صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۷۲۷۹۲
«یکی از محدودیت‌های سیاست "نگاه به شرق" همین است که ایران نمی‌تواند از مخالفت آمریکا با احداث کریدور زنگزور، علیه روسیه استفاده کند. باید دید که دولت پزشکیان می‌تواند تغییری در این سیاست ایجاد کند و منافع ملی را با عبور از محدودیت‌های این سیاست محقق سازد؟ یا اینکه این محدودیت‌ها آن قدر باقی می‌مانند تا سرانجام روزی جناب پوتین به سراغ ما هم بیاید؟!»
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۳ - ۱۸ شهريور ۱۴۰۳

عصرایران در یادداشتی نوشت: انتقاد رسانه‌های اصول‌گرا از دولت روسیه بابت حمایتش از ایجاد کریدور زنگزور، شبیه حکایت «زمستان سخت اروپا» است. این رسانه‌ها دو سال قبل مدام وعده می‌دادند زمستان سخت اروپا در راه است و این سرمای سخت تاوان حمایت اروپا از اوکراین در جنگ با روسیه است؛ ولی آن سال نه تنها از زمستان سخت در اروپا خبری نشد، بلکه بسیاری از نقاط کشور خودمان گرفتار سرمای بی‌سابقه‌ای شدند که جریان عادی زندگی مردم را مختل کرد و بر شدت نارضایتی‌ها افزود.

این رسانه‌ها که قبلا بابت تلاش پوتین برای محو اوکراین از نقشۀ سیاسی جهان یا دست کم بابت اشغال یک‌پنجم سرزمین اوکراین به دست روس‌های قلدر آشکارا خوش‌حال بودند، حالا در حال هشدار دادن به روسیه‌اند که مبادا در فکر ایجاد کریدور زنگزور باشی، چراکه این کریدور با وصل کردن کشور آذربایجان به منطقۀ نخجوان، عملا مرز ایران و ارمنستان را از بین می‌برد و این یعنی از دست رفتن یکی از همسایه‌های ایران!

واقعا هم اگر چنین کریدوری با حمایت روسیه در جنوبی‌ترین مرز ارمنستان با ایران احداث شود، از آنجا که حاکمیتش با جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان خواهد بود، عملا همسایگی ایران و ارمنستان را از بین می‌برد؛ چراکه جمهوری خودمختار نخجوان بخشی از جمهوری آذربایجان است و این یعنی این کریدور، مابین ایران و ارمنستان و تحت حاکمیت آذربایجان خواهد بود.

بدیهی است که کشور آذربایجان به تنهایی نمی‌تواند ارمنستان را از جمع «همسایگان ایران» حذف کند؛ چون ارمنستان و ایران هر دو مخالف احداث کریدور زنگزورند. بنابراین ایجاد چنین کریدوری منوط به حمایت سیاسی و – در صورت لزوم – نظامی روسیه از آذربایجان است.

چنین حمایتی، اگر کار بالا بگیرد، ممکن است به مداخلۀ ارتش روسیه در بخش جنوبی قفقاز منتهی شود. یعنی روس‌ها همان طور که کریمه را از اوکراین جدا کردند، مرز جنوبی ارمنستان با ایران را هم از دست دولت ارمنستان خارج کنند. اما اگر کار بالا نگیرد، روس‌ها صرفا با حمایت از دولت آذربایجان، کشور ارمنستان را اندکی کوچکتر می‌کنند تا مرز جنوبی این کشور با ایران از بین برود و کریدور زنگزور ایجاد شود.

معلوم نیست رسانه‌های اصولگرایی که این روزها در حال هشدار دادن به روسیه‌اند، چرا انتظار دارند روس‌ها به هشدارشان توجهی کنند؟ جناب پوتین اگر هشدارپذیر بود، آن همه هشدار آمریکا و اروپا نسبت به پرهیز از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین را می‌پذیرفت و کشورش را تا خرخره غرق در تحریم و تحقیر نمی‌کرد؛ تحقیری که همین ماه قبل با ممنوعیت حضور روسیه در مسابقات المپیک یکبار دیگر عیان شد.

آثار تحریم‌های غرب علیه روسیه نیز بالاخره چنانکه باید پیدا و هویدا خواهد شد؛ ولو که رسانه‌ها و عناصر دستِ راستیِ کشورمان مدام دربارۀ بی‌اثر بودن تحریم‌های غرب علیه روسیه قلمفرسایی و سخن‌سرایی کنند.

به هر حال هیچ بعید نیست روس‌ها در آینده‌ای نزدیک یا نسبتا نزدیک، مستقیما یا غیرمستقیم، همان طور که کریمه را بالا کشیدند، مرز زنگزور را هم برای ایران و ارمنستان باقی نگذارند!

رسانه‌های اصول‌گرا به دولتی هشدار می‌دهند که از فکر امحای مرز زنگزور بین ایران و ارمنستان منصرف شود، که یک‌پنجم خاک اوکراین را بلعیده و اگر حمایت‌های مالی و نظامی غرب از اوکراین نبود، شاید کل اوکراین را می‌بلعید یا دست کم پیش‌روی‌اش در خاک اوکراین را تا فتح کی‌یف ادامه می‌داد.

اتفاقا شاید الان تقویت اوکراین در جنگ با روسیه، به سود ایران و ارمنستان باشد که نمی‌خواهند روسیه تمام‌قد به حمایت از آذربایجان برخیزد برای تأسیس کریدور زنگزور. اگر روسیه در باتلاق اوکراین باقی بماند، شاید از فکر خط زدن نام ارمنستان از فهرست همسایگان ایران منصرف شود.

باید دید دستگاه سیاست خارجی کشورمان چه تصمیمی در قبال جنگ اوکراین می‌گیرد. افزایش حمایت از روسیه، آن طور که رسانه‌های غربی ادعا می‌کنند، ممکن است تصمیمی باشد در راستای انصراف روسیه از پیگیری پروژۀ تاسیس کریدور زنگزور. ولی چنین انصرافی بعید است که بلندمدت باشد؛ چراکه پوتینیسم ترکیبی از تزاریسم و استالینیسم است که هر دو ماهیتی امپریالیستی داشتند.

دست‌اندازی به خاک سایر کشورها و چشم‌داشتن به مرزهای بین‌المللی، ویژگی مشترک دولت تزار و دولت شوروی (در دوران پس از لنین) بود که بدبختانه این ویژگی در دولت کنونی روسیه نیز به تمامی وجود دارد.

یکی از محدودیت‌های سیاست «نگاه به شرق» همین است که ایران نمی‌تواند از مخالفت آمریکا با احداث کریدور زنگزور، علیه روسیه استفاده کند. باید دید که دولت پزشکیان می‌تواند تغییری در این سیاست ایجاد کند و منافع ملی را با عبور از محدودیت‌های این سیاست محقق سازد؟ یا اینکه این محدودیت‌ها آن قدر باقی می‌مانند تا سرانجام روزی جناب پوتین به سراغ ما هم بیاید؟!

نویسنده: هومان دوراندیش

ارسال نظرات