فرارو- با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، تعداد وعدههای انتخاباتی ۶ کاندیدای ریاست جمهوری نیز رو به افزایش است. وعدههایی که هنوز مشخص نیست چند درصدشان قابلیت اجرا دارند.
به گزارش فرارو، طی روزهای اخیر، مخاطبان برنامههای انتخاباتی شنونده و بیننده تعداد زیادی برنامه اقتصادی بودند که از سوی کاندیداها مطرح شد. از وعده ارسال گوشت درب منزل افراد توسط زاکانی تا افزایش حداقل حقوقها به سطح تورم کشور توسط محمد باقر قالیباف. اما پرسش این است که این نوع وعدهها چگونه قرار است اجرا شوند و اصلا تا چه حد با واقعیتهای اقتصادی کشور همخوانی دارند؟ علی قنبری، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتگو با فرارو به نقد برخی شعارهای کاندیداها پرداخته و پرسشهای فرارو را نیز پاسخ داده است:
وی افزود: «همچنین وقتی کاندیدای دیگری صحبت از اقتصاد عدالت محور میکند، هیچ راهکار جزئی یا نقشه راهی ارائه نمیدهد که بدانیم این عدالت محوری اقتصادی که سالهای سال است قرار است محقق شود، این بار با چه راهکار معجزه آسایی به تحقق میپیوندد. رسیدن به شعار عدالت اقتصادی مستلزم رسیدن به دو مولفه اولیه عدالت اجتماعی و اقتصاد رفاه است. کاندیدای محترم توضیح ارائه کنند که این دو مولفه چگونه و با چه نقشه راهی محقق میشود. درباره وضعیت بازار بورس هم شعارهای پوپولیستی داده میشود. شعارهایی که اصلا در علم اقتصاد روز هیچ جایگاهی ندارد. اگر کاندیداها به جای این که بگویند این کار را میکنم و آن کار را میکنم، بیشتر روی راهکارهای عملی و نقشهای که قرار است اجرا کنند، متمرکز شوند، تاثیر بهتری روی مخاطبان و رای دهندگان خواهند داشت.»
این اقتصاد دان در ادامه گفت: «آقای جلیلی معتقد است اصلا نیازی به ارتباط با برخی کشورها نداریم و اقتصاد ما با همان روابطمان با کشورهای آمریکای لاتین پیشرفت میکند و نباید منتظر حل مشکلاتمان با ۲، ۳ کشور خاص باشیم. آقای جلیلی یا اصلا مناسبات دیپلماتیک جهانی و تاثیر پررنگ این مناسبات بر اقتصاد را نمیشناسند که اینگونه صحبت میکند یا میداند ماجرا چیست و در حال عوام فریبی است. چه مورد پسند آقای جلیلی باشد و چه نه، قدرتهای اقتصاد جهانی، نقش تعیین کنندهای در اقتصاد کشورهای جهان دارند و ما هم یکی از همین کشورهای جهان هستیم که تاثیر میگیریم. مگر ما روابط اقتصادیمان را محدود به چند کشور از جمله چین نکردیم؟ آیا چین دقیقا منطبق بر منافع ملی ما عمل میکند؟ آنها اول به فکر منافع ملی خود هستند و نفت ما را هم با کمترین میزان قیمت خریداری میکنند. روسیه هم شریک اقتصادی قابل اتکایی نبود. یا پرسش دیگر این که جایگاه اقتصادی کشورهای آمریکای لاتین کجاست که بخواهند در اقتصاد ما رشد و تحول خلق کنند؟ مهمترین تحول در اقتصاد ما میتواند این باشد که سعی کنیم با قدرتهای جهانی از جمله اروپایی ها، توسعه مبادلات تجاری داشته باشیم. این که بگوییم ۲، ۳ کشور مهم نیستند از کم دانشی است.»
وی افزود: «آقای زاکانی هم با تصمیم برای ارسال گوشت درب منزل مردم، سطح مطالبات ملت را به سخیفترین شکل ممکن تنزل داده است. اتفاقا او با این نوع استدلال نشان میدهد که مشاوران اقتصادی خوبی ندارد. اول این که اصلا طرح ایشان قابلیت اجرایی شدن ندارد و دوم این که حتی اگر اجرا شود یکی از نازلترین اقدامات اقتصادی است که در کل تاریخ کشور پس از پیروزی انقلاب شاهد آن بودیم. بهتر است آقای زاکانی راهکاری ارائه دهد که چگونه میتوان شان و منزلت مردم را افزایش داد و دیگر نگران یک تکه گوشت نباشند که آقای زاکانی بخواهد وعده آن را بدهد. منت گذاشتن سر مردم با این شیوه، بسیار بسیار توهین آمیز است. این نوع ریاست جمهوری، یعنی عدم استفاده مناسب از امکانات و ظرفیتهای ملی. بهتر است آقای زاکانی به فکر این باشد که چگونه از سقوط اقشار مختلف زیر خط فقر جلوگیری کند و چطور کاری کند که مردم خودشان به فروشگاهها رفته و گوشت مورد نیاز خود را خریداری کنند.»
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس درباره شعارهای اقتصادی مطروحه و میزان اعتمادپذیری این شعارها گفت: «با توجه به مدت زمان محدود کاندیداها در انتخابات فعلی و مشخص نبودن برنامهها یا شتاب زده بودن برنامه ریزیهای کاندیداها، بهترین کار شاید این باشد که سوابق عملکرد و اجرای این افراد را بررسی کنیم. چون شعار دادن را هر ۶ کاندیدا میتوانند انجام دهند. مهم مصداق عملی این شعارها است. مهمترین معضلات فعلی کشور، مسئله رشد اقتصادی، تورم، درآمد و نرخ فقر است. هر یک از این مؤلفهها بسیار مهم و حل آن بسیار پیچیده است. بهتر است کاندیداها با توجه به امکانات و بودجه کشور، روی هر یک از این موارد متمرکز شوند و مشخص کنند که چه برنامهای برای حل این معضلات دارند و دست از کلی گویی و وعدههای عجیب بردارند.»
وی افزود: «سخن آقای جلیلی که میگوید: «اگر ۱۰ پتروپالایشگاه مثل خلیج فارس داشته باشیم، نه تنها نیاز نیست نفت بفروشیم، بلکه باید نفت هم بخریم» نیز قابلیت نقد جدی دارد. با کدام پول قرار است سرمایه گذاری شود و منبع تامین چنین سرمایهگذاری کجاست؟ زمان و وقت و زیرساختهای کافی برای احداث چنین پروژههایی را داریم؟ اگر قرار است همه سرمایه را اینجا بگذاریم و درآمدهای ارزی را به شدت کاهش دهیم، آن وقت کسری درآمدمان را چگونه تامین کنیم و نیازهای داخلی را چطور سر و سامان دهیم؟ واقع بینی در سخنان آقای جلیلی دیده نمیشود و شعارها، اغلب غیرقابل عملی است که گرچه ظاهری زیبا دارد، اما در بحث اجرا تقریبا هیچ جایگاهی ندارد. با همه اینها امیدوارم بعد از مناظرهها، یخ انتخابات شکسته شود و جوانترها هم وارد صحنه رای دهی شوند. قهر برخی از اقشار مردم با صندوقها به ضرر کل کشور است.»