دارد که چنین اقدامی ممکن است منطقه را به ورطه جنگی ویرانگر بکشاند و کشور‌های حوزه خلیج فارس را در معرض خطر قرار دهد.

ایران با نگاهی استراتژیک و همه‌جانبه به روابط خود با عربستان سعودی می‌نگرد. در این میان، گزارش‌هایی از پیشرفت مذاکرات برای ایجاد یک اتحاد دفاعی احتمالی میان ایالات متحده و عربستان منتشر شده است که قرار است تا پایان سال و پیش از پایان دوره ریاست جمهوری بایدن در ۲۰ ژانویه نهایی شود. این اتحاد، در فضای مبهم منطقه و در انتظار سیاست‌های احتمالی دونالد ترامپ، برای عربستان اهمیتی ویژه دارد و سعودی‌ها به دنبال تسریع در تحقق آن هستند.

ایران در تلاش است تا اطمینان یابد که اتحاد نوپایی که ظاهراً با هدف ایجاد سد دفاعی در برابر تهران شکل می‌گیرد، به پایگاهی برای تهدید آن تبدیل نشود. بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید، نگرانی‌های ایران را شدت بخشیده و می‌تواند سایه‌ای سنگین بر سیاست‌های تهران در لبنان نیز بیافکند. هم‌اکنون پنج کشور – عربستان سعودی، مصر، قطر، ایالات متحده و فرانسه – برای حل بحران سیاسی لبنان و تسهیل انتخاب رئیس‌جمهور جدید در بیروت، به تکاپو افتاده‌اند؛ هرچند تاکنون موفقیت چشمگیری نداشته‌اند.

نقش فعال عربستان، مصر و قطر در این فرآیند ممکن است ایران را به سمت وادار کردن حزب‌الله به تعدیل مواضع سوق دهد. چنین گامی، نه‌تن‌ها در عرصه منطقه‌ای برای ایران سودمند خواهد بود، بلکه نزد دونالد ترامپ نیز – که وعده صلح در لبنان را به حامیان عرب‌تبار خود داده – برای ایران امتیازاتی به همراه خواهد داشت.

ارسال نظرات