فرارو- کمال خرازی؛ رئیس شورای راهبردی روابط خارجی کشور، در گفتگویی، ضمن اشاره به تنشهای اخیر منطقهای گفته است: «در مورد مسئله برد موشکها تا به حال حساسیت غربیها، به خصوص اروپاییها را لحاظ میکردیم، ولی وقتی آنها حساسیتهای ما را بهخصوص در موضوع تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران لحاظ نمیکنند، دلیلی ندارد که ما هم حساسیتهای آنان را در نظر بگیریم؛ لذا احتمال اینکه برد موشکهای ایران افزایش یابد، وجود دارد.»
به گزارش فرارو، وی در بخش دیگری از صحبتهای خود نیز به مسئله دکترین هستهای کشور پرداخته و گفت: «اگر جمهوری اسلامی ایران تهدید موجودیتی شود، ما به ناچار سیاست دکترین نظامی خود را تغییر خواهیم داد. ما الان توانایی لازم را برای تولید سلاح داریم و تنها مانع آن فتوای رهبری است که تولید سلاح هستهای را ممنوع کردهاند. از جهت پرتابهها و موشکها هم همه به قدرت موشکی ما اذعان دارند. در عملیات وعده صادق هم این توانایی را کاملا اثبات کردیم.»
این سخنان خرازی در شرایطی مطرح میشود که برخی تنشها در روابط ایران و آمان نیز دیده میشود و پس از اعدام جمشید شارمهد، آلمان، خبر از تعطیلی کنسولگریهای خود در ایران داده است. با توجه به اهمیت این رویدادها، فرارو با علی بیگدلی، کارشناس ارشد سیاست خارجی و تحلیلگر روابط بین الملل گفتگو کرده است:
آقای خرازی اخیرا در گفتگویی به این موضوع پرداخته اند که تغییرات احتمالی در دکترین هستهای ایران همچنان یک احتمال باقی میماند، بهویژه اگر با یک «تهدید وجودی» مواجه شود. این سخنان ایشان را چگونه میتوانیم تعبیر کنیم؟
علی بیگدلی: این نخستین باری نبود که آقای خرازی، این طور اظهارنظر کردند. ایشان یک بار دیگر و در اردیبهشت ماه نیز اظهارات مشابهی داشتند. این نکته را در نظر داشته باشیم که ما اکنون در شرایطی بسیار حساس قرار داریم و از یک سو باید به دشمنمان که اسرائیل است، اعلام کنیم که از توانمندیهای بالایی برخورداریم و در صورت لزوم میتوانیم دست به تولید سلاح هستهای بزنیم، از سوی دیگر نیز باید به عواقب اقداماتی که در دستور کار داریم توجه کامل داشته باشیم. به هر حال هر نوع حمله ما به اسرائیل، میتواند با واکنشهایی از سوی اسرائیل و متحد اصلی و دیرینه اسرائیل؛ ایالات متحده، همراه شود. ما در حال حاضر یک استراتژی سیاسی/ نظامی منظم و تضمین شده نیاز داریم که بر اساس همین استراتژی پیش برویم.
فکر میکنید این سخنان آقای خرازی در عرصه سیاست بین الملل چگونه مورد توجه قرار خواهد گرفت؟
علی بیگدلی: اظهارنظرهای اشخاص خاص معمولا با واکنشهایی همراه خواهد شد. به هر حال اسرائیلیها نیز منتظرند تا روی کوچکترین اظهارات مقامهای ما شاخ و شانه کشیده و رفتارهای جدیدی نشان دهند. پیشتر دیده بودیم که اسرائیلیها به دنبال بهانه میگشتند تا ما را تهدید به حمله به تاسیسات هستهای کنند. به هر حال آقای خرازی تجربه وزارت امور خارجه را هم دارند و میدانند در شرایط فعلی هر نوع جمله مقامهای ایرانی با چه نوع واکنشهایی مواجه میشود. سطح تحریک پذیری کشور، بسیار بالا است و حوادث منطقهای نیز شرایط را به سمتی سوق داده که هر کنش و واکنش یا سخنی با تبعاتی همراه است.
برخی تحلیلگران معتقدند حمله اسرائیل مقدمهای برای حملهای دیگر است و ما باید حملهای پیشدستانه علیه اسرائیل انجام دهیم. نظر شما در این باره چیست؟
علی بیگدلی: حمله اخیر اسرائیل، یک حمله کنترل شده بود که بر اساس محاسباتی، انجام شده است. با توجه به این که در آستانه انتخابات آمریکا هستیم، آمریکاییها نمیخواهند، سطح تنش و عمق در منطقه بالا برود؛ بنابراین بعید میدانم که اسرائیل بخواهد حملهای جدید علیه ایران ترتیب دهد. قطعا تندروهای داخلی اسرائیل به این موضوع اشاره میکنند و این درخواست را دارند، اما مسئله این است که اگر درگیری نظامی بین ایران و اسرائیل وارد فاز پینگ پنگی شود شرایط بسیار خطرناکی رقم خواهد خورد. ما صراحتا اعلام کرده ایم که حمله اسرائیل بی ارزش بوده و نتوانسته آسیب خاصی به کشور ما بزند؛ بنابراین بهترین روش همان چیزی است که بر آن تاکید هم شده است که بزرگنمایی نکنیم و اجازه ندهیم که اسرائیل از شرایط سوء استفاده کرده و حمله وحشیانه تری علیه ما ترتیب دهد.
تنش بین ایران و آلمان و صدور دستور تعطیلی هر سه کنسولگری ایران در آلمان با واکنشهایی همراه شده و حتی برخی درخواست کرده اند سفارت آلمان در ایران بسته شود، به نظر شما این تنش تا چه حد عمیق است و چگونه میتوان با مقامهای آلمانی برخورد کرد؟
علی بیگدلی: مسائل بین ایران و آلمان را هم نمیتوان حاصل تنش امروز دانست. از مدتی پیش که مرکز اسلامی هامبورگ، به دستور مقامهای آلمانی تعطیل شد و آقای محمدهادی مفتح(رئیس این مرکز) به اجبار از این کشور رانده شد، روابط ایران و آلمان پرتلاطم شد و شاید بتوانیم بگوییم این نقطه شروع تنشها بود، ضمن این که در همان زمان نیز آلمان مدعی بود ایران در خاک این کشور، کانونهایی برای ترور نیروهای اسرائیلی دارد و با توجه به نزدیکی سیاسی آلمان و اسرائیل، آلمان علیه ایران و متمایل به اسرائیل رفتار کرد. موضوع دیگر، مسئله اعدام جمشید شارمهد بود که وی تبعه آلمان بود. البته ایران نیز موسسه زبان آلمانی گوته در تهران را تعطیل کرد. اقدام اخیر آلمان در قبال ایران را بیش از هر چیز یک مانور دیپلماتیک میبینم که جنبه اعتراضی دارد و میتواند ادامهدار هم نشود. ما میتوانیم به جای انجام واکنشهایی مثل پیشنهاد آقای شریعتمداری، به رفتارهای دیپلماتیک در قبال آلمان روی بیاوریم و با توجه به این که آلمان یک کشور تاثیرگذار در اتحادیه اروپا است، بهتر است روی اقدامات مبتنی بر دیپلماسی متمرکز شویم تا پیشنهادهای احساسی و عاطفی که مبتنی بر اصول و قواعد سیاسی نیست. ما نباید به هر بهانهای خود را وسط آتش بیندازیم. بستن تنگه هرمز یا سفارت آلمان موضوعاتی نیستند که بتوان به شکل احساسی و بابت هر اتفاقی به ان دامن زد. در ضمن با توجه به محدودیت ارتباطمان با اروپا، همین اندک روابط اقتصادی ما که شامل حدود ۲ میلیارد است را نباید قطع کنیم.