صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

برخی معتقدند فصل جدید «سرزمین مادری» زمانی دیگر به شبکه سه می‌رسید، اتفاق بهتری برایش رقم می‌خورد. در این یادداشت به متن و حاشیه‌های این سریال پرداخته‌ایم.
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۵ - ۲۰ مرداد ۱۴۰۳

«سرزمین مادری» که پیش از این به «سرزمین کهن» شناخته می‌شود، با پادرمیانی و پیگیری‌های رئیس فعلی صدا و سیما از توقیف درآمد و دو فصل از آن با استقبال خوبِ مخاطبان روی آنتن شبکه سه سیما رفت. اما فصل سوم با مدتی تأخیر به خاطر آماده‌سازی مرحله پس‌تولید سریال به طول انجامید.

به گزارش تسنیم، پس از پیگیری‌های مدامِ رسانه‌ای‌ها بالأخره از اول محرم به شبکه سه سیما رسید. سریالی که کمال تبریزی آن را کارگردانی کرده و به رخداد‌های تاریخی، سیاسی و اجتماعی ایران از زمان جنگ جهانی دوم سال۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ در بستر زندگی فردی به نام رهی اردکانی می‌پردازد.

۱. زمینه تاریخی و فرهنگی:

«سرزمین مادری» در دوره‌ای از تاریخ ایران روایت می‌شود که تغییرات اجتماعی و سیاسی زیادی را تجربه کرده است. این سریال به تصویر کشیدن آن دوره به مخاطبان کمک می‌کند تا از نزدیک با وقایع تاریخی و تأثیرات آن بر جامعه آشنا شوند. بررسی دقیق‌تر وقایع تاریخی و موقعیت جغرافیایی می‌تواند به فهم بهتر داستان و پیش‌زمینه آن کمک کند.

در وهله اول «سرزمین مادری» بهتر از «سرزمین کهن» بود و نام بهتری برای آخرین سریال کمال تبریزی به شمار می‌رود. این مجموعه تلویزیونی در قالب سه فصل در طی سال‌های ۱۳۸۷ تا۱۳۹۶ ساخته شده است. پخش این مجموعه ابتدا از تاریخ ۳ بهمن ۱۳۹۲ آغاز شد و تا ۲۴ بهمن همان سال ادامه داشت، اما بعد از مدتی به دلیل حواشی پیش آمده متوقف و پس از گذشت یک دهه در ۲۰مهر۱۴۰۲ پخش این مجموعه از سر گرفته شد و به لحاظ ساخت و نوع روایت بازهم توانست نظر مخاطبان را به خود جذب کند و یک سرو گردن از دیگر برنامه‌های تلویزیونی بالاتر باشد.

در فصل اول این سریال، کودکی نقش اصلی رهی به تصویر کشیده می‌شود که نقش او را علی شادمان بازی می‌کند. رهی بعد از بمباران در محل سکونت خود توسط نیرو‌های متفقین از زیر آوار بیرون آورده می‌شود. بعد از چند روز مراقبت توسط مادرش راهی تهران می‌شود. وی سال‌ها در خانواده‌ای توده‌ای به نام اردکانی تربیت و بزرگ می‌شود.

۲. تحلیل شخصیت‌ها:

شخصیت‌های اصلی و فرعی سریال نقش مهمی در روایت داستان ایفا می‌کنند. بررسی عمیق‌تری از شخصیت‌های کلیدی و تحولات روانی و اجتماعی آن‌ها می‌تواند به درک بهتر انگیزه‌ها و رفتار‌های آن‌ها کمک کند. این تحلیل می‌تواند شامل پیشینه تاریخی و فرهنگی شخصیت‌ها و تأثیر آن‌ها بر داستان باشد.

براثر فراز و نشیب‌ها و ماجراجویی‌های رهی به خانواده درباری سپرده می‌شود. او در این خانواده به هویت خود پی می‌برد همین موضوع باعث می‌شود که با یک خانواده مذهبی آشنا شود و باقی عمر خود را با آن‌ها زندگی کند. علی شادمان در مدت زمان بازی در این نقش با تزریق آمپول قد خود را ثابت و چهره کودکی خود را بدون تغییر نگه‌داشت.

در فصل دوم دوران جوانی نقش شخصیت اصلی را شهاب حسینی بازی می‌کند. در دل این فیلمنامه تاریخی یک درام نچندان عاشقانه با حضور شاپرک اتفاق می‌افتد که یکی از عناصر محرکه داستان است که بر روابط و زندگی رهی تأثیرمی‌گذارد تا داستان دوباره اوج بگیرد.

این فصل از سال ۱۳۳۸ تا۱۳۴۴ را شامل می‌شود که حوادث این دوران از قبیل انقلاب سفید، حادثه فیضیه قم و قیام ۱۵ خرداد۱۳۴۲ را نشان می‌دهد.

در فصل سوم دوران میانسالی رهی که به سال‌های انقلاب سال۱۳۵۷ می‌رسد که نقش آن را آرش مجیدی بازی می‌کند. این فصل از سال‌های ۱۳۵۴، ۳۰ فروردین تا ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ را نشان می‌دهد. این مجموعه موسیقی متن دلنشینی دارد و تصویربرداری آن قابل توجه است.

در این فیلم بهترین بازیگران دهه اخیر نقش‌آفرینی کرده‌اند که جذابیت فیلم را چندین برابر کرده است. شخصیت رهی به نوعی روایت‌گر شیوه‌های زندگی اقشار مختلف جامعه آن دوران حساب می‌شود. چون درکودکی رهی مخاطب با تفکرات کمونیست‌ها، سلطنت طلبان، اقشار فئودال جامعه و در ادامه با ورود به زندگی «اوستا حسین کاشی کار» با تفکر سنتی و دینی آشنا می‌شود.

۳. استفاده از موسیقی و صداگذاری و البته نویسندگی فاخر:

موسیقی و صداگذاری در ایجاد فضای مناسب برای یک سریال تاریخی نقش مهمی دارند. بررسی نحوه استفاده از موسیقی سنتی یا مدرن و تأثیر آن بر تجربه تماشاگر می‌تواند به تحلیل عمیق‌تری از سریال کمک کند.

اما از هرچیزی درست‌تر و اصولی‌تر، فیلمنامه سریال است که در سِیر و جریان درستی پیش می‌رود. دیالوگ‌های متن توسط علیرضا طالب‌زاده به رشته تحریر درآمده موقر و به اندازه است، طوری که دیالوگ‌ها از خط بیرون نمی‌زنند و رنگ و بوی شعار به خود نمی‌گیرند، اما می‌توانند درموقعیت مناسب برمخاطب اثر بگذارند. ارائه اطلاعات به مخاطب به شکلی است که طیف گستره‌ای از مردم ایران، از سنین مختلف و با دیدگاه متفاوت می‌توانند با قصه ارتباط برقرار کنند.

در این فیلمنامه نویسنده از رهی اردکانی به عنوان قهرمان پرداخته است. شخصیتی حق طلب که نمی‌تواند نسبت به اتفاقات جامعه پیرامونش بی‌تفاوت باشد، گاهی لجباز و درعین حال پرتلاش است. این شکل پرداخت قهرمان داستان دقیقا همان چیزی است که سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ایران در سال‌های اخیر در ساختنش ناکام بوده و در عوض قهرمان‌هایی پوشالی از طبقات بالای جامعه را به مردم ایران قالب کرده است؛ لذا باید صبر کنیم و ببینم که آیا طالب‌زاده می‌تواند همان کشمکش‌ها و اختلافاتی را که به عنوان خصلت ذاتی کشور متنوع ایران، برای برافراشتگی پرچم سه رنگ کشور ضروری به نظر می‌رسیدند، در این فصل هم به خوبی ساخته و پرداخته کند و تشتت‌ها را در پایان این فصل در نقطه‌ای که پیروزی انقلاب باشد، به وحدت برساند یا خیر؟

۴. بررسی موفقیت‌های بین‌المللی و بازخوردها:

اگر سریال در جشنواره‌های بین‌المللی یا در کشور‌های دیگر نیز به نمایش درآمده یا مورد توجه قرار گرفته است، بررسی موفقیت‌های بین‌المللی آن و تأثیرات احتمالی بر شهرت و اعتبار سریال می‌تواند نکته جالبی باشد.

اما بازخورد‌ها از میانِ مردم که بسیار جالب توجه بود این سریال را دوست داشتند و متر و معیاری برای ساخت سریال‌های جدید تلویزیون دانستند. همچنین در میانِ هنرمندان هم واکنش‌هایی مطرح شد. یکی از آن‌ها داریوش ارجمند بازیگر شناخته شده سینما و تلویزیون بود که در گفت‌وگوی رسانه‌ای درباره این مجموعه گفت: «سریال آقای تبریزی سرزمین مادری را خیلی دوست دارم، علی شادمان را نگاه کنید در سن خود دارد بازی می‌کند و خیلی خوب است. با درگیری‌های خانوادگی ایرانی در تاریخ این مملکت بازی درخشانی می‌کند».

همچنین سیدرضا میرکریمی نیز با انتشار پستی در صفحه مجازی خود درباره این مجموعه تلویزیونی نوشت: «سریال خوش ساخت و خاطره ساز کمال تبریزی هرچند سال‌ها توقف شد و دیر به نمایش درآمد، ولی دست بر قضا معیاری شد که نشان می‌دهد سطح سلیقه و توقع از سریال ایرانی، در متن کارگردانی و بازیگری در همین چند سال چقدر نازل شده است.»

۵. نقش زنان و دیگر گروه‌ها:

بررسی نقش زنان و سایر گروه‌های اجتماعی در سریال و تحلیل نحوه نمایش آن‌ها می‌تواند به بررسی پیچیدگی‌های اجتماعی و فرهنگی موجود در آن دوره کمک کند. تحلیل این موضوع می‌تواند به نمایش نحوه برخورد جامعه با مسائل جنسیتی و اجتماعی نیز کمک کند.

۶. توجه به انتقادات:

توجه به انتقادات و واکنش‌های مختلف نسبت به سریال، از جمله انتقادات مربوط به دقت تاریخی، نحوه روایت داستان و عملکرد بازیگران، و تحلیل نحوه برخورد تولیدکنندگان با این انتقادات، می‌تواند بینش‌های جالبی را ارائه دهد. اما بخش عمده‌ای از انتقادات به پخشِ فصل سوم «سرزمین مادری» برمی‌گردد نه به کیفیت سریال بلکه زمانِ پخش؛ ماجرا از این قرار است که: رسانه‌ای‌ها علی‌رغمِ تحسینِ این سریال خوش‌ساخت به سیمافیلم و تلویزیون برای وقت‌نشناسی در پخش فصل سوم «سرزمین مادری» تاختند. چرا این فصل را زمانی پخش کردند که بسیاری در هیئات مذهبی بودند و اگر به نظرسنجی‌ها و نوعِ استقبال مردم توجه کنیم به این نتیجه خواهیم رسید کنداکتورِ پخش فصل سوم، مناسب نبود. اما مقصر، سیمافیلم و تلویزیون نیست. آن‌قدر انتقادات و پیگیری‌ها نسبت به فصل سوم زیادتر شد که تلویزیون به جهت پاسخ‌گویی به انتظار مخاطبین و انتقاد‌های اهالی رسانه این سریال را پس از گذراندن مراحل پس‌تولید به آنتن رساند.

۷. آینده سریال‌های تاریخی و چرایی عدم ساخته شدن «سرزمین مادری» ها:

بررسی الگو‌ها و گرایش‌های جدید در تولید سریال‌های تاریخی، شامل استفاده از فناوری‌های نوین مانند CGI برای بازسازی دوره‌های تاریخی، و پیش‌بینی روند‌های آینده در این نوع تولیدات می‌تواند به تحلیل و ارزیابی سریال‌های مشابه کمک کند.

شاید نکته انتقادی که می‌توان از روی دلسوزی با تلویزیون درمیان گذاشت این است؛ چرا دیگر چنین مجموعه‌هایی در سیما تولید نمی‌شوند؟ چرا دیگر آثاری از قبیل «کیف انگلیسی» یا «سرزمین مادری» در تلویزیون تولید نمی‌شوند یا اگر تولیداتی وجود دارد، به آن کیفیت و غنای سابق نیست؟

عباس سلیمی‌نمین که مشاور تاریخی پروژه سرزمین مادری بود، درخصوص فرآیندی که به کشف و تکامل و انسجام ایده‌هایی از این دست می‌انجامید، نکات جالبی بیان کرده است. توجه به این نکات است که می‌تواند معلوم کند چرا دیگر چنین سریال‌هایی را در دستور کار تولیدات تلویزیون نمی‌بینیم. او می‌گوید: «در دوره لاریجانی و سپس ضرغامی، ساختاری در صداوسیما تعریف شده بود که براساس آن گروهی از کارشناسان تاریخ دعوت می‌شدند و فیلمنامه سریال‌های تاریخی که قرار بود ساخته شود، از سوی آنان خوانده می‌شد و در صورت تأیید در چند مرحله، به سوی تولید می‌رفت. این مراحل، از بخش پژوهش شروع می‌شد.

در بخش نگارش فیلمنامه و تولید اثر ادامه پیدا می‌کرد و در نهایت بعد از پخش سریال از تلویزیون، با برگزاری جلسه نقد و بررسی آن به اتمام می‌رسید. البته پیش از آن نیز جایگاهی برای کار پژوهش و کارشناسی در نظر گرفته شده بود، یعنی بودجه‌ای برای پژوهش در نظر گرفته می‌شد، اما در عمل هزینه نمی‌شد، چون متأسفانه نگاه بعضی از تهیه‌کنندگان و کارگردانان درباره سریال‌سازی، یک نگاه کاملا منفعت‌طلبانه بود و دنبال کم کردن هزینه‌ها بودند.

سهل‌ترین بخش برای صرفه‌جویی را همان بودجه پژوهش می‌دیدند، اما وقتی آن ساختار تعریف شد که به معنای واقعی کلمه یک اقدام ارزنده بود، پیوندی میان پژوهشگران تاریخ و طرح‌های فیلم و سریال تاریخی ایجاد شد و کمک کرد به تولید آثار قوی‌تر تاریخی با روایتگری نزدیک‌تر به‌واقع.

از طرف دیگر برخی کسانی که صرفا ژانر تاریخی را برای طرح کردن یک قصه یا درام ساده و روان انتخاب کرده بودند، وقتی می‌دیدند تولیدات‌شان ارزیابی جدّی می‌شود، طبیعتاً تا حدودی دست‌شان در ساختن آثاری بی‌محتوا و ارائه روایتی جعلی و مخدوش از تاریخ بسته می‌شد. این اتفاق بسیار فرخنده‌ای بود که متأسفانه بعد از پایان دوران مدیریت ضرغامی و در دوره علی عسگری تداوم پیدا نکرد و متوقف شد.»

ارسال نظرات