جمجمه اژدهای بالریون ملقب به رعب سیاه یا وحشت سیاه بر دنیای اژدهایان سریال خاندان اژدها سایه افکنده است، اما ترسناکترین و قدرتمندترین اژدهای تارگرینها چه زمانی مُرد؟ داستان سریال House of the Dragon مخاطبان را به وستروس در حدود ۲۰۰ سال قبل از وقایع سریال بازی تاج و تخت بازمی گرداند.
به گزارش روزیاتو، در این دوره، خاندان تارگرین بهعنوان فرمانروای هفت پادشاهی، به لطف اژدهایانشان، «سلاحهای هستهای» این دنیای فانتزی قرون وسطایی، در اوج قدرت است.
با این حال، زمانی که پادشاه ویسریس اول (پدی کانسیدین) بر تخت آهنین مینشیند، بالریون، قدرتمندترین اژدهای تارگرین ها، مدت هاست که مرده است.
در حالی که اژدهایان زیادی در خاندان اژدها وجود دارد، هیچکدام به اندازه بالریون بزرگ و افسانهای نیست، اژدهایی بزرگ و خوفناک که به نام The Black Dread یا همان رعب سیاه نیز معروف است. حتی در زمانی که داستان سریال بازی تاج و تخت شروع میشود، بالریون همچنان قدرتمندترین – و ترسناکترین – اژدهایی است که تا به حال در آسمانهای بالای هفت پادشاهی دیده شده است. با توجه به اندازه و قدرت بالریون، طبیعتاً سؤالاتی در مورد چگونگی مرگ او قبل از رویدادهای خاندان اژدها وجود دارد.
بالریون افسانهایترین و شناختهشدهترین اژدهای تارگرین هاست، و در حالی که این شهرت تا حدی به دلیل جثه و قدرت بلاریون به دست آمده است، تارگرینهایی که سوار او شدهاند به همان اندازه در میراث این اژدهای ترسناک شریک هستند. بالریون بزرگترین و قدرتمندترین اژدها در میان سه اژدهایی بود که خاندان تارگرین با خود به همراه داشت، زمانی که از قیامت والیریا فرار کردند و در سکونتگاه جدید خود در دراگون استون، جزیرهای آتشفشانی درست در شرق وستروس، ساکن شدند.
ایگان فاتح هنگام فتح هفت پادشاهی سوار بر بالریون بود، در حالی که همسر-خواهرانش ویسنیا و رینیس به ترتیب سوار بر اژدهایان ویگار و مراکسس بودند. فلسها و بالهای بالریون به رنگ سیاه بود، و همچنین آتشی که از دهان او خارج میشد برخلاف دیگر اژدهایان، به رنگ سیاه بود. وحشت سیاه آنقدر بزرگ بود که در هنگام پرواز بر فراز شهرها، سایهاش میتوانست تمام شهر را بپوشاند و دندانهایش به اندازه یک شمشیر بلند بود. همچنین آتش بالریون بود که قلعه مستحکم هارنهال را که تصور میشد تسخیرناپذیر است، ویران کرد.
در خاندان تارگرین، شاه میگار اول و پرنسس آئریا دیگر سوارکاران شناخته شده بالریون بودند. با این حال، در حالی که هر دو داستان خاص خود را دارند، هیچکدام به اندازه ایگان اول (حداقل از نظر مورخان وستروس) باشکوه و قدرتمند نبودند. هم میگار (که به میگار بی رحم معروف بود) و هم پرنسس آئریا به دلایلی غیر از فتوحاتشان شناخته شده بودند. برای مثال، بالریون یک ابزار کلیدی در زرادخانه میگار بود، اما در نهایت نه به خاطر مهارت هایش به عنوان یک اژدهاسوار، بلکه به خاطر سلطنت ظالمانه اش شناخته میشد.
بالریون نقشی کلیدی در داستان پرنسس آئریا داشت، اگرچه او قهرمانی فاتح مانند ایگان یا ظالمی بیرحم مانند میگار نبود. پس از پذیرفتن بالریون به عنوان اژدهای خود، آئریا با او به شرق رفت و ناپدید شد. زمانی که آنها سالها بعد بازگشتند، آئریا به یک بیماری مرموز مبتلا شده بود و اندکی بعد درگذشت.
در دوران روایت سریال خاندان اژدها، که در سال ۱۰۱ پس از فتح با شورای بزرگی شروع میشود که شاهزاده ویسریس را به عنوان پادشاه بعدی وستروس معرفی میکند، بالریون از قبل مرده بود. بالریون در سال ۹۴ پس از فتح، در اواخر سلطنت طولانی و پر رونق سلف ویسریس، پادشاه جهریس، درگذشت. شاهزاده ویسریس آخرین اژدهاسوار بالریون بود، اما زمانی که پادشاه آینده بر اژدهای سیاه سوار شد، او در آن دوران بسیار پیر و نزدیک به پایان عمر خود بود.
بالریون کمتر از یک سال پس از سوار شدن ویسریس بر گرده اش درگذشت. این موضوع تا حدودی تعجب برانگیز است، به ویژه با توجه به شهرت و زندگی پر فراز و نشیبش، بالریون به سادگی در اثر کهولت سن درگذشت. این اژدها زمانی که درگذشت بیش از دو قرن عمر داشت، که حتی برای اژدهایان وستروس عمری فوق العاده طولانی است.
بالریون آخرین اژدها از پنج اژدهای اصلی بود که اینار تارگرین با خود آورد، زمانی که خانوادهاش از والیریا، قبل از وقوع قیامت، فرار کرده و در دراگون استون ساکن شدند. همانطور که پادشاه ویسریس به دخترش و وارث تاج و تخت، رینیرا تارگرین، گفت، بالریون آخرین اژدهایی بود که قبل از اینکه شهر توسط فوران آتشفشانی ویران شود، والیریای قدیم را دیده بود، جایی که در آن متولد شده بود. برای قرار دادن این موضوع در چارچوب جدول زمانی بازی تاج و تخت، بالریون کمی بیش از دو قرن قبل از رویدادهای فصل اول سریال درگذشت.
فصل اول بازی تاج و تخت در سال ۲۹۸ پس از فتح شروع میشود و آغاز داستان سریال خاندان اژدها در سال ۱۰۱ پس از فتح است. بالریون در سال ۹۴ پس از فتح درگذشت، اگرچه این محاسبات بر اساس جدول زمانی کتابهای مارتین بوده و بنابراین ممکن است در دنیای سریالهای HBO متفاوت باشد. همانطور که در خاندان اژدها دیده میشود، جمجمه رعب سیاه در ابتدا در رد کیپ نصب شده بود. در بازی تاج و تخت، آریا استارک (مایسی ویلیامز) پس از اینکه بقایای این اژدهای تارگرینها توسط پادشاه رابرت برثیون (مارک ادی) به آنجا منتقل شده، به طور تصادفی با جمجمه عظیم بالریون در سیاهچالههای قلعه برخورد میکند.
تنها اژدهای زنده در خاندان اژدها که از نظر اندازه با بالریون رقابت میکند، ویگار است که گفته میشود شعلهاش آنقدر داغ است که میتواند زره یک شوالیه را آب کرده و او را از داخل بپزد. ویگار پس از مرگ بالریون، به بزرگترین، مسنترین و قدرتمندترین اژدهای خاندان تارگرین تبدیل میشود. آخرین سوار ویگار در این دوران شاهزاده بیلون شجاع بود که در سال ۱۰۱ پس از میلاد درگذشت.
اژدهاسواران بعدی ویگار، لینا ولاریون (ساوانا استین)، دختر لُرد کورلیس ولاریون با نام مستعار مار دریایی (استیو توسان) و همسرش رینا تارگرین (ایو بست)، ملکهای که هرگز نبود، است.
بالریون یک جایگاه افسانهای در تاریخ خاندان تارگرین است و در زمان بازی تاج و تخت، دروگون دنریس تارگرین (امیلیا کلارک) اژدهایی است که به وحشت سیاه نزدیکتر میشود. دروگون بزرگترین و قدرتمندترین اژدها در میان سه اژدهای دنریس بود، و تنها اژدهایی است که از پایان بازی تاج و تخت جان سالم به در برد، حتی بیشتر از زندگی «مادرش»، دنریس. دروگون به اندازه بالریون بزرگ نبود، اما همچنان در سراسر روایت سریال بازی تاج و تخت در حال رشد بود. به همین خاطر شاید دروگون از نظر جثه و قدرت از بالریون فراتر برود. البته، داستان خاندان اژدها مدتها قبل از اینکه دراگون متولد شود به پایان میرسد.